eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
384 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🔅 سبک: تلفیقی روضه ای شعر.  کربلایی رضا نصابی 🎙 نفس کربلایی حسین عینی فرد ◼️ 🖋 رونیزه ها سر دیدن سر برادر دیدن غارت معجر دیدن ام المصائب یعنی غنچه پر پر دیدن ضجه مادردیدن شیر خواره بی سر دیدن ام المصائب یعنی لحظه ی غارت دیدن خیلی جسارت دیدن طعم اسارت دیدن ام المصائب یعنی خنده ی اغیار دیدن طعنه و ازار دیدن کوچه و بازار دیدن کوفه غوغا بود وسط نامحرما زینب کبری بود انگاری عیده یکی داره گوشواره به دخترش میده ام المصائب یعنی بزم حرامی دیدن بی احترامی دیدن بازار شامی دیدن ام المصائب یعنی پژمرده لاله دیدن گریه و ناله دیدن مرگ سه ساله دیدن تو کوچه ها و تو بازار  من و زدن من و زدن   من و زدن کنار نیزه ی علمدار من و زدن من وزدن من و زدن ام المصائب یعنی کتک به هر جا دیدن تازیونه ها دیدن ضربه های پا دیدن لگد بر در خورد در شکسته به هستیه حیدر خور د زدن ناموسش و به غرورش برخورد ام المصائب یعنی غصه و غم ها دیدن رد قدم ها دیدن دست قلم ها دیدن ام المصائب یعنی غرقه به خون تن دیدن غارت پیرهن دیدن غرقه به خون تن دیدن
4_6003376364315479974.mp3
4.76M
‍ ‍ شعررضا نصابی. حسین ریاحی به نفس کربلایی  مهدی گلپور بند اول السلام علیک ایهاالعریان ایهاالعطشان ای حسین جان السلام علیک ناطق قران سوره ی رحمان ای حسین جان هم پیرهن تو هم جوشن  تو کل تن تو رفته به غارت هم به سره تو به خواهره تو. به پیکره تو گشته جسارت از خونت تنت تر گشته ثارالله وبن ثاره اسبت بی صاحب بر گشته ثارالله وبن ثاره " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند دوم روی خاک بیابان با لبه عطشان با تنه عریان افتادی تو پیشه چشمای زهرا روخاک صحرا زدی دست و پا جون دادی تو در بینه گودال رفتی. تو از حال.  ای وای لگد مال شد پیکره تو لحظه ی اخر. شمر ستمگر می زد با خنجر رو حنجره تو روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله بند سوم افتادی رو زمین و به روی پیکر نداری تو سر ای برادر بعد تو چی میادش به روزه خواهر بین این لشگر ای برادر میرم با ازار  در کوچه بازار.  در بین انظار   بی تو برادر بزم حرامی  بی احترامی. خنده ی شامی می بینه خواهر روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده " بی کفن اباعبدالله " پاره تن اباعبدالله به قلم: رضا نصابی حسین ریاحی.😭😭😭😭😭
4_6005628164129164567.mp3
6.58M
‍ ‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شور یا زمینه یا زمزمه مقتل از اقا امام زمان عج معذرت می خوام شعر و سبک رضا نصابی به نفس برادر عزیزم.  کربلایی مهدی گلپور دیگه توونی نداری به تنت  جوونی نداری خواهر تو از غم تو دل خون شده می بینم پر پر زدنت نیزه ای رو تو دهنت قاری قران دهنت پر خون شده شرر تو به جانش نزن چکمه به دندانش نزن بس کن دیگه شمر انقدر زجرش نده سر به سر سرش نزار خنجر رو حنجرش نزار ببین که زهرا مادر من اومده لا اقل تیزش کن خنجر کند که سرو نمی بره لا اقل تیزش کن بزار راحت این گلو رو ببره پا تو بر دار نامرد بو سیده اون سینه رو که مصطفی پاتو بر دار نامرد بزار راحت بزنه که دست و پا وااا.   حسین.    حسین.    حسین   از من نکرد حیا نشست روی سینت با پا نشست به پهلوت نیزه می کنه فرو حسین سر تو از تن می بره از پشت گردن می بره چی کار کنه خواهر تو بگو حسین چقد گیسوت ریخته به هم وضع گلوت ریخته به هم سر تو رو نیزه زدن مقابلم بگو باید چی کار کنم بمونم یا فرار کنم حالا که تنها میونه اراذلم دلم و بد جوری غم و غصه ی تو سوزونده حسین ته گودال تنها پیکر عریانه تو مونده حسین بعد تو من باید تو کوچه بازارا   دربه در بشم بعد تو من باید با شمر و حرمله همسفر بشم رضا نصابی
