درعزاي حسين،آسمان سينه زند
هم زمين ناله كرد،هم زمان سينه زد
درسماءهركجا،بزم غم شد به پا
جبرئيل امين ، بي امان سينه زد
عرش حق شد سيه پوش از اين ماجرا
زين الم هر ملك در جنان سينه زد
سر نهاده به زانوي غم فاطمه
ضجه ها مي زدازعمق جان سينه زد
گرد نعش به خون خفته كشته اي
كودكي ديده تر نوحه خوان سينه زد
خواهري بي قرار در كنار تن ِ
بي سر و پاره اي خونفشان سينه زد
رأس مولا به ني،خيره زينب است
چون كه در پنجه كوفيان سينه زد
درعزاي سري خون چكان بر سنان
دختري خسته و ناتوان سينه زد
صوت قرآن به گوش كامد از روي ني
نيزه دار حسين ناگهان سينه زد
قتل گاه حسين عصر عاشورا كه شد
بر تن سرور كشتگان سينه زد
شب كه تنها حسين بي كفن خفته بود
به سرش تير وتيغ و سنان سينه زد
كاروان چون گذشت از بر كشتگان
به شهيدان حق دُر فشان سينه زد
اهل كوفه همه غرق شادي و شور
ميزبان خنده كرد ، ميهمان سينه زد
4_458443533569754922.MP3
4.36M
✅ زمینه شب 1 محرم:
ماه محرم اومد ، به دلامون غم اومد
ماه دل شیدا و اشک نم نم اومد
چشا پر بارونه ، خدا خودش میدونه
حضرت زهرا داره واویلا میخونه
یا حسین. ببین عزادار تو هستم
شکر حق. گرمی بازار تو هستم
تا ابد. آقا بدهکار تو هستم
👈🏾 یا حسین. لک لبیک ابی عبدالله …
تو کوچه ها سرگردون
آواره گشته مهمون
غریب و تنها مونده نایب آقامون
بسته بروش درها شد
مثل علی تنها شد
آخرشم مهمون کنیز زهرا شد
گریه کرد. از این زمونه کذایی
از غم. نامردیا و بی وفایی
یا حسین. میشه آقا کوفه نیایی
👈🏾 یا حسین. نیا نیا عزیز زهرا …
آی دلای آواره
گریه کنید همواره
مسلم و انداختن از رو دارالاماره
تو گوش ماس فریادش
کسی نکرد امدادش
با لبای تشنه غریبونه جون دادش
اما ما. با صدای جلی میخونیم
یاور. نایب صاحب الزمونیم
تا ظهور. پای سیدعلی میمونیم
👈🏾 یا حسین. لک لبیک ابی عبدالله …
شاعر: محمدی فام
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
شور؛ آقای من.mp3
1.38M
#امام_حسین علیهالسلام
#امام_عصر علیهالسلام
#هلال_محرم
#شور
🔹آقای من🔹
شبهای ماتمت رو، مشکی پرچمت رو
زنده باشم ببینم
کاش بازم نوبتم شه، امسالم قسمتم شه
پای روضهت بشینم
من پای روضه جون میگیرم
میمیرم، با یاد عزای تو
دارم، ای یارم، شوق کربلای تو
«شکر خدا حسینه دنیای من
حسینه آقا حسینه مولای من»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اسمت با غم عجینه، عشقت شورآفرینه
تو سینه با تو غم نیست
هرجا حرفِ تو میشه، بارون میشم همیشه
گریهم دست خودم نیست
حرفم اینه یا ایها الناس
این اشکاس، شور زندگی من
این غم، این پرچم، نور زندگی من
«شکر خدا حسینه دنیای من
حسینه آقا حسینه مولای من»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میرسه ماه ماتم، ماه گریه، محرم
اما آه از جدایی
عمریه چشم به راهم، دلتنگ روی ماهم
ماه من پس کجایی؟
دنیامون بی تو چه تاریکه
نزدیکه، لحظۀ ظهور تو
روشن، چشم من، میشه با حضور تو
«میرسه باز صدای هَل مِن مُعین
وعدهمون آقا، تو کربلا اربعین»
شاعر و نغمهپرداز: #عباس_همتی
#امام_زمان #طلیعه_محرم
.
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
هر جا خبری غیر تو باشد خبری نیست
جز مهرِ تو در عمقِ دلِ ما اثری نیست
ای میوۀ شیرینِ درختِ علویون
شیرینیِ شهد لب تو در شکری نیست
*شب هشتمِ .. جوونا امشب برا جوونِ امام حسین خوب خودتونُ خرج کنید ، ان شاءالله خیر از جوونیتون ببینید .. ان شاءالله باهم بریم پایین پا .. یا علی اکبر ..*
ای حضرت اربابِ ادب محضرِ ارباب
گر تو پسری ،هیچ کسی را پسری نیست
تو میروی و پشت سر تو دلِ بابا
*تو این روضه باید بلند گریه کنی .. هر شب چجوری گریه کردی امشب بلند تر .. چون کنار این بدن ابیعبدالله داد میزد و گریه می کرد ..*
تو میروی و پشت سر تو دلِ بابا
هیچوقت نگویی پِیِ من چشم تری نیست
دانی که چه آورده غمت بر دل بابا
داغت به جگر هست ولیکن جگری نیست
*باباجان اجازه بده برم میدان گفت :
من نگویم مرو ای ماه برو ..
