مداحی آنلاین - ⏯ #زمینه احساسی - امیر عباسی.mp3
4.15M
⏯ #زمینه احساسی
🍃آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه
🍃حرم برای تو شه کرم میسازه
🎤 #امیر_عباسی
👌بسیار دلنشین
🌷 #دوشنبه_های_امام_حسنی
🌷 #روزتون_امام_حسنی
🌷 #التماس_دعا
⭕️ حدیث_روز
🔸 امام رضا (ع):
🔹مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد (ص) رها کنید، مبادا دوستى آل محمد (ص) را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ کدام از ایـن دو ، به تنهایى پذیرفته نمى شود. (فقه الرضا ص۳۳۹ - بحارالانوار(ط-بیروت) ج۷۵، ص ۳۴۷ و ۳۴۸)
💐🍃🌾💐🍃🌾
🌷 پیامبراکرم (صلّي الله عليه و آله) میفرمایند :
✍ هر کس تقوا روزى اش شود ، خیر دنیا و آخرت روزى او شده است.
👌 مَن رُزِقَ تُقىً فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَهِ.
📖 نهج الفصاحه ، ص ٧٦٩
☀️
⭕️حدیث_روز
🔸 امام صادق(ع):
🔹خدای عزوجل بندگانی در زمین دارد و در بین بندگان خالصش، کسانی هستند که هر نعمتی از آسمان به زمین فرود آید، آن را از ایشان باز دارد و به دیگران دهد و هر گرفتاری که نازل شود، بر ایشان فرود آورد. اصول کافی (ط-الاسلامیه) ، ج۲، ص ۲۵۳ (باب شدة ابلاء المومن حدیث ۵)
🌿حضرت_زهرا
سخت آزرده شد و وقتِ سفر درد کشید
بسکه از دست قضا، دستِ قدَر درد کشید
تار میدید و شنیدم که حدودِ دو سه ماه
با همان چشم ِ ورم کرده و «تر» درد کشید
از همان لحظه که، گستاخیِ آتش گل کرد
جگرش سوخت و از داغِ پدر درد کشید
میخ با آتش و دیوار تبانی می کرد
بیهوا تا که لگد خورد به «در»! درد کشید
جانش آمد به لب و آنچه نباید می شد
تا که شش ماهه پسر گشت سپر درد کشید
پشتِ در آیه ای از سورۂ کوثر جان داد
گفت «یافضّه خذیني» و کمردرد کشید
با همان دست که با آه می آمد بالا
دستمالی به سرش بست و چه سردرد کشید
در خودش ریخت غمش را همۂ روز، ولی...
شب چه بیتاب شد و تا به سحر درد کشید
به علی(ع) گفت عزیزم به خدا رفتنی ام
خودش از گفتنِ این حرف و خبر درد کشید
بارها دست به زانو زد و برخواست علی(ع)...
تا که تابوت بسازد چقدَر درد کشید!
مرضیه عاطفی
🌾حضرت_زهرا
يك نيم رخت عجيب ، برده به قمر
يك نيم رخت حجاب دارد چقدر
يك دست به ديوار گرفتی، باشد
يك دست چرا مدام داری به كمر
چندين ثمر از تو باغبان ديد ولی
يک شاخه چرا به پشت در داد ثمر
بازو و غلاف كی تفاهم دارند
مسمار كجا و سينهی مرغ سحر
امروز به من عيان شده قول رسول
فرمود نيازی تو نداری به سپر
با دست شكسته اشک من پاک مكن
اي گوشهی چشم زخمیات پر ز گُهر
انگار خدا قنوت يك دستی را
مقرونِ اجابت تو كرده بهتر
اين خانه كه قتلگاه كوثر شده است
بهتر كه شود خراب بر سر، حيدر!
محمود ژولیده
🌾حضرت_زهرا
استراحت کن کمی تا صبح بیداری بس است
پلک هایت سوخته پس گریه و زاری بس است
خانه ام جارو نمی خواهد به خود زحمت نده
با قدی خم ایستادن های اجباری بس است
دستْ بر دیوارْ دردِ سینه را پنهان نکن
خنده های بی رمق از روی ناچاری بس است
بانوی خانه، نفس را هم به سختی میکشی
میشود از پختن نان دست برداری، بس است
صورتِ زخمی و بازویِ کبود و چشمِ تار
فاطمه شرمنده ام از من طرفداری بس است
نا امیدم ای امیدم بسترت را جمع کن
هیچ جایی در لباست نیست گل کاری بس است...
