Moghadam-Shab1Fatemieh11397[05].mp3
6.68M
▪️ای بهترین برای منه بدترین حسین▪️
🎤 سبـک : شعرخوانی
🗓مراسم : شب اول فاطمیه اول 1397
ای بهترین برای منه بدترین حسین
اسم تو مثل طعم عسل دلنشین حسین
نزدیکتر شده ام به خدا تا گذاشتم
بر روی مُهر تربت پاکت جبین حسین
از کودکی به هیئت تو قد کشیدم
در زیر سایه ی یل اُم البنین حسین
از وعده ی بهشت پس از مرگ خسته ام
ما را ببر به جنت روی زمین حسین
بیهوده نیست زیر علم سینه میزنم
شد پرچم سیاه تو حبل المتین حسین
در روضه ات به معرفت حد رسیده است
هر کس که شک نداشت تو هستی یقین حسین
از هیچ کس به غیر تو حاجت نخواستیم
ما را ببر به کرب و بلا اربعین حسین
ما را ببر به کرب و بلا همین حسین
#امام_حسین
#ایام_فاطمیه_1397
#شعرخوانی
دوبیتی های شهادت حضرت زهرا
اگرچه از غم من داغداری
به طفلانم بده امیدواری
علی خیلی مواظب حسین باش
مکن پیش یتیمان بیقراری
مریز اَسما دگر آب روان را
چگونه شویم این یار جوان را
نه تنهازخم پهلویش عمیق است
بمیرم که شکستند استخوان را
گفت پیغمبرعلی جان صبر کن
گرچه دشوار است اما صبرکن
جبرئیل گوید که پیش چشم تو
می زنند سیلی به زهرا صبر کن
الا مظلومه ی پهلوشکسته
زدست امت بد کاره خسته
توکه چون کوه پشتم ایستادی
چرا خواندی نمازت را نشسته?
قربان دلت چه غصه هامی خوردی
خورشیدبروی شانه ات می بردی
گرفاطمه ات دعانمی کردآن شب
هنگامه ی غسل پیکرش می مُردی
تو رفتی کودکانت غم گرفتند
سراغت را همه از هم گرفتند
شده ذکر همه مادر کجایی?
برایت مجلس مــاتـم گـرفتند
پس از زهرا علی همراز غم شد
علی مظلوم و قنفذ محترم شد
علی آنقــدر جـانسوزانه نــالـید
که پشت ذوالفقار ازغصه خم شد
سلامم بـر تـو جـانـباز ولایت
که باجان کرده ای ازدین حمایت
نـگفــتی آرزو داری جـــوانـی
فقط گفتی علی جانم فدایت
چــرا زهــرا جبیـنی زرد داری?
چرا درسیـنه آهـی سـرد داری?
مپیچ اینسان بخود روبرنگردان
خودم فهمیده ام که درد داری
کــنار قــبر زهـــرای عـزیـزم
توانم نیست تا ازجای خیزم
من واین دست لرزانی که دارم
چگونه خاک برجسمش بریزم?
ای عزیزدُردانه وآیینه ی ایزدحسین
وی که ازچشم گُهربارتو دُرریزدحسین
روزوشبهافاطمه از دردمی پیچدبخود
کن دعایی مادرازبستر بپاخیزد حسین
توکه رفتی غرور من لگد شد
شمار غصه هایم بی عدد شد
عزیزم بس که دلتنگ تو هستم
برایم سقف خانه چون لحدشد
بـدور ازچـشم فرزندان شبانه
شــوم همـناله بــا مـاه یــگانه
مرا آن غصه خواهدکشت زهرا
که خوردی پیش چشمم تازیانه
مدینه گرچه ظلمت بی حساب است
دل ما از غم زهرا کباب است
تو کز حیدر بجز خوبی ندیدی
چه کرده که سلامش بی جواب است
تو رفتی خانه ماندو نورعینت
و چشم بی قرار زینبینت
میان گریه ی جانسور طفلان
مرا بیچاره کرداشک حسینت
مرو بی تو ندارم همزبانی
تو باید غصه هایم را بدانی
چرا تعجیل داری بهر رفتن
هنوز ای فاطمه خیلی جوانی
کتاب عشق حیدربی ورق شد
دلاور مرد خیبر بی رمق شد
چودست مصطفی رادید درقبر
علی پیشانیش خیس عرق شد
دمی که فاطمه سیلی زکین خورد
صدای ناله اش تاب ازفلک برد
حسن لکنت زبان بگرفت ومی گفت
یـکی یــاری نـماید مــادرم مُــرد
میان کوچه تا زهرا کتک خورد
گـل بـاغ علی یکـباره پـژمـرد
زمین لرزید آندم که حسن گفت
بـیا بـابـا کـجایی مـادرم مـُرد
همان روزی که نیلی شدگل یاس
خزان گردیده باغ عشق واحساس
یکی ای کاش آنجاباحسن بود
فقط جای تو خالی بود عباس
مـدیـنه ازچـه یـارش را گـرفتی?
تـو ازحــیدر قـرارش را گـرفتی
اَمــانتـی ی احـمد بــود زهــرا
تــو تنــها یــادگـارش را گـرفتی
میان کوچه تا زهرا کمین خورد
سیه مشتی رسید وبر جبین خورد
چنان قنفذ به زهرا زدکه بی بی
دهانش باز ماند و بر زمین خورد
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🌷🎋🌷🎋🌷🎋🌷🎋
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در صحرای محشر:
◾️همه روز قیامت در صحرای محشر جمع می شوند.
تمام کره زمین جای ایستادن میشود حتی چسبیده به هم می ایستند.
آنجا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام جای خاصی دارند.
در آن روز اهل محشر نوری که تمام کره زمین را منور می کند و شفق می زند، می بینند.
میگویند چه خبر است؟ صدایی می آید که چشمهایتان را بپوشانید! «حتّى تجوز فاطمه بنت محمد صلى الله عليه و آله» که می خواهد حضرت فاطمه سلام الله علیها دختر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله عبور کنند. مردم چشمهایشان بی اختیار روی هم می رود.
راوی از حضرت امام صادق علیه السلام سؤال می کند که: سادات چطور؟ خیال می کند محرم و نامحرم مطرح است. حضرت می فرمایند:
این مربوط به محرم و نامحرمی نیست، این احکام مال این دنیا است، آن دنیا احکام دیگری دارد. می فرمایند هیچ چشمی نمی تواند عظمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ببیند.
این قدر با عظمت است، هفتاد هزار ملک جلو می روند، (منظور از هفتاد هزار کثرت است) هفتاد هزار پشت سر، هفتاد هزار از سمت راست و هفتاد هزار از سمت چپ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم با عظمت، حرکت می کند تا به در بهشت می رسد عرض میکند:
«خدایا در دنیا که بودیم کسی ما را نشناخت حالا هم که دستور فرمودی چشمها را بپوشانند، اینجا هم کسی ما را ندید، در بهشت هم که هر کسی سر زندگی خودش می رود پس من کجا شناخته شوم؟» «المجهولة قدرا و المخفيه قبرأ.»
ماهیچ کجا نمیتوانیم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بشناسیم. همه چیز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
خدای تعالی به فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرماید:
چه می خواهی؟ برگرد حقیقت همه مال تو بوده، ولو مردم متوجه نبوده اند. چه میخواهی؟
برگرد و میان صحرای محشر برو (بهشت در آسمانهای خیلی بالاست) باز به کره زمین بر می گردد. در روایت تشبیهی است، می فرمایند:
مثل مرغی که دانه خوب را از بد جدا می کند دوستانش، شیعیانش، محبین خود و فرزندانش را از میان اهل محشر جدا میکند. حتى به جایی می رسد که یک نفر می آید و میگوید
یا فاطمه، من به تو حقی دارم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند:چه حقى؟
معلوم است هیچ حقى جز این نداشته است، می گوید من در یک شهری بودم، روز گرمی بود، دیوار خانه ام بلند و در کوچه سایه انداخته بود، یکی از فرزندان تو پای سایه دیوار خانه من در کوچه نشست و چند دقیقه ای استراحت کرد. حضرت او را هم شفاعت می کنند.
معمولا از فاطمه اطهر سلام الله علیها اسمی برده نمیشه دشمن زیاد داره باید ما عظمت بیشتری برای فاطمه الزهرا وخدا هم این کارو کرده وائمه اطهار سلام الله علیها این عمل رو انجام دادن ....
◾️روحی یا جسمی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پناه ببرید و بگویید:
«یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی»
تمام عالم تکوین در اختيار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
◾️ما هیچ کجا نمی توانیم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بشناسیم.
همه چیز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
همه ائمه اطهار علیهم السلام افتخار می کردند که مادری چون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارند. علتش هم این است که او حوض کوثر است.
◾️تمام علوم اولین و آخرین، تمام حکمت اولین و آخرین به وسیله حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به ائمه اطهار علیهم السلام عنایت شده است.
ائمه و هر چه دارند از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارند، نه تنها در این عالم بلکه در همان عالم و اول خلقت.
حوض کوثر پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله است هست
خود کوثر فاطمه زهراسلام الله علیها ست
ودوازده نهر کوثر دوازده امام علیهم السلام هستند وبزرگترین نهر امام زمان روحی له الفداه هستند
حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمت الله علیه
🎋🌴🎋🌴🎋🌴🎋
مداحی آنلاین - کلماتی که زبانم ز جورشان بسته است - محمود کریمی.mp3
8.54M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴روضه حضرت زهرا(س)
🌴کلماتی که زبانم ز جورشان بسته است
🎤 #محمود_کریمی
⏯ #روضه
👌بسیار دلنشین
فاطمه یعنی امیرالمومنین
فاطمه یعنی امیرالمومنین
بر محمد دختر و حب المتین
فاطمه یعنی قرار مرتضی
مادر سادات و دُخت مصطفی
فاطمه یعنی زکیه راضیه
زهره باشد او بتول و مرضیه
فاطمه یعنی مطهر طاهره
علت هستی به غایت باهره
فاطمه یعنی که غمخوار پدر
بعد مادر او پرستار پدر
فاطمه یعنی ز سر تا پا نبی
نور حق از تار و پودش منجلی
فاطمه یعنی نجابت بندگی
او چراغ رهروان در زندگی
فاطمه یعنی عزیز کبریا
پاره قلب علی مرتضی
فاطمه یعنی که ماه عالمین
مادر طاها حسن باشد حسین
فاطمه یعنی که باشد بس مِهین
افتخار خلقت است و بی قرین
فاطمه یعنی مدینه شهر غم
در بقیع مدفون ولیکن بی حرم
فاطمه یعنی فدک ارثِ پدر
ضرب سیلی زد به جان او شرر
فاطمه یعنی سپر بر مرتضی
پشت درب شدمحسنش ناگه فدا
فاطمه یعنی لگد بر شانه اش
آتش آن ناکسان بر خانه اش
فاطمه یعنی فشار در بر او
استخوان سینه بشکسته عدو
فاطمه یعنی بیا فضه بیا
کن مرا از دست نامردان رها
فاطمه یعنی که شیعه شد یتیم
تا قیامت ما دچار ماتمیم
فاطمه یعنی که او مشکل گشاست
درد بی درمان ما را او دواست
فاطمه یعنی کرم دارد بسی
از چه غمگینی چرا دلواپسی
فاطمه یعنی که گیرد دست ما
رزق ما را واسطه نزد خدا
فاطمه یعنی عزیز کردگار
گفته باغم مدح او را (بیقرار)
بیقرار اصفهانی🌾🌸🌾
دوشنبه بود و غروب بود و یه زن بود و یک سپاه
یه خونه بود و یه در بود و یه خونواده بی پناه
ترسیده بودن بچه های مولا
تا دید بغل کرد دخترا رو اسما
نامرد یه جوری لگد زد محکم
خانوم صدا زد که فضه بچم
ای داد ای داد گذشته کار از کار
ای داد ای داد چقدر داغه مسمار
آه مادر آه مادر
****
دوشنبه بود و طناب بود و یه مرد بود و یک سپاه
یه کوچه بود و شلوغ بود و یه خونواده بی پناه
هم حقشو تو روز روشن خوردن
