eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
465 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. به نفس کربلایی سید مهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم لحظه‌ی مرگم تو خاکِ کربلا باشم .. بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه .. من ؛ اصلاً اومدم برات مریض بشم تا تو قلبِ مادرت عزیز بشم .. سردم نکنی .. طردم نکنی .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ کاشکی میشد مثلِ عقربه ها برگردم به کربلاهایی که قبلاً سفر کردم کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد تو اولین بار که چشام به گنبد افتاد ندیدنِ حرم بلایِ جون نوکرِ نکنه اربعین نیام نذاری آبروم بره این ؛ چه بلاییِ که اومده سرم منو دق نده بذار بیام حرم از حال خودم .. درمونده شدم .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ محرمُ خونه نشین میمیرم منی که تو قبرم برات عزا میگیرم چه جوری آروم شم مادرتون بدحاله با پهلویِ زخمیش بالا سر گوداله نگاهِ مادرت شاهده قتل قاتله میبینه میبُرن سرُ چجوری سر حوصله وای ؛ سرُ و صورتت چه نامرتبِ تویِ قتلگاه عزیز زینبِ صد پاره بدن .. دست و پا مزن .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. حسین وای حسین وای ــــــــــــــــــ 👇
. محرم آمده مهدی کجایی؟ گل زهرای اطهر کی میایی؟ همه در انتظار دیدن تو بیا مهدی تو ختم الاوصیایی تو کشتی نجات اهل عالم تو کشتی ولا را ناخدایی تو گرآیی شود حل مشکل ما تو با اذن خدا مشکل گشایی همه درمانده، محتاج دعاییم نما از مرحمت بر ما دعایی گل زهرا نگر شیعه غریب است تو با درد دل ما آشنایی تو هستی مرهم زخم دل ما به درد غربت شیعه دوایی ندارم یوسف آل محمد(ص) بجز مهدی بیا، بر لب نوایی به یادما نماجدت زیارت اگر یابن الحسن کرببلایی خودم دانم به هرجایی که باشی تو گریان گل خیرالنسایی تو می آیی برای گریه کردن به هر جایی شود برپا عزایی کنار شیعیان بیقرارت عزادار شهید کربلایی تمام روز و شب مولای عالم به یاد کشته ی ظلم و جفایی در اینجا محفل جدت حسین است شود آیا در این محفل بیایی؟ میان مجلس جد غریبت نگر دارم عجب حال و هوایی نگاهم کرده ای از لطف و رحمت دوباره گشته این دل کربلایی بسوزم، همره اشک تو آقا به یاد کشته ی در خون شنایی سر جد غریبت را بریدند توگریان حسین سر جدایی (رضایم) دیده گریان حسینم خریدار من و این گریه هایی .
