eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
597 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
۶ بنی اسد داغ پدر زده شرر بر این دلم سوز غم گل زهرا بنی اسد شد قاتلم آمده ام به پا کنم در کربلا بزم عزا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد از دیده ها در غم او خون ببارید یک تکه بوریا بهر حسین زهرا بیارید از ماتم داغ پدر گردیده ام غم مبتلا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد بهر حسین خون از دیده جاری کنید بهر غسل و کفن او امروز مرا یاری کنید تا گریه و با اشک و آه دارم به لب شور و نوا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد در این زمین تنها گل ام لیلا با ظلم و کین دشمن شد اکبر تنش اربا اربا از داغ علی اکبرش خون شد دل خون خدا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد در این زمین غنچه گلی گشته پرپر با تیر حرمله شد پاره گلوی علی اصغر قنداقه اش غرقه خون شد بر روی دستان بابا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد غریبی و تنهایی را کردم احساس آن لحظه ای که جدا شد از پیکرش دست عباس با عمود آهنین شد فرق عمو از کین دو تا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد حرمت بابای مظلومم دریدند در میان گودال خون سر از بدنش بریدند شمر ملعون از کین برید سر پاکش را از قفا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد بعد از حسین آتش به خیمه ها زدند سر پاک پدرم را بر روی نیزه ها زدند در گودی قتلگه زده مادرش زهرا را صدا واویلتا واویلتا۲ .
@RozeKhanegeeروضه خانگی - امام حسین(ع) - 148.mp3
زمان: حجم: 12.31M
🎙روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد... 🔻مناجات با (عج) 🔻روضه (ع) ⏱ | 11:36 🔹 👤استاد روضه ▶️ شب‌های جمعه نیمه‌شب‌ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت‌خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه‌ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی‌وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لب‌های عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه به آیه نظم قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه‌ها را می‌شکستند https://eitaa.com/emame3vom/29478
. شب‌های جمعه نیمه شب‌ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده   فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد   روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسۀ مادر ندارد   گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش   گوید بنی، یا بنی، یا بنی برخیز آمد مادرت زهرا، بنی دیدم خودم در عصر عاشورا، بنی افتاده بودی زیر دست و پا، بنی   من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم https://eitaa.com/emame3vom/29479
. ▪️این قصه ی درد است پس آخر ندارد ▪️این شعله سوزان است خاکستر ندارد ▫️از کربلا تا عرش تنها یک قدم بود ▫️غیر از حسین (ع) این یک قدم را بر ندارد ▪️وقتی که آمد کربلا اصحاب بودند ▪️وقتی به میدان می رود یاور ندارد ▫️وقتی عمود خمیه را انداخت یعنی ▫️روزی برادر داشت و دیگر ندارد ▪️شش ماه کافی بود تا عالم بفهمند ▪️اصغر تفاوت با علی اکبر ندارد ▫️از اربن اربا تازه فهمیدند مردم ▫️اکبر تفاوت با علی اصغر ندارد ▪️ما از شنیدن بیخودیم از خویش ، ای وای ▪️زینب که میبیند ولی باور ندارد ▫️زینب که میبیند تنش پیراهنی نیست ▫️زینب که میبیند که انگشتر ندارد ▪️از من چه میخواهی عزیزم پای این شعر ▪️"روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد" ▫️روضه نمیخواهد تنی که چاک چاک است ▫️جز زخم روی زخم بر پیکر ندارد ▪️سر را جدا کردند اما نکته این است ▪️خنجر در اینجا کار با حنجر ندارد ▫️این کشته ی افتاده بر طف زاده ی کیست ▫️این تشنه ی بی کس مگر مادر ندارد ▪️بر نیزه خورشید است حق دارد رقیه ▪️یک لحظه چشم از روی ماهش بر ندارد ▫️این قصه از سر قصه ی سر بود یعنی ▫️تا روز آخر قصه ام آخر ندارد https://eitaa.com/emame3vom/29480 🏴
۱۲ گلی ز گلشن دین،من زین العابدینم چارم گل ولایت،حامی مسلمینم واویلتا واویلا۲ از دشمن ولایت،عمری ستم کشیدم حالا برای اسلام،همچون حسین شهیدم واویلتا واویلا۲ از نسل آل احمد،ماه مدینه هستم شهید راه قرآن،با زهر کینه هستم واویلتا واویلا۲ بعد از گلان زهرا،عمری به شور و شینم چون شیعیان مولی،گریه کن حسینم واویلتا واویلا۲ عمری پس از پدر من،در سوگ او نشستم یاد غریب مادر،دخیل گریه بستم واویلتا واویلا۲ رنج و بلا بدیدم،کرب و بلا بدیدم با ناله های طفلان،شور و نوا بدیدم واویلتا واویلا۲ دیدم علی اصغر،شد پاره پاره حنجر دیدم علی اکبر،چون گل بگشته پرپر واویلتا واویلا۲ گل های پرپر از کین،دیدم ز آل هاشم در زیر سم اسبان،پیکر پاک قاسم واویلتا واویلا۲ در خیمه بودم اما،غربت نمودم احساس شرر زده به جانم،داغ عمویم عباس واویلتا واویلا۲ دیدم به سنگ دشمن،جبین او شکسته شمر لعین ز کینه،بر سینه اش نشسته واویلتا واویلا۲ دیدم که جسم بابا،روی زمین فتاده به حال سجده بابا،سر بر زمین نهاده واویلتا واویلا۲ در کربلا صدای،غربت او شنیدند یوسف فاطمه را،از کینه سر بریدند واویلتا واویلا۲ دیدم که دشمن دین،آتش به خیمه ها زد رأس حسین زهرا،بر روی نیزه ها زد واویلتا واویلا۲ ای شیعیان مولی،راحت شدم ز غم ها شدم شهید زهر و،روم به سوی زهرا واویلتا واویلا۲ https://eitaa.com/yaghubianreza/3172 .
. 🤲🏻شکرت کنم خدایا من عاشق حسینم نه قطره ام نه دریا من عاشق حسینم بر این دلیل آدم توفیق توبه را یافت چون گفت بارالها من عاشق حسینم دانی خلیل را از چه نار شد گلستان چون خواند این دعا را من عاشق حسینم با اذن کردگارش از عشق او سخن کرد در مهد گفت عیسی من عاشق حسینم در یک کتاب خطی دیدم نوشته مجنون افسانه بود لیلی من عاشق حسینم من کیستم ز دم از عشق پاک مولا فرموده اند طاها من عاشق حسینم وقتی که کَند مولا از بیخ دربِ خیبر فرمود علی والا من عاشق حسینم در بین دود و آتش این جمله خواندنی بود با خون نوشت زهرا من عاشق حسینم وقتی که دید فطرس بالش شفا گرفته فرمود بارالها من عاشق حسینم دختی سه ساله میگفت بر عمه ی غریبیش برقبر من کن انشاء من عاشق حسینم در زیر تازیانه بگذار جان سپارم ماند به یادها تا من عاشق حسینم جاوید حرف حق را با عشق مینویسد عشق است نام مولا من عاشق حسینم .
مرثیه کوفه تا شام می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند از سر نی به من و قافله احسان کردی صورتت را سپر سنگ نوازان کردی من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی روی نی دور سر قافله می چرخیدی من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست گله ای نیست از این زخم از این تنهایی ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا