eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1_4990762722.m4a
10.67M
﷽ا حکایت داستان انار ◈ ✱◾️◈✱◾️◈ ✱◾️◈ هستی عالم  همان دُخت  رسول راضیه    مرضیه   زهرای   بتول همسر   مولای   مردان  مرتضی فخر   عالم   حضرت   خیرالنسا شد کسالت  بر   وجودش آشِکار رفته  از کف طاقت وشد  بیقرار شیر حق  آمد به  بالینش نشست گفت بازهرا تویی ای حق پرست گو  بدانم   حاجتت   بانوی   من با   من  دلخسته گو اینک  سخن هرچه میخواهی اجابت می کنم من    ترا   جانا  حمایت می کنم گفت  ای  مولای   عالم   یا  علی ای که دلها    از  وجودت  منجلی بگذراز من چون  نباشد وقت  آن نیست حاجت یاعلی جان اینزمان گفت مولا هرچه خواهی گو به من بر  تو  آرم  فاطمه  شیرین  سخن امر   شوهر  شد  نمودش  احترام گفت با مولا  علی  جان  ای  امام گر    اناری    آوری     من    مایلم لطف  تو  گردد  پسر   عم  شاملم فصل  میوه  شد به  پایان آنزمان شد  علی   از  بهر  آوردن   همان هرکه را پرسید  دادش این جواب ای   امیرالمومنین   ای    بوتراب جان  به  قربانت  نباشد پیش ما ما  خجالت می‌کشیم  ای  مقتدا گفت شخصی من بگویم این خبر آمده  شمعون  اینک    از    سفر او انارش بُد  به  بارش یک   سبد حتماً  او  بارَش  به  منزل می برد رفت  مولا سوی شمعون  با شتاب تا   بگیرد  او   انار    بلکه   جواب پیش  شمعونِ   یهودی  شد  امیر شاه    مردان    مرتضی    ماه منیر (بیقرار اصفهانی )✍️
enc_17016007157852928414033.mp3
5.57M
# چه شبا که پای گهوارم بیداری کشیدی مادر بمیرم یه روز خوش توی این دنیا ندیدی مادر همه چی خــــوبه تا- وقتی مادر باشه باشه حتی اگه بین بســــــــــــــتــر باشه الهی واسه زخمای تنت مرهـــم شیم الهی دور این سفره دوباره جمع شیم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می شه ازت خواهش کنم که پیش ما بمونی مادر مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برای خواهر تو که روز آخر-پا شـــــــــــدی از بستر فکر می کردم زخمات داره میشه بهتر نمی دونستـــــــم که بار سفر می بندی واسه ی آخرین دفعه داری می خندی بمون مادر،،،،،،، 😭 بمــــــــون مـــــــــــادر دل زینب می گیره 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بمیرم درداتو کسی نمی دونه ای مادر من دیگه تو این خونه خوشی نمی مونه ای مادر من یادمه که وقتی توی تب می سوختی واسه ی حسینت پیراهن می دوختی کجا رفتی مــــــــادر که ماهــا رو نبردی دم رفتن حسین و به زینب سـپردی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
enc_17317743290992988277031.mp3
4.28M
سیاهی میگیره تموم دنیا رو باید فراموش کرد شکوه دریا رو اگه بگیرن از مردم محبت زهرا رو خیر انا اعطینا زهراست تنها همتای مولا زهراست قدرش از فهم ما دوره چون سِرّ انا انزلنا زهراست بهتر از کل دهر شبای فاطمیه ست خیر من الف شهر شبای فاطمیه ست معنی خوشبختی زندگی ساده اش دنیا شده روشن با نور سجاده اش کجای کارم وقتی خدا شده دلداده اش شرح و شأن ذی القربی زهراست نور و تطهیر و طوبی زهراست از حدیث کسا فهمیدم محور آل عبا زهراست رزق ما بسته به یک نظر فاطمه ست تنزل الملائکه به محضر فاطمه ست بهتر از کل دهر شبای فاطمیه ست خیر من الف شهر شبای فاطمیه ست فقیرم و بی کس اسیرم و سائل فقط میخواهم نورش بمونه تو این دل مطمئنم از بچه هاش مادر نمیشه غافل از همه مهربونتر مادر امید روز محشر مادر تو غوغای محشر چی میگم فریادم اینه مادر مادر حتی مطلع الفجر سلام به فاطمه ست بهترین قُرب و اجر سلام به فاطمه ست بهتر از کل دهر شبای فاطمیه ست خیر من الف شهر شبای فاطمیه ست
