اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
ولادت_حضرت_زینب_س
متن شعرجدید ولادت حضرت زینب -(با ورودت.. خانه ی ساقی چه زیباتر شده)
با ورودت.. خانه ی ساقی چه زیباتر شده
چشم های پنجتن... انگار.. بیناتر شده
کیستی.. ای بهترین آئینه دار معرفت؟
باطلوعت هر دلی شیدا و شیداتر شده
نام زینب بی گمان زیبنده ات باشد عزیز
ذکر والایت را بنازم.. باز والاتر شده..
خاتم پیغمبران در روز میلادت گریست
با نگاهی بر رخت چشمان طاها.. تر شده
سرگذشتت منقلب کرده یکا یک اهل بیت
کار از باران گذشت و چشم دریاتر شده
گریه کردی تا که آرامت کند تنها حسین
درد عشق تو یقین دارم مداواتر شده
ای بلندآوازه ی دنیا... تماما عزتی..
عزتی که در جهان ما.. معلاتر شده
مثل مادر می شوی ام المصایب می شوی
هر که می بیند تو را گوید..زهراتر شده
می درخشد نام زیبایت میان سینه ها..
بردن اسمت برای ما گواراتر شده...
نوکری کردن چه می ارزد در این دارالامان
من به چشم خویش دیدم نوکر آقاتر شده
شاعر: محسن_راحت_حق
|⇦•علی پناه همه خَلق و تو...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حنیف طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
علی پناه همه خَلق و تو پناه علی
میان کوچه تویی یک تنه سپاهِ علی
علی کنار تو قد راست می کند یعنی
وجود حضرت تان بوده تکیه گاهِ علی
حکایت تو و حیدر، حکایت عشق است
علی برای تو خورشید شد، تو ماهِ علی
همین یکی دو سه روزه نبوده قصۀ عشق
به سمت فاطمه بود از ازل نگاهِ علی
اگر چه راه هدایت، صراط صدقِ علی ست
همیشه سمت تو بوده مسیر و راهِ علی
میان شعله و آتش به فکر حیدر بود
نگفت: آهِ دلِ من، که گفت: آهِ علی
چراغ خانه ی حیدر! بیا و رحمی کن
به ناله های علی، به شبِ سیاهِ علی
علی کنار تو جان می دهد، نه در کوفه
نجف که نیست، مدینه است بارگاهِ علی
#شاعر حسین ایزدی
نماز عصر و دلِ گرم مسجد و منبر
چه لحظه های خوشی بود نزد پیغمبر
در این میانه کسی درب آسمان را زد
صدا زدند از آن سو که سائلی آمد
رسید سائل پیری که فقر توشش بود
و کیسه ای که پر از عشق روی دوشش بود
لباس پاره ای از بَزم خاک بر تن داشت
و منتی که ز لطف خدا به گردن داشت
رسید و حضرت خورشید احترامش کرد
و قبل از این که سلامش کند سلامش کرد
اَلا رسول خدا من گرسنۀ نورم
من از تنعّم خورشیدِ آسمان دورم
برهنه پوش صفاتم لباس می خواهم
فقیر خانهٔ ذاتم اساس می خواهم
نبی که منتظر امر آسمانش بود
کنار آینه لبخند زد سپس فرمود:
خودم که هیچ ندارم به دست تو بدهم
پیاله ای به دو دستِ اَلست تو بدهم
ولی تو را به همان خانه می فرستم که
خدا سپرده کلیدش فقط به دستم که
کلید دار و نگهدار خانه من باشم
و شرط اصلی این رفت و آمدن باشم
برو به سمت همان خانه که پر از راز است
برو به سمت دری که به مسجدم باز است
چه خانه ای که از آن سرنوشت می ریزد
و لحظه لحظه از آن جا بهشت می ریزد
برو به خانۀ زهرا که عرش من آن جاست
که گنج های خدا دستِ دخترم زهراست
نگاه سائلِ خورشید سمت ماه افتاد
برای درک شب قدر خود به راه افتاد
همین که بر در خانه رسید زانو زد
برای اذن گرفتن به مرتضی رو زد
سلام اهل خدا؛ خانوادۀ توحید