❖﷽❖ 🔆جلسه بیست و چهارم وَ اَوْصِیاءِ نَبِیِّ اللهِ ⁉️به چه کسی وصی گفته می شود؟ کلمه ی اوصیاء جمع وَصِی است و وصی به کسی گفته می شود که (موصی:وصیّت کننده)کارهایی را که در زمان حیات خودش متصدّی بود،پس از وفاتش به آن کس سفارش کند. ✅امامان دوازده گانه،اوصیای رسول اکرم(ص)ما شیعه ی امامیّه معتقدیم که امامان دوازده گانه،یعنی امیرالمؤمنین علی(ع)و یازده فرزند معصومشان(ع)یکی پس از دیگری وصی پیامبر خدا (ص)هستند؛یعنی،تمام کارهایی که پیامبر اکرم(ص)از آن جهت که نبیّ و رسول بود،انجام می داده است،امامان(ع)پس از وفات آن حضرت،با توصیه ی خود آن جناب به عهده گرفته اند؛کارهایی از قبیل تبیین حقایق وحی آسمانی قرآن،تعلیم و تشریح جزئیّات احکام،ارشاد و هدایت جامعه ی بشر به سوی خدا از طریق گفتار و عمل و.... ✅تکرار موضوع توصیه و وصیّت در قرآن ما در قرآن کریم می بینیم که خداوند به انبیاء (ع) وصیّت هایی می کند.انبیاء هم به اوصیایشان وصیّت هایی کرده اند.خداوند در این آیه خطاب به رسول اکرم(ص)می فرماید:"شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى....ما،هم به تو هم به پیامبران بزرگی که قبل از تو بودند،مثل نوح،ابراهیم،موسی و عیسی(ع)(که انبیای اولوالعزمند و صاحبان شریعت و کتابند،)وصیّت کرده ایم....(شوری، 13) ♻️توصیه ی خدا به پیامبر(ص)و سایر انبیاء (ع) حال،وصیّت من که خدا هستم به تو و سایر انبیاء چه بوده است؟"...أنْ أقِیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ....تنها وصیّت من به شما این است که دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید..." ✅توصیه به دو امر بسیار مهم از نظر خدا:👇🏼 1️⃣اوّل برپاداشتن دین(نه تنها عمل به آن،بلکه اقامه و زنده نگه داشتن آن از هر طریق ممکن) 2️⃣دوّم پرهیز از فتنه و بلای بزرگ؛یعنی،ایجاد تفرقه و اختلاف در دین که مع الاَسَف می بینیم امروز این بلا چگونه دامنگیر امّت اسلامی شده است.
⚠️بی توجّهی به فریضه ی اقامه ی تعالیم دین مطلب اوّل،که شناختن عظمت و اهمّیّت دین و سپس اقامه ی آن در میان مسلمانان است،امروز سخت مورد بی توجّهی قرار گرفته و درباره ی مسائل مربوط به حلال و حرام خدا سهل انگاری می شود.یک سلسله کارها را با سلیقه ی خود جزو دین حساب می کنند و با اهتمام تمام انجام می دهند و به آنچه از وظایف حتمی انسان مسلمان است بی اعتنایی می کنند؛ 📣درحالی که خداوند حکیم با قاطعیّت تمام خطاب به پیامبران بزرگش فرموده است:"شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الّدِینِ....پایه گذار دین من هستم..."و تنها خواسته ی من از شما این است که:"أقِیمُوا الدِّینَ.دین را برپا نگه دارید(و نگذارید از پا بیفتد)"؛دیگر این که:لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ.کاری نکنید که تفرقه و اختلاف در آن ایجاد شود".بعد می فرماید:"...کَبُرَ عَلَی المُشْرِکِینَ....(تحمّل)این مطلب بر مشرکین سنگین است(که دین را آن چنان که من خواسته و تشریع کرده ام بپذیرید)..."پناه بر خدا می بریم که تحمّل آن برای ما هم سنگین باشد.🔴 ⛔️بزرگی گناه ربا و سهل انگاری ما در مجلسی صحبت از ربا بود.این بنده خیلی تأکید می کردم که چرا باید در بازار مسلمین این مسأله به این سنگینی این چنین سبک شده باشد؟تنها گناهی است که خدا به مرتکب آن گناه اعلان جنگ کرده است که:"...فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ....آگاه باشید ای ربا خواران،که خدا و رسولش اعلان جنگ با شما کرده اند." (بقره،/ 279) 📜در روایات ما هم که آمده است: ❌گناه یک درهم ربا سنگین تر از هفتاد گناه زنا با محارم،آن هم در خانه ی کعبه است (نستجیر بالله).❌ 💢یکی از آقایان گفت:پذیرش این مطلب برای من سنگین است.از طرز صحبتش فهمیدم که آن بیچاره خودش مبتلا به این گناه است و وقتی این حرف ها را می شنود،وحشت می کند و جز انکار مطلب برای تسکین آلام قلبی اش راهی نمی یابد؛ولذا می گفت:من فکر نمی کنم در اسلام این قدر ربا را بزرگ کرده باشند که شما بزرگش می کنید و می گویید:یک درهم ربا بدتر از هفتاد زنا با محارم در خانه ی کعبه است.گفتم:مگر ما نباید دینمان را از صاحب شریعت بگیریم؟مگر نباید احکام خدا را از قرآن و روایات بدست آوریم؟آیا روایتی که همه ی فقها در کتاب هایشان نقل می کنند و در آن خداوند آدم ربا خوار را جنگنده با خود معرّفی کرده است برای اثبات بزرگی این گناه بس نیست؟و حال آن که درباره ی هیچ گناهی این گونه تعبیر تندی نکرده و مثلاً نفرموده است شرابخوار یا زناکار طرف جنگ با خدا هستند.⁉️
✅تحمّل سخن حق بر هرکسی آسان نیست آری،پذیرش این مطلب برای شیفتگان پول بسیار سنگین است.خود قرآن هم می گوید:"کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ ما تَدْعُوهُمْ إلَیْهِ.(تحمّل)این سخن بر کسانی که نمی خواهند موحّد باشند سنگین می آید."؛تنها مطیع فرمان خدا بودن بر آن ها دشوار است،می خواهند فرمان هوای نفس را هم دخالت دهند،پول را که محبوبشان است از خود جدا نکنند. 💠"...اللهُ یَجْتَبِی إلَیهِ مَنْ یَشاءُ...)( شوری، 13)؛موضوع اجتباء:(انتخاب کردن،برگزیدن)و گزینش امام اختصاص به خدا دارد؛اوست که هر کس را بخواهد برمی گزیند و وصیّ خود قرار می دهد.🌺 👌🏼حاصل آن که،خدا درباره ی دین به انبیاء سفارش می کند و می گوید:من دین را تشریع کردم و از شما می خواهم آن را برپا نگه دارید:"أقِیمُوا الدِّینَ.دین را برپا کنید."؛انبیاء (ع)هم به یکدیگر وصیّت می کنند.قرآن مجید می فرماید:"وَ وَصَّی بِها إبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ....ابراهیم (ع)به فرزندانش وصیّت کرد و یعقوب (نیز به فرزندانش) وصیّت کرد(و گفت)..."(بقره،132) ".......ای فرزندان من،خداوند شما را برگزیده که دین را اقامه کنید.طوری زندگی کنید که مسلمان بمیرید(و بی دین از دنیا نروید)."(بقره، 132) ✅رسالت همه ی انبیاء(ع)ابلاغِ ولایت و امامت علی(ع) تمام انبیاء(ع)همّشان نگه داری دین و ابلاغ آن به دیگران است تا می رسیم به حضرت خاتم الانبیاء(ص)آنجا هم می بینیم خداوند مسأله ی ولایت و امامت را با تأکید تمام به رسول مکرّمش(ص)توصیه کرده و آن حضرت را مأمور به ابلاغ آن به عموم امّت می فرماید و گوشزد می کند که رسالت تو و رسالت تمام انبیاء وقتی به نتیجه می رسد که ولایت و امامت علی(ع)استقرار یابد و ابلاغ به امّت گردد؛وگرنه کاری انجام نگرفته و رسالتی از تو و دیگر انبیاء به نتیجه نرسده است:"يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ....ای رسول،آنچه را از خدایت بر تو نازل شده(دستور ابلاغ ولایت علی(ع)را)ابلاغ کن و اگر نکنی،ابلاغ رسالت هم نکرده ای."( مائده، 67) 🔹یعنی،رسالت خالی از ولایت در حکم بدنی بی روح است که با گذشت زمانی اندک متعفّن و بعد متلاشی می گردد.دینی که در اختیار امویان و عبّاسیان و اشباء آن دنیاطلبان ظلّامِ جبّار قرار گیرد،پیداست که چه مصائبی برای مردم به بار خواهد آورد. .