هم تو مدینه آبروشو بردن
دنیا سیاه شد تا مغیره اومد
هم با غلاف و تازیونه میزد
ای داد ای داد ورم کرده بازوش
ای داد ای داد شده زخمی ابروش
آه مادر آه مادر
****
دوشنبه بود و غروب بود و یه زن بود و یک سپاه
یه خیمه بود و رقیه بود و سُکَینه اما بی پناه
نیزه زیاده اما گودال تنگه
دست یه عده نامروت سنگه
هم شمر و خولی هم سنان و اَخنَس
ریختن سره این بی پناهه بی کس
ای داد ای داد بُنَیَ بُنَیَ
ای داد ای داد اُخَیَ اِلَیَ
آه مادر آه مادر
CQACAgQAAx0CVBp6RAACCjlf9MqeVMlnNon8d285_SX6js6IfQACHwoAAtDWqVPcUsMfLN2haB4E.mp3
6.99M
⏯ #روضه سوزناک
🍃یا به سمت خیمه ها فرار کنن
🍃بالای بلندی ها هوار کنن
🎤 #علی_پورکاوه
👌بسیار دلنشین
میون باغچه دلا بارون نم نم میزنه - @Maddahionlin.mp3
4.63M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴میون باغچه ی دلا بارون نم نم میزنه
🌴همسایمون در خونشون باز داره پرچم میزنه
🎤 #محمود_کریمی
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
ای گل بی خار علی - @Maddahionlin.mp3
2.97M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴ای گل بی خار علی
🌴یار و مددکار علی
🎤حاج #سلیم_موذن_زاده
⏯ #سینه_زنی #ترکی
👌 #پیشنهاد_ویژه
🔊 روضه باز کوچه بنی هاشم
🔘شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
*****************
فصل باریدن باران شده و حیران شده ام
آخر سال رسیده است پریشان شده ام
اولین نام که آمد به لبم نام تو بود
از تولد به خدا مست حسن جان شده ام
مادرم دست مرا داد به دستان کریم
بی سبب نیست که محتاج کریمان شده ام
*آی امام حسن! آخرِ سالِ،هر جا بری دارن حساب و کتاب می کنند، حساب مارو زدی یا نه؟ یه محرم داشتیم،یه فاطمیه،یه ماه رمضون،من حساب از راه دور رو قبول ندارم،من رو یه حرمی ببر،رو در رو،اون وقت هر چی تو بگی من بدهکارم،اما برا مادرت کم گریه نکردم،پا به پات برا مادرت گریه کردم،ما برا مادر خودمون خیلی گریه کنیم یه هفته، اما سه ماهه شب و روزمون شده زهرا،راستی آقا یه سئوال ازتون دارم:شنیدم مادرتون رو بد زد،این راسته؟ شنیدم بیست سالگی موهات سفید شد،این راسته؟ شنیدم هر کار کردی دستت نرسید،این راسته؟...*
خواب دیدم حرم و گنبد و ایوان داری
در میان حرمت خادم و دربان شده ام
خواب دیدم که به همراه همه سینه زنان
به غذا حضرتی ناب تو مهمان شده ام
✍️شاعر : حبیب باقرزاده
*دست امام حسن رو گرفت گفت:بریم من حقم رو بگیرم،اومد جلو اولی، راه نداد حرف بزنه،به این دلیل، به این دلیل فدک مال ماست، دیگه کم آورد گفت:قلم بیارید،کاغذ بیارید،نوشت فدک رو تحویل زهرا بدید،مهر خلافت زد...
هنوز خانوم بیرون نرفته بود، گفت:برید به دومی بگید:دادن حقش با من،گرفتنش با تو، خانوم با یه ذوقی، دیگه چیزی تا خونه نمونده بود،رسیدن کوچه، مثل اراذل و اوباش راه رو بست،پاش رو روی دیوار گذاشت... گرفتی داری میری؟ فکر کردی؟ یه زن متدین چشم تو چشم با نامحرم نمیشه...
امام حسن میگه: روش رو گرفت، سمت دیوار رو نگاه کرد،برو کنار،من دختر پیغمبرم... اون حرامزاده قباله رو کشید،پاره کرد،پرت کرد،آب دهان ریخت روش..گفت:حالا برو.... مادر سادات فریاد زد: خدا شکمت رو پاره کنه....نمیدیدش،روش به دیوار بود...امام حسن میگه:یهو دستش رو برد بالا..*
چنان سیلی،سریع و بی هوا آمد....