🕊﷽🕊 🌟 💥 🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات 🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات 🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت 🔺معصومه نشان اولیا را صلوات () (( .. ... .. ... )) ▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم ▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم ▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا ▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا ▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم ▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم ▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم ▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم ▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است ▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است ⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته..... اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته.... هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته.... آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته... خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است..... امروز بیا دست به دامن این خانم شو..... 🍁روی قبرم بنویسید که خواهر بودم 🍁سالها منتظر روی برادر بودم 🍁بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟ 🍁من اگر منتظر روی برادر نباشم چه کنم؟ 🍁روی قبرم بنویسید جدایی سخت است 🍁اینهمه راه بیایم ،تو نیایی سخت است 🍁یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم 🍁سالها میشود واز پیرهنش بی خبرم 🍁روی قبرم بنویسید ندیده رفتم 🍁با تن خسته و با قد خمیده رفتم 🍁بنویسید همه دور ربرم ریخته اند 🍁چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند ⬅️حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی... نامش فاطمه است اما قبرش معلومه..... آی حاجت دارا...جوون دارا...ناله دارا.... اون روزی که بی‌بی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند.... نقل می‌کنند راه بی‌بی رو فرش قیمتی انداختن... کوچه‌ها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه شهر قم استقبال بی‌بی... اما بگم ناله شو بزنی... ⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال... استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام... آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن... لباسای قیمتی به تن کردن... اما قم کجا شام کجا... تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام... اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن.... با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن.... 🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی) امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه...... نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی.... ⬅️می خوام بگم بی‌بی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی.... اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه.... دلا بسوزه برا اون خواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه.... خدا ... دستاشو رو سر گذاشت... صدا زد وا 💔محمدا ...واعلیا....واحسینا.... آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده..... 🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم 🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم 🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم 🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم 🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم 🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم 🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد 🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم 🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن بگو.... 🔲.... 💚هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها شافع در جنت (صلوات)💚
‍ روضه حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم عمری بر آن سرم که شوم خاکِ پایِ دوست تا هستی ام شود غبار در هوایِ تو روزی هزار بار اگر جان دهم کم است در شوق لحظه ای که بمیرم برایِ تو کویِ تو را به ملک دو عالم نمی دهم آری گدای توست همیشه گدایِ تو تو برتری از آن که شوی آشنا به من من کمترم از این که شوم آشنایِ تو با این همه زِ کویِ تو جایی نمیروم باشد سرم همیشه به خاکِ سرایِ تو یک بار مرا به رَهِ خویش کن فدا ای صد هزار مرتبه عالم فدایِ تو ایام شهادتِ باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر .. آی گرفتارا ، آی مریض دارا ، آی اونایی که گره به کارتون خورده ، بسم الله .. خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم جانِ دو جهان امام