پیغمبر گرامی خدانون عطاسیدور
اُمّتلرون جهاندا بویوک پیشواسیدور
قبل از ابوالبشر یارانوب نوری احمدون
روز اَلستیدن بشریت صفاسیدور
جاه و جلال و عزّته باخ احترامه باخ
تعریف ایدن مُحمّدی اوّل خداسیدور
پاک و منزّه اولماقینا گوندروب پیام
مصداقی باخ خبرده حدیث کساسیدور
بیر گون نماز ظهری قیلوب ختم الانبیا
اذکار جادوانه سی روحون غذاسیدور
وئرمیشدی یوز کسالت اطبّا طبیبینه
زهرا ائوی بیلوردی کی دارالشّفاسیدور
گتدی عبانی، چکدی رسول اللّه اوستونه
هر لحظه مونسی سخن ربّناسیدور
وارد اولوب اتاقه حسن عرض ایدوب سلام
ضعف حالیده سلامین آلان اوز باباسیدور
عطر رسول حقّی آلوب ائوده مجتبی
بعداً گلن حسین شهدانون آقاسیدور
مثل حسن سلام ویروبدور حسینیده
گنجینده حضرتون گُهر پربهاسیدور
گلدی ابوالائمّه سلام و درودیلن
صاحب کرمدی شیعه لرون رهنماسیدور
زیر عباده رخصت آلوبلار قالوبدیلار
احکام کردگارون اولار باوفاسیدور
حاصل همان عباده ده زهراده گورسنوب
پیغمبرون عزیزه سیدور دلرباسیدور
پروردگاره عرض ایلدی ختمی مرتبت
هر آن حضور پاکووه مندن سپاسیدور
مشکل گشا علی ایکی اوغلی حسن حسین
مشتاقیدور بولار اوچیده دین فداسیدور
زهراده گُلشنیمده گوزل گولدور ئیلرم
عزّتده یوخ نظیری ائمّه آناسیدور
آلِ عبا جهاندا منه اهل بیتیدور
قانیمدی قانلاری هاموسی حق شناسیدور
اینجیتسه اهل بیتیمی کیم اینجیدوب منی
راز و نیازیمون بو سخن محتواسیدور
رِجس و پلیدی سالمیا یول خاندانیمه
هر تک تکی اَوامروون آشناسیدور
امر ایلدی مَلَکلرینه ربّ ماسوا
سس لنگر سما و زمینون صداسیدور
افلاکی من پیمبره خاطر یاراتمیشام
زیبا جمالی نُه فلکون مه لقاسیدور
زیر عباده کیمدی اولار جبرئیل دئدی
تز سس یتشدی فاطمه دور مصطفاسیدور
زهرا دی افتخار زنان مجلّله
ئوز صاحبی اباالحسنی مرتضاسیدور
زهرا دی مکتب نُجبانون مؤسسی
آرام جانیدور حسن المُجتباسیدور
زهرا دی سینه سینده فدا دینه بَسلین
مظلوم حسین آدینلی مطّهر بالاسیدور
روح الامین دئدی منه ده اذن ویر گئدیم
اهل کسا خلایقوون دلگشاسیدور
اذن آلدی ،آیه گتدی کی قرآندا ثبت اولوب
مضمون آیه رحمت خیرالوراسیدور
منلن دئدی سلام سنه گوندروب خدا
پیغامیده فضیلت آلِ عباسیدور
اللّه سنه گوره یارادیبدور عوالِمی
پیغمبریم بویوردی سعادت هُماسیدور
خلقتده چوخ مُطهّر ایدوب اهل بیتوی
زهرا قیزون محجّبه لر باحیاسیدور
قوی من ئوپوم حسین قدمین ایهاالرّسول
ردّ ائتمه جبرئیل امین التجاسیدور
بیر گونده کربلاده حسینی گلوب گوره
باشدان ایاقه جسمی گوروب اوخ یاراسیدور
روی هواده یاره سینه سایه سین سالوب
جسمین یوران دیار غمون گرم هواسیدور
قلبیندن اوچ پَر اوخ وُریلوب تازه قان گلور
جاری اولان گِنه دوداقیندان ثناسیدور
سینه ورور پیمبر اوزی وای حسین دیور
باش پنج تن آچوبدی حسینون عزاسیدور
زهرا دیور یانان اورَگیم یاندی آی بالا
نِی تک گلن نوایه حسین نینواسیدور
بش مینجی جلددَه ویریلور چاپخانه ده
دوش سجدیه (مُعزّی) خدانون عطاسیدور
❣﷽❣
🔘#روضه_حضرت_زهرا س
⚫️#دفتری_حضرت_زهرا س (5)
🔘#گریز حضرت علی اصغر ع
⚫️#شام_غریبان
🔘#ختم_مادر
💥برکوکب آسمان عصمت صلوات
💥بر فاطمه گوهر نبوت صلوات
💥بر مادر یازده امام برحق
💥ازصبح ازل تابه قیامت صلوات
⛥(دعای فرج)
💠#السلام_علیک_یافاطمه_الزهرا_یابنت_محمد_یاقرة_عین_الرسول_یاسیدتنا_ومولاتنا....
