شور
آرزومونه با یک پرچم سرخ یا حسین
با همه سینه زنا بیایم تو بین الحرمین
تو کوچه پس کوچه های کربلا دم بگیریم
تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم
تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم
همه از پیر و جوون میزنیم به سینمون
جوانان بنی هاشــــم بیـــــاییــد 2
علی را بـــر در خیمـــه رسانید
چی می شه سینه زنان تو کربلات گریه کنیم
توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم
بخونیم نوحه به یاد لاله های پر پرت
بزنیم سینه کنار قتله گاه اصغرت 2
بخونیم در تب و تاب ؛ به یاد طفل رباب2
وای وای وای وای، به کربلا آب روان قیمت جان شد
حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد 2
چی میشه همه با هم یه شب بیایم تو کربلا
بخونیم نوحه به یاد اون امیر سر جدا
یاد دستهای قلم بر سر و سینه بزنیم
روی سینه یاد نوحه ی سکینه بزنیم
یاد دستهای قلم بگیریم با نوحه دم 2
ای اهل حرم میر و علم دار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد 2
شیر سرخ عربستان وزیر شه خوبان
که بود صاحب علم ، عَلم و بیرق و سیف
حَشم و بار غمم در رقمش ماه بنی هاشم
و عباس
ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل
علمدار .... سپهدار..... علمدار ابالفضل
ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 2
سقای حسین سید و سالار نیامد
ابالفضل ابالفضل ابالفضل 2
بر مشامم میرسد لحظه بوی کربلا
بردلم ترسم بمان ارزویه کربلا
تشنه ی آب فرات ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
وحه_زنجیر_زنی_واحد
بازم محرم، باز روضهی چشماتون
باز مرثیه ی بارون، باز گریهی زهرا
بازم محرم، بیچارگی زینب
اوارگی زینب، سرگشته صحرا
محرم، شور و حاله محرم،آه وناله
محرم، فصل آلاله محرم، گل غمینه
محرم، سوز سینه محرم، بزم هر ساله
به اذن زینب، دیوونهم، دیوونهم
برا داداشش میخونم، میخونم
از کرم حیدر مجنونم، مجنونم
حسین آقام ثارالله.....
بازم محرم، خورشیده که تب داره
ابری که نمیباره،شرمنده شده آب
بازم محرم، خون دل یک مادر
اصغر میزنه پرپر، وای از دل ارباب
محرم، دل میگیره محرم گل میمیره
محرم آسمون تیره محرم ماه عشقه
محرم راه عشقه محرم نقش تقدیره
دوباره وقت شیدایی، شیدایی
دل آشنای تنهایی، تنهایی
گذشته کار از رسوایی، رسوایی
حسین آقام ثارالله.....
بازم محرم، میریزه گل الماس
از چشم تر عباس، غصهش بیشماره
بازم محرم، رقص علم ساقی
دست قلم ساقی، مشکش شده پاره
اباالفضل ماه محفل اباالفضل رهزن دل
اباالفضل یاابوفاضل اباالفضل دلبر شاه
اباالفضل غیرت الله اباالفضل یا ابوفاضل
علم تو دستاش زیبا بود؛ زیبا بود
دل رئوفش دریا بود، دریا بود
عزیز قلب زهرا بود، زهرا بود
به اذن زینب، دیوونهم، دیوونهم
برا داداشش میخونم، میخونم
از کرم حیدر مجنونم، مجنونم
حسین آقام ثارالله....
بازم محرم، با قصه ویرونه
با اشکی که با رونه،با دختری تنها
بازم محرم، کی میخونه لالایی
جز دختری بابایی، واسه سر بابا
رقیه، موسپیده رقیه، قد خمیده
رقیه، بس که غم دیده رقیه، چشم کم سو
رقیه، گوشوارهت کو رقیه، از کی رنجیده
رخ سیپیدش نیلی شد،نیلی شد
نشون ضرب سیلی شد،سیلی شد
سه ساله اسمش بی بی شد،بی بی شد
به اذن زینب، دیوونهم، دیوونهم
برا داداشش میخونم، میخونم
از کرم حیدر مجنونم، مجنونم
حسین آقام ثارالله.....