سلام اهل و عیال گرامی خورشید
سلام ریشۀ هستی؛ سلام علت من
سلام علت اصلی امر خِلقت من
سلام سایۀ لطف همیشه بر سر من
سلام مادرِ شیعه؛ سلام مادر من
برهنه پوش صفاتم لباس می خواهم
فقیر خانۀ ذاتم اساس می خواهم
کرامت از در و دیوار خانه اش می ریخت
برای شیعه دل مادرانه اش می ریخت
دوباره کوثر رحمت به جوش می آید
صدای بخشش خانم به گوش می آید
دوباره آیۀ انفاق می زند لبخند
به دست سائل خود داده است گردن بند
نگاه سائل خورشید مات و حیران شد
هوای شوق وزید و مدینه باران شد
در آسمان خجالت به پای ماه افتاد
به سمت مسجد خورشید باز راه افتاد
سلام حضرت خورشید؛ روز عید شده
شب سیاه من امروز رو سپید شده
دل زمینی من در تلاطم افتاده
ببین که عرش چه در دست فرش خود داده
دوباره ابر به چشمان آفتاب نشست
هوای گریه وزید و دل مدینه شکست
دوباره زیر لبش سِرّی از مگوها گفت
دوباره پیش همه هی فدا ابوها گفت
هوای شرجی مسجد و نم نم باران
و گریه های پر از بیقراری سلمان
زمین ترنمی از جنس مادرانه گرفت
که بغض غیرت عمارها زبانه گرفت
که ناگهان به نبی گفت غیرتِ عمار
اگر اجازه دهی می خرم به صد دینار
خرید زیور عرش اِله را اما
روانه کرد دوباره به خانۀ زهرا
به غیر از این که گوهر را به نام خانم کرد
غلام بیتِ خودش را غلام خانم کرد
چگونه غیرت عمار طاقتش شد کم
که دید زیور خانم به دست نامحرم
ولی چگونه شد آن روز حال و روز علی
که دید روی زمین گوشواره ای نیلی
دو گوشواره عرش خدا به خاک افتاد
و مرتضی وسطِ کوچه داشت جان می داد
خودش نوشت: چنان ضربه ای زدم با دست
که یاس یک طرف افتاد و گوشواره شکست
دو گوشواره که دیگر کسی ندید آن را
گذشت؛ کرببلا یک نفر کشید آن را
#شاعر : رحمان نوازنی
.
📋 مادرم فاطمه است
⬛️ #شور | #حاج_محمود_کریمی
⬛️ #شام_شهادت_حضرت_زهرا
⬛️ #فاطمیه #حضرت_زهرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادرم فاطمه است
مادرِ پدر و مادرم فاطمه است
سایه ی همیشه رو سرم فاطمه است
یه مادری دارم
بهشت زیر پاشه، سرنوشت تو نگاهشه
یه مادری دارم
نجات تو دعاشه، زندگیم تو صداشه
خدایی مهربونی، مادر مادر مادر
ای عشق آسمونی، مادر مادر مادر
مادرم فاطمه است
مادرِ پدر و مادرم فاطمه است
سایه ی همیشه رو سرم فاطمه است
یه مادری دارم
که خشمش عذابه، که دعاش مستجابه
یه مادری دارم
که عشقش حسابه، هر ثواب و عقابه
دلیلِ گریه هامی، مادر مادر مادر
امام هر امامی، مادر مادر مادر
باورم فاطمه است
باور و مادرِ رهبرم فاطمه است
اونی که غمش و میخرم فاطمه است
یه مادری دارم
بهشت زیر پاشه، سرنوشت تو نگاهشه
یه مادری دارم
نجات تو دعاشه، زندگیم تو صداشه
مادرم فاطمه است
مادرِ پدر و مادرم فاطمه است
سایه ی همیشه رو سرم فاطمه است
یه مادری دارم
عزادارِ اونم، با امامِ زمونم
یه مادری دارم
پیِ یک بهونم، تا براش این و بخونم که
یه نوکری داری
غلامِ نگاته، نوکر بچه هاته
یه نوکری داری
غلامِ حسینه، عاشق کربلاته
ای تشنه کام بی سر، ارباب ارباب ارباب
حسین غریب مادر، ارباب ارباب ارباب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_سوم_فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•شبی که آینهام را به دستِ..
