zamine 01 - 99.mp3
3.59M
💿 صوت سبک زمینه 10 شب محرم 99
سبک های متفاوت
#آماده_پرینت
#انتشار_برای_اولین_بار
🔺شاعران :
#طاها_تحقیقی
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری
#زمینه_محرم_99
کانال جواز نوکری برای ذاکرین
vahed kond 01 - 99.mp3
1.58M
💿 صوت سبک واحد سنگین 10 شب محرم 99
#آماده_پرینت
#انتشار_برای_اولین_بار
سبک : #عادل_خوشرو
شاعران : #طاها_تحقیقی
#وحید_زحمتکش_شهری
#واحد_محرم_99
کانال جواز نوکری برای ذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مسمط مربع - سوم محرم - حضرت رقیه سلام الله علیها
نشسته کنجِ خرابه به انتظارِ پدر
نشسته که بنِشیند کمی کنارِ پدر
نشسته خاک و خُلی بر مویِ بهارِ پدر
نشسته رویِ پَرش پای نیزه دارِ پدر
تمامِ قصّه اش از آن غروب شد آغاز
به نیزه بود عمو رویِ دشمنان شد باز
سری رسیده خرابه به جایِ بابایش
درست مثلِ لبَش چاک خورده لبهایش
بریده شد نفس و پاره پاره رگهایش
نشسته چکمه به گونه به جاست جاپایش...
شبیهِ چکمه یِ آن ظالمی که بد می زد
همان که اشکِ مرا دیده و لگد می زد
گُلی که بر روی دستت همیشه خوابش بُرد
به ضربِ کینه یِ شلّاقِ بی حیا پژمرد
کنایه هایِ حرامی دلِ مرا آزرد
به جرمِ اینکه زمین خورده چند سیلی خورد
ببین به کودکی احوالِ پیری ام بابا
شکسته دنده و دندانِ شیری ام بابا
رسیدی از سفر وُ من شدم خراباتی
کبودیِ لب و رگهایِ پاره سوغاتی
شنیدی از تبِ دختر شدی ملاقاتی
به گوشِ پاره شدی خیره چه مکافاتی
بگو به دخترِ خود چشمِ هیز یعنی چه؟
عزیزِ فاطمه... بابا... کنیز یعنی چه؟
میانِ روضه یِ تو ذرّه ذرّه می سوزم
شبیهِ حنجرِ زخمی و پاره می سوزم
به یادِ آن که به من کرد اشاره می سوزم
بِبر وَگرنه در آتش دوباره می سوزم
گُلِ خرابه نشین ندبه خواند و هق هق کرد
سرش به روی سَری بود و از غمش دق کرد
#محرم
#شب_سوم_محرم
#حسین_ایمانی
.
4_5972184331832002581.mp3
4.89M
دست تقدیر گریه میکنه ای وای
داره شمشیر گریه میکنه ای وای
خاک گودال ضجه میزنه انگار
آخرین تیر گریه میکنه ای وای
نور خورشید گریه میکنه ای وای
بس که تابید گریه میکنه ای وای
گفته مقتل جالسا علی صدرک
هر کی فهمید گریه میکنه ای وای
و علیک بالبکاء
بین اون شلوغیا تنها بود
و علیک بالبکاء
نگران خیمه زنها بود
و علیک بالبکاء
چه غمی به صورتش پیدا بود
و علیک بالبکاء
که سرش به دامن زهرا بود
یما یما یما یما
سم مرکب گریه میکنه ای وای
مادر هر شب گریه میکنه ای وای
آسمون از داغ تو پریشون شد
بس که زینب گریه میکنه ای وای
موج دریا گریه میکنه ای وای
خاک صحرا گریه میکنه ای وای
همه رفتن مادرت کنارت هست
خوده زهرا گریه میکنه ای وای
و علیک بالبکاء
تشنه لب بود و لب دریا بود
و علیک بالبکاء
بدنش زیر سم اسبا بود
و علیک بالبکاء
سر پیروهنشم دعوا بود
و علیک بالبکاء
که سرش به دامن زهرا بود
یما یما
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل - مدح امام حسین علیه السلام و روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
قسم به شالِ عزایت قسم به پیرُهنت
تویی قرارِ دلِ بی قرارِ سینه زنت
همیشه دیده ام آنجا که کارِ من گِره خورد
نگاهِ نافذت آمد به کارِ سینه زنت
تو مهربان تر از آنی که من کنم توصیف
میانِ خیمه شد عالی عیارِ سینه زنت
فدایِ این عَلم و پرچم و سیاهی ها
تمامِ هستی و ایل و تبارِ سینه زنت
غریبه نیست کسی پایِ پرچمِ روضه
نشسته ای تو همیشه کنارِ سینه زنت
رقیّه گفت پدر... سَر برایش آوردند
خرابه ای شده آقا مزارِ سینه زنت
به رویِ هر دو لبَش مُشت زد لبش ترِکید
پریده رنگِ گلِ نوبهارِ سینه زنت
امیدِ عمّه رقیّه چرا نمی آیی؟!