*اینجا یه دونه زد خانوم افتاد،اما یه جا رو سراغ دارم،بچه رو آورد بالا،ای کاش یه دونه میزد می افتاد،هر چی خواست این بچه رو زد،خانوم اگه افتاد زبونش نگرفت،چشماش نمیدید،اما این دختر زبونش گرفت، چشمش هم نمیدید،رو کرد سمت علقمه،عمو.....یتیم گیر آوردن....حسیــــــن.....*
#روضه_حضرت_زهرا
#گریز_به_حضرت_رقیه
میرباقری- روضه ایام فاطمیه ۶.mp3
2.54M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ🏴
♦️روضه و مرثیه 🏴
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#استاد_میرباقری
🔸موضوع مصیبت 👇
#مصیبت_لحظات_احتضار
#وداع_با_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
#حضرت_زهرا
دختری از سینهاش آهی مُکرر را کشید
زیرِ پایِ مادرش چشمی مکدر را کشید
آمد و آرام بوسیدش ولی آهی شنید
باز هم رویِ سرش آن دستِ لاغر را کشید
تا که در را وا کنَد بر روی مَردش فاطمه
فضه گویا سمتِ در بر حجره بستر را کشید
با سرانگشتش حسن پیشِ دری که سوخته
روی آن دیوارِ دودی یک کبوتر را کشید
بعد از آن گهوارهای خالی کنارش نقش زد
جایِ محسن بِینِ گهواره کمی پَر را کشید
یادش اُفتاد آتش و جمع ارازل جمع بود
یادش اُفتاد ابتدا نامرد خنجر را کشید*
وایِ من آتش که کارش کرد او در را شکست
وایِ من دنبالِ خود تا خانه لشگر را کشید
بعد از آن بر روی آن در رفت و آمد داشتند
بعد از ان این کوچه و آن کوچه حیدر را کشید
بچهها کَندند در را تا که مادر پا شود
یک نفر او را کشید و یک نفر در را کشید
پشت بابا بود اما ضربهی سخت قلاف
روی سنگ کوچه مادر نه پیمبر را کشید
حال امشب بُغچهای را باز کرد و گریه کرد
روضه خواند و پیشِ زینب حرفِ آخر را کشید
کربلا می گوئیم :"مادر تماشا میکنی
از همانجایی که بوسیدیش خنجر را کشید
یک حرامی آمد و پیراهنش را کَند و بُرد
یک حرامی رویِ خاک و خار دختر را کشید"
هر دو میگفتند از آن سر که نیزه میبَرد
تا حسینش باز زیر پای او سر را کشید
*بعضی از مقاتل به این موضوع اشاره کرده اند
حسن لطفی
فاطمیه اول عالی.mp3
23.59M
🔖منبر کامل 🔖
🔻فاطمیه اول ۱۳۹۹🔻
#استاد_عالی
💠بلایا و عبادات💠
🕌امامزاده صالح تجریش/ هیئت ریحانه النبی سلام الله علیها
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
سینه زنی فاطمیه، کربلایی حسین عینی فرد -(تیر غم تو به قلبم نشانه..)