دانلود+مداحی+شب+هشتم+نریمان+پناهی.mp3
1.72M
علی جان نظر کن به حالم که محزونم و دل پریشون شده پیکرت اربا اربا جوونم تو میدون واویلا علی جان تموم تنت روی خاکا شده نیزه بارون غریبونه و تشنه لب دادی تو قتلگاه جون واویلا شده پشت و رو پیکر تو واویلا شده غرق خون حنجر تو واویلا مگه چند دقیقه ست که رفتی از پیشم چی آوردن آخه سر تو واویلا وا عطشا علی جان زیر ثم مرکب شکسته شده استخونات مثل گل شدی پر پر و توی دشت ریخته اعضات واویلا علی جان زیر دشنه و نیزه ها پیکرت وا شد از هم با شمشیر تو رو مصلح کردن تنت شد چه در هم واویلا وا حسین  
** پیش طبیب آمده ام درد می کشم *هرجای عالم هرکی دردی داره میره پیش طبیب آروم میشه،اگه قرار تو بساط تو بیام و درد بکشم مردم چی می گن،یه جورایی مارو باتو میشناسن هوامو داشته باش"تو این شهر شلوغ دیدی یه وقت،دست بچه از بابا جدا میشه یه، یه ربعی که میگرده بچه ش رو میبینه داره میلرزه" میگه دیگه ولم نکنی" امشب به آقات همینو بگو،تو این شلوغی ها ولم نکن،اگه سایه ت از رو سرم بره هرز می شم* پیش طبیب آمده ام درد می کشم شاید قرار نیست مداوا کنی مرا *مجاور حرم سیدالشهداست خونش، مثل حالا نبود پول جمع کردن مسئولین حرم بزرگ بشه،تو این جماعت یکیشون صاحب خونه ها امام حسینی تر گفتن اینو آخر میریم،این مال خودمونه"(خونه ها رو خریدن)آخر سر اومدن خونه آخر در خونه ی حاجی،سلام ... حال و احوال، خوش اومدید،بردشون تو خونه، گفت اومدیم برا حرم خونت رو بخریم(یه نگاه به این کرد)خونه منو؟!! آره" گفت نمی فروشم" یکی دوباره اصرار دیدن نه محکم میگه نمیفروشم"رفتن به محض اینکه رفتن از فرداش کارگر و بنا،خبر رسید به گوش اینا،گفتن عجب بی معرفت ،تا دیدن خونش رو میخوایم شروع کرد نوسازی،بعد یه هفته نو نوار شد خونه،کارگرا رفتن کلید رو برداشت اومد حرم گفت حالا خونمو میدم"ما چیز خراب به حسین ندادیم" امشب بگو آقا یه دل دربه داغون دارم یکم خرابه،آوردم تو روضه روبه راهش کنم به کارت بیاد" اگه خواستی مال تو اصلا از اولم مال من نبود،تا میگن حسین،دلم میلرزه* غیر از غلامی تو به دردی نمی خورم بیرون نکن به فاطمه بی کار میشوم *رسم ما اینه سرشب اگه کسی مریض داشته باشه تو خونه،سرشب میرن شب نشینی و عیادت" امشب میاید بریم یه عیادت؟سادات جلو برید،محرمید"این خونه خیری از مریض دیدن،از اونایی که میان عیادت میکنن ندیده" یه چندتا زنا اومدن تادیدن بچه ها نیستن این به اون میگفت این دیگه نمی مونه* پاشید بریم عیادت،مریض دیدن ثوابه زهرا داره میمیره،زینب حالش خرابه یافاطمه ... یازهرا ... دست تو مرهم زخم همه ی شهپرها از کرامات تو گویند سر منبرها بانوی آسیه و ساره و مریم زهرا که کنیزان تو هستند همه دخترها بی بی ... نه فقط ام ابیها به شما باید گفت مادر خلق خدا مادر پیغمبر ها *غلط کرد زدد خانم،زن تنها گیر آوردی؟خیر نبینی،چه داغی به دل بچه هاش گذاشتی،حالا این خبط رو کردی،ولی جلو پسر مادر نمیزنن،بیست سالش نشد، موهاش سپید شد،بعد کوچه دیگه لبخند رو لبهاش ندیدن،کار به جایی رسید یکی اومد گفت آقا،شما چقدر زود پیر شدید ؟!!آقا پنهان کرد فرمود ما هاشمیان ارثیه" گفت آقا من جد شما رو دیدم باباتون علی رم دیدم،شما نسبت به این دو زودتر موهاتون"(آقا بغض کرد)عرض کرد آقا حرف بدی زدم؟