روضه و توسل بسیار جانسوز ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _
الحمدالله امشب همۀ گریه کنا دور هم جمع شدن ... شامِ شهادتِ امام سجادِ ... خیلی این آقا غریبه ... از غربت این آقا همین بس ، 35 سال گریه می کرد ... براش غذا می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... آب براش می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... هی می گفتن آقا چرا انقدر گریه میکنی؟... ناله ش بلند میشد می گفت خودم دیدم ... بابام گشنه بود ... تشنه بود کشتنش ....
همچین که از کربلا برگشتن مدینه . وقتی بشیر اومد خبر آورد برا اهل مدینه ، دسته دسته مردم میومدن بیرون از شهر به آقا تسلیت می گفتن ... بعد از اینکه تسلیت می گفتن و دلداری میدادن ؛ یه سوالی هم می پرسیدن . میگفتن آقا چه طوری شد باباتونُ کشتن ؟ .... فقط یه جمله جواب میداد ... میگفت فقط همینُ بهتون بگم ، حیوانات هم کربلا آب خوردن .... «انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً» "1" من فرزند اون آقایی ام که با قتلِ صبر کشتنش ... یعنی چی آقا ؟.. یعنی یواش یواش کشتنش .... یعنی چی ؟.. یعنی اول نیزه زدن ... بعد با شمشیر زدن ... تازه سنگ زدن ... سنگاشون که تموم شد ریختن تو گودال .....
ته گودال پیکر افتاده ...
توی گودال ، مادر افتاده ... خواهر افتاده ...
نالۀ وا عطشاه بر جگرش می افتاد
آب می دید به یادِ پدرش می افتاد
بی سبب نیست که از جمله بُکّائون است
اشک از گوشۀ چشمان ترش می افتاد
شیرخواره بغلِ تازه عروسی می دید
یاد لالایِ ربابُ و پسرش می افتاد
با دلی خون شده می گفت که الشام الشام
تا به بازار مدینه گذرش می افتاد ...
جلویِ پایِ سکینه دم دروازۀ شهر
از روی نیزه علمدار سرش می افتاد
می شکست آینۀ صبر و غرورش را زجر
تا به جانِ اسرا با کمرش می افتاد
روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
*میگه دید دو تا دختر بچه ها میدویدن از این حجره به اون حجره ... شروع کرد گریه کردن ... آقا چی شده ؟ ... فرمود یاده رقیه افتادم ... یاده فرار بچه ها افتادم ... اون لحظه ای که خیمه ها رو آتیش زدن ... خودم بهشون گفتم «عَلَیکُنَّ بِالفرار» ....*
روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد
گوسفندی جلویش ذبح که می شد یادِ
خنجر کُند و گلویِ پدرش می افتاد ...
حسین ......
*تا میدید گوسفندی رو سر میبرن ، سریع میومد به قصاب می گفت ، ببینم آب بهش دادی یا نه ؟... عرضه می داشتن آقا ما مسلمانیم ، خوده شما به ما یاد دادید آب بدید به قربانی ... آقا مینشست گریه می کرد ... بیا برات تعریف کنم ... یه عده به ظاهر مسلمون بابایِ منو آب بهش ندادن ....
آی حسین ....*
گریه بر کشتۀ عریان خوب است
گریه بر دامن طفلان خوب است
گریه بر آن لب و دندان خوب است
گریه خوب است که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد ....
*اینم بگمُ التماسِ دعا ... یه چیزی همیشه این آقا رو اذیت می کرد ... تا نگاه به دستاش می کرد ... هی می گفت با همین دستا خاک کردم ... با همین دستا بود بوریا آوردم ... با همین دستا بود بابامُ تو قبر گذاشتم ....*
کی گفته من بابا ندارم
کی گفته من بی کس و کارم
کی گفته من بابا ندارم
بابای من قشنگ ترین بابای دنیاست
حتی اگه تو اسمون است
خوب می دونه رو قیه تنهاست
خوب می دونه رو قیه تنهاست
بابای من قشنگ ترین بابای دنیاست
حتی اگه تو اسمون است
کی گفته من بابا ندارم
کی گفته من بی کس و کارم
کی گفته من بابا ندارم
بابای من تو کل دنیا به ترینه
از روی نی منو می بینه
یه شب می اد کنجه خرابه
پای درد و دل م می شینه.
