زمزمه مصیبت در و دیوار و وداع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای خدایا
سرِ حق خوردن حیدر شده بلوا
وسط صخره ها گیر افتاده دریا
آتیش افتاده به جون بیت مولا
ای خدایا
داد بیداد
فاطمه مثل سپر پشت در ایستاد
غنچه ش افتاده ولی تو معرض باد
یه دفعه لگد زدن در به روش افتاد
داد بیداد
نمرودای تو مدینه رسیدن
خونه رو بد جوری آتیش کشیدن
در رو یاس افتاده بود چهل نفر
رفت و برگشت از روی در دویدن
بذر نفاقُ اونی کاشت
که پا به روی یاس گذاشت
ای کاش در این باغبون خسته میخ نداشت
.
کودتا شد
زهرا دست رو زانوهاش گذاشت و پا شد
مانع از کشیدن شیر خدا شد
دستش از شال علی بدجور رها شد
کودتا شد
چه هجومی
کوچه پر شد یه هوئی پر از حرومی
چی بگم چی بگم از کار کدومی
یه غلاف به دست ، گذاشت سنگ تمومی
چه هجومی
میون اون همه داد و همهمه
هرچی از نامردی ها بگم کمه
صدای شکستن اومد تو کوچه
شد دوتا آرنج دست فاطمه
اهل مدینه بد شدن
پیش ولایت سد شدن
زهرا با سر رو خاکا بود
که از رو زهرا رد شدن
.
یاس پرپر
سایه تُ کم نکن از رو سر حیدر
جون من دوباره پاشو از تو بستر
علی این جدائیُ نداره باور
یاس پر پر
مهربونم
بی خبر چرا میری از توی خونه م
میری آتیش میزنی به آشیونم
همه غمها رو میزاری روی شونه م
مهربونم
نرو روزگار من سیاه میشه
علی بی تو تنها بی سپاه میشه
هیچکی به درد دلام گوش نمیده
بی تو حیدر دیگه سر به چاه میشه
نفس نفس نزن نرو
یا لااقل بی من نرو
خودت بگو چیکار کنم
باهق هق حسن نرو
.
بهترین یار
میشه بی تو آسمون رو سرم آوار
کشته من رو این مصیبت شرربار
مونده جای صورتت به روی دیوار
بهترین یار
نوبهارم
اگه قول بدی نری باشی کنارم
هر جوری شده برات طبیب میارم
تو بری رفته به باد دارو ندارم
نوبهارم
داره دق میکنه از غصه حسن
پلکاتُ دوباره باز به هم بزن
من میخوام بچه هاتُ آروم کنم
تو میدی به دست دخترت کفن؟
ای شمع رو به کاهشم
ببین که غرق خواهشم
غمت زمین زده منُ
دیگه بعیده پا بشم
.............
دل غمینه
نفسام یه گوله آهِ آتشینه
پاشو کار کردنتُ علی ببینه
نگو این وداع ، وداعِ آخرینه
دل غمینه
جون مولا
زندگیم بنده به مویی نرو زهرا
خوب میشه تاول های تنت ایشالله
افتاده علی به منّت کشی حالا
جون مولا
ضربهء در تن خسته تُ فشرد
زخم رو بازو امون تو رو بُرد
حق داری بری آخه بعد سه ماه
دندهء شکستهء تو جوش نخورد
تو کوچه تو گرد و غبار
با ما زدن تو رو کنار
آره تو حق داری بری
خوب تا نکرد این روزگار
التماس دعا
مجتبی صمدی شهاب
#فاطمیه
اینقدر غم مردمو خوردی ای مادر غمخوار♬♪ℐ
شده حرفت ورد زبونها الجار ثم الدار♬♪ℐ
دلم از این میسوزه تو مدینه یکی نمیگه چه غصه ای داری♬♪ℐ
تو که شب تا سحر واسه مردم تو دعاهات چیزی کم نمیزاری♬♪ℐ
جوری فتنه شده که تو حتی میون خوبام یاری نداری♬♪ℐ
نگرانم من واسه این زخم هات نگرانم چون خونیه نفس هات♬♪ℐ
مظلوم مادر بی کس مادر میدوید تو کوچه یه نفس مادر♬♪ℐ
نفسش حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر ♬♪ℐ
نفسش حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر ♬♪ℐ
دنبال حیدر میدوید از سینه اش خون میچکید♬♪ℐ
باز مشغول کاری با لبخند که انگار نه انگار♬♪ℐ
که ازت دو تا دنده شکسته بین در و دیوار♬♪ℐ
چرا برات نگران نباشم که نفست گاهی برنمیگرده♬♪ℐ
الهی مادر برات بمیرم که تموم نفسات پره درده♬♪ℐ
اون دستای مهربونت دیگه موهامونو شونه نکرده♬♪ℐ
چیشده پهلوت کبوده بازوت چه ورم داره گوشه ی ابروت♬♪ℐ
ای جان مادر بیکس مادر مادر♬♪ℐ
ای جان مادر بیکس مادر مادر♬♪ℐ
چیشده پهلوت کبوده بازوت چه ورم داره گوشه ی ابروت♬♪ℐ
ای جان مادر ای جان مادر بیکس مادر♬♪ℐ
ای جان مادر ای جان مادر بیکس مادر
یافاطمه الزهرا،یابنت محمد،یاقره عین الرسول یا
سیدتناومولاتنا،اناتوجهناواستشفعنا،وتوسلنابک الی الله،وقدمناک بین یدی حاجاتنا،یاوجیهه عندالله.اشفعی لناعندالله😔
🍀درخانه مادرسادات.حضرت زهرا امدی...آی مردم.اگه امروزمیخواهیددرخونه ی فاطمه زهرا
روبزنید.اگه امروز اومدیدمتوسل به مادرسادات بشین..بسم الله😔
من روسیاهم فاطمه/غرق گناهم فاطمه
بیماروزارم فاطمه/من ناتوانم فاطمه
ایام فاطمیه وایام بستری شدن مادرسادات .
دخترپیغمبرحضرت زهراست..امروز بیاید دسته جمعی بریم درخانه مادر...بگو مادر امدم بهرگدایی...مادر امدم .نکنه صورتتوازمن برگردونی😔آی مادر....بگومادر هرجابرم صفای
مجلس شمارونداره...هرجابرم دست خالی برمیگردم..هرجابرم نمک به زخمم میزنن مادر😔
بحال ما،درودیوارخانه می گرید
برای غربته ما،آشیانه می گرید
فرشته های خداوهرآنکه مادرشد
بیادمادرما،عاشقانه می گرید
نه آشیانه،نه رفیقی،ولی دراین کوچه
گذشت هرکه ازاین آستانه،می گرید😢
🍀هرکسی درخانه مارانگاه میکنه،گریه میکنه؟
چرا؟باخودش تصورمیکنه.نکنه یوقت یه بانویی
باردارپشت در این خونه بوده؟
چرامیخهای در همه بیرون زده؟چرااین درباضربه
لگدجابجاشده؟چراآستانه درقطرات خون روی زمین ریخته؟نکنه دخترپیغمبرروزدن؟
نکنه مظلومه ی علی رو کتک زدن؟😢
لباس رزم به تن کرده/ذوالفقاربدست
علی نشسته و/دربین خانه می گرید
🍀آخه وقتی بی بی خطبه خوند،امیرالمومنین
علیه السلام هی داخل کوچه سرک میکشه.خانم خونش برمیگرده یانه؟منتظرزهرابخونه برگرده؟
همچین که بی بی واردخانه شد.علی یه گوشه ی منزل نشست زانوی غم بغل کرده صدازد:یاعلی
مثل جنین دررحم مادرزانوبغل کردی؟مثل متهمها
یگوشه نشستی؟یوقت فرمود:یازهرا!اگه میخوای
این صدای اذان روبشنوی بایدصبرکنی؟
علی دلاور میدان/علی ولی خدا
بیادآتش ودودوزبانه/میگرید
یوقت علی امدصحن خانه،نگاه کرددیدامانت رسول خداروی زمین افتاده؟یازهرا یازهرا
چه رفته برتومگرمادرم/بگوبامن
که درمصیبت توهر/کرانه میگرید
بهارآمده آری؟/بهارفاطمه آه😢
نسیم وغنچه وجوی وجوانه میگرید
برای غربت مااشیانه میگرید
بحال ما/درودیوارخانه میگرید😢
🍀اما مردم،هرجاخانمی باردارباشه،همه رعایت حالشومیکنن..اگه خبربدی باشه بهش نمیگن..
اگه کسی ازاقوام ازدنیابره خبروبهش نمیدن
این خانوم بزرگترین غم عالمودیده؟پیغمبروازدست داده😢حالایسوال دارم؟
اگرخانمی باردارباشه،بزرگترین مصیبت عالمم دیده باشه،دیگه بهش سیلی نمیزنن.دیگه درخونشواتیش نمیزنن.تازیانه نمیزنن..
اما جسارتهاازهمینجا شروع شد؟
کربلاییا😢یاحسین(ع)😢
گذشت.همون آتشی که مدینه بخونه مادرش زدن
یوقت حضرت زینب نگاه کرد.دامن دختربچه آتش گرفته.یوقت صدازد:علیکن باالفرار..همه فرارکنید😢
آتش گرفته خیمه،یاتاروپودزینب
سوزدمیان آتش،بودونبودزینب
عجب خاطراتی یادزینب آمد
میان دودواتش.برس به دادزینب
خاطره مدینه امدبیادزینب
ازدرب استانه اتش زبانه میزد
قنفذ گل علی راباتازیانه میزد2
🍀مریضدارا.جووندارا..گرفتارا..کربلاییا..هرجا نشستی.صدای منومیشنوی.یباردیگه صدابزن
یاوجیهه.....🍀
YEKNET.IR - zamine - fatemieh 99.10.20 - sibsorkhi.mp3
6.44M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴سلام من به رکن اصلی دنیا
🌴بنام عشق بنام نامی زهرا
🎤 #حسین_سیب_سرخی
⏯
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🔺شباهت های امام مهدی(عج) به مادر سادات؛
🔴مظلومیت و عدم بیعت با طاغوت، ارث مادریِ صاحب الزمان (عج) است
🔵در کانال تلگرامی مسجد مقدس جمکران در مطلبی با عنوان «ویژگیهای مشترک امام مهدی (علیهالسلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) »آمده است:
امام مهدی (علیه السلام) میفرماید: «ِفی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» برای من در (زندگی و رفتار) دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله الگو و سرمشقی نیکو است (1)
با نگاهی به ویژگیهای این دو معصوم بزرگوار، جمله حضرت(عج) نمود مییابد.
✨۱_مظلومیت اولین ویژگی مشترک آن بزرگواران، مظلومیت است.
در زیارات حضرت زهرا (سلام الله علیها) می خوانیم:
«السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظلُومَة المقهوره (2)/ سلام بر تو ای مظلومه ی مورد ستم واقع شده».
در کتاب «امالی» ابن الشیخ مینگارد: موقعی که وفات پیغمبر عظیم الشأن اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم نزدیک گردید آن حضرت(ص) به قدری گریست که ریش مبارکشتر شد.
گفته شد: یا رسول اللّه(ص)! چرا گریه می کنی؟
فرمود: برای ذریه و فرزندانم و آن ستم هائی که از ستمکاران امتم بعد از من به ایشان می رسد، می گریم. گویا می بینم دخترم فاطمۀ زهراء بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا می زند: یا ابتاه! احدی از امت من به فریاد او نمیرسد.
وقتی فاطمۀ اطهر(س) این مطلب را شنید گریان شد. پیغمبر اکرم(ص) به وی فرمود:
ای دختر عزیزم! گریان مباش!
فاطمه(س) گفت: پدر جان! من برای ظلم هائی که بعد از تو خواهم دید گریه نمی کنم، بلکه به علت مفارقت تو اشک می ریزم.
پیغمبر اعظم(ص) فرمود: ای دختر محمّد! مژده باد تو را! زیرا تو اولین کسی هستی که در میان اهل بیتم به من ملحق خواهی شد(3)
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ترسیم مظلومیت همسرش فرمود:
«إنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ( ص) لَمْ تَزَلْ مَظْلُومَةً مِنْ حَقِّهَا مَمْنُوعَة (4) / فاطمه دختر پیامبر(ص) همواره ستم دیده و از حق خود محروم بود.
امیرالمؤمنین (ع) در ترسیم مظلومیت و غربت فرزندش مهدی(عج) نیز میفرماید :«صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ » (5) / صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنها است.
از حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر علیهالسلام راجع به صاحب این امر پرسیدم. فرمود: او همان رانده شدۀ یکتای غریب پنهان از خاندانش می باشد که خونخواه پدرش خواهد بود. (6)
مرحوم میرجهانی میگفت: در عالم رؤیا، مادر مظلومم حضرت فاطمه صدیقه(س) را دیدم و ایشان سه بیت شعر فارسی خواند. وقتی بیدار شدم فقط یک بیت را به یاد داشتم و آن بیت این گونه است:
دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود/در این زمان دل فرزند من شکسته تر است (7)
✨۲_عدم بیعت با ...
غاصبان پس از غصب خلافت، سعی کردند برای مشروعیت بخشیدن به خلافتشان از همه مردم، به خصوص حضرت علی و حضرت زهرا(ع) برای خود بیعت بگیرند، ولی حضرت زهرا(س)، همه مصیبت ها را تحمل کرد و تا آخرین لحظه از زندگی مبارکشان، با غاصبان حکومت بیعت نکرده، بلکه برای بازگرداندن خلافت به مسیر اصلیاش، مبارزه نمودند (8)
«روی برگردانید (قهر کرد) فاطمه از ابابکر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و ۶ ماه بعد از پیامبر (ص) زندگی کرد و بعد از وفاتش همسرش علی او را شبانه دفن کرد و برای نماز و دفن فاطمه ابابکر را خبر نکرد. (9)
امام مهدی(عج) هم در پس پرده غیبت به سر می برد تا بیعت کسی بر گردنش نباشد..
حضرت علی(ع) فرموده اند: هنگامی که قائم ما قیام کند، بیعت احدی بر گردن او نخواهد بود. از این رو، ولادت او مخفی می شود و از دیده ها پنهان می شود (10)
حضرت مهدی(عج)می فرماید :بر گردن همه پدرانم، بیعت سرکشان زمانه بود،امّا من وقتی خروج کنم، بیعت هیچ سرکشی بر گردنم نیست (11)
📚منابع:
۱_کلمات قصار امام زمان (عج) ص۲۰
۲_زیارت حضرت فاطمه(س)مفاتیح الجنان
۳_ترجمۀ جلد دهم بحار الانوار: در زندگانی حضرت فاطمه(س) ترجمۀ نجفی ص۱۷۴
۴_شیخ طوسی، امالی، ص ۱۵۶
۵_کمال الدین و تمام النعمه ج ۱ ص۵۶۳ ح ۱۳
۶_مکیال المکارم ج ۱ص۱۸۰به نقل ازکمال الدین ج۲ ص۳۶۱
۷_عنایات حضرت مهدی(عج)به علما و طلاب، ص ۱۷۶
۸_ویژگی های امام مهدی و حضرت زهرا (س)،علی مصلحی،پایگاه اطلاع رسانی حوزه
۹_صحیح مسلم- کتاب الجهاد و السیر – باب ۱۶
باب قول النبی(ص)،لانورث ما ترکنا فهو صدقه)حدیث ۱۷۵۹
۱۰_کمال الدین و تمام النعمه ج۱ص۵۶۴
۱۱_کمال الدین ج ۲ص۲۳۹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه زمینه - فاطمیه (در و دیوار) - سبک دست بابامو بستن...
شبایِ فاطمیه
شبایِ بیمادری
شبایِ بیتابیِ...
عاشقایِ حیدری
شبایِ فاطمیه
میباره ابرِ چشام
زانو بغل میگیره
تویِ مدینه آقام
در یک طرف
افتاده مادر یک طرف
بسته شده دستِ شرف
چه غریبه شاهِ نجف
پَر یک طرف
بالِ کبوتر یک طرف
شکسته بازوی شرف
خونی شده دُرِّ نجف
(جوان نَنَه قدکمان نَنَه
نیمهجان نَنه سَنَه گوربان نَنَه ۴)
(وای وای مادر ۴)
خونهَمون آتیش گرفت
بالِ پرستو شکست
به جرمِ عشقِ علی
سینه و پهلو شکست
خونهَمون آتیش گرفت
پریشونن بچّهها
گلِ یاسِ پرپرم
افتاده تو کوچهها
جانِ علی
جان کرده قربانِ علی
فاطمه حیرانِ علی
بیسر و سامانِ علی
یارِ علی
تنها طرفدارِ علی
شده کس و کارِ علی
زهرا علمدارِ علی
مادرمه
سایهیِ سرمه
پناهِ محشرمه
یاورِ حیدرمه
(جوان نَنَه قدکمان نَنَه
نیمهجان نَنه سَنَه گوربان نَنَه ۴)
(وای وای مادر ۴)
شش ماههای که پر زد
روضهخونِ ضریحه
روضهخونِ لبایِ...
خشکیدهیِ ذبیحه
شش ماههای که پر زد
عموجونِ اصغره
مدینه بیقرارِ...
این غنچهیِ پرپره
لای لای علی
آروم بگیر آروم بخواب
به جای شیر و مشکِ آب
سهشعبه شد سهمِ رباب
لای لای علی
حلقومِ خشکت پاره شد
مادرِ تو بیچاره شد
دعوا سرِ گهواره شد
قافله و...
گریه و ناله و...
طعنهیِ حرمله و...
سرِ تو داره صِلِه...
حسین ای جانم (۴)
#فاطمیه #نوحه_زمینه #مدینه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#وای_مادرم #کربلا #یافاطمه
#هزار_مرتبه_شکر_خدا_که_حیدری_ام
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#حسین_ایمانی
.
|⇦•یاد شب های توسل کرده ام..
#روضه و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ سید مهدی میرداماد •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
یاد شب های توسل کرده ام
یاد پرپر گشتن گل کرده ام
*یادِ همه شهدا بخیر .. منتظر بودن یک نفر بگه یازهرا صدای گریه رو بلند کنن .. منتظرِ یه بهانه بودن واسه حضرت زهرا تو صورتاشون بزنن ..*
یاد شب های توسل کرده ام
یاد پرپر گشتن گل کرده ام
یاد شب هایِ شلمچه کرده ام
یاد زهرا بین کوچه کرده ام
یاد بدر و یاد خیبر کرده ام
یاد تنهایی حیدر کرده ام
امشب آخر یاد مجنون میکنم
یاد پهلوی پر از خون میکنم
*خدا رحمت کنه حاج قاسم سلیمانی رو چقدر میگذره؟! هنوز مردم دو سه کیلومتر صف میبندن برن چند ثانیه دست بزارن رو سنگ قبرشو ببوسن و برن .. برا چند ثانیه طرف تو سرما و گرما وایساده تا نوبتش بشه ..
کاش مدینه ام همینجور بود .. بچه شیعه ها اگه میدونستن مادر ما کجا زیر خاکه صف میبستن برن سر قبر فاطمه .. آخ مدینه ..*
امشب آخر یاد مجنون میکنم
یاد پهلوی پراز خون میکنم
*آخ یاد پهلوهای این بچه ها .. یاد سینه های سوراخ شده شون .. یاد بازوهای تیر خودشون .. هروقت اسم عملیاتاشون یازهرا یافاطمه میشد ، هر وقت سربنداشون یازهرا و یافاطمه میشد سر از پا نمی شناختن ..
پشتِ پیراهن هاشون مینوشتن:
میروم تا انتقام سیلی مادر بگیرم ..