کاظم ارباب کمال زیرِ دینت چشم همه سمتِ کاظمینت عیسی زِ دم تو دم گرفته جود از کف تو کرم گرفته موسی به امیدِ نخلِ نورت نعلین براورد به طورت زنجیرِ تو حلقۀ وصالت تا عشرِ خداست اتصالت آبِ وضویِ تو اشک هایت خون است روان زِ ساقِ پایت *چهارده سالِ از این زندان به آن زندان، اما زندانِ آخر با زندان هایِ دیگه فرق داشت، یه ملعونی به نام سندی ابن شاهک زندان بانِ حضرتِ .. بسیار شقی و بی ادبِ .. هر بار با تازیانه واردِ زندان میشد .. یا امام رضا دارم روضۀ باباتُ میخونم .. حیا میکنم بگم با این آقا چه میکرد اما هر وقت بر میگشت میدیدن تازیانه خون آلوده .. یا موسی ابن جعفر .. با این که عیال واره اما ملاقاتی نداره .. _(چرا؟) آخه ممنوع الملاقاتِ .. یه وقت صدا میزنه پسرم، یه وقتایی هم صدا میزنه دخترم معصومه دلم برات تنگ شده .. میگه این زندانِ آخری تاریک بود، نمور بود حضرت با علم امامت شب و روزُ تشخیص میداد .. ای غریب آقام .. پشتِ در زندانِ بغداد جمع شدن ، گفتن چی شده؟.. گفتن هارون نامه نوشته گفته موسی ابن جعفر رو آزاد کنید .. شیعیان جمع شدن .. یکی گفت موسی ابن جعفرُ ببینم رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم، صورتشُ میبوسم .. آخ بمیرم یه وقت دیدن درِ زندانِ بغداد باز شد (ان شالله کاظمین ..) دیدن چهار تا حمال یه بدنِ بی جانیُ رو تختۀ در دارن میارن ، هی صدا میزنن «هذا امام رفض» این بدنِ امام شیعیانِ .. ظاهراً بدن حجمی نداره اما بازم سنگینه .. (بگم حاجت دارا ، گرفتارا صدا ناله شون بلند شه؟..) عباشُ کنار زدن دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. کاش غربت به همین جا ختم میشد .. یا صاحب الزمان .. آوردنش گذاشتن رو جسرِ بغداد رها کردن و رفتن .. آی آقام .. سلیمان پنجرۀ قصرُ باز کرد دید یه بدن غریب افتاده .. گفت بدنِ کیه کسی کاری نداره؟!گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ .. دیدن از قصر دوان دوان داره میاد این بدنِ پسر فاطمه ست .. زیرِ این بدنُ بگیرید بلند کنید .. هذا طیب ابن طیب .. این بدنِ پاک پسرِ پاکِ، محترمانه کفن آوردن دفنش کردن، همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه، بریم کربلا ..چی گذشت به زینبِ کبری وقتی ببینه بدنِ بی سرِ برادر رو خاکِ کربلا .. دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری وقتی نمانده است برایش برادری من مانده ام چگونه تو را غسل میدهند وقتی نمانده است برایِ تو پیکری در زیرِ سم اسب چه ها میکنی حسین با تو چه کرده اند در این روزِ آخری بنی اسد اومدن دیدن اَبدان غارت شده بدون سر رو خاکِ گرم کربلا .. بدنی که سر نداره، بدنی که غارت زده ست قابل شناسایی نیست .. یااباعبدالله، خدایا چه کنند اینا که بدن ها رو نمیشناسند .. یه وقت دیدن یه سوارِ آمد از مرکب پیاده شد، بنی اسد دست نگه دارید من این بدن ها رو خوب میشناسم .. این بدنِ بریرِ، این بدنِ ظهیرِ، این بدنِ حبیبِ .. یک یک بدن ها رو معرفی میکنه .. به یه بدن رسید دیدن زانوهاش بی رمق شد رو خاکا افتاد .. اقا این بدنِ کیه؟! فرمود زود برید بوریا بیارید .. آی بمیرم حصیر آوردن .. بدن که ارباً ارباست، هم زخم خورده با شمشیر و نیزه و سنگ هم با اسب از این بدن رد شدن .. چیزی باقی نمانده ، حضرت حصیر رو از زیرِ بدنِ ارباًاربا رد کرد ، بدنُ تو خانه ی قبر گذاشت .. ما مسلمونا یه رسمی داریم گونه راستُ رو خاک میزاریم اما عزیز فاطمه سر در بدن نداره .. بنی اسدی ها دیدن زین العابدین از خونۀقبر بیرون نمیاد اومد جلو سر رو جلو آورد دید آقا خم شده لب ها رو به رگ های بریده .. هرجا نشستی صدا
. کیست کاشفته ی آن یوسف زهرا نشود رخ او بنگرد و مست تماشا نشود کیست آید به طلب بر سر بازار رُخش به خریدش نرود ، غرق تمنا نشود شود آیا که رسد یوسف زیبای جهان دل دیوانه اسیرش چو زلیخا نشود بوی پیراهن او چون که به کنعان برسد کیست یعقوب صفت دیده ی بینا نشود او که خورشید به پیش رخ او چون شمع است در برش ماه چرا تیره و رسوا نشود دلبرم پرده چو از چهره ی خود برگیرد شود آیا که دلی عاشق و شیدا نشود کیست آید به طواف گل زهرایی ما همچو مجنون ز پی اش راهی صحرا نشود به شب و موسم میلاد گرامی پدرش کیست آید به گدایی ، گره اش وا نشود بارها گفته ام و بار دگر می گویم کیست کاشفته ی آن یوسف زهرا نشود ✍ ..............................................................
