#زمینه #حضرت_رقیه ّ(س)
#فارسی_ترکی
#حاج_مهدی_رسولی
این پا و اون پا نکن بابا
چشمامو دریا نکن بابا
دارم میمیرم از این دوری
امروز و فردا نکن بابا
امشب نیای دیگه فردا دیره
امشب نیای دخترت میمیره
امشب نیای کی دیگه از خولی
گوشواره های منو پس میگیره
تنم زخمی تنت زخمی
سرم زخمی سرت زخمی
چقدر شد خواهرت زخمی
چقدر شد سرت زخمی
این پا و اون پا نکن بابا
چشمامو دریا نکن بابا
دارم میمیرم از این دوری
امروز و فردا نکن بابا
الان بابایی کجا هستی
شاید روی نیزه ها هستی
شاید که کنج تنوری و
شاید تو طشت طلا هستی
راستی بابا دیگه چشمام تاره
راستی بابا پیرهنم شد پاره
راستی بابا اگه دیدی پیرم
این آثار رد شدن از بازاره
هزار دفعه بابا مردم
رو نی زخماتو میشمردم
زمین خوردی زمین خوردم
منم مردم...
این پا و اون پا نکن بابا
چشمامو دریا نکن بابا
دارم میمیرم از این دوری
امروز و فردا نکن بابا
رخت مهن گیمیشم بابا
عمه می اینجیتمیشم بابا
بیر گئجه ناقه نین اوستوندن
یره دوشوب ایتمیشم بابا
دوشدوم یره_باشا غوغا گلدی
من سسلئدیم_داده زهرا گلدی
دینجلممیش_زجری گوردوم گورخدوم
قاشدیم منیم_سمتیمه تا گلدی
غمه قلبیم الولاندی
ویروب سیلی یوزوم یاندی
منه بابا اجیخلاندی
ئورک یاندی...👇👇👇
یارقیه
1632087724.mp3
14.81M
زمینه | این پا و اون پا نکن بابا...
بامداحی: حاج مهدی رسولی
پستویژه شهادت حضرت رقیه(س)
هیئتثاراللّهزنجان
.
.
#نوحه
#زمزمه
#شهادت_امام_حسن
شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
...........................
کریم اهل بیت،امام مجتبا(2)
..........................
به عالم محشر،غم کبرا شده
مدینه غرق غم،حسین تنها شده
پیمبر آمده،سر و سینه زنان
به جنت فاطمه،عزادارش شده
غریبم من غریب ۳
شهید ظلم و جور،شهید کینه ها
شدی کشته حسن،غریب کوچه ها
به دست همسرت،فدا گشتی فدا
به زهر کینه و،به دست آن دغا
غریبم من غریب ۳
........................................
واویلا وای از این،غم و درد فراق
مصیبت آمده،بر اهل بو تراب
دوباره خواهری،ز داغ دلبرش
زند آه از جگر،ابوفاضل برش
غریبم من غریب ۳
صدا زد یا اخا،صدا زد زینبش
کجایی خواهرم،بیا بالا سرم
رخ زردم ببین،دل تنگم ببین
به جای مادرم،بیا بالا سرم
غریبم من غریب ۳
..................................
ندارم مهلتی ،سر آمد عمر من
به مرگم صبر وکن،تو ای غمخوار من
درون طشت نگر،شده خون جگر
شدم راحت دگر،از آن کوچه و در
غریبم من غریب ۳
الا ای قاسمم،الا عبد الهم
رسیده وقت موت،بیا جانا برم
تو و جان عمو،عمو جانت حسین
مکن دوری از او،فدا شو بر حسین
غریبم من غریب ۳
....................................
بیا ای خواهرم،بیا غم پرورم
روان در طشت خون،جگر از سینه ام
فدایی گشته ام،به راه دین حق
تو و جان حسین ،الا ای خواهرم
غریبم من غریب ۳
گرفته فاطمه،به جنت ماتمتت
سر و سینه زند،حسین اندر غمت
به شهر مصطفی،که تابوت تو را
به تیر بندند همی،ز کینه بر شما
غریبم من غریب ۳
..........................................
بسوز ای دل برا،ی غربت بر حسن
مدینه کربلا،شده بهر حسن
زند تیر جفا،به تابوتت حسن
حسین زیر بدن،زند ضجه حسن
غریبم من غریب ۳
...................................
شدی راحت حسن،ازاین کوچه دگر
نمی بینی به چشم،دگر دیوار و در
نیفتد چشم تو،به چشم آن دغا
نگردد گونۂ، تو سرخ از آن جفا
مدینه مدفن،گل طاها شده
به پیش مادرش،گل زهرا شده
بقیع و درد و غم،سیه دنیا شده
دگر ساقی خموش،حسین قد تا شده
........................
کریم اهل بیت،امام مجتبا(2)
.......................................
.👇
4_5866205648730981598.mp3
9.58M
حاج مهدی رسولی
دلم تنگ شهیدان است امشب..
یادشهداء وامام شهداء با ذکر صلوات
التماس دعای فرج و عاقبت _بخیری
😭😭😭😭😭
.
#حاج_مهدی_رسولی
#مناجات
رسیدم حر شوم_آزاد باشم
همان که پای تو افتاد_باشم
مبادا از دلم غم را بگیری
مبادا اشکهایم را بگیری
سلام ای راس بر نیزه نشسته
سلام ای کاروان دست بسته
سلام من به یاران خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
دلم تنگ شهیدان است امشب
دلم دلتنگ یاران است امشب
دلم امشب براشان روضه خوان است
نوای زخمی آهنگران است
بخوان زانان خرابیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
اسیر و زخمی و بی دست و پا من
رفیقان این چه سودا بود با من
اگه دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بست روح بودم
در باب شهادت را نبندین
به ما بیچارگان زان سو نخندین
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
شهادت آسمان را نردبان بود
چرا برداشتند این نردبان را
چرا بستند راه اسمان را
تو بالا رفته ای من در زمینم
برادر رو سیاهم_شرمگینم
مرا اسب سپیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی
بگو اسب سپیدم را که دزدید!
امیدم را امیدم را که دزدید
در میخانه را گیرم که بستند
کلیدش را چرا یا رب شکستند
خدایا تاب جان کندن ندارم
خدایا طاقت ماندن ندارم
بیا باز ای دل امشب در بکوبیم
بیا اینبار محکم تر بکوبیم
اگر جنس تو پاه نیاز است
در باغ شهادت باز باز است
شاعر: قادر طهماسبی(فرید)
و
مهدی حنیفه
📢حـاج مـــهدی رســولی
🔶رسیدم حر شوم...
#حاج_مهـدی_رسـولـے
#شب_جمعه
#مناجات
#کربلا #شهدا
#یااباعبدالله
.
☑️ تشییع پیکر پاک امام حسن علیه السلام
در ارشاد مفید در بیان وصیت آن حضرت آمده است: «هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان، مرا غسل ده، کفن نما و بر تختخهای (تابوتی) گذارده، کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر، تا تجدید عهدى کنم. سپس مرا به سوی قبر جدهام فاطمه بنت اسد(مادر امیرالمؤمنین) منتقل کن و در آنجا به خاک بسپار.»
سپس آنحضرت فرمود: به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که مىخواهى مرا در کنار قبر جدم به خاک بسپاری، براى جلوگیرى گرد هم مىآیند و مقابلتان میایستند. اکنون به تو سفارش مىکنم برای خدا سعى کن در پاى جنازه من، خونی ریخته نشود. ... مروان و سایر بنی امیه که جزو دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپارند؛ از اینرو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند. همینکه امام حسین(ع) بدن مبارک را به سوی مزار شریف پیامبر(ص) حرکت دادند تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا کرده باشد؛ طرف مقابل (پیروان سقیفه) در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند. عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد؛ در حالیکه میگفت: ما را با شما چه کار؟! میخواهید کسی را وارد خانه من کنید که من محبت و ارادتی نسبت به او ندارم؟
مروان نوکر معاویه که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت: عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن در کنار پیامبر؟! چنین چیزی نشدنی است و بعد با جمله «وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ» تشیع کنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد.
نزدیک بود فتنهای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت:« ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ » برگرد به همان جایی که بودی؛ ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپاریم؛ تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا(ص) شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه [بنت اسد] به خاک میسپاریم.
مطمئن باش اگر وصیت کرده بود که بدن مطهرش را کنار رسول خدا دفن کنیم تو کوچکتر از آن بودی که بتوانی مانع ما شوی، و لکن آنحضرت به خدا و رسولش و نیز حرمت قبر شریفش بیش از دیگران عالم است و میدانست که نباید خرابى در آن پدید آید، چنانچه این کار را دیگران کردند و بدون اذن آنحضرت(ص) به خانهاش وارد شدند.
و باز در ارشاد آمده است: ابن عباس پیش آمد و خطاب به عایشه گفت: این چه رسوائى است؟ عایشه! روزى بر استر و روزى بر شتر! (اشاره به جنگ جمل) میخواهى نور خدا را خاموش کنى و با دوستان خدا بجنگى؟ بازگرد! و از آنچه میترسیدى خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را اینجا دفن نمیکنیم خوشحال باش که تو به هدفت رسیدى ولی خدا هر گاه که باشد انتقام اهل بیت عصمت را از دشمنانشان خواهد گرفت.
«وَ قَالَ الْحُسَیْنُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ کَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْکُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْکُمْ لِأَنْفُسِنَا»؛ و امام حسین(ع) فرمود به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود که خونی ریخته نشود، می دیدید که چگونه شمشیرها جان شما را می ستاند، شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید و شرایط آنرا باطل ساختید.
آنگاه جنازه امام حسن مظلوم (ع) را به طرف بقیع برده و در کنار قبر جدهاش فاطمه بنت اسد به خاک سپردند.
📚منبع:
شیخ مفید؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ ج ۲؛ ص ۱۶
#هفتم_صفر #امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
.
4_6001186974671571257.mp3
22.09M
📚 دروس دوشنبه ها
💡 #امر_ونهی_به_مستمع
🗓 ت: 99/6/31
🎙 #دکتر_محمد_فراهانی
🔶 شعبه خدام عشاق الحسن ع
#آموزش_مداحی
.
🔳گرفتن روح امام حسین ع🔳
••✾🌻🍂🌻✾••
بسم الله الرحمن الرحيم
🍂اللهم صل على محمد و آل محمد
و سلم تسلیما کثیرا🍂
⁉️عزرائیل از گرفتن روح امام حسین(ع)، عذرخواهی کرد؛ پس چه کسی آن را بگیرد⁉
✨ امام جعفر صادق(ع) با یارانش نشسته بود و در مورد عاشورا و اتفاقی که برای حسین(ع) می افتد، سخن میگفتند،
ایشان فرمودند: آیا سخنی به شما بگویم که به واسطه آن، عرش خداوند سبحان و متعال میلرزد⁉
🏴 وقتی جدم حسین(ع) افتاد و از اسبش به زمین افتاد و خاک آلود شد، شمر(خداوند لعنتش کند) روی سینه جدم حسین(ع) نشست؛ در حالی که ایشان تشنه بود و او را به صورتش انداخت و شروع به بریدنِ رگِ گردن ایشان نمود و ایشان صدا میزد: وای از تشنگی 🥀
🏴 بدن پاکش باقی ماند و به سمتش سنگ پرتاب میکردند؛ در این هنگام بود که خداوند متعال به همه آفریدگانِ روی زمین و آسمان ها وحی نمود که به دوست رسول الله(ص) در این حالت نگاه کنید؛ در حالی که او نسبت به بدی های دنیا و ترس هایش، شکیبایی میکند؛ خداوند به ملکالموت وحی کرد که روح حسین(ع) را بگیر 🥀
💥عزرائیل عرض کرد:
پناه بر خدا از اینکه به من دستور دهی و آن را عملی نکنم و صدایت را پاسخ ندهم؛ من در مورد مساله فرزند دوستت، سرگردان هستم؛ پروردگارا، می اندیشم و به واسطه دوست و برگزیده ات و پیامبرت، پیامبر مهربانی، به تو توسل میکنم، تا عذرم را در گرفتن روح دوست و فرزند غریب دوستت بپذیری؛ او که تشنه ستم دیده به سوز و گُداز افتاده میباشد.
🏴 خداوند بلند مرتبه فرمود: ای عزرائیل، چرا در این مورد، از من اِلتماس میکنی⁉
💥 عرض کرد: پروردگارا، عضو سالمی برای حسین(ع) نمانده است تا روحش را از او بگیرم و من از رسول الله(ص) خجالت میکِشم و از امیرالمومنین(ع) و فاطمه زهرا(ع) حیا میکنم و پروردگارا، شما به من دستور میدهی تا روحش را بگیرم😔
🏴 پروردگار فریاد زد: ای ملکالموت، جانش را از سرش بگیر
💥ملک الموت فریاد زد: تو میدانی که تیری در چشمانش فرورفته است 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از دهانش
💥عرض کرد: آه، سوزوگُداز بر او، تیری در دهانش فرورفته است و دندان هایش شکسته شده است 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از سینهاش
💥عرض کرد: چهارهزار جِراحت در سینه اش میباشد و سینه اش را قطعه قطعه کردند 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از پیشانیاش
💥فرمود: سنگی به پیشانی اش خورد 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از وسطبدنش
💥عرض کرد: ضربه ای به وسط بدنش خورده است و به این خاطر، به زمین افتاد 🥀
🏴 خداوند متعال به ساکنان آسمان ها و زمین خطابی را با خشم وحی نمود:
🔥ای مردم طُغیانگر ستمکار نسبت به فرزند دختر پیامبرش، سوگند به بزرگی و جلالتم، من نسبت به کشتنش افتخار میکنم و او خودش را به خاطر شما فدا کرده است؛
بدانید که هر فردی بر او گریه کند یا با او #دیدار کند یا خودش را به حالت گریه اندازد و بدنش بلرزد و بترسد، من آتش را بر بدنش حرام میکنم و او را وارد بهشت خودم مینمایم، حتی اگر گناه انسان ها و جن را بیاورد 🥀
🏴 سپس خداوند جلیل فرمود: من خودم، روح حسین(ع) را میگیرم؛ ای ملکالموت و ای فرشتگانم، ای ساکنان آسمان ها و زمین؛ و ای مالک و نگهبان زمین و ای حاملان عرض، به زمین کربلا فرود آیید، وقتی روح حسین(ع) را گرفتم، به محمد مصطفی(ص) و علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(ع) تسلیت بگویید و گریه کنید و
🥀 خاک بر سرتانبریزید 🥀
◼ وقتی به زمین کربلا رفتند، هنگامی بود که شمر ملعون سر آقای ما امام حسین(ع) را از بدنش جدا میکرد 🥀
🏴 خداوند به روحش وحی نمود:
🥀 يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلي في عِبادي وَ ادْخُلي جَنَّتي 🥀
✨اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته، به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است باز گرد؛ پس در ميان بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو✨
◾ در این هنگام بود که روح مولای ما حسین(ع)، بیرون رفت و کائنات صدا زدند:
🏴 وااماماه واحسیناه واذبیحاه واغریباه
📚 اكسير العبادات في اسرار الشهادات شيخ دربندی
.
.
#نکنه #آموزش_مداحی
ببینید این متن و روضه را حاج محمود باچه لطافتی بیان میکنه ،که هم حق مطلب ادا میشه و هم از مستمع اشک میگیره و هم کلمات خاص را بیان نمیکنه؛ متلا بجای "عزراییل فریاد زد" میگه: ""عزداییل گفت".
تبدیل متون مقتل ، به زبان عامیانه و روایی ، نکته ایست که ثابت میکند ؛ باید بسیار مقتل خواند و بسیار روضه گوش داد تا در روضه خوانی مسلط شد.
.
.
« تک | ای سِمَت نوکریت »
#محرم 1399
#کربلایی_حسین_طاهری
#حسینیه_فاطمه_الزهرا_س
_
ای سمت نوکریت شرف و عزت و فخر همه
ای به تمنای غمت به لب اهل ولا زمزمه
ذاکر و مداح توام نظری ای پسر فاطمه
گرچه تو را نوکر ناقابلم نوکریت داده صفا بر دلم
****
ای پدر ومادرمن بفدای لب عطشان تو
نیزه و شمشیر وسنان کفن پیکرعریان تو
برسرنی جلوه کنان سرهمچون مه تابان تو
مر مران مرا مران از درت به پهلوی شکسته مادرت
****
سوز بده برسخنم به دل سوخته خواهرت
تاکه بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت
ناله زنم یاد کنم زلب خشک علی اصغرت
گوهر اشکم شده ایثارتو گریه کنم یاد علمدار تو
****
گریه بر آن کشته کنم که براو ارض و سما گریه کرد
مادر و جد و پدرش به نهان و به ملا گریه کرد
بر تن صدپاره او پسرش روح خدا گریه کرد
پیروی از روح خدا می کنم یاد حسین و شهدا می کنم
👇