به سَر چرا نرسد انتظارِ سینه زنت
#محرم
#شب_سوم_محرم
#حسین_ایمانی
بسم الله،من اول رسمم ِ اجازه می گیرم از امام زمان،یا بقیة الله، آی جوونها،بچه سیدا،برای این روضه خیلی ها بلند بلند گریه كردن،اصلاً این روضه رو نمیشه شب جمعه كربلا بخونی،میگن مادرش از حال میره.طاقتش رو داری؟ پدرای شهید منو می بخشن؟ امشب جوونها میخوان برا علی اكبر بال بال بزنند، بخواهید از علی اكبر، همین امشب تو روضه ی علی اكبر هرچی نفس داری خرج كنی. لااله الا الله،یا الله،فقط همین رو بدون،تا قبل این روضه كسی صدای گریه ی حسین رو نشنیده بود،اما كنار علی اكبر،صدای گریه ی حسین رو همه شنیدن،حسین......بسم الله.،رفت تو جنگ دوم هشتاد نفر رو نوشتن به درك واصل كرد،دیدن دیگه باید علی رو بندازن،دورش حلقه زدن،دوتا اتفاق،یا صاحب الزمان،علی اكبر رو از پا انداخت،هر دو رو بگم،از پدران شهید عذر می خوام،اتفاق اول: یه نیزه به پهلوش زدن، یه شمشیر به فرق سرش زدن،كلاه خود از سرش افتاد،رمقش رو گرفتن،دست انداخت گردن اسب،خون سرش چشمهای اسب رو گرفت،اسب به جای اینكه بیاد عقب،رفت وسط دشمن،یه نفر گفت: كوچه باز كنید،هر كی از علی كینه داره بیاد جلو،ای حسین..... ای خدا كوچه باز كردن،اینجا مرحوم شیخ مفید توی ارشاد میگه: از قول سكینه میگه:تو خیمه بودم دیدم بابام نگران ِ،هی میره داخل،هی میاد بیرون،هی دستاش رو تكون میده،هی نگاه میكنه میدان رو،یه مرتبه دیدم چشمای بابام سیاهی رفت،دید وسط میدون گرد و خاك ِ، دید شمشیرا بالا میره،آه...صدای علی بلند شد"اَبتا!" ای حسین.... رسید كنار بدن،الله اكبر،پدرای شهید می شنوید روضه ی علی اكبرو،رسید كنار بدن،نگی امام حسین امام ِ،امام باید خویشتن دار باشه،باید خودش رو نگه داره.بابا امام بودنش سرجاش،حسین یه پدر ِ،اونم علی اكبری كه همه ی خاطرات حسین ِ، سید بن طاووس میگه:تا از اسب اومد پایین،نمیگم چه جور اومد پایین،یه لحظه اومد بایسته دید زانوهاش رمق نداره، دیدن حسین رو زانوهاش راه میره،رسید كنار علی،سر علی رو گذاشت رو پا،هی داد می زد" وَلَدی" پسرم،میوه ی دلم، الله اكبر،پداری شهید بهتون خبردادن پسرتون به شهادت رسیده،دیگه كسی نگفت صحنه ی شهادتش رو،ندیدی شهادتش رو،اما من یه جمله بگم:مردم اومدن با پدر شهید هم دردی كردن،من عذر می خوام از فاطمه،كسی با حسین همدردی كرد؟نه به خدا.دیدن حسین داره گریه میكنه،چیكار كردن؟ هلهله كردن،ای حسین.....افتاد رو علی، لشكر دیدن حسین تكون نمی خوره،گفتن:كار پدر و پسر تموم ِ، تموم شد،حسینم كنار علی جون داد،یه مرتبه دیدن یه خانمی داره می دوه،هی می خوره زمین،"وا اُخَیّا" حسین....