گره افتاده به کارم‌ نگرانم آقا ذکر استغفار دارم بر زبانم آقا 🌼مناجات با امام زمان (عج) 💠کربلایی سید رضا نریمانی سه شنبه های جمکرانی
. خبری آمده که نوبت محشر شده باز خبری آمده که دوره غم سر شده باز خبر از معجزه سوره کوثر شده باز خبری آمده که فاطمه مادر شده باز روزی اهل زمین رحمت بسیار شده هادی فاطمه امروز پسردار شده ای گل حضرت هادی و حُدَیث عرض سلام ای امام بن امام بن امام بن امام ای که با یاد تو شد خانه دل ها آرام دوستی با تو حرام است به اولاد حرام عشق تو جان به همه مرده دلان می بخشد به گدای تو خدا کون و مکان می بخشد تو همان حضرت از عقل فراتر آقا عالم از مقدم تو گشته منور آقا حسن دوم زهرایی و حیدر آقا پدر منتقم آل پیمبر آقا فارغی از همگان و همگان پابندت منتقم پروری و مصلح کل فرزندت سامرای تو سراسر ، خود فردوس خداست سامرای تو نسیمش چه قَدَر روح افزاست سامرا قبله مقصود تمام فقراست کعبه و میکده و خانه امّید ماست باز هم دست تمنا سوی این در داریم ما هوای حرم سامره در سر داریم آسمان مثل زمین منتطر فرمانت برده هوش از همگان معجزه چشمانت بوسه بر خاک قدومت زده زندانبانت جان ما چیست مگر تا که شود قربانت پسر حیدری و حق به تو عزت داده دشمنت هم به بزرگیت شهادت داده من همیشه به دعای سحرت محتاجم سنگ گردیده دلم بر نظرت محتاجم شده آواره و بر بال و پرت محتاجم بی پناهم به ظهور پسرت محتاجم آمدم این شب عیدی بشوم خاک درت آمدم تا که رفیقم بکنی با پسرت ما سیاهیم و چو شب در طلب نور توایم تو سلیمانی و ما ریزه خور مور توایم ما کجا و تو کجا ؟ وصله ناجور توایم اربعین زائر شش گوشه به دستور توایم اربعین گفتم و شد مرغ دل از سینه جدا اربعین گفتم و کردم هوس کرببلا یاد آن دم که رسیدیم به دلدار بخیر یاد آن هروله با لشکر زوار بخیر یاد بین الحرمین و حرم یار بخیر یاد پابوسی ارباب و علمدار بخیر اربعین فارغِ از غصه دنیا بودیم اربعین همسفر زینب کبری بودیم .
❣﷽❣ 🍃 عج 🍃: دوباره مرغ روحم سه شنبه ها که میشه دلم خدایی میشه برای جمکرانِ آقا  هوایی می  شه پرستوی وجودم کشیده پر دوباره شعله ی عشق  تو  زد  قلب  منو شراره 🍃یابن الحسن کجایی 🍃داد از غم جدایی الهی که همیشه نوکر تو بمونم از در خونه ی خود دست  خالی نرونم خدا کنه فدات شم فدای خاک پات شم تو  راه  جمکرونت  فدای  نوکرات   شم 🍃یابن الحسن کجایی 🍃داد از  غم  جدایی اگه  دعا  کنی  تو برای   من   همیشه این دل عاشق  من  از  تو جدا  نمیشه جا مونده ام ز  عشقت  آقا منو  نیگا کن به  این غلام سیاهت  یه کربلا  عطا  کن 🍃یابن الحسن کجایی 🍃داد از  غم  جدایی
. روز را شب می کنم با درد بی بال و پری هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر روزگار عاشقی یعنی همین در به دری گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری یا ولی الله، کارم لنگ گوشه چشم توست رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری... تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم چشم من هر بار می افتد به معجر، روسری پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت حنجرت را ریش ریشش کرد آخر خنجری نعل تازه ساختند و بر تنِ تو تاختند پشت و رویت را یکی کردند از خیره سری مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد برد همراه خودش انگشت را انگشتری بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند ساربان آهسته تر داری مگر سر مى برى زجرهای زجر این ضرب المثل را باب کرد: صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری”  گروه یا مظلوم ✍ .............................................................
. یا ابا المهدی عج شاکرم چون که مرا خاک شما ساخته اند از اهالی همین بیت ولا ساخته اند شاکرم چون که مرا ذیل عنایات شما عاشق و مفلس و مجنون و گدا ساخته اند شاکرم چون که مرا در غزلستان شما گر چه ناچیز ولی غرق نوا ساخته اند شاکرم چون ز صفای دم روحانی تان خشت خشت دل من را ز صفا ساخته اند شاکرم چون که ز باقیِ گِلِ ناب شما دل سودایی و شیدایی مرا ساخته اند غرق انوار شمایم من اگر حیدری ام سائل ساده ی بیت الحسن عسکری ام دوست دارم که کنم مدح سجایای تو را سرمه ی دیده کنم خاک کف پای تو را دوست دارم سحری ، نیمه شبی ، سامرا دیده دوزم حرم و گنبد زیبای تو را کاش آقا دل من را به نگاهی بخری بنده ام گوشه ی چشمان دل آرای شما تو مسیحای دل اهل ولایی والله با خبر نیست کسی رتبه ی عظمای تو را تو که از فاطمه ارثیه ی رحمت داری سائلم چشمه ی احسان وعطاهای تو را روح والشمس بود صورت نورانی تو شرح تطهیر بود رتبه ی عرفانی تو نظری تا که شود رام دل سودایی من غلام بد و ناچیز م و تو آقایی من بیچاره ندانم به جز از کوی تو را نروم جز در دربار تو دیگر جایی حُسن بی حد تو سائلم و می خواهم که نجاتم دهی از وسوسه ی دنیایی کاسه ی دست مرا کن پُرِ عرفان و خلوص رخصتی ده به دلم تا بشود دریایی جان آن خیمه نشینی که نشانش داری مددی تا که دل من بشود زهرایی همه ی حاجتم این است رهایم نکنی از سر سفره ی جودت تو جدایم نکنی آمدم تا ز سر خوان تو حاجت گیرم و به یمن قدم پاک تو برکت گیرم هشتم ماه و شب عید و دل شیدایی آمدم عیدی خود برگ زیارت گیرم آمدم حلقه بکوبم به در خانه ی تان تا که محشر ز شما نور شفاعت گیرم آمدم بوسه زنم خاک قدم های شما شاید از برکتتان اذن شهادت گیرم صد چو من سائل احسان و کرامات شماست سفره ی خاص شما سفره ی احسان خداست .............................................................
. علیه السلام مژده اولسون شیعیانه - دیللره دوشدی ترانه قدرتین خلّاق منّان - گورسدوب اهل جهانه عاشقان اهل بیته/لطف ایدوب حی تبارک روز میلاد امام / عسکری اولسون مبارک یا حسن مولا حسن//یا ابالمهدی مدد واردی نام دلرباسی - عشقینون دیل مبتلاسی گلدی دنیایه بوگونده - حضرت مهدی آتاسی عطر جنت آلدی شیعه / بو گل باغ جناندان کربلا و سامرانی / تز آلار صاحب زماندان یا ابالمهدی مدد(۴) معدن عشق و صفادی - عادتی جود وسخادی عسکری مشهور اولوبدی - بیر آدی ابن الرضا دی بوکریم ابن کریمه / گوز تیکوپ اهل ولایت واریقینیم اهل عشقه / ایلیر مولا عنایت یا ابالمهدی مدد (۴ خسته قلبه بیرصفاویر - دردعشقه گل دوا ویر دعوت ایله سامرایه - بیر برات کربلا ور من گدای کوی عشقم / آدیوا جانیم فدادی (بیکَس) و درماندیم من / گل آدون درده دوادی یا ابالمهدی مدد(۴) ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. 🏳 باسعادت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏳بند اول شب مجنونه باز شب میلاده خدا به امام هادی گل داده بریزید گل که امشب از مقدمش دل مادر ما فاطمه شاده اومده از نسل حیدر پسری که کارشه از ما فقط دلبری بابای مهدیه و ابن الرضا حسن اسمشه لقبش عسکری براش فرشته   لالا میخونه در گوشش اذان بابا میخونه طبق طبق گل  براش میارن و جبریل انا اعطینا میخونه (حسن یا مولا  عزیز زهرا حسن یا مولا مولا مولا مولا) 🏳بند دوم یا ابن الهادی خورشید سامرا حرمه تو قبله ی دلهای ما بر این گدایان کویت از کرم برات زیارت تفضل فرما نذار دل من از دوریت بگیره خودت میدونی این دنیا دلگیره نذار پیمونم پر بشه آقا جون حرم ندیده یه روزی بمیره خدا میدونه    دل من تنگه شنیدم حرمت خیلی قشنگه بحق زهرا    گداتو دریاب گدایی که پای گناه می لنگه (حسن یا مولا  عزیز زهرا حسن یا مولا مولا مولا مولا) 🏳بند سوم شب مستیه شب شور و حاله و مستیه ما تو این شب حلاله در میخونه امشب بازه بازه می بازه هر کی بی جون و بی حاله الا ای ساقی می بده مستم کن گناهم بشور و حق پرستم کن از این میکده تا مهدی وصلم کن ز جام طهور او سرمستم کن به سر شور او   به دل نور او گدایم در مسیر عبور او شود ای ساقی   که روزی باشم منم سرباز روز ظهور او (یا حجت الله  بقیت الله یا مهدی مولا مولا مولا مولا) 🙏 ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