علی علی بیگی
🍃🥀
#السلامعلیڪیاحسنمجتبیع
حســـن آقامه
حسیــن مولامه
زمانه برحسن بن علی
ضریــح و حـــرم
به شـــاه کربوبلا هم
کفن بدهکار است
🌹🌹🌹
#به_وقت_معصوم
#حدیث_نگاره
#امام_حسین
💠دوشنبه یکی از روزهای خوب خدا که متعلق به امام حسن و امام حسین(علیهمالسلام) میباشد، در این روز با حدیثی مهمان کلام گهربار یکی از این دو معصوم بزرگوار باشیم
👇👇👇
🔰امام حسین (علیه السلام):
«أنَا قَتيلُ العَبرَةِ ، لا يَذكُرُني مُؤمِنٌ إلّا بَكى»
( من کشته اشکم. هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه گریه می کند).🔰
📚بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۹📚
─┅═ঊঈ🏳️ঊঈ═┅─
🍃حضرت_زهرا
دلتنگ روضه ایم و محیّا نمی شود
بی اشکِ روضه عقده دل وانمی شود
یارب چه کرده ایم که درشهرمدتی است
تعطیل گشته روضه و برپا نمی شود
باب الحسین(ع)درگه خیراست وفتح باب
بی اذن وبی عنایت زهرا(س)نمی شود
بی بی سلام دعوتمان کن به روضه ها
بی روضه درد عشق ، مداوا نمی شود
بی بی سلام سینه ما داغدار توست
غم بیش ازاین دراین دلمان جانمی شود
ما بیقرار ِآمدنِ فاطمیه ایم ...
بیگانه اند هیئتیان با ، نمی شود
بی بی تورابه حقِّ سلیمانیِ عزیز
بنما عنایتی که گره وا نمی شود
علی ساعدی
🌿حضرت_زهرا
چشمه جوشان رحمت،قدر و کوثر فاطمه ست
بندگی راهی است تا رضوان و رهبر فاطمه ست
آبروی آفرینش ،جان هستی ،احمد(ص)است
روح مابین دوپهلوی پیمبر(ص)فاطمه ست
"لافتی الا علی(ع) لاسیف الا ذوالفقار"
مردِمیدانِ علی(ع)،شمشیر حیدر فاطمه ست
صبر را با آن همه توفیق،زهرا(س)افتخار
عشق را با آن همه توصیف ،زیور فاطمه ست
اوج عزت ، باولایت ،تاشهادت رفتن است
بهترین الگوی این ره،حرف آخر فاطمه ست
بعد ِپیغمبر ، تمام کینه ها سر باز کرد
درهجوم انتقام بدر و خیبر فاطمه ست
هیزم آوردند و بیت وحی را آتش زدند
ای خدا، این خانه زهرای اطهر فاطمه ست
پیش از آنی که لگد بر در بکوبد قاتلش
عده ای گفتند بااو،پشت این در فاطمه ست
در شکست و پر شکست وحرمت حیدر شکست
آه دنیا،اجر پیغمبر ستم بر فاطمه ست
خاک عالم برسرت دنیا که دیدی بین جمع
بر زمین افتاده پیش چشم شوهر فاطمه است
پیش چشم باغبانِ دست بسته ، روی خاک
غنچه ی نشکفته محسن،یاس پرپر فاطمه ست
با پسر جان داد و جان بخشید بر اسلام ناب
تا قیامت دین حق را جان به پیکر فاطمه ست
فتنه را رسوا نمود و فتنه گر را مفتضح
آری آری قدرت این کارها در فاطمه ست
قبر و قدرش مخفی و امدادهایش آشکار
راهیان نور را فرمانده لشکر فاطمه ست
دوستان و دشمنانش عاقبت خواهند دید
حکمفرمای تمام اهل محشر فاطمه ست
علی ساعدی
2. کیست زهرا س.mp3
3.71M
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_نادر_جوادی
واقعا باید افتخار کنیم ، در سرزمینی زندگی میکنیم که چنین مردان #حنجره_طلایی وجود دارند
کیست زهرا دل ز یادش
دیده باران می شود
التفاتی گر کند
هر مشکل آسان می شود
کیست این زن که به مردان
درس مردی میدهد
جرعه نوشِ ساغرش
استادِ عرفان می شود
کیست این زن ؟
که رسول الله ببوسد دست او
عقل از بشنیدن این جمله
حیران می شود !