تا دستش رو گذاشت رو شانه ی حسین،تا حضور زینب رو حس كرد،نوشتن سرش رو برداشت،یه نگاه به خواهر كرد،نمی دونم به دل زینب چی گذشت،زینب نگاه كرد دید حسینش پیر شده،یه دفعه موهات سفید شد داداش. سادات منو ببخشن،تا دید زینب اومده بلند شد حسین،دید یه زن وسط نامحرما،شاید یاد مدینه افتاد،مادرش رو تو كوچه ها محاصره كردن،بلند بگو:حسین...... ای خدا به اون ناله هایی كه از همه ی وجود حسین كنار علی اكبر زده شد،علی!: "لَقَدِ اسْتَرَحْتَ مِنْ هَمِّ الدُّنْیَا وَ غَمِّهَا وَ بَقِیَ اَبُوكَ فَریِداً وَحیداً"خدا مارو علی اكبری زنده بدار،علی اكبری بمیران.خدایا روح شهدای منا و عرفات رو كنار سفره ی علی اكبر مهمان بدار، علی اكبرای خودمون،اونایی كه توی سوریه،خط مقدم مبارزه ی با ظلم ایستادن از ناموس اهلبیت دفاع می كنند،خدایا همشون رو علی اكبری پیروز بگردان،ای خدا به علی اكبر حسین،شیعیان ما در یمن در بحرین،در سوریه،در عراق هر كجا هستن،همشون نصرت عطا بفرما؛ این یكی رو از عمق جگرت بگو،ای خدا،این آل سعود خبیث،این آل یهود،از یهود بدتر ، ای خدا هر چه زودتر به درك اسفل السافلین دچار كن،ای خدا به اسم علی اكبر،خدا اربعین امسال مارو كربلایی كن، علی اكبر... دلم می خواد هنوز گریه كنی،صدا زد زینبم،پاشو خواهر،پاشو من ببرمت حرم،میگم جوونها بیان علی رو بردارن،چه علی ِ؟ من چه جوری بهت بگم "اِرباً اِربا" یعنی چی؟ یه موقع است یه دسته گل پیچیده شده هر كجا بیوفته می تونی برداری،زود حرف ِ منو بگیر،هرجا بیوفته می تونی برداری،پیدا میشه،گم نمیشه،چون به هم متصل ِ،اما یه موقع یه دسته گل،دون دونه اش پر پر میشه، همه جا پخش بشه، یه نگاه كرد دید بدن قطعه قطعه است،حسین.....یه عبا آوردن،امام سجاد میگه:تو خیمه دیدم ول وله شد،پرده ی خیمه رو بالا زدم،دیدم بابام داره میاد عمه ام زیر بغل هاش رو گرفته،جوونهای بنی هاشم هم دور یه عبا رو گرفتن، حسین.......
.
#شب_جمعه
📋شبای جمعه قلبم هوایی اربابه
#سبک_تک
با نوای حاج ابوذر بیوکافی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبای جمعه قلبم 'هواییِ اربابه۳'
یه دل دارم تو سینهم 'فداییِ اربابه۳'
سلام بر حسین
سلام ما به نوکرای حسین
سلام بر حسین
سلام ما به زائرای حسین
سلام بر حسین
سلام ما به کربلای حسین
همین که امشب اینجام، 'کرامت اربابه۳'
امید من تو محشر، 'شفاعت اربابه۳'
سلام بر حسین
سلام ما به اشک دختر تو
سلام بر حسین
سلام ما به جسم بیسر تو
سلام بر حسین
سلام ما به خون حنجر تو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاج ابوذر بیوکافی
👇