🌾اسم زهـرا آبروی عالم است
🌾 اسم زهـرا چون نگين خاتم است
🌾 اسم زهـرا يادگاری نبی ست
🌾 اسم زهـرا دلخوشیهای علی ست
🔶درجهان تازنده ام گویم ثنای فاطمه
🔶دست حاجت میبرم،سوی خدای فاطمه
🔶گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی
🔶رایگان درمان کند دار و شفای فاطمه
دلتو ببرم مدینه ..
بریم در خانه خانم فاطمه زهرا...
بریم برا غربت بی بی ناله بزن..
برا غربت امیرالمومنین..
برا غربت یتمان زهرا ناله بزن..
امان از بی مادری ..
(شام غریبان بی بی زهراست ..امشب دیگه این محفل روضه خون نمیخاد)
چشم سرتو ببند چشم دلتو باز کن بریم دم در خانه خانم فاطمه زهرا س
..زینب سه ساله رو میبینی..حسنین رو میبینی ..ام کلثوم رو میبینی...
هر کدوم زانوای غم بغل گرفتن ...
آروم آروم دارن گریه میکنند..
دیگه خونه مولا صفا نداره...بچه ها غریب و تنهان...
(یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..)
⬅️بمیرم برا اون لحظه ای که بچه های فاطمه، از دفن مادر برگشتند،،
چه حالی داشتند ..
آقا امیرالمومنین دست بچه ها رو گرفت چجور جلوی در رسیدن
چجور بچه ها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره
(بخدا خیلی سخته...اونایی که داغ مادر دیدن درک میکنند... میدونن من چی میگم)
⏪زبون حالشونو میخونم
تو هم اگه دلت شکست التماس دعا دارم..
به یاد همه ی اموات .. گذشتگان
اونایی که بودن بین ما
اما جاشون الان خالیه
امان امان3
بچه ها اومدن کنار هم نشستن
سر در گریبان هم فرو بردند
(خونه ای که مادر نداره همینه)
آخ ناله میکردند ..مظلومانه گریه میکردند..
◾️آی خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
🔺آخ کیا مادر ندارن.. کیا صورت مادرشونو رو خاک گذاشتن..
(ناله داری یا نه)
◾️آی خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
◾️دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم مادر مادر..
◾️هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی
◾️ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم
⬅️کدوم شب ،همون شبی که بچه های فاطمه مظلومانه بدن مادر تشییع کردن..
زینب تو کوچه ها میدوه ،مادر مادر میگه
(اما زبون حال بی بی و التماس دعا)
(#دشتی)(خدایا عاشقان را..)👇
🔅الا ای مادر پهلو شکسته
🔅ببین که زینبت درغم نشسته
🔅ببین مادرکه من گریان و زارم
🔅بجای مادرم من خانه دارم
🔅بیامادر ببین بابا غریبه
🔅بیامادر ببین دل بی شکیبه
🔅زبعد تو پدر خونه نشینه
🔅دل زینب به درد وغم عجینه
ای مادر مادر مادر..
🔅آخ بیامادر حسن قلبش شکسته
🔅حسین یک گوشه ای تنها نشسته
🔅بیامادر ندارم بی تو یاری
🔅ندارد دخترتو غمگساری
🔅به یادت با دلی خونبار، گریم
🔅کنار آن درو دیوار، گریم
🔅به یادمحسن شش ماهه گریم
🔅به یاد مادرم با ناله گریم
✍(یوسف لاطف.آمل)
(شعر طولانیه مختصر کنید بهتره👆)
💥امان امان..3
اگه خانمی از دنیا بره. ، غالبا بین ما رسمه میان لباساشو جمع میکنند از خونه بیرون میبرن
(یادگاریاشو جمع میکنند)
(میگن بچه ها.نبینند داغشون تازه بشه،، بخصوص اگه بچه کوچیک داشته باشه)
♦بمیرم برا غربت امیرالمومنین
شاید گفته فاطمه جان
شاید بتونم لباساتو مخفی کنم
شاید بتونن چادرتو مخفی کنم
اما فاطمه جان با درب سوخته چه کنم
با خونهای رو در دیوار چه کنم
بچه ها می اومدن رد بشن..نگاه میکردند.. یادشون می افتاد..