تیر غم تو به قلبم نشانه
تیر غم تو به قلبم نشانه
بانوی خانه،مروتوزخانه
بانوی خانه،مروتوزخانه
گردغریبی به رویم نشسته
گردغریبی به رویم نشسته
من دل شکسته، تو پهلو شکسته
من دل شکسته ،تو پهلو شکست
وای غم تو ببین کرده پیرم
وای غم تو ببین کرده پیرم
وای دعا کن که من هم بمیرم
وای دعا کن که من هم بمیرم
وای یازهرا یازهرا یازهرا
وای یازهرا یازهرا یازهرا
اسما بریز آب که خون شد دل من
اسما بریز آب که خون شد دل من
دست مغیره شده قاتل من
دست مغیره شده قاتل من
می بینم امشب ،که دستش شکسته
می بینم امشب ،که دستش شکست
مسمار در رفت دل او نشسته
مسمار در رفت دل او نشسته
وای غم تو ببین کرده پیرم
وای دعاکن که من هم بمیرم
وای یازهرا یازهرا یازهرا
وای یازهرا یازهرا یازهرا
یازهرا ..یازهرا ..یازهرا
نوحه حضرت زهرا علیها سلام
بگو تا آسمان ها خون ببارند که دلهای شکسته بی شمارند
بگو تا مردم عالم بگریند دوباره فاطمیون بی قرارند
شده عالم بیت الاحزان
شده چشم زینب گریان
غم زهرا شد جاویدان
علی بود و گل پیغمبر خاتم پس از زهرا علی ماند و غم عالم
آه واویلا واویلا
دوباره سهم ما خون جگر شد جهان از داغ پهلو با خبر شد
بمیرم تا نبینم اشک حیدر دوباره صحبت دیوار و در شد
به دلهامان سیل غم هاست
به لبهامان نام زهراست
که با یادش عالم غوغاست
خدایا عصمت کبری زمین افتاد تمام هستی مولا زمین افتاد
آه واویلا واویلا
شده هنگام تکرار محرم مدینه مانده و یک آسمان غم
همه هستی غبار چادر اوست غم زهرا نگنجد در دو عالم
همه سر ها سودایی شد
همه دل ها دریایی شد
همه دنیا زهرایی شد
تو دریایی کراماتی اغیثینی اغیثینی یا مولاتی اغیثینی
آه واویلا واویلا
موضوع: #حضرت_زهرا علیها سلام
سبک: #بسوز_ای_دل
شاعر: #میلاد_عرفان_پور
#شور_امام_حسین_ع
#فاطمیه_۱۴۴۲
بند اول
قلبمو میبره _ گریه تو روضه هات
مجنونم میکنه _ پرچمای عزات
یعنی میشه آقا _ لحظه ی آخرم
توی قبرم حسین _ باشی بالا سرم
دلم نذره غمای روضه هاته
اسیر صحن و ایوون طلاته
تموم آرزوم کرببلاته (۲)
بند دوم
پادشاه همست _ هر کسی نوکره
بی ریا که باشی _ فاطمه میخره
درمون درد ماست _ نوحه های حسین
روضه دارالشفاست _ روضه های حسین
آقامون به محمد نور عینه
آقامون پادشاه عالمینه
پر از تاریکی ام نورم حسینه
بند سوم
با شهیدا دلا _ زنده هست تا ابد
دائما از حسین _ میگرفتن مدد
خون دادن تا که ما _ قدمون خم نشه
تا یه مو از سر _ ناموسم کم نشه
شهید میدیم با عشق و با اراده
فدایی واسه ی این راه زیاده
مثه حاج قاسما و فخری زاده
#شاعر_کربلایی_احمد_اکرمی
.
|⇦•یاد شب های توسل کرده ام..
#روضه و توسل تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ سید مهدی میرداماد •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
یاد شب های توسل کرده ام
یاد پرپر گشتن گل کرده ام
*یادِ همه شهدا بخیر .. منتظر بودن یک نفر بگه یازهرا صدای گریه رو بلند کنن .. منتظرِ یه بهانه بودن واسه حضرت زهرا تو صورتاشون بزنن ..*
یاد شب های توسل کرده ام
یاد پرپر گشتن گل کرده ام
یاد شب هایِ شلمچه کرده ام
یاد زهرا بین کوچه کرده ام
یاد بدر و یاد خیبر کرده ام
یاد تنهایی حیدر کرده ام
امشب آخر یاد مجنون میکنم
یاد پهلوی پر از خون میکنم
*خدا رحمت کنه حاج قاسم سلیمانی رو چقدر میگذره؟! هنوز مردم دو سه کیلومتر صف میبندن برن چند ثانیه دست بزارن رو سنگ قبرشو ببوسن و برن .. برا چند ثانیه طرف تو سرما و گرما وایساده تا نوبتش بشه ..
کاش مدینه ام همینجور بود .. بچه شیعه ها اگه میدونستن مادر ما کجا زیر خاکه صف میبستن برن سر قبر فاطمه .. آخ مدینه ..*
امشب آخر یاد مجنون میکنم
یاد پهلوی پراز خون میکنم
*آخ یاد پهلوهای این بچه ها .. یاد سینه های سوراخ شده شون .. یاد بازوهای تیر خودشون .. هروقت اسم عملیاتاشون یازهرا یافاطمه میشد ، هر وقت سربنداشون یازهرا و یافاطمه میشد سر از پا نمی شناختن ..