اجازه بدید امشب روضه م رو اینجوری بخونم هرچه بادا باد .. امشب کسی خرده نگیره اگه من پریشون روضه خوندم ..
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
*دیگه امشب شبِ شهادته روضه معلومه .. امام مجتبی به عبدالزهرا کعبی گفت چرا روضه ی تحیّر مارو نمیخونی؟ گفت: آقا من روضه خوان شمام ، روضه ی تحیر چیه؟ هر جارو ورق زدم روضه ای به این اسم ندیدم؟!..
امام مجتبی فرموده باشند روضه ی تحیر ما برا اون ساعتیه که ..( یا صاحب الزمان .. آقا جان .. تحیر یعنی چی؟! تحیر یعنی آدم متحیر بمونه بین رفتن و نرفتن این کارو بکنم نکنم، جلو برم نرم ..) امام مجتبی فرمود: اون ساعتی که یه عده بابامُ میبردن .. یه عده ام مادرمُ میزدن .. متحیر تو کوچه مونده بودیم بریم بابامونُ کمک کنیم یا مادرمونُ .. از یه طرف ریسمان به گردن بابا ..*
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گَهی به کوچه، گاهی به خانه میزد
گردیده بود قنفد هم دست با مغیره
او با قلاف شمشیر این تازیانه میزد
*یه روضه بخونم شهدا فیض ببرن
همه یه داغ سردار سلیمانی یه طرف، این مرد با عظمت، همه اینا یه طرف اما اونی که مارو میسوزونه اینه تو مملکت خودمون جرات نداشتن بزننش، غریب گیر آوردنش .. والا جرات نداشتن بزنن .. یه جمله دیگه خوب گوش بدن اونایی که میخوان بلند گریه کنن .. درسته منتظر شهادت بود به رفیقاشم طلویحاً گفته بود من فاطمیه نیستم .. گفته بود فاطمیه فرق داره .. معلوم بود میدونست رفتنیه و داره میره .. اما اینی که مارو میسوزونه که بی هوا زدن ..
بی هوازدن خیلی بده .. آی شهدا .. یه مادرم تو مدینه بی هوا زدن ..
مادری که مظهر حیا بود .. سرش پایین بود تو کوچه ها .. بی هوا زدن سر به دیوار خورد ..
داد بزن وای مادرم ..
مرغ دل یک بام دارد دو هوا
گه مدینه میرود گه کربلا ..
یه نفرُ کربلا بی هوا زدن .. همه ی اونایی که کربلا رو زمین افتادن آماده ی جنگ بودن .. ظهیر ، حبیب ، بریر ، مسلم ابن اوسجه .. همه رفته بودن معرکه .. علی اکبر ، قاسم ..
نوشتن قاسم ۱۲۰ نفرُ به درک واصل کرده بود معلومه رفته بود برا جنگیدن .. اما یک نفر بی هوا خورد .. بمیرم برات ..
کجای دنیا دیدی بابا بچه رو رو دست بگیره(من نمیگم امام باقر میگه) همچین که بچه رو رو دست گرفت داشت با دشمن حرف میزد بی هوا حرمله نشست .. یه جوری زدن بچه تو دستای حسین دست و پا زد ..
یه جمله دیگه و التماسِ دعا .. مدینه یه نفرُ زدن به ظاهر .. به ظاهر فاطمه رو زدن اما در باطن هم علی رو زدن هم فاطمه رو زدن ،هم حسینُ زدن هم امام حسنُ زدن .. اصلا مادر که افتاد همه افتادن ..
کربلا هم یه تیر زدن در ظاهر اما با یه تیر چندتا نشونه زدن ..
دم خیمه ، مادرش افتاد
تویِ خیمه ، خواهرش افتاد
رو دستِ بابا گل مادر
سرت از پشت دستم افتاد
حسین ..
ــــــــــــــــــ
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
4_6043925180621785348.mp3
6.31M
|⇦•یاد شب های توسل کرده ام..
#روضه و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ سید مهدی میرداماد