آخ همین جا مادرمون زمین خورد...آخ همین جا میخ در به سینه مادرمون نشست.
💥امان امان..
آخه فاطمه چند تا یادگاری از خودش بجا گذاشت..
الباب و الجدار و الدما
شهود صدق ما به خفا
یکی دره.. یکی دیواره ..یکی هم خون های روی در و دیوار ..
🌿آی حاجت دارا.. جوون دارا..آی درد دارا.. آی ناله دارا.. آی دلای کربلایی
دلتو ببرم کربلا...
اونایی که آرزوی کربلا به سینه دارن کجا نشستن
اوتایی که دلتنگ کربلان کجا نشستن
این یه یادگاریه که بی بی گذاشت..
یه یادگاریم کربلا بود...
آخ امان از دل رباب 2 ..
🌾من میگم..حتما لباسای علی اصغرو بغل میگرفت ...ناله میکرد گریه میکرد.. لای لای میگفت.
⛤لالا لالا لالا ای مهربونم
⛤لالالالالالا آروم جونم
⛤لالا میگم گلم راحت بخوابی
⛤لالالالا گل شیرین زبونم
⛤لالا لالا لالا ای نازنینم
⛤لالا لالا لالا ای مه جبینم
⛤لالا لالا لالا ماه شب افروز
⛤شبم با گریه میشه صبح هر روز
⛤دلم از رفتنت آتش گرفته
⛤دلی از غم همه سوز و همه سوز
♨هر چقدر ناله داری آخ مریض داری ،گرفتاری ،درد داری، حاجت داری، آخ جوون داری..سه مرتبه ناله بزن بگووو
#یازهرا
#نذر_شهادت_حضرت_زهرا_س
#غزل_مرثیه_فاطمیه_دوم
چه کوتاه است دستِ عاشقانت از مزارِ تو
که پاییزیست حالِ زندگی دور از بهارِ تو
هوای سینه ابری و، زمستانی ملال انگیز
خزان افتاده در عالم، ز دردِ بی شمارِ تو
دریغا نقطه ی نوری، در این وادیِ غربت نیست
از این تصویرِ غم حتی، خدا هم سوگوارِ تو
فدای قبرِ خاکی ات، دلم صحن و سرای تو
سرم بر آستانِ تو، دل و جانم نثارِ تو
تو شمعِ روشنی گر چه، سکوتِ سردی و امّا
رسد روزی همه عالم، بگردد در مدارِ تو
تو آن امّ ابیهایی قرارِ جانِ بابایی
مبادا اینکه کم گردد شکوه و اقتدارِ تو
چه تصویرِ غم انگیزیست تصویر مزارِ تو
الهی بشکند دستی خزان کرده بهارِ تو
🍃هستی_محرابی
🥀ذکر_مصیبت_معصوم_دوم
متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها🥀
.
زهرای مرضیه همۀ زندگی اش در دفاع از امیرالمؤمنین علیه السلام صرف شد. حتی جانش را نیز در دفاع از ولایت خرج نمود. گرچه برخی از مذاهب قائل به مرگ طبیعی فاطمه سلام الله علیها هستند و خیلی اصرار دارند که بگویند حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
.
از امام صادق علیه السلام سؤال کردند: چرا مادرتان در جوانی به شهادت رسید؟ امام فرمود: به خاطر ضربه ای که به پهلوی مادرم زهرا زدند، به خاطر آن تازیانه ای که«قُنْفُذْ»به بازوی مادرم فاطمه زهرا سلام الله علیها زد.[1] .
امام کاظم علیه السلام فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ علیه السلام صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ[2]»ائمه علیه السلام عنایت داشتند تا این فرهنگ را القاء کنند که مادرمان به شهادت رسیده است. مادر ما صدیقۀ شهیده است. فاطمۀ زهرا سلام الله علیها میان خانه جان داد.
.
