eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
415 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. این دل زارم خوش به هواته زندگی من نذر عزاته خاک بهشت هم گرد عباته عرش معلی کرب و بلاته میخوام بیام حرم اگه امشب به سرم بزنه چه خوبه عشق تو شعله باشه آذرم بزنه به مادرت بگو یه سری به مادرم بزنه منم همون که از عشق تو یه عمریه هلاکم هلاک بازم میگم حسین یا حسین یاد همه اسیران خاک ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... خسته نشستم بین دو راهی بنده مطیعم هر چه تو خواهی ای کرم تو لا یتناهی باز ببخشا کوه به کاهی همینه آرزوم که غلام تو بمونم و بس میون روضه ها تورو میزنم صدا یه نفس عزیز فاطمه مهربون تر از تو هم مگه هست گریه کن تواَم یا حسین نذاری دست خالی برم میخوام یه بار بیام کربلا به نیت پدر مادرم ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... حضرت جانان ، قبله ی عالم دور شَم از تو وای به حالم پای تو جاری اشک زلالم زنده به شوق روز وصالم کجا برم حسین که یه عمره جلد بام تواَم هوامو داری و کشته مُرده ی مرام تواَم تموم عزتم به همینه که غلام تواَم نگی برو که دق میکنم ، منم مثه خودت بی کسم دست دلم رو از دامنت نمکیشم به مولا قسم دلم خوشه که اربابمی ، خوشم که با تو هم صحبتم میخوام یه روز بمیرم برات آقا فقط پی فرصتم ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... شاعر : .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Moghadam-Shab5Moharram1399[08].mp3
6.79M
▪️این دل زارم خوش به هواته▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : شب پنجم محرم الحرام 1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. به هیات رسیدم که.. به نفس حاج مهدی سلحشور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به هیات رسیدم که حاجت بگیرم حسینی بمانم ، حسینی بمیرم تو خیر کثیری آقا ، تو نعم الامیری آقا ای دنیای من ، ای عقبی من سرشتم حسینُ بهشتم حسین است به لطفِ خدا سرنوشتم حسین است «اباعبدالله ... اباعبدالله ...» دل و دین ، سر و جان ، به قربانِ زینب که گشته دلِ من ، مسلمانِ زینب نوایِ دلم یا زینب ، حسینی شدم با زینب او دخت مولاست ، او جان زهراست بخوان از نوایش غم نینوا را به دستش ببین پرچم کربلا را «اباعبدالله ... اباعبدالله ...» ــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/29426 👇
. و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَأتُوبُ إلَيهِ به اون ساعتی که تا به دنیا اومد ، انقدر مادرش با ادبه وقتی بدنیا اومد قنداقه شُ خودش روش نشد بیاره محضرِ مولا حدود بیست و یک سال تفاوت سنی خانوم حضرت زینب با حضرت اباالفضل سلام الله علیه هست .. میگن بی بی جانمون این قنداقه رو آورد محضر باباشون امیرالمومنین .. مولا تا یک نگاه کرد دیدن اول از همه دستاشُ از قنداق در آورد .. هی دستاشو میبوسید .. اسمشُ گذاشت ، لقبشو گذاشت ، تا لقبشُ خواهرش شنید گذاشته سقا ، گفت بابا مگه شغل داداشم آب آوردنه؟.. مگه اینه شغلش؟ .. مولا یه نگاهی کرد ، یه سری تکون داد گفت دخترم یه روزی میاد مجبور میشه بره آب بیاره .. یا رب نکن امید کسی را تو نا امید به ناامیدی عباس دو دستت رو بیار بالا .. من دیگه امشب روم نمیشه بگم به بی دست کربلا .. اگه کار داری باهاش شروع مجلس هر شب ما همین بوده به بی دست کربلا الهی العفو .. بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم مگذار که از دوری تو خار بمیرم بگذار دمی پایِ نگاهت بشینم مگذار که در حسرت دیدار بمیرم بی مایه ترینم به خریداری یوسف دیدن پیرزنه ی کلاف دست گرفته بعضیا بهش خندیدن گفتن تو چی میخوای تو این صف؟ نمیبینی کیا اومدن یوسف بخرن؟ بار طلا رو نمیبینی؟ کسی با این کلاف به تو یوسف میده؟؟ ی نگاه کرد گفت میدونم کسی با این کلاف یوسف به من نمیده اما دلم خوشه اسمم تو لیست خریدارای یوسفه ... اقاجان شب تاسوعاست یابن الحسن بی مایه ترینم به خریداری یوسف بگذار در این گوشۀ بازار بمیرم مگذار اجل جای دگر دیدنم آید بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم ای کاش نگارا وسط روضه ی ارباب یا در دل سینه زنی یار بمیرم من هم به اباالفضل قسم هست امیدم در راه وصالت چو علمدار بمیرم حالا صداش بزن .. یابن الحسن .. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ .. ای کاش الان جلو حرمش بودیم .. خوش بحال اونایی که الان دستاشونُ تو پنجره هایِ کفُ العباس گرفتن ..* 👇 ۱
. ✅امام صادق به نقل از پدر بزرگوارش فرمود : ✍پيامبر خدا (ص) فرمود: اگر آدمى گناه را پنهانى انجام دهد، جز به گنهكار زيان نمى زند، ولى اگر آشكارا انجامش دهد و كسى به او اعتراض نكند، زيانش به همگان مى رسد امام صادق عليه السلام فرمود: علّتش اين است كه او با گناه آشكار خود، دين خدا را خوار مى كند و دشمنان خدا از او سرمشق مى گيرند. 📚بحار الأنوار ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ .
نحس بودن بی نماز -نقش ولایت در قبولی اعمال -پاسخ شبهه ی ضد انقلاب های مذهبی علیه نظام .mp3
8.79M
بسم الله الرحمن الرحیم شب ششم محرم نحس بودن بی نماز -نقش ولایت در قبولی اعمال -پاسخ شبهه ی ضد انقلاب های مذهبی علیه نظام
. 🕋 *امسال بدون حج گذشت!!!* ‼️ *یادتونه سال‌های گذشته مدام در ایام حج مطالبی منتشر میشد که با پولی که از طرف ایرانی-ها صرف هزینه حج میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصد تا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و....*❗ 🔹 *و کلا برای رفع هر مشکل اقتصادی که وجود داشت رو گردن هزینه های مردم برای حج می‌انداختند؟* ◽ *امسال هیچ ایرانی به حج نرفت، پولی هم از کشور بابت حج از کشور خارج نشد، بسم الله! دستاوردهای اقتصادیشو برای ما بشمارید..* ◽ *تا حالا چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیرکمک شد؟؟؟* *دیدید همه این حرف‌ها برای دلسوزی فقرا نبود؟* هدف فقط *کم رنگ کردن باورهای مردم به مسائل شرعی و دینی* بود هدف فقط *دين گريز كردن مسلمانان* است. 🔹بیایید ترفندهای دشمن را بشناسیم و از عقل خود استفاده كنيم تا هر خرافاتي را به اسم دین به خورد مردم ندهند. ‌ .
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ انا فتحنای خدا یعنی اباالفضل بی دست ما فوق دستها یعنی اباالفضل هرکس گرفتار آمده آسوده باشد دارالادای قرضِ ما یعنی اباالفضل *هرکی گرفتاری داره ، ذکر اباالفضل میگیره نداره هیچ راه چاره ، ذکر اباالفضل میگیره* یا کاشف الکرب الحسین ما کلید است رمز قبولی دعا یعنی اباالفضل نیم دلش وقف حسن نیمی حسین است جمع شجاعت با سخا یعنی اباالفضل دست ردش را ارمنی ها هم ندیدن باهر غریبه آشنا یعنی اباالفضل هرجا که شد حرف از کرم یعنی حسن جان هرجا که شد حرف از سخا یعنی اباالفضل بر شان او کل شهیدان غبطه دارند بالانشین اولیا یعنی اباالفضل اصلا علی را در وجودش جمع کردن آیینۀ حیدر نما یعنی اباالفضل یاد قدیمی ها دوباره دم گرفتیم سقای دشت کربلا اباالفضل حاجات این جمع کن روا اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل روی لبم واویلا کسی ندیده توی دنیا که با لبای تشنه سقا بمیره در کنار دریا یار و علمدار من منو نزاری تنها ای کاش به فکر غصه هایِ من باش یه کاری کن غریبم داداش پاشو ببین ای سقا که حرمله سه شعبه داره میشه رباب دیگه بیچاره تلظی میکنه شیرخواره داداش ببین این لشکر چه نقشه های شومی دارن همه میان به سمتِ خیمه به شوقِ غارت گوشوارم بعد تو عباسِ من ، تنم میمونه زیر مرکب دیگه میره اسیری زینب نداره محرمی از امشب از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب به دستُپاش تنابه زینب تو مجلس شرابه زینب *گفت داداش دیگه طاقت ندارم همه رفتن عباس مونده .. عاشورا اون موقعی که حضرت ابوالفضل میخواست بره یه ابی عبدالله بود یه حضرت ابوالفضل یه عبدالله ابن حسن امام سجادم که تو خیمه افتاده تو تب داره میسوزه .. وقتی گفت من برم ، گفت داداش تو بری همه لشکرم از هم میپاشه .. گفت دیگه سینه م طاقت نداره حسین .. قربون این آقا برم ارباب یه نگاه بهش کرد گفت عباسم میشه بری آب بیاری برا بچه ها .. تا عباس این امر رو قبول کرد اول از همه خانوم سکینه تو خیمه ی بچه ها گفت عمو عباسم قراره آب بیاره .. یه نفر دوید تو خیمه ی رباب گفت رباب غصه نخور عباس داره میره آب بیاره.. زدبه دلِ شریعه وقتی صدای تکبیر آخر عباس بلند شد یعنی من رسیدم به شریعه ابی عبدالله وسط لشکر ایستاده بود یه وقت یه نامردی داد زد به خیمه های حسین حمله کنن .. ارباب ما سراسیمه برگشت از صبح عاشورا وقتی ابی عبدالله میرفته به سمت میدان و بر میگشت هشت بار ابی عبدالله وداع کرده هرباری که بر میگشت صدای حسین بلند میشد به تکبیر .. زینب کبرا میگفت الحمدالله حسین برگشت حواست هست چی گفتم؟ الحمدالله داداشم اومد .. اینجا ارباب اومد دید نههیچکسی به خیمه ها حمله نکرده اینا دروغ گفتن .. عباس سراسیمه مشکُ بر از آب کرد از جا که بلند شد گفت مسیرمو عوض میکنم زودتر آبُ به لبای اصغر برسونم از وسط نخلستونا اومد یه نامردی رفت پشت یک نخلی اول از همه دست راستشو زدن .. (روضه شروع شده ها ) عباس داره میاد دست چپشو زدن مشکو به دندان گرفت شروع کردن به تیر زدن یه تیر به مشک آب زدن دیگه نرفت سمت خیمه ها اینجا دیگه نوشتن ایستاد مسیرشُ عوض کرد .. (الهی بفهمیم چی دارم..) میگم رفت تو دل دشمن همه فرار کردن شمر یه وقت گفت کجا میرید؟ کجا فرار میکنید؟ گفتن مگه نمیبینی عباس داره میادگفت برگرد اون که دست نداره گفتن یه طوری نگاه میکنه همه از ترس دارن فرار میکنن .. ای وای .. ــــــــــــــــــ 👇۲