کیست این زن ؟
کربلا در بطن خود می پرورد
کربلایی که ز یادش
دیده گریان می شود
زن مگو ، این شیر زن
زهرای زینب پرور است
زیر مشتش کاخ استبداد
ویران می شود
شاعر: #حاج_حسین_غفاری
به همت جواد افشانی
فاطمیه خط مقدم ماست؟:
حضرت زهرا
چرا مادر نماز خویش را بنشسته میخواند
ز فضّه راز آن پرسیدم و گویا نمی داند!
نفَس از سینه اش آید به سختی، گشته معلومم
که بیش از چند روزی پیش ما، مادر نمی ماند!
به جان من، تو لب بگشا مرا پاسخ بده فضّه!
که دیده مادری از دختر خود رو بپوشاند؟!
الهی! مادرم بهر علی جان داد، لطفی کن
که جای او، اجل جان مرا یکباره بستاند!
به چشم نیمْ باز خود، نگاهم می کند گاهی
کند از چهره تا اشک غمم را پاک و نتواند!
دلم سوزد بر او، امّا نمی گریم کنار او
مبادا گریه من، بیشتر او را بگریاند!
کنار بسترش تا صبحدم او را دعا کردم
که بنشیند، مرا هم در کنار خویش بنشاند
بسی آزار از همسایگانش دید و، می بینم
دعا درباره همسایگانش بر زبان راند!
چه در برزخ، چه در محشر، چه در جنّت، چه در دوزخ
به غیر از وصف او، « میثم » نمی خواند
استاد سازگار
@navaye_asheghaan
.
#شور
#شور_امام_حسنی
#شور_امام_حسینی
#شور_ابالفضلی
شمیم روضه های مادر ، مارو به هیئتا کشیده
خدارو شکر دوباره عمرم ، به فاطمیه ها رسیده
خیلی بَده حال دلایی ، که کربلاتونو ندیده
مادری کرده و دوباره ، نوکرا رو اینجا کشونده
اون که یه عمره با غریبیش ، دلای عاشقو سوزونده
رسیده رزق گریه مادر ، سفرشو بین ما تکونده
مادر عادتش ، اینه هرکجا
واسه ی بچه هاش میکنه دعا
بلطف وساطت حسنش
مادر حسین شده مادر ما
هرکی که بلند بگه یا حَسَن
میگیره از مادر رزق کربلا
یا حسن میخونم ، مادرش پا میشه
هر گره با دستای حسن وا میشه
یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا
بند دوم
یه مادر و یه دل خون و ، نداره حتی روضه خونو
قاصدکی نیست برسونه ، سلام قبر بی نشونو
الهی که نبینه هیشکی ، داغ یه مادر جوونو
یه مادر و یه بوی سیبو ، روضه های شیب الخضیبو
کاش که ندن نشون مادر ، تو قتلگاه خدالتریبو
حسین ببینه مادرش رو ، بلند میگه اناالغریبو
بالای سرش ، روضه وا میشه
انگار از نو عصر عاشورا میشه
زینب میرسه ، پای مقتلش
با اون چادر خاکی غوغا میشه
تا اسم حسین رو لبها میاد
هرجای این دنیا کربلا میشه
بیقراری هامو ، با خودم میارم
کل دردم اینه ، کربلا کم دارم
یا حسین مولا یا اباعبدالله
بند سوم
بارون میگیره آسمونم ، یه بغضی گوشه ی گلومه
یعنی میشه یه روز ببینم ،گنبد سقا روبرومه
یه السلام بگم بمیرم ، برا قمر این آرزومه
عمود خیمه های ارباب ، روشنی چشم حسینی
کفیل زینبی ابالفضل ، تو ماه بین الحرمینی
ای پسر چهارم زهرا ، گره گشای عالمینی
رو دوشت علم تو چشمات قمر
دنیا افتاده روی پاهات قمر
اسطوره ی عشق الگوی ادب
خیبر شکنی مثل بابات قمر
حُسنِ یوسفه خالِ رو لبت
زهرا کرد تو میدون تماشات قمر
هم برادری و هم علمداری تو
ساقی عطاشایی کرم داری تو
ای علمدار عشق ای علمدار عشق
مجموعه اشعار #خادم_زینب ✍
#شور_روضه_ای
.👇
.