امیر المومنین بدن را غسل داد، کفن کرد، سلمان با چشم اشک بار آمد، مقداد آمد، اباذر آمد چند نفر آمدند بدن را برداشتند. نمی دانم کجا بردند؟ آیا کنار قبر پیامبر بود؟ آیا در بقیع یا خانۀ خودش بود؟ چون سفارش کرده بود بدنم را خودت به خاک بسپار، کسی از محل آن با خبر نباشد، لذا امیرالمؤمنین علیه السلام خودش آمد کنار قبر «فَإِذَا هِیَ بِقَبْرٍ مَحْفُور؛ قبر از قبل حفر شده بود، آماده بود» ممکن بود شکنجه کنند، برخوردی کنند مجبور شوند، بگویند؟ لذا نوشته اند حتی دور و بری ها هم متوجه نشدند، خود امیرالمؤمنین علیه السلام آمد کنار قبر، آماده شد: یا رسول الله! امانت را آورده ام، همان امانتی که دستش را در دستم گذاشتی و فرمودی: علی جان!«هَذِهِ الْوَدِیعَةُ عِنْدِی»؛ این امانت من است حفظش کن.
.
یک امانت دار خیلی حواسش جمع است تا امانت را صحیح و سالم برگرداند، یا رسول الله! من خیلی مراعات کردم. من نمی گویم چه شده؛ چون خودم خیلی خبر ندارم، ولی شما از فاطمه بپرسید راز شکستگی پهلو را! راز تورم بازویش را! نوشته اند با دست مبارک سنگ لحد گذاشت و صورت زهرا سلام الله علیها را روی خاک نهاد و خاک ریخت.
.
.
نوشته اند: دست ها را تکانی داد؛ یعنی خدا! هستی ام رفت، دیگر دستم خالی شد. بعد یک جمله فرمود: فاطمه جان!«أَبْکِی مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیَاتِی»
.
بعضی ها نوشته اند: فضای دل امیرالمؤمنین را خیلی غم فرا گرفت؛«هَاجَ بِهِ الْحُزْن»؛ غم های عالم در دلش ریخت[3]. چه طور علی آرام شود؟ قرآن می فرماید:«وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاٰة»، لذا کنار قبر زهرای جوان نماز خواند، قرآن خوان؛و بعد خم شد صورتش را گذاشت روی خاک زهرا؛«وَضَعَ خَدَّهُ فِی التُّرَاب»
.
نَفْسِی عَلَی زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ
یَا لَیْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرَات
لَا خَیْرَ بَعْدَکِ فِی الْحَیَاةِ وَ إِنَّمَا
أَبْکِی مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیَاتِی[4] ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. دلائل الامامه، ص 45، چاپ جدید، ص 134.
[2]. کافی، ج1، ص 458.
[3]. منتهی الامال، ص 194 – 195، سوگنامه آل محمد، ص 35.
[4]. بحارالانوار، ج43، ص 213.
یاس چمنیم لای لای سیمین بدنیم لای لای
🍁🍁🍁🌾🍁🍁🍁🌾
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🔰سبک_یاران_چه_غریبانه #سبک_آی_گویده_کی_اولدوزلار #سبک_ای_شمع_حرمخانه … سبک_آتدان_یره_چون_دوشدی
.
مژده اردبیلی
.
یاس چمنیم لای لای
سیمین بدنیم لای لای
حق اوسته باتان قانه
غرق محنیم لای لای
لای لای ای حیدورن زهراسی لای لای
لای لای ای کوثرون معناسی لای لای
.
.
.
ای انجمن عشقین انوار تجلّاسی
گلزار تولاّنین یاس چمن آراسی
ابن عم طاهانین روح شرف افزاسی
حق اوسته فنا یئرده ،جاندان گئچنیم لای لای
لای لای ای………
.
.
.
سن گئتدون الیمدن من مأنوس فغان اولدوم
تیر غم و اندوهه یثربده نشان اولدوم
قالدی یاخام اللرده بی تاب و توان اولدوم
فخرالنُّجبا اولموش مام حسنیم لای لای
لای لای ای………
.
.
.
بیر اولدوز اولوب باتدون افلاک ولایتدن
بو باتماقون الحاصل سالدی منی طاقتدن
درد اولدی که سن دویدون کانون امامتدن
ظلمون اثریندن ای الدن گئدنیم لای لای
لای لای ای………
.
.
.
زینب قیزوون زهرا اشک تری قان اولدی
اوغلون حسنین غمدن گوزیاشی روان اولدی
یوخ سوز کی حسین اوغلون بی تاب و توان اولدی
ای قدرت بازوی خیبر شکنیم لای لای
لای لای ای………
.
.
.
ای عالم خلقتده اسرار نهان زهرا
محبوبۀ حق اولموش پیغمبره جان زهرا
دشمن ستمیندن ای پهلوسی سینان زهرا
بیر اللی قنوت دوتموش مظلوم ئولنیم لای لای
لای لای ای………
.
.
.