Abozar Roohi - Refighe Shahidam.mp3
2.71M
فایل صوتی سرود رفیق شهیدم
ای آنکـه مرا بُـرده ای از یاد ، کجایی؟ بیگانه شدی ، دست مریـزاد ، کجایی؟ در دامِ تـوأم ، نیست مـرا راهِ گـریـزی من عاشقِ این دام و تو صیّاد کجایی؟ محبوس شدم گوشهٔ ویرانه ی عشقت آوارِ غمت بــر ســرم افتـاد ، کجایی؟ آسـودگی ام ، زنـدگی ام ، دار و نـدارم در راهِ تـو دادم همه بـر بـاد ، کجایی؟ اینجا چه کنـم ؟  از که بگیرم خبرت را؟ از دستِ تـو و نـازِ تـو فریـاد، کجایی؟ دانم که مــرا بی خبـری می کشد آخر دیـوانه شـدم خانـه ات آباد ، کجایی؟
سرود مسجدی میلاد امام عسکری علیه السلام آمده موسم رحمت و دلبری،مبارک میلاد امام ِ عسکری نزول اجلال مولا مبارک،شعف در همه ی دلها مباک سُرور ِ علی و زهرا مبارک جلوه شد خورشید نور پیغمبری،مبارک میلاد امام عسکری آمده موسم رحمت و دلبری،مبارک میلاد امام ِ عسکری بگوییم مبارک باشد یا زهرا،که بابای مهدی آمد به دنیا ز یُمن ِ مقدمش عالَم شد زیبا میخوانیم برایش سوره ی کوثری،مبارک میلاد امام عسکری آمده موسم رحمت و دلبری،مبارک میلاد امام ِ عسکری به گلزار تو کمتر از خارم من،به شوق روی زیبایت می بارم من به دل آرزوی سامرا دارم من که آیم و گویم با چشمان تری،مبارک میلاد امام عسکری آمده موسم رحمت و دلبری،مبارک میلاد امام ِ عسکری
سرود مسجدی - میلاد امام عسگری علیه السلام صل علی محمد ابا محمد آمد           صل علی محمد ابن الرضا خوش آمد... نور طلوع  مهر یاسین و کوثر آمد                                         دوم حسن از آل زهرا(س) و حیدر آمد گل ریزد از آسمان از یمن میلاد او                                          فض و شرف گرفته از نام او آبرو این نور چشم طاها این پور مولا باشد                                     ابن الرضای سوم ، فرزند زهرا(س) باشد خنده به ماه روی آل عبا مبارک                                      سر زد ز مشرق دین ، نور خدا مبارک از لطف  او این جشن  فرخنده پا گرفته                                      ماه ربیع الثانی ، از او صفا گرفته با جود بی کرانه ، با وجد و شور و شادی                                        عیدی دهد به عالم آقا امام هادی باران نور و رحمت ، روح خوش عهدی آمد                                      مولای هر دو عالم ، بابای مهدی آمد با یک دلی شکسته ، با اشک دامن دامن                                    امشب بگو ای آقا ، با حاجت آمدم من ببین عزیز زهرا(س) هر چند من فقیرم                                    به بند سخت جهل و ، به معصیت اسیرم دستم بگیر ای آقا ، مرا رهان ز عصیان                                  به حقّ حیّ اعلا ، به آیه های قرآن آقا برای شیعه از سوز دل دعا کن                                  با ذولفقار آهت بس محشری به پا کن وهابیون و بحرین در جنگ کفر با دین                                     بنما دعا برای سوریه و فلسطین گرچه حضورت ای گل ، بی ارزشیم و خاریم                                   ما غیر درگه تو ، جایی دگر نداریم خواهد دلم که اهل سوز و نوایت باشم                                   گدای دوره گردی در سامرایت باشم با دست خالی از تو لطف و عطا می خواهم                                 هم مکهّ هم مدینه، هم  کربلا میخواهم