فرمود اگه اونی که ما دیدیم تو میدیدی میمردی* در کوچه ای که راه عبور دو کس نبود دیدم که غیر دشمن حق در شماره نیست *یکی دو تا جمله و التماس دعا ببینم کجا میره روضه* همچو ارباب سرم را به کف پات نهم *اومد نگاه کرد دید هرکی هرجا رو آسیب خوردنش رو دیده، زینب صورت رو سینه،امام حسن صورت رو صورت یه نگاه کرد اومد پایین پا،این پارچه رو کنار زد،این صورتو چسباند کف پا،میزد رو پا میگفت وا اماه"وا اماه" هی نگاه میکرد، ببینه چشماش باز میشه یا نه،باز نشد، دوباره صدا زد،آخر بغضش ترکید" فریاد زد مادر جان تا حالا نشده بود حسین صدات بزنه،تو جوابشو ندی" کاش اینجا تموم میشد این ماجرا،سیدا گوشتونو بگیرید نشنوید* آخ هلال میگه دم گودال،دیدم داره بیرون میاد،دست و پاش میلرزه،گفتم تو که کارت رو کردی،چرا دست و پات میلرزه؟؟ هلال داشتم می بریدم،صدایی رو شنیدم،فریاد میزد بُنیّ ...بُنیّ ... حسیــــــــــن .... # 🎤 حاج آرمین غلامی (مجنون) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
شیر درقفس بودوهمسرش افتاد پیش دیدگان علی پیکرش افتاد دوره اش کرده اندیک عده گرگ که ناگه فاطمه، برابرش افتاد همین که شیرخدا رابه ریسمان بستند رسید بر دراین خانه دخترش افتاد برای خاطرحیدرچه درهمت کردند بدانکه شرح تن توبه آخرش افتاد همانکه آتش در زد بدان مقصر بود که همسر توعلی پشت درسرش افتاد خبر رسیده که دست علی شده بسته میان راه،النگوی همسرش افتاد برای کشتن زهرا مغیره آمده بود گمان کنم که تمام بال وپرش افتاد -آرمین غلامی (مجنون) ------------------------------------ @navaye_asheghaan
. شعر دلنوشته ای تقدیم به امام حسین با گریز به مصیبت های امیرالمؤمنین السلام ای زاده ی زهرا حسین ای شهید عصر عاشورا حسین ای عزیز کوثر ای خشکیده لب وای از آن لحظه که ابن وهب * نیزه زد بر پهلویت پرپر شدی گوشه ای از روضه ی مادر شدی چهره رویِ خاک بنهادی حسین از زمین بر عرش افتادی حسین با تن مجروح و جسم چاک چاک میزدی تو دست و پا در خون و خاک خون تو فواره زد از حنجرت خاک گرم کربلا شد بسترت هر نفس از سینه ات برخواست آه چشم تو مضطر به سمت خیمه گاه چشم خونین را که بگشودی حسین فکر ناموس و حرم بودی حسین غیرت الله از دلت دارد خبر آنکه دیده همسرش را پشت در تو ندیدی آنچه حیدر دیده است بر زمین آیات کوثر دیده است باب مظلوم تو در پیش همه با عبا پوشاند جسم فاطمه دید حیدر جان طاها را زدند با غلاف تیغ زهرا را زدند آه ای مظلوم در خون غوطه ور هست بابایت ز تو مظلوم تر * صالح بن وهب نیزه‌ای به پهلوی آن‌حضرت زد و در نتیجه ایشان با گونه راست خود از اسب به زمین افتاد. صالح بن وهب، از جمله ده نفری است که به دستور عمر بن سعد با اسب بر بدن امام حسین(ع) تاختند. ✍ . @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 چشمِ دِلم به سَمتِ حرم باز ميشود بايک سلام صبحِ من آغاز میشود پر مے كِشد دِلم به هوایِ طَوافِ تو وقتے كه لحظه،لحظه ىِ پرواز ميشود 🖤اَلسلامُ علی الحُسین 🖤وعلی علی بن الحُسین 🖤وَعلی اُولاد الـحسین 🖤وعَلی اصحاب الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نشستہ‌ام بنویسم هواے تو خوب اسٺ براے قلب شڪستہ صداے تو خوب اسٺ بهشٺ هر چہ ڪہ دارد نصیب اهلش باد ولے براے دل من هواے تو خوب اسٺ 💚اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ 💚وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
واللهِ یا حسین ، برابر نمی شود شش گوشه ی تو با همه عالم دقیقه ای اصلا چه می شود که بخوانی کنار خود مثل زهیرِ خسته، مراهم دقیقه ای