کی گفته من بی کس و کارم
ی گفته من بابا ندارم
کی گفته من بی کس و کارم
ی گفته من بابا ندارم
بابای من قشنگ ترین بابای دنیاست
حتی اگه تو اسمون است
خوب می دونه رو قیه تنها ست
کی گفته من بی کس و کارم
ی گفته من عمو ندارم
کی گفته من بی کس و کارم
ی گفته من عمو ندارم
عموی من یه پهلو نه بی نظیره
گاهی منو رو دست می گیره
با اون نگاه مهربونش
میگه عمو برات بمیره
عموی من یه پهلو نه بی نظیره
گاهی منو رو دست می گیره
با اون نگاه مهربونش
میگه عمو برات بمیره
کی گفته من بی کس و کارم
کی گفته من یاور ندارم
کی گفته من بی کس و کارم
کی گفته من یاور ندارم
عمه ی من با این که کلی قصه داره
برای من دل بی قراره
صورتش رو به جای مرحم رو تاول پاهام میزاره
عمه ی من با این که کلی قصه داره
برای من دل بی قراره
صورتش رو به جای مرحم رو تاول پاهام میزاره
.
کی گفته من بی کس و کارم
کی گفته من یاور ندارم
عمه ی من با این که قا متش خمیده
درد و غمو به جون خریده
از زیر دست و پای دشمن
همش منو بیرون کشیده
عمه ی من با این که قا متش خمیده
درد و غمو به جون خریده
از زیر دست و پای دشمن
همش منو بیرون کشیده
کی گفته من بابا ندارم
کی گفته من بی کس و کارم
کی گفته من بابا ندارم
بابای من قشنگ ترین بابای دنیاست
حتی اگه تو اسمون است
خوب می دونه رو قیه تن هاست
خوب می دونه رو قیه تن هاست
کی گفته من بی کس و کارم
کی گفته من یاور ندارم
بابای من قشنگ ترین بابای دنیاست
#نوحه الا نوحو
الا نوحـوا و ضجـوا بالـبکاء ، آه آه
على السبط الـشهید بکربلاء ، آه آه
الا نوحوا بسکب الدمـع حزناً ، آه آه
علـیــه وامـزجـوه بـالدمـــاء ، آه آه
الا نوحــوا على مَـــن قـــد بکــاه ، آه آه
رســـول الله خیـــر الأنبـــیاء ، آه آه
ألا نوحــوا على مَـــن قـــد بکاه ، آه آه
علــیُ الطهــر خـیر الأوصیــاء ، آه آه
الا نوحوا علــى مَـن قـــد بکتـــه ، آه آه
حبـیــبـة احمــد خـــیر النســـاء ، آه آه
ألا نوحـوا على مَــن قــد بـکاه ، آه آه
لعظــم الشـجــو أمـــلاک السمــاء ، آه آه
🍁کوفه🍁
.
🍃سبک_ویرانه_ده_نازلو_بالام
.
بیضائی بناب
.
قرآن اوخی سر نیزه ده ای زینبین جانی
ایله تلاوت یا حسین آیات سبحانی
.
.
سر نیزه ده گوردوم باشون گلدیم دله قارداش
آهیله سالدیم ولوله غملی ائله قارداش
گُل صورتون آیا ندن باتموش کوله قارداش
آغلاتدی قوم اشقیا بو زار و نالانی
.
.
قرآن اوخی بولسونله سن آیاته معناسن
آرام جان مرتضی دلبند طاهاسن
خیرالنسانین سوگولی محبوب زهرا سن
خواب جهالتدن اویات اکناف نادانی
.
.
باخ نیزه ده قارداش حسین اطفال نالانه
قوللاری باغلی قیزلارا جمع پریشانه
کیم داش وروبدی آنووا باتدی یوزون قانه
شل اولسون اعدانون الی ایتدی بو طوفانی
.
.
قرآن اوخی قویما یوزه اشگیم حسین آخسو ...