#فاطمیه
🏴 يا فاطمة الزهرا (س) 🏴
باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان
مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان
زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند
کوری چشم همه با شانه های خم بمان
دست های تو شکسته ش هم پناه مرتضی ست
تکیه گاه محکم من پشت من محکم بمان
تو نباشی پیش من، این ها زمینم می زنند
ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان
این نفس های شکسته قیمت جان من است
زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان
کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم
من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان
آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم
یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان
با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر
پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان
آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته
جای کم کم رفتن از پیش علی کم کم بمان
روی تو گرچه ورم کرده ولی با آن خوشم
با همین روی به هم پیچیده و درهم بمان
رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد
التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان
/علی اکبر لطیفیان/
.
.
#فاطمیه
هزار شکر خدارا گدای زهراییم.
همیشه گریه کن روضه های زهراییم
.تمام خلق جهان زیر منت زهرا.
خدا بخاطر او آفریده عالم را.
محبتش ازلی و بدون خاتمه است
.قشنگترین تفسیر عشق فاطمه است
.محبتش بخدا کل دینو آیین است
گدای فاطمه ام افتخار من این است.
تورا به حق غریبی مرتضی مادر.
برس به داد من بی نوا دم آخر
.میان قبر زمانی که نوکرت تنهاست
.بگو نترس عزیزم که مادرت اینجاست
.
روایت است که گویند حضرت زهرا.
به روز حشر جدا میکند محبش را
. میان محشرو آن واهمه خدا بکند
.بیایدو من آلوده را سوا بکند
.نشد که مادرمان صاحب حرم باشد
.قدش خمید که نام علی علم باشد
.تمام هستی خودرا گذاشت پای علی
.میان شعله ی در کرده جان فدای علی
.امان ز خاطره ای که نمیرود از یاد
ز آتشی که به کاشانه ی علی افتاد
.و ناگهان رسید ناله های یا ابتا.
مگر چه بود جرم دختر رسول خدا
.در آن میانه کسی هم لگد زدو ای داد.
دری که سوخت بر روی فاطمه افتاد
.امان ز ضربه ی پاو امان ز میخ در.
امان ز آتش و دستان بسته ی حیدر
.همین که دست علی را بستند نامردان
.مغیره همره قنفذ شدن هم پیمان
یکی غلافش را آنچنان به بازو زد
.مغیره شلاغش را به دست و پهلو زد
. دیانت این مردم حب دنیا شد
.ولایت مردان مدینه قضا شد
.شروع شد غم خانه نشینی حیدر
. از آن به بعد زهرا افتاد در بستر
بجای اینکه برای خودش دعا بکند.
و یا شکایت اهل مدینه را بکند
. دوماهونیم به بستر خدا خدا کرده.
برای خود نه به همسایه ها دعا کرده.
نکرده درک کس معنی قیامش را
.نزاشت تنها یک لحظه هم امامش را.
میان خلق نفهمید کس مقامش را
.میاید آنکه بگیرد انتقامش را
رجبعلی صفری
.
🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸
#فدایی_امام_زمانت_شو
❤️پیام حضرت فاطــمــه سلام الله علیها و فــاطـــمیــه چیست؟
💫این است که:
✨حتی اگر دستت راشکستند دست از یاری امـــام زمــانــت برنداری👌
منِ فاطمه، برای #امام_زمانم،
امیرالمؤمنین (ع) جان دادم.
شمابرای #امام_زمانتان
پسرم مــهــ❤️ـــدی(عج) چه کردید؟😭
🌸🌸🍃🍃🌸🌸🍃🍃🌸🌸
🏴الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🏴
.
#فاطمیه
🏴 يا فاطمة الزهرا (س) 🏴
باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان
مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان
زندگیِ روبه راهی داشتم؛ چشمم زدند
کوری چشم همه با شانه های خم بمان
دست های تو شکسته ش هم پناه مرتضی ست
تکیه گاه محکم من پشت من محکم بمان
تو نباشی پیش من، این ها زمینم می زنند
ای علمدار مدینه پای این پرچم بمان
این نفس های شکسته قیمت جان من است
زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان
کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم
من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان
آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم
یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان
با همین دستی که داری، باز دستم را بگیر
پیش این مظلوم ای مظلومۀ عالم بمان
آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته
جای کم کم رفتن از پیش علی کم کم بمان
روی تو گرچه ورم کرده ولی با آن خوشم
با همین روی به هم پیچیده و درهم بمان
رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد
التماست میکنم، پیشم بمان پیشم بمان
/علی اکبر لطیفیان/
.