پشتِ پیراهن هاشون مینوشتن:
میروم تا انتقام سیلی مادر بگیرم ..
اجازه بدید امشب روضه م رو اینجوری بخونم هرچه بادا باد .. امشب کسی خرده نگیره اگه من پریشون روضه خوندم ..
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
*دیگه امشب شبِ شهادته روضه معلومه .. امام مجتبی به عبدالزهرا کعبی گفت چرا روضه ی تحیّر مارو نمیخونی؟ گفت: آقا من روضه خوان شمام ، روضه ی تحیر چیه؟ هر جارو ورق زدم روضه ای به این اسم ندیدم؟!..
امام مجتبی فرموده باشند روضه ی تحیر ما برا اون ساعتیه که ..( یا صاحب الزمان .. آقا جان .. تحیر یعنی چی؟! تحیر یعنی آدم متحیر بمونه بین رفتن و نرفتن این کارو بکنم نکنم، جلو برم نرم ..) امام مجتبی فرمود: اون ساعتی که یه عده بابامُ میبردن .. یه عده ام مادرمُ میزدن .. متحیر تو کوچه مونده بودیم بریم بابامونُ کمک کنیم یا مادرمونُ .. از یه طرف ریسمان به گردن بابا ..*
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گَهی به کوچه، گاهی به خانه میزد
گردیده بود قنفد هم دست با مغیره
او با قلاف شمشیر این تازیانه میزد
*یه روضه بخونم شهدا فیض ببرن
همه یه داغ سردار سلیمانی یه طرف، این مرد با عظمت، همه اینا یه طرف اما اونی که مارو میسوزونه اینه تو مملکت خودمون جرات نداشتن بزننش، غریب گیر آوردنش .. والا جرات نداشتن بزنن .. یه جمله دیگه خوب گوش بدن اونایی که میخوان بلند گریه کنن .. درسته منتظر شهادت بود به رفیقاشم طلویحاً گفته بود من فاطمیه نیستم .. گفته بود فاطمیه فرق داره .. معلوم بود میدونست رفتنیه و داره میره .. اما اینی که مارو میسوزونه که بی هوا زدن ..
بی هوازدن خیلی بده .. آی شهدا .. یه مادرم تو مدینه بی هوا زدن ..
مادری که مظهر حیا بود .. سرش پایین بود تو کوچه ها .. بی هوا زدن سر به دیوار خورد ..
داد بزن وای مادرم ..
مرغ دل یک بام دارد دو هوا
گه مدینه میرود گه کربلا ..
یه نفرُ کربلا بی هوا زدن .. همه ی اونایی که کربلا رو زمین افتادن آماده ی جنگ بودن .. ظهیر ، حبیب ، بریر ، مسلم ابن اوسجه .. همه رفته بودن معرکه .. علی اکبر ، قاسم ..
نوشتن قاسم ۱۲۰ نفرُ به درک واصل کرده بود معلومه رفته بود برا جنگیدن .. اما یک نفر بی هوا خورد .. بمیرم برات ..
کجای دنیا دیدی بابا بچه رو رو دست بگیره(من نمیگم امام باقر میگه) همچین که بچه رو رو دست گرفت داشت با دشمن حرف میزد بی هوا حرمله نشست .. یه جوری زدن بچه تو دستای حسین دست و پا زد ..
یه جمله دیگه و التماسِ دعا .. مدینه یه نفرُ زدن به ظاهر .. به ظاهر فاطمه رو زدن اما در باطن هم علی رو زدن هم فاطمه رو زدن ،هم حسینُ زدن هم امام حسنُ زدن .. اصلا مادر که افتاد همه افتادن ..
کربلا هم یه تیر زدن در ظاهر اما با یه تیر چندتا نشونه زدن ..
دم خیمه ، مادرش افتاد
تویِ خیمه ، خواهرش افتاد
رو دستِ بابا گل مادر
سرت از پشت دستم افتاد
حسین ..
ــــــــــــــــــ
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.