ای آگه اولان سرَّه دنیای قیامیدن
ائتمه منی یا زهرا بی بهره شفاعتدن
قیل (مژدۂ) نالانی سرگشته عنایتدن
اولسون منیم عالمده شیواسخنیم لای لای
لای لای ای………
تجلی(1).mp3
3.24M
🔰زمانی که پیامبر (ص) در صحبت با خداوند، مدهوش میشدند، چه موقعی بوده
[ حجت الاسلام عالی ]
یا اباصالح گنهکارم دعا ایله منی
🌾🌾🍁🌾🌾🌾
💫یا مهدی
محمد رضا صادقی
.
یا اباصالح گنهکارم دعا ایله منی
روسیه عبدِ خطاکارم دعا ایله منی
.
دوزدی جرمیم چوخدی نالایق سنه بیر عاشقم
لطفووه اما سزاوارم دعا ایله منی
.
یوز چوورمه سن یوزومدن گل سنی زهرا آنان
گر چه حقونده بدهکارم دعا ایله منی
.
محبس نفسه دچارم قول قانادسیز قوش کیمی
عاشق بستان و گلزارم دعا ایله منی
.
ای گل باغ رسالت ای امام محتشم
منده گللر ایچره بیرخارم دعا ائله منی
.
دورِ شمعونده حساب ایله منی پروانه تک
آتش عشقه گرفتارم دعا ایله منی
.
لیلی و مجنون کیمی درده گرفتار اولموشام
نیلیوم هجرونده بیمارم دعا ایله منی
.
گوزلریم آز قالدی چئخسون آغلاماقدان گل آقا
حالیسن مشتاق دیدارم دعا ایله منی
.
جمعه سایماقدان یورلدوم یولدا قالدی گوزلریم
گوزلَماقدان بسدی بیزارم دعا ایله منی
.
مستحق بیر سائلم گوز تیکمیشم درگاهیوه
هر نه پای وئرسن خریدارم دعا ایله منی
.
آتموشام دنیانی باشدان ، من سنه خاطر آقا
دوره گرد شهر و بازارم دعا ایله منی
.
روسیه “شیدا”یم آقا واردی عرضیم باخ منه
جدیوه آخر عزادارم دعا ایله منی
.
نوکره اربابیلر لازمدی باش چکسون آقا
من بو بابتدن طلبکارم دعا ایله منی
تاپولمورکیمسه غربتده خدا اهل فریق اولسون 🍂🍂🍂
🥀رازونیاز حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام
.
مرحوم غلامعلی باقری الهام ( هوشی تبریری)
.
تاپولمورکیمسه غربتده خدا اهل فریق اولسون
غم واندوه ومحنتده من زاره رفیق اولسون
.
اوزوم محبوس مجبورم یریمدورگوشۀ زندان
قوری یرمسکنیم یارب انیسیم ناله وافغان
گوزوم یولدا یوزوم یرده جفادن خسته ونالان
نه واربیردادرس گلسون منه یارشفیق اولسون
.
.
خدا بو کنج غربتده نه وار باجیم نه قارداشیم
ایدن نه دردیمه چاره بلالیدور منیم باشیم
عقیق آسا دونوبدوربوگوزومده قانه گوزیاشیم
یقینیمدورخدا حاشا یمینده بوعقیق اولسون
.
.
دل پردردیدن عرشه چخورآه شررباریم
دُرغلطان ایدرجاری دمادم چشم خونباریم
اوزوب ال ایل قبیلمندن غم ومحنت اولوب یاریم
منیم تک یوخدی بیرکیمسه یم غمده غریق اولسون
.
.
زبس غم چکموشم گوزده دونوبدورگوندوزم شامه
بوتیره تارحبس ایچره یتوبدورعمروم اتمامه
سیخوبدورمنجنیق غم سالوب بیراوزگه اندامه
گورن یوخ بوفشاریله جهاندا منجیق اولسون
.
.
گیدوب جانیم گلوبدوربودل پرمحنتیم درده
قوری نی تک نوا قیللام پریشان حال وافسرده
باخا هر کیمسه زنداندا دیروار بیرعبا یرده
که یوخ جانی عبائیله اوجسمه بیرفریق اولسون
.
.
منی هارون بی ایمان جفائیله ایدوب مسموم
یری وارگرایده حالیم سراسرعالمی مغموم
قوری تپراقلاراوسته جان ویروربوبیکس مظلوم
گلوب ای کاش بیرکیمسه رفیق دل رقیق اولسون
.
.