. بسم الله الرحمن الرحيم چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام به یک نگاه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام ولی چقدر پُر توقع‌ام چشم گناهکار و روی ماه صاحب‌الزمان کویر شد اگر دل از شب سیاه کاری ام صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب‌الزمان دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه غزال خسته ای‌ست در پناه صاحب‌الزمان آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین بعد هزار و چند سال از آه صاحب‌الزمان هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را مدام درک می کند نگاه صاحب‌الزمان عمه صاحب‌الزمان به دست خویش دوخته رخت عزای خاکی و سیاه صاحب‌الزمان .
. یه روز آقا رسول الله ... وارد منزل فاطمه زهرا شدن ... امام حسن و امام حسین علیهما السلام ... دویدن جلوی جدّشون ... خودشون رو به بغل رسول الله انداختن ... جدشون محبت شون کرد ... گفتن: پدر جان ... اجازه بدین زورآزمایی کنیم ... ببینیم کی برنده میشه ... حضرت به خاطر اینکه نکنه آسیب ببینن ... اجازه ی روز آزمایی به اون دو عزیز رو ندادن ... فرمود برین ... خط بنویسین ... ببینم خط کی زیباتره ... رفتنن ... خط نوشتن ... آوردن ... آقا رسول الله ... نگاه کرد به خط ها ... امّا هر چه کرد نتونست دل یکی از این دو تا رو بشکنه ... فرمود: برین پیش باباتون علی ... اومدن پیش باباشون علی ... امیر المومنین ... هر چی نگاه به این خط ها کرد ... دلش راضی نشد از این دو تا یکی رو انتخاب کنه ... لذا فرمود: این کار من نیست ... برین ازمادرتون سوال کنین ... اومدن پیش مادر ... مادر نگاهی به این نوشته ها کرد ... یه نگاه به چشمان مظلوم و صورت معصوم حسن کرد ... یه نگاهی هم به چشمان حسین مظلوم کرد ... یه نگاه به آسمون کرد ... فرمود: خدا ... خیلی سخته ... این دو خط خیلی زیبا هستن ... کمکم کن خدا ... یه چیزی به ذهنش رسید ... فرمود: عزیزایِ دلم ... این گردنبند یاقوت من هفت تا دونه داره ... اون رو به سر شما میریزم ‌... هر کدوم تعداد بیشتری یاقوت دستش بود ... اون برنده است ... تا یاقوت ها رو به سر این دو عزیز ریخت ... نگاه کرد ... دید سه تا حسن برداشته ... سه تا حسین ... یکی از یاقوت ها مونده وسط ... قربون ناله تون برم ... آی جانم ... میدونی میخوام چی بگم ها‌ ... آه خدا ... دل زهرا به شور افتاد ... خدا کدوم یکی از اینها این رو بر میداره ... هر دو به طرف یاقوت دست بردن ... پروردگار فرمود: جبرئیل عجله کن ... زود یاقوت رو به دو نیمه کن .ها ... فهمیدی ها ... خود خدا هم نخواست بین این دو عزیز یکی بر گزیده بشه ... مجلسی که به نام پنج تن مزیّن بشه ... محل ّ نزول رحمت ِ پروردگاره ... .
. بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌹🌷🌷🌹🌸 خوشبو بنما دهان خود با صلوات ولله نجات داده ما را صلوات تا جان به تنت هست بگو پیوسته بر احمد و مرتضی و زهرا صلوات تقدیم به با تمسک بر خدای پنج تن میکنم مدح و ثنای پنج تن در دلم باشد ولا و مهرشان در سرم دارم هوای پنج تن نوکری یک جزء از ذات من است آمدم دنیا برای پنج تن پاشدم من راست قامت تر شدم هرچه افتادم به پای پنج تن ثروت عالم برابر هست با یک سر سوزن ولای پنج تن مینماید رزق ما را بیشتر حضرت حق با دعای پنج تن پادشاهی را چه میخواهد،ببین عالمی دارد گدای پنج تن میشود تطهیر روحم هر شبی در میان روضه های پنج تن بسکه در هیات به سینه می زنم سینه ام شد کربلای پنج تن چشمهایم روضه خوانی میکند از تمام ماجرای پنج تن با دعاهایی که مادر میکند میشوم آخر فدای پنج تن قابض الارواح جانم را بگیر جان زینب در عزای پنج تن شک ندارم زائر شش گوشه ام دعوتم افتاد پای پنج تن ➖➖➖➖➖➖➖ 👇
‌🔷 🔷 اشک ما وقف عزای پنج تن بچه های ما فدای پنج تن رونقی این سفره هامان دارد از برکت و لطف و عطای پنج تن بالهای ما، خدا هم شاهد است پر نزد غیر از هوای پنج تن رفت و آمدهای ما در روضه ها هست مرهون دعای پنج تن نسل ما یا نوکرند، یا عاشقند ایل ما اصلا گدای پنج تن ما مریض معصیت هستیم، پس آمدیم دارالشفای پنج تن با دعای فاطمه قد می کشیم روز و شب تحت لوای پنج تن سینه ی ما گنج علم اهل بیت دیده ی ما خاک پای پنج تن هیئتی که فاطمه دارد نظر می شود غار حرای پنج تن مادرم در روضه ها فریاد زد زندگیِ ما برای پنج تن می رسد هر روز رزق ما از آن عطر ناب ربنای پنج تن پای میزان عمل که می شود خوش به حال آشنای پنج تن با دمِ مظلوم بر پا می شود کربلا در روضه های پنج تن می شود شبهای جمعه، کربلا غرق آه و نینوای پنج تن چشم من دارد خجالت می کشد اشک می خواهم خدای پنج تن با نوای (یابُنَیَّ) می شود نینوا در کربلای پنج تن روضه خوان می گفت زینب پیر شد در کنار ماجرای پنج تن آه، از گودال دارد می رسد گریه های، های هایِ پنج تن این صدای وای وایِ زینب است یا صدایِ وای وایِ پنج تن کاش عاشورا بمیرم از غمِ زخم های ناخدای پنج تن 📚
ورود به کربلا اول ماه سپردم گره ها را به حسین نفس سینه زن کرب و بلا را به حسین دستم از گریۀ ماه رمضان کوتاه است برسانید من بی سر و پا را به حسین *مثل فردا میاد ، کاش مارو هم قربونی میکردن* جورعشاق کشیدن هنر معشوق است درد دادند به ماها، دوا را به حسین پنج تن موقع حاجات دوعالم فوراً میکشانند سرانجام دعا را به حسین *سلمان میگه اومدم گوشه کوچه،ديدم حسين نشسته، طفله، گریه میکنه، فرمود: جدم فرموده: "هرکس برای حسینم گریه کند این مزایا رو داره" من دارم برای بلایای خودم گریه میکنم* آدم از خیر بهشتی که در آن بود گذشت خوش به حالش که قسم داد خدا را به حسین *دویست سال گریه کرد، جبرئیل اومد، آدم! بعد از گریه دویست سال، حالا بگو: "یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین" دلش لرزید ،اشکش جاری شد ،گفت: اين چهارتا اسم یه طرف، آخرين اسم كيه؟گفت: این پسرپیغمبرآخرالزمانِ، میان دونهر آب ،سرش را تشنه ازقفا میبرند، گریه ای كه کردی، برابری کرد با دویست سال، چون برای حسینِ* من گدای کهفش شده ام میدانم میرساند سگ این خانه گدا را به حسین حقم است ازهمه جا رانده شوم غیرحرم قسم من فقط این است شما را به حسین سفره را فاطمه انداخته مطمئناً می سپارد محرم دل ما را به حسین مادر آب بخوان نوحه کمی پیش فرات که شهادت بدهد آب گوارا به حسین *فردا صبح میرسند کربلا، یکی صدازد :چقدر درخت، ابی عبدالله فرمود دقت کن، دیدند اینها درخت نیست، نیزه هاست كه بالا رفته. نامه رسيده به حُر كه حسین را بدترین جا بیار ،آقا فرمودند: بذار برم کشور دیگر، گفت: دستور دارم . اما وقتي پشيمون شد،وقتی پوتین به گردن انداخت، زینب قاصد فرستاد برو به حر بگو: بی بی به تو خوش آمد میگه ."حتما به ما هم امشب خوش امد میگه" وارد کربلا شدند، فرمود: اینجا کجاست؟ یکی گفت: غاضریه. چند تا نام بردند ابی عبدالله فرمود نام دیگری نداره؟ پیری آمد گفت: نام دیگری هست عرض کرد قدیمیا میگفتن کرب وبلا آقا فرمود: "اعوذ بک من الکرب والبلا" فرمود عباس جان خیمه ها را بزن وقتی مخدرات خواستند پیاده شوند دور ناقه را همه بنی هاشم گرفتند، قاسم عنان گرفت، علی اکبر زانو زد، اباالفضل مثل کوه، ابی عبدالله دست دراز کرد، بی بی زینب سلام الله عليها با احترام پیاده شد، بنی اسد میگه هیچ کدام از بانوان را ندیدیم ،خیمه را زدند، یک وقت هم صدا زدند: بیا زینب افتاده، ابی عبدالله دید خواهر داره زار میزنه سرش را بغل گرفت، تورا چه می شود؟ صدا زد اینجا کجاست؟ ازلحظه ای که وارد شدم دیدم ریگهای بیابان دارند به تو سلام میدهند، بوی خون رو حس می کنم.* گرچه این خاک پناه همه پیغمبرهاست روضه هایش سبب خم شدن مادرهاست خواهرش زد به سرش گفت کجا آمده ایم خار این سوست گودال در آن سوترهاست ظهر امروز اذان گفتن علی را دیدم ظهر یک روزسرت رو ی تن اکبرهاست ساربان دید عقیق یمنت را امروز بعد از این غصه من بردن انگشترهاست خوش به حال من و کلثوم که با عباسیم عصر یک روز سنان همسفر خواهرهاست باز امروز من و بافتن گیسوهاست حیف که قسمتشان آتش و خاکسترهاست چقدر دختر نوپاست خدا رحم کند بعد از این چنگ حرامی به سر دخترهاست بنشین تا که از امروز گلویت بوسم وای از روز دهم نوبت این حنجرهاست چه بلایی به سر حنجر تان می آید تقصیر من و کندی این خنجرهاست دل من غرق امید است اگر باشی تو معجرم نیز سفید است اگرباشی تو .
. وام گرفته از غزل استاد لطیفیان اشک ما وقف عزای پنج تن بچه های ما فدای پنج تن رونقی این سفره هامان دارد از برکت و لطف و عطای پنج تن بالهای ما, خدا هم شاهد است پر نزد غیر از هوای پنج تن رفت و آمدهای ما در روضه ها هست مرهون دعای پنج تن نسل ما یا نوکرن, یا عاشقند ایل ما اصلا گدای پنج تن ما مریض معصیت هستیم, پس آمدیم دارالشفای پنج تن با دعای فاطمه قد می کشیم روز و شب تحت لوای پنج تن سینه ی ما گنج علم اهل بیت دیده ی ما خاک پای پنج تن هیئتی که فاطمه دارد نظر می شود غار حرای پنج تن مادرم در روضه ها فریاد زد زندگیِ ما برای پنج تن می رسد هر روز رزق ما از آن عطر ناب ربنای پنج تن پای میزان عمل که می شود خوش به حال آشنای پنج تن با دمِ مظلوم بر پا می شود کربلا در روضه های پنج تن می شود شبهای جمعه, کربلا غرق آه و نینوای پنج تن چشم من دارد خجالت می کشد اشک می خواهم خدای پنج تن با نوای (یابُنَیَّ) می شود نینوا در کربلای پنج تن روضه خوان می گفت زینب پیر شد در کنار ماجرای پنج تن آه, از گودال دارد می رسد گریه های, های هایِ پنج تن این صدای وای وایِ زینب است یا صدایِ وای وایِ پنج تن کاش عاشورا بمیرم از غمِ زخم های ناخدای پنج تن رضاباقریان . روضه ی پنج تن التماس دعا. بریم در خونه پنج تن عرض ادب کنیم متوسل میشوم درخونه ی پنج تن برای ظهور فرج اقا امام زمان شفای همه ی مریضان هدایت وخوش بختیی همه ی جوونا حاجات قلبیی همه موء منین حا جات بانی مجلس قربه الله. السلا م علیک یارسول الله ااسلام علیک یا خیر خلق الله سلام بر حبیب خدا وطبیب دل فاطمه زهرااقارسول الله در بستر بیماری روز های اخر عمرش بودفاطمه زهرا کنار بستر بابا. رسول الله اهسته با دخترش سخن می فرموددخترم زهراجان بعدازمن تومظلوم واقع خواهی شد فاطمه زهرااشک میریخت فرمود دخترم سرخودراخم کن میخوام مطلبی را بتو بگویم فاطمه زهرا خم شد حضرت لب مبارک خودرادرگوش زهرانهاد فرمود زهراجان من امروز از این دنیا میروم فاطمه زهرا بسیار ناراحت شدگریه میکرد حضرت فرمود فاطه جان ناراحت نباش. اول کسیکه بمن ملحق میشه شما هستی اینجابود فاطمه زهرا خوشحال شد اقارسول الله نگاه میکردبه صورت فاطمه بیاد ان روزی می افتاد که تو کوچه های بنی هاشم سیلی به صورت فاطمه میزنن گریه میکرد نگاه به پهلوی فاطمه میکرد. بیاد انروزیکه فاطمه را لای درودیوار خانه دربه پهلویش میزنن گریه میکرداما بمیرم براش اخه هیچ پدری نمی تونه اشک چشم دخترش رو ببینه چشاش افتاد اشک چشاش فرمود زهراجان چراگریه میکنی نمی تونم اشک چشات و ببینم.فرمود. دخترم مکن گریه دور بستر بابا. نور دیده ام زهرا غم رسیده ام زهرا. یافاطمه یازهرا یا فاطمه یازهرا. بنشین دمی کنارم ای دختر حزینم. تا خوب وقت رفتن روی تورا ببینم. یا فاطمه یازهرا. یا فاطمه یازهرا. تودل شکسته هستی من بغض درگلویم. من ازرخ کبودت. توازفراق رویم. یافاطمه یازهرا. یافا طمه یازهرا. باکی بگویم ای گل ازظلم این زمانه. گل طاقتی نداره. درزیر تازیانه. یافا طمه یازهرا. یافاطمه یازهرا. ناله مزن کزین غم. چون موج در خروشم. ازپشت در صدایت. فردارسد بگوشم. یافاطمه یازهرا. یافا طمه یازهرا. خدایا به نالهای فاطمه واشک چشمانش کنار بستر بابا قسمت میدهم هرچه ذودتر ظهور فرج مهدی فاطمه رو عنایت بفرما مریضان اسلام شفا عنایت بفرما ثوابی ازاین مجلس شادی روح اموات بای شهدای گمنام شهدای مدافعین حرم امام راحل دوفرزندانش عایدوواصل بفرما. نام مارا در دفتر عزاداران ثبت وضبط بفرما. التماس دعا زهرا سادات حسینی .