(من و شما حالا حالاها متوجه نمیشیم باید بچه ت بزرگ بشه جلوت راه بره قدم بزنه ؛ بعد یه اتفاق کوچیک برای بچه ت بیفته میگی آخ جیگرم روضۀ علی اکبر و ما همیشه نمیفهمیم
من نگویم مرو ای ماه برو
لیک قدری بر من راه برو
برو خیمه خداحافظی کن .. ریختن دورش .. یکی قرآن آورده علی رو از زیر قرآن رد کنه .. هر جوری بود خداحافظی کرد موقع رفتنش به میدان ابیعبدالله دست زیر محاسن برده ، دیدن این پیرمرد سر به سمت آسمان گرفته هی میگه خدا جوونم داره میره خدا میدونه چی به دل حسین گذشت*
قصد دارد بدود تاب و توانش رفته
پیرمردی چه غریبانه جوانش رفته
هرچه میخواست که با پا برود باز نشد
عجبی نیست سوی معرکه جانش رفته
وقت پیری همه امید پدرها پسر است
تکیه گاهِ قد و بالایِ کمانش رفته
با چه زجری به سر نعش علی می آید
با چه حالی که توان بهر بیانش رفته
*شیخ حر عاملی میگه از رو اسب خودشُ به روی خاک انداخت .. دیدن رو زانوها میاد هی میگه پسرم .. یه وقتایی هم دست میذاره میگه جیگرم ..*
آمد و دید پیمبر به زمین افتاده
آمد و دید که حیدر ضربانش رفته
هرچه میدید علی بود علی بود علی
بدنش بیشتر از حد مکانش رفته
آنقدر نیزه به هرجای تنش ریخته اند
که توان از بدن نیزه زنانش ریخته
*یکی از این نیزه ها جیگر حسینُ سوزوند دید پهلوش شکسته دیدن کنار بدن علی هی میگه ولدی ولدی ولدی افتاد روی بدن*
تیر ها مثل حسن با بدنش لج کردند
هرچه تیر است در این دشت نشانش رفته
شاعر : سید پوریا هاشمی
آه ای عصایِ پیری بابا بلند شو
از جا بخاطر دلِ لیلا بلند شو
ای با ادب به موی سپیدم نگاه کن
روی مرا زمین نزن از جا بلند شو
*بعضیا شاید بگن چرا این بدن ارباً ارباً شد ! ضربه ای به فرق علی خورده رو گردن اسب افتاد خون از سر علی میریزه چشمایِ اسبُ خون گرفته .. به جای اینکه طرف خیمه بره ، اشتباهی طرف لشکر رفت .. اونام کوچه باز کردن .. گفتن بذار بیاد .. (اجازه بدید اینو از زبانِ حاج آقا منصورِ ارضی بگم) گفت مگه علی رو میشد بیاری پایین ؟ گفت خورد خورد آووردنش پایین از رو اسب ..
اولین جاییِ که زینب اومده وسط میدان .. دیدن خانوم وسط میدان اومده .. میگه جان مادرت بلند شو .. پاشو ببین لشکر داره نشونت میده .. گفت علی میدونی چیکار کردی عمه اومده وسط میدون ..*
سایۀ خواهرِ من را زن همسایه ندید
مانده در دایرۀ دیدۀ لشکر چه کنم
در بر این پدر پیر مکش پا به زمین
پایِ تو خاک عزا بر سر من ریخته است
ای پسر من پدر پیر توام
پدر پیر و زمین گیر توام
سخنی گوی و دلم را خوش کن
تو که آتش زده ای خامش کن
*گفت علی پاشو ببین عمه اومده وسط میدان ..*
خیز و از جا آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر
*دست برد زیر بدن .. خدا ، به دلِ حسین چی گذشت .. ارباً ارباً .. تو مجلس ابن زیاد سر آقا تو تشته ، ملعون با جوب دستی هی به این لب و دندان میزنه .. هی میگه این حسین محاسنش چرا زود سفید شده ؟.. گفتن امیر کنارِ بدن جوونش پیر شد .. خم شده بود صورت رو صورت گذاشته بود :
فَقَالَ يَا بُنَيَّ لَقَدِ اسْتَرَحْتَ مِنْ هَمِّ الدُّنْيَا وَ غَمِّهَا وَ بَقِيَ اَبُوكَ فَريِداً وَحيداً .. دست انداخت توی دهان علی خون هارو بیرون آوورد .. گفت یه بار دیگه بگو بابا ..*
سپه کوفه همه استاده
به تماشای شه و شهزاده
شه روی نعش علی افتاده
همه گفتن حسین جان داده
#سید_محمد_جوادی
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
💥سبک: #شور_روضه
🎤مداح: #نریمان_پناهی
🏴 #شور روضه #محرم
افتادی از نفس افتادم از پا ای ماه لیلا
بعد تو دیگه اف بر این دنیا
پاره پاره شده این جگرم گریون حرم
شد خاک عالم دیگه به سرم پسرم
علیِ اکبر یا بُنَیَ
داغ فراق تو کشته باباتو وا کن چشماتو
شمشیر و نیزه چه کرده با تو
چه بلایی اومده به سرت سر پیکرت
باید جمع کنه از صحرا تو رو پدرت
علیِ اکبر یا بُنَیَ
دیدم که کشتنت با بغض حیدر ریختن یه لشکر
رو سرت اکبر رو سرت اکبر
چشمامو از گریه دریا کردن کوچه وا کردن
تیر و نیزه رو توی بدنت جا کردن
علیِ اکبر یا بُنَیَ
میلرزه از غمت دست و پای من ای دنیای من
میخنده لشکر به اشکای من
بابا رو کشته داغ هجرونت جسم پر خونت
دست و پا نزن ای جون بابا قربونت
علیِ اکبر یا بُنَیَ
👇