سرشک نابیدن یارب گجه گوندوز گوزوم نم دور
یوزوم گرچه سولوب گل تک ولی گوزیاشی شبنمدور
بو زهریله یانان قلبیم بولورسن که دولی غمدور
بولنمزحالیمی بیرکس مگراهل علیق اولسون
.
.
اوزوم شاهم ولی یارب قوری تپراق سریریمدور
کمندعشق بوینومدا منیم شال حریریمدور
بودرس عشقده جدیم حسین قابل دبیر یمدور
بساط عشقده عاشق گرکدورچوخ دقیق اولسون
.
.
بوزندان گوشه سی یارب اولوب من بیکسه لایق
وُراردریای عشق ایچره وجودیم غوطه چون قایق
وصال یاره یتماقه بوعشق ایلوب منی شایق
جهاندا تزچاتار وصله اوعاشق که صدیق اولسون
.
.
وفا رسمینده آگهسن خدا هر نه بلا چکدیم
بو زندان و فا ایچره نقدری من جفا چکدیم
ولیکن صفحۀ دلده هامی نقش وفا چکدیم
وفارسمین بوله هرکس گرک اهل طریق اولسون
.
.
منی دشمن جفائیله ایدوب رنجورو دلخسته
ایاقیم قولاّریم قید جفائیله اولوب بسته
گهی نی تک نواقیلّام سورونّم گه یوزوم اوسته
اجل گلموربوذلتّدن وجودیم تا عتیق اولسون
.
.
وطنده دشمنیم آیری بوغربتده غریبم من
گویولده جوش ایدردردیم ولیکن بی طبیبم من
شرار زهریله قلبیم یانارمحنت نصیبم من
هانی بیرکیمسه عالمده منیم تک دل حریق اولسون
.
.
سفارش ایلدی(مدحی) بوشرح حال اولا انشاء
یازوب (هوشی) بوعنوانی بقدر قدرت ویارا
سنی باب الحوائج ای خدای قادر و یکتا
منیله مدحنی قویما گرفتارمضیق اولسون
فيض روح القدس عالم معنا زهرا
🌾🌾🌾🌾🌾
در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها
.
علی اکبر لطیفیان
.
فيض روح القدس عالم معنا زهرا
تا به معراج کشانده ست نبى را زهرا
.
مصطفى خواسته اش خواستن فاطمه بود
رفت معراج که آخر برسد تا زهرا
.
به زمين آمدنش آمدن ساده نبود
دست بر سينه نبى گفت: بفرما زهرا
.
سر آوردن اين سوره کوتاه چقدر
گفت جبريل: على , گفت نبى: يا زهرا
.
اينکه حق با على است , اينکه على با حق است
معنى هر دو اش اين است: “على با زهرا”
.
قرب آن است که در سجده به زهرا برسند
سر سجاده رسيده ست به زهرا, زهرا
.
يک على داشت خدا, فاطمه هم داشت يکى
بخدا نيست کسى فاطمه الا زهرا
.
مرتضی مثل نبی بوسه به دستش ميزد
حجت الله علی, حجت اعلا زهرا
.
من ز طيف عرفاى نجفى هستم که
ذکرم امروز بود فاطمه, فردا زهرا
.
کاروبار دل ما پيش خدا ميگيرد
سروکار دل ما باشد اگر با زهرا
.
قبر ما سوخته ها جنت ما خواهد شد
بنويسند اگر بر لحد ما ، زهرا
🔅دل در هوای آینه ی جام فاطمه ست 🔅
🍃مدح حضرت زهرا سلام الله علیها
.
دکتر کاظم نظری بقا
.
دل در هوای آینه ی جام فاطمه ست
مستِ مُدامِ کوثرِ اکرامِ فاطمه ست
.
جان و دل ام به عشقِ حسینی هزار بار
تسلیمِ جاودانیِ اسلام فاطمه ست
.
نام اش کلیدِ معجزه زای گشایش است
روشن چراغِ خانه ام از نام فاطمه ست
.
در کوچه های تنگِ مدینه هنوز هم
پژواکِ جاریِ تپشِ گام فاطمه ست
.
پشتِ زمانه تاب غم اش را دگر نداشت
زان پشت او خمیده از آلام فاطمه ست
.
عصمت فضای نامتناهی ست کاندر آن
ماه چهارده شبه بر بام فاطمه ست
.
بالاتر از پریدنِ جبریلِ سدره خواب
معراجِ عاشقانه، سرانجام فاطمه ست
.
ایام فاطمیه رسیده ست و باز دل
مست و خرابِ باده ی ایام فاطمه ست
.
این شعرها که ذهن و زبان ام رهینِ اوست
برگی شکفته از گلِ الهام فاطمه ست
.