روضه و توسل ویژۀ شهادتِ حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه
_ حاج میثم مطیعی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
شبی که آینهام را به دستِ خاک سپردم
هزار بار شکستم، هزار مرتبه مردم
*غریبانه ز خانۀ مولا رود بیرون جنازۀ زهرا .. فقط چندنفر کنارش بودن .. وقتی میخواست بدن رو دفن کنه مَحرمی نداشت که کمک کارش باشه .. مردی نبود که علی بگه بدن رو بگیر و آماده کن .. ای کاش چند نفر بودن کنار بچه هاش .. تسلا میدادن .. گریه نکن زینبم .. بچه هاش کمک می کردن خاک رو قبر بریزن کار دفن تمام بشه .. اگه مردم مدینه بیدار بشن به بدن مادر ما رحم نمی کنند ..*
دو دست از سر حسرت به هم زدم که چگونه
به دستِ خود گلِ خود را چنین به خاک سپردم؟
شد اشکِ غربت و گل کرد رویِ خاکِ مزارش
هر آنچه داغ که دیدم، هر آنچه غصّه که خوردم
*چقدر تو رو غصه دادن علی جانم .. امیرالمومنین ، زهرا رو که از دست داد طبق روایت منهدم شد .. دیگه کسی نبود علی رو یاری کنه .. کسی رو نداشت .. هم زمخشری نقل کرده هم منابع شیعه نقل کرده .. پیغمبر،علی رو دید ، صدا زد:
«سلام علیک یا ابَالرَّیحانَتَین ..» سلام ای پدر دو گل خوشبوی من از این دنیا..
علی جان «فَاَن قلیلِِ یَنهَدُّ رُکناک ..» چیزی نمیگذره دو رکن تو منهدم میشه....تو دیگه مثل مرده متحرک میشی بین این مردم.. راوی میگه: «فَامّا قُبِضَ رسول الله..» وقتی پیغمبر از دینا رفت علی فرمود: «هذا اَحدَ رُکنَی ..» این اولین رکن علی بود....سه روز قبل رحلت این رو فرموده بود به علی....راوی میگه «فَلَمّا تُوُفّیَت فاطمَه..» فاطمه که از دنیا رفت.. «قال علی علیه السلام هذا رکنُ الثّانی ..» این رکنِ دوم علی بود ..
شب ها بچه هاشُ می خوابوند می آمد کنار قبر زهرا گریه می کرد ..*
شب آمدم که بگریم تمام درد دلم را
سحر به غربتِ خانه، جز اشک و آه نبردم
*میرالمومنین با هزار زحمت بچه هاشو می خوابوند .. تنها .. بی صدا.. شبانه می آمد کنار تربت زهرا.. همچین که برمیگشت با چه صحنه ای مواجه میشد؟ آیا بچه هاش خواب بودن؟ من که باور نمیکنم .. همیشه این منظره رو تصور کردم.. بچه هاش بلند شدن .. یکی گوشۀ خونه سر به دیوار میذاره .. یکی زانوها رو بغل گرفته سر به زانو گذاشته .. حسنش رو نمیدونم ..
زهرا !
این کودکت چه دیده که هی زار می زند؟
هی دستِ مشت کرده به دیوار می زند..
من ایستاده بودم .. نگاه می کردم .. مادرمُ میزدن .. کاری ازم بر نمی آمد ..
ای مادر ..*
بدون فاطمه سخت است زندگی، که پس از او
برای آمدنِ روزِ مرگ، لحظه شمردم
شاعر: سیدمحمدجواد شرافت
.
#شور
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
متن:بسم الله به نام عشق ناب زینب...
💐👏💐👏💐👏👏
بسم الله به نام عشق ناب زینب
مدیونه شیعه به انقلاب زینب
هر نخ از چادر او یه انقلابه
میترسه دشمن از حجاب زینب
عصمتت والله مُسَلَّمه زینب
شما اکرام المکرمه زینب
هستی تو صاحب رساله و فتوا
آیت الله المعظمه زینب
زن بی پروا الله الله الله الله
رجز سقا الله الله الله الله
مست لا یعقل شوم ز مدح تو
شور عاشورا الله الله الله الله
یا زینب یا زینب
👏👏👏👏👏
بسم الله به وسعت کلام زینب
قرآن آیه آیه مقام زینب
همچو حیدر خطبه خوانده و دشمن
گشته مورد انهدام زینب
سیرتاً حیدر و صورتاً مادر
اسوهٔ یک زن عفیفهٔ برتر
هