🕊#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🌷#شور
🕊#زمینه
🌷#سیدرضا_نریمانی
🕊#شهدا
🌷#تقدیمبهکسانیکهآرزویشهادتبهسینهدارند
سلام آقای مهربون منم همون نوکرتون
همونی که یه عمری با غصه داره سر میکنه
چه خبرا با زحمتم سر تا به پا خجالتم
نکنه کارام داره فاصلم رو بیشتر میکنه
ندارم آقا هیچ گله چی کار کنم کار دله
ولی داره فراق تو چشم منو تر میکنه
🕊🌷آقام آقام حسین آقام آقام آقام حسین آقام
آقا به مادرت قسم به موی دخترت قسم
دیگه بریدم از همه به اشک روضه ها قسم
میخوام که رو سپید بشم پیش شما شهید بشم
آقا دیگه بسمه به خود امام رضا قسم
تو سوریه یا کربلا با لب خشک مثل شما
جون بدم آقا جون به اکبر زیر دست و پا قسم
با دعای خیر شماست که عاقبت به خیر میشم
وقتی تورو دارم بریده از تموم غیر میشم
مثل رسول ترک گدای حضرت زهیر میشم
🕊🌷حسین حسین من لی غیرک
@emame3vom
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
کی منو دعام میکنه اینجوری صدام میکنه
که تو منو تو مجلس عزات آقا مینشونی
نمکتو خوردم حسین آبروتو بردم حسین
نمکتو خوردم حسین آبروتو بردم حسین
ولی آقایی میکنی لطفتو بهم میچشونی
من روسیاه کجا و این همه نگاه کجا
منو خجالتم میدی تا کربلا میکشونی
بگو چی اومده سرم نمیتونم گریه کنم
جلوی مادرت دارم شرمنده ی شما میشم
تا اینجایی که اومدم مدیون شاه لشهدم
ولی دارم شرمنده ی آقام امام رضا میشم
دیگه کم آوردم آقا خیلی زمین خوردم آقا
اگه نگیری دستمو این روزا من تنها میشم
آقا دیگه صدام بگو به هیچ کسی نمیرسه
تو که صدامو بشنوی خدایی که برام بسه
همین یه قاب عکسه که کربلات برام هم نفسه
🕊🌷حسین حسین من لی غیرک
.👇
روضه _ حضرت زهرا سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه -
◼️◼
کی دیده که پرنده ای،کنارلونه گم بشه
یه مادری توکوچه ای،که داره خونه گم بشه
آخه چطور تو رو زده،( که خون به چشمت اومده)2
*میخوایم باهم برا مادرمون بخونیم ما نبودیم توکوچه داد بزنیم *
ای جوان مرتضی
*میگی بامن*
ای جوان مرتضی،نیمه جان مرتضی
*بگم بعدشو*
قدکمان مرتضی
ای جوان مرتضی
*چه کنم اگه امشب نگیم کی بگیم *
توی کمین نشسته و کمربه کینه بسته و
*تومیگیری*
یه نامه پاره پاره و یه گوشواره شکسته و
*من از شما سوال دارم آی باغیرتا*
بگوبه هرکی دشمنه،کسی زن و نمیزنه
*میخوام امشب نفرین کنم الهی بشکنه دست مغیره، نامرد یه جوری به بازوی مادرم زد،که امام صادق فرمود: علت شهادت مادر ما از اون ضربه های متعدد قنفذ بود، اینقده به بازوهای مادر زد بازوهاش ورم کرده بود .چه قدر سخته آدم یه منبر براش درست کنن مردم رو دعوت کنن بیاد بالا منبر بگه مادرشو چه طور زدن، فقط یه جمله بهت بگم یه جوری زدن خانم 18 ساله دیگه نمیتونست خوب نفس بکشه....دیگه نتونست یه بارحسین رو بغل بگیره،بگم؟یاگوشتو بگیر یا زن و مرد داد بزنن*
از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم
دلم میخواهد چشمانم نمی دیدند جایی را
که خون محسن خود بر در و دیوار می بینم
*آخ مادر،داد بزن،حالا که قراره روضه کوچه خونده بشه بزار بگم یکی میگه مادرمو نبرید،یکی میگه بابامو نبرید ،یکی میگه مادرمو نزنید،من زود میخام روضه رو جمعش کنم ،زینب بچه اس داره نگاه میکنه داره همه این حرکات مادروبه خاطر می سپره دید مادرش باپهلوی شکسته اومد همه رو کنار زد، حتی قنفذ هم نتونست جلوی مادرمونو بگیره ، اومدمسجد گفت: مگه زهرا مرده علی رو می برید؟ تا علی بیرون نیاد زهرا برنمیگرده، صحیح و سالم علی رو برگردوند تو خونه، یادگرفت گفت: باید منم مثل مادرم باشم، اماممو هرجا بردن برگردونم، زد از خیمه بیرون گفت: میرم گودال برش میگردونم، اما وقتی اومد نگاه کرد دید یه نانجیبی روسینه حسین......سری به نیزه .... بلند است دربرابر زینب،این دستت بیاد بالا امشب،اگر این شهر نفس میکشه به خاطر شما گریه کن هاس، به خاطر شماگریه کنای حضرت زهراس، دستتو بیار بالا،به عشق مادرش، امشب فرمود: علی جان! البته بهت بگم با یه چشم نگاه کرد،چون بعد کوچه یه چشمش باز نمی شد،آروم یه نگاه کرد گفت: علی! من از اون روز اولی که اومدم تو خونه ی تو، بابام هم سفارش کرد ازتو هیچی نخواستم، هیچی نخواستم ،اما الان یه خواهشی دارم، بگو قربونت برم، گفت:علی جان! منو شب غسل بده، منو شب کفن کن، علی جان! منو شب توقبر بذار، همه ی وصیتارو کرد، چرا چون تا قیامت بدونن چرا حبیبه ی خدارو شبونه غسل دادن .....یه نگاه کرد، اینو شماها نمی گیرید، زن ها بهتر میگیرن، یه مادر وقتی میخواد از دنیا بره، میگن: یه سن و سالی داره، میگه دخترمو شوهر دادم ،پسرم سر زندگیشه، اما من نمیدونم این روزگار چه کرد بافاطمه ؟ بچه های قد و نیم قد داشت، از خدا طلب مرگ کرد،یه نگاه کرد گفت :علی! بچه هامو به تومی سپرم، سفارش حسن رو کرد، سفارش کلثوم، اما سفارش حسین مثل نامش سفارشش یه جور دیگه بود ، گفت: علی جان شبا بالاسر حسین من یه کاسه آب بزار*
◼️
️روضه و مناجات جانسوز_ویژه فاطمیه_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
نام تو را نوشتمُ پشت جهان شکست 2
آهسته ازغم تو،زمین و زمان شکست
پرسید آسمان چه نوشتی که اینچنین
گفتم که فاطمه،کمر آسمان شکست
هجده بهار دیدی و درسوگ تو،دلم
بعد ازهزاروسیصد وچندین خزان شکست
ای دل بسوز و بشکن،تا باوارت شود
حتما دری که سوخته را می توان شکست
باهر دری که بعد نگاه تو باز شد
انگار در گلویِ علی استخوان شکست2
*حسینِ،ثمرۀ وجود مادرِ،تو حدیث کساء وقتی ابی عبدالله اومد محضر بی بی،اجازه بگیره،سوال کرد کیا هستن؟* اِنّی اَشَمُّ رایَحَهَ جَدّی*بی بی وقتی فرستادش بااین خطالب:* یا ثَمَرَةَ فُؤادی * حسینشُ اینجوری صدا زد"و*یاقُرَّةَ عَیْنی*مادر همۀ بچه هاشو دوست داره، اما هر کدومُ یه جور دوست داره"
همه رو یجور دوست داره همه رو یه اندازه دوست داره؛ اما بعضی دوست داشتنا فرق داره" من از مدینه می خوام *ببرمت کربلا ..*
چند جا تو مدینه بی بی یادِ کربلا کرد" (حسینِ شش هفت سالِ هنوز نه کربلایی هست نه) اما بی بی یاد کربلا کرد، چند جا یاد کرد . کجاها یادِ کرد؟؟
اون وقتی که زینبش رو صدا کرد،کفن ها رو داد به زینب؛کفن اول مالِ منِ دخترم، میدی بابات علی، (تصور کن یه دختر چهارساله) کفن دوم مالِ بابات علیِ، میدی داداش حسنت یه روزی؛ کفن سوم مالِ برادرت حسنِ ؛ وقتی بقچه رو بست زینب مات و متحیّر(اینو من میگما : خوب خدا رو شکر حسینم سالمِ ... حسینم هست ، حتما من زودتر ازحسین میرم که کفنِ حسینُ به من نسپرده)اما یه مرتبه دید یه پیراهن رو داد تو بقل زینب ....
زینبم یه روزی میاد کربلا .. الله اکبر ..
حسینت ازت جدا میشه،به جایِ من پیراهنُ بهش بده ... زیر گلوشُ ببوس زینب ..." این یه جا یاد کربلا کرد ... یه جا دیگه ش رو بگم معطلت نکنم ...
یه جا دیگه هم یاد کربلا کرد وقتی شبِ آخر همه حرف هاشو به علی زد ... همه وصیتاشو گفت ... مادرِ ما همه حرفاشو زد ... همه وصیت هاشو به علی گفت ... یه نفسی کشید ... یه آهی کشید ... صدا زد *لاتَنسی قَتیلِ الاعَدا ...* حسینمُ تشنه می کشن .... حواست به حسینم باشه علی ... از بابام شنیدم بین دو نهر آب ... هی صدا میزنه العطش ...
حسین ...
بریم کربلا ...
میان عاشق ومعشوق رمز بسیاراست
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید ...
مادر مدینه دو جا یاد کربلا کرد و یاد حسین کرد ...
حسینشم تلافی کرد ... دو جا سراغ دارم یادِ مادرش افتاد ... یاد مدینه افتاد بگم یا نه؟؟
یه جا اون لحظه ای بود ... (یا صاحب الزمان من معذرت میخوام) یه جا وقتی پیراهن عربیش رو بالا زد .... وقتی تیر حرمله به قلبش خورد ...*فَرَمَاه حَرملَةُ سَهمٌ مَسمومٌ محدَّدُ ثَلاثُ شُعَبٍ*.... هر کاری کرد تیرُ از روبرو دربیارِ نشد .... کمرشُ خم کرد ....
حالا چرا حرف مدینه شد؟؟؟ وقتی سینه ش سوراخ شد ... مقتل میگه :فَجَرّدَ کَلمیزاب .... عین ناودون از سینه ش خون میریزه ..... دیدن دو دستی زیر خون ها رو گرفت ... هی میمالید به محاسنش .... (چی می گفت ؟؟) می گفت منُ مدینه کشتن ....
اون روزی که مادرمُ تو کوچه ها زدن .....
وای .......
خدایا همین یه دونه آدمُ میکشه ... رحمت خدا به این ناله ها ....
یه جا دیگه هم یاد مادرش کرد .....بگذریم ...بزار ادامه ش رو بگم هی محاسنش رو به خون خودش خضاب کرد ... اما دیگه نتونست رو اسب بمونه ... همچین که اومد از رو اسب بیفته دیدن زیر لب میگه :*بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ...*
هوا زجور مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب ......
حسین ......
ای خدا به این مادرُ پسر ...
به زائر پهلو شکستۀ کربلا فرج امام زمان را برسان .....
4_5838931854782104773.mp3
1.41M
یازهرا🌺:
روضه مادر سادات حضرت زهرای مریضه س
حاج منصور ارضی
سلمان میگه تو نماز ایستاده بودم، دیدم یکی در میزنه، خودم هم آماده بودم، نماز و شکستم، دویدم دم خانه دیدم حسین سر به دیوار گذاشته، سلمان اگه میخوای بیای تشییع جنازه ی مادرم بیا، میخوایم بدن مادرمون رو ببریم"رفیق خوبم خوبه، به موقع میاد کمک آدم"سلمان میگه آروم همه ی ما گریه میکردیم، من و مقداد و ابوذر ..بدن و آروم بلند کردیم"به عزت و شرف لااله الا الله"دیدم این بچه هاش دارن جون میدن، مرو مادر، مرو مادر، مرو مادر، آروم تابوت رو آوردیم بیرون ، همه آستین به دهان گریه میکردن، بعضی ها میگن اصلاً حرکت ندادن تا تابوت بیارن، همون تو خونه دفنش کردن، بدن رو حرکت دادیم آوردیم، قبر و کنده بود امیرالمؤمنین علیه السلام، از این شعر هر چی فهمیدی خودت گریه کن.
خوب شد شانه های سلمان بود
یه وقت یکی گریه میکنه، زود زیر بغلش رو بگیر، مادرشه، بچه شه، پدرشه
خوب شد شانه های سلمان بود
تا نیفتاد امیرمان از پا
سلمان میگه زیر بغل های علی رو گرفته بودم
دست هایش اگر چه میگردد
گوشواری نمیکند پیدا
نغمه ی لا اله الا الله
میرود از غم شما بالا
تو نماز خمیده میخوانی
مرد سجاده التماس دعا
دیدم دو رکعت نماز خوند دستاشو بلند کرد، با خاک صحرا این دست ها آغشته شده بود، دستاشو بلند کرد دیدم میگه خدایا به من صبر بده، بعد روش رو کرد به آن دست های قشنگ پیغمبر، سلام کرد، یه جمله خیلی سوزناک بود، فرمود:یا رسول الله، این دخترت حرف هاشو به من نزد، تو سئوال پیچش کن شاید به تو بگه به سرش چی آوردن....
.@majmaozakerine
✨﷽✨
🌼"حديثِ قدسي"
✍وقتی خداوند، مانع عبادت میشود خداى عزوجل ميفرمايد: ...و یکی از بندگانم شخصی است که شبها به خاطر من، نماز شب می خواند. اما من يك شب یا دو شب، او را از خواب بیدار نمی کنم، به خاطر نظر لطفى كه به او دارم. وقتی او از عبادت محروم می شود، خود را سرزنش ميكند. در صورتيكه اگر او را واگذارم تا هر چه خواهد عبادتم كند، او را خودبينى فرا گيرد و همان خودبينى، او را نسبت به اعمالش فريفته سازد و هلاکش می کند.
وقتی او از خود راضى شود، گمان می كند حق عبادت من را به جا آورده. و آن هنگام از من دور می شود در حالی که خودش خیال می كند به من نزديك است! پس كسانيكه اعمالى بخاطر ثواب من انجام ميدهند، نبايد به آن اعمال تكيه كنند، زيرا آنها هر چقدر هم که كوشش كنند و عُمر خود را در راه عبادتم بگذرانند، باز هم مقصر باشند و با عبادت خود به حقيقت عبادتم نمی رسند.
تنها بايد به رحمتم اعتماد كنند و به فضلم شادمان باشند و حُسن ظن داشته باشند.
📚صول كافى، جلد ۳ ، صفحه ۱۰۰
163.8K
غنچه ولاله
🥀شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🥀
سبک زمزمه🍀
🎼سبک شبانگاهان...
شبانگاهان روی دوش علی نعش فاطمه تا ناکجا می رفت
به دنبالش اه و زمزمه ی زینبین و حسین تا خدا میرفت
مدینه با سوز سینه کشید اه اینه سوز از غم حیدر
خدا میداند که اشک غم از چشم خونبار کوچه ها میرفت
زسوز اه دل زینب ،رسیده جان علی برلب
اه و واویلا اه و واویلا 2
بند دوم
گل یاس باغ احمدی از سیلی پاییز ار غوانی شد
در ان صحنه باغ سبز علی زرد و غمزده گشت و خزانی شد
چه سازد یارب به این غم سنگین علی غریب و ستمدیده
که تنها همپای زندگیش در جوانی قامت کمانی شد
ببین حال فاتح خیبر
نهان در گل شد گل حیدر
اه و واویلا اه و واویلا اه و وادیلا 2
فقط میداند حسن که دران کوچه ی غم و غربت چه رخ داده
که اینگونه بیقرارو پریشان شده و به سر میزند بادست
درون ذهنش چه خاطره ای امده که به زینب چنین گوید
بگردید اینجا در این کوچه گوشواره ای از مادر افتاده
مدینه شد غرق در ناله
که پرپر شد غنچه و لاله
اه و اویلا ،اه واویلا، اه و واویلا 2
🍃🍂🍃یامولاتی_یافاطمه_اغیثینی
AUD-20200928-WA0010.mp3
10.65M
🌾صوتی
سبک دعا
🍃🍂🍃دعای هفتم صحیفه سجادیه
🎤 سید رضا نریمانی
#سرود ولادت حضرت زینب(س)
ساقیا مِی بریز از شراب کوثر به نام یارب
تشنه ام تشنه ی سَبوی وِلای حضرت زینب
بوی عطرِ ، زینب اومد
ذکر هر روز و شب اومد
عشقِ ارباب ، اومده از راه
نور و مهتاب ، اومده از راه
زینب زینب ، ای گل حیدر (۳)
تویی آیینه ی عصمت فاطمه ، زینب کبری
درشجاعت و صبر تو هستی خاتمه ، زینب کبری
تو خواهرِ ، دو امامی
زینبِ والا مقامی
مجتبی سیرت و ، حسین کمالی
فاطمه عصمت و ، علی خصالی
زینب زینب ، ای گل حیدر
تویی تو کریمه ، حلیمه ، فهیمه ، زینت حیدر
تویی تو علیمه ، جلوه ی دیگر حضرت مادر
عالمه ی ، دنیایی تو
نایبه ی ، زهرایی تو
بر آل عبا ، تو نور عینی
وَللهِ شَریکه الحسینی
زینب زینب ، ای گل حیدر
# مرتضی شاهمندی
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#شور #امام_حسین
بانوای #سیدرضانریمانی 🎤
تو قرار منی، تو نگار منی
به مدار تو من می گردم
ای مسیر نجات، ای دلیل حیات
پُرِ زخمی و من پُر دردم
در عمر کوتاهم
دلتنگ یک ماهم
ای عشق دیرینم
تلخیِّ سالم را
حل کرده، این شب ها
ای اسمِ شیرینم
یاری کن مرا، دستم را بگیر
ای نِعمَ النصیر، ای نِعم الأمیر
من از این قفس بریدم
به هوای تو پریدم
یاری کن مرا...
آبروی من، گریه پای تو
آرزوی من کربلای تو
«اربابم حسین، اربابم حسین»
به تو و عَلَمت، به هوای غمت
من به روضه ی تو، محتاجم
افتخار من است، اعتبار من است
شال نوکریَم شد تاجم
کربلا، پرواز و
کربلا، آغاز و
کربلا، پایان است
عشق تو، میزان و
عشق تو، ایمان و
عشق تو، طوفان است
کربلای تو، خاک مادریست
خاک تو شدن رسم نوکریست
من بریده از زمینم
پر زدم مگر ببینم
کربلای تو...
بین قتلگاه اوج روضه را
در پای فرات، موج روضه را
«اربابم حسین اربابم حسین»
بعد عمری اگر، شده وقت سفر
روضه ی کوچکی، میگیرم
دم مرگم آقا، با دلی بی قرار
پای روضه ی تو می میرم
روزی این، پرچم ها
این شور و، ماتم ها
دستم را، می گیرد
نوکر اربابش را
آخرین لحظه ها
می بیند، می میرد
سرباز توام، آقای غریب
خون خواه توام، ای شَیبُ الخَضیب
منم و دریغ و حسرت
نرسد اگر شهادت
سرباز توام...
ذکر یا حسین، از عمق گلو
در دریای خون، می گیرم وضو
«اربابم حسین اربابم حسین»
شاعر: #صادق_میرصالحیان
.👇