چشمانِ شیعه گریه کنان روز و شب بقا!
در آرزوی سفره ی انعام فاطمه ست
زمزمه مصیبت در و دیوار و وداع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای خدایا
سرِ حق خوردن حیدر شده بلوا
وسط صخره ها گیر افتاده دریا
آتیش افتاده به جون بیت مولا
ای خدایا
داد بیداد
فاطمه مثل سپر پشت در ایستاد
غنچه ش افتاده ولی تو معرض باد
یه دفعه لگد زدن در به روش افتاد
داد بیداد
نمرودای تو مدینه رسیدن
خونه رو بد جوری آتیش کشیدن
در رو یاس افتاده بود چهل نفر
رفت و برگشت از روی در دویدن
بذر نفاقُ اونی کاشت
که پا به روی یاس گذاشت
ای کاش در این باغبون خسته میخ نداشت
.
کودتا شد
زهرا دست رو زانوهاش گذاشت و پا شد
مانع از کشیدن شیر خدا شد
دستش از شال علی بدجور رها شد
کودتا شد
چه هجومی
کوچه پر شد یه هوئی پر از حرومی
چی بگم چی بگم از کار کدومی
یه غلاف به دست ، گذاشت سنگ تمومی
چه هجومی
میون اون همه داد و همهمه
هرچی از نامردی ها بگم کمه
صدای شکستن اومد تو کوچه
شد دوتا آرنج دست فاطمه
اهل مدینه بد شدن
پیش ولایت سد شدن
زهرا با سر رو خاکا بود
که از رو زهرا رد شدن
.
یاس پرپر
سایه تُ کم نکن از رو سر حیدر
جون من دوباره پاشو از تو بستر
علی این جدائیُ نداره باور
یاس پر پر
مهربونم
بی خبر چرا میری از توی خونه م
میری آتیش میزنی به آشیونم
همه غمها رو میزاری روی شونه م
مهربونم
نرو روزگار من سیاه میشه
علی بی تو تنها بی سپاه میشه
هیچکی به درد دلام گوش نمیده
بی تو حیدر دیگه سر به چاه میشه
نفس نفس نزن نرو
یا لااقل بی من نرو
خودت بگو چیکار کنم
باهق هق حسن نرو
.
بهترین یار
میشه بی تو آسمون رو سرم آوار
کشته من رو این مصیبت شرربار
مونده جای صورتت به روی دیوار
بهترین یار
نوبهارم
اگه قول بدی نری باشی کنارم
هر جوری شده برات طبیب میارم
تو بری رفته به باد دارو ندارم
نوبهارم
داره دق میکنه از غصه حسن
پلکاتُ دوباره باز به هم بزن
من میخوام بچه هاتُ آروم کنم
تو میدی به دست دخترت کفن؟
ای شمع رو به کاهشم
ببین که غرق خواهشم
غمت زمین زده منُ
دیگه بعیده پا بشم
.............
دل غمینه
نفسام یه گوله آهِ آتشینه
پاشو کار کردنتُ علی ببینه
نگو این وداع ، وداعِ آخرینه
دل غمینه
جون مولا
زندگیم بنده به مویی نرو زهرا
خوب میشه تاول های تنت ایشالله
افتاده علی به منّت کشی حالا
جون مولا
ضربهء در تن خسته تُ فشرد
زخم رو بازو امون تو رو بُرد
حق داری بری آخه بعد سه ماه
دندهء شکستهء تو جوش نخورد
تو کوچه تو گرد و غبار
با ما زدن تو رو کنار
آره تو حق داری بری
خوب تا نکرد این روزگار
التماس دعا
مجتبی صمدی شهاب
#فاطمیه
❣﷽❣
💥#سینه_زنی_حضرت_زهرا س
🌾#زمزمه_حضرت_زهرا س
💥#سبک ؛ خدا مادرم را کجا میبرند
گل پرپرم را کجا می برند
دل و دلبرم را کجا می برند
اُمید حرم را کجا می برند
خدا مادرم را کجا می برند
خدا مادرم را کجا می برند...
غم و غصّه بر دل نشسته شده
وَ قلبش دگر زار و خسته شده
چرا پهلوی او شکسته شده
مَهِ اَنوَرَم را کجا می برند
خدا مادرم را کجا می برند...
اَمان از غمِ حوریِ اِنسیه
زِ سیلی و صدّیقه ی مرضیه
همه روشنایی و بیناییِ
دو چَشم ترم را کجا می برند
خدا مادرم را کجا می برند...
عدو زد به جانش زِ کینه شرر
بریده شد از نخل عصمت ثمر
کبوتر ندارد دگر بال و پر
شکسته پرم را کجا می برند
خدا مادرم را کجا می برند...
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فاطمیه
رفتیوپژمرد نمو ندیدی(سنگین)
کربلایی حسین عینی فرد⬆️⬆️
رفتي و پژمردنم و نديدي
رفتي زمين خوردنم و نديدي
تو كوچه ها راه من و مي بندن
همه دارن به شوهرت مي خندن
رفتي زمين خوردنم و نديدي
يه فكري هم به حال بچه ها كن
يه سر بيا زندگيم و نيگا كن
اگه بياي با دل بي غم مي ريم
اصلاً از اين مدينه با هم بريم
بازم بمون و دست به پهلو بگير
عيبى نداره از على رو بگير
كارم شده يه گوشه اي ببارم
بچه هات و سر خاكت بيارم
دل من از همه كنار مي گيره
حالا علي دست به ديوار مي گيره
ميشه بياي دو قطره زمزم بدي
يه ظرف آب بياري دستم بدي
چه مادري ز دخترم گرفتند
خواب و زچشماي ترم گرفتند
اين چادرپاره من و مي كشه
اين خون گوشواره من و مي كشه
بلند شو دستات و حنا بذارمه
تابوتت و بگو كجا بذارم؟!!
تو خونه ياد اون روزا مي افتم
برم بيرون تو كوچه ها مي افتم
بي مادري نصيب دخترم شد
خبر داري چه خاكي بر سرم شد
خير نبينه اون كه به ما جفا كرد
ما دو تا رو از همديگه جدا كرد
تو چشم تو زد چشم و پر آب كرد
خونش خراب كه خونه مو خراب كرد
نقشه كشيدن مبتلامون كنن
كي فكر مي كرد يه روز جدامون كنن؟👆
.
#فاطمیه
تمام خلق گریان و ملک گریان و گریان تر
خدا وقتی که می بیند پری ها را پریشان تر
نماد عدل وقتی می شود خانه نشین یعنی
که جاهل ها مسلمانند و قاتل ها مسلمان تر
چه حکمت بوده در آتش ، که ابراهیم و زهرا را
یکی آنی گلستان شد یکی هر لحظه سوزان تر ؟
شب است و غربت و تابوت و چندین شانه ی لرزان
علی چشمش نمی بیند ، بتاب ای ماه تابان تر
وصیت کرده نامحرم نبیند پیکرش را هم
ندارد خالق هستی از این زن پاک دامان تر
زمین آغوش واکرده ، که گنجی را به بر گیرد
دو چشم آسمان خون و زمین از اشک و باران، تر
خدا قبر تو را پنهان نموده تا بگوید که
اگر گنجینه ای داری ، نگاهش دار پنهان تر
سيد تقی سيدی
#مناجاتـباـحضرتـزهرا سلام الله علیها
#مرثیهـحضرتـزهرا سلام الله علیها
🔹السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ...🔹
.
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#زمینه بسیار زیبای فاطمیه،
سید مجید بنی فاطمه 🎤
دلم خون شده، پريشون شده ۲
كه دستاي تو نيمه ِ جونه
ميلرزه صدات،مي باره چشات
كه چشماي تو غرق خونه
هنوز چيزي نگذشته از زندگيمون كه مي ري
ميشه اين دم آخري از علي رو نگيري
عزيز دلم
يه چيزي بگو لااقل يه كم با علي حرف بزن
چي ميشد توي كوچه ها من و جاي تو ميزدن
مرو فاطمه،فاطمه،فاطمه جان........
فداي نگات،بميرم برات
بميرم برا زخم ِ پهلوت
تو ميري ولي،چه جوري علي
بسازه براي تو تابوت
چه جوري آخه بي تو، تو اين قلبم آروم بگيره
نگو كه برا التماساي من ديگه ديره
عزيز دلم
من هر كاري كردم نشد رو لبهات يه لبخند بياد
تو هركاري كردي نشد كه اشك چشمام بند بياد
مرو فاطمه،فاطمه،فاطمه جان.......
گل پرپرم،نرو همسرم
نرو جون ِ اين مرد تنهاي خسته
سپاه علي،پناه ِ علي
بميرم كه رو صورتت جاي ِ دست ِ
توي شعله ها پيكر و معجر و موي سر سوخت
بميرم خدا بچه و مادرش پشت در سوخت
عزيز دلم
چي ميشه نگاهم كني، من و اين دم آخري
داري ميري اما بدون،داري جونمو مي بري
مرو فاطمه،فاطمه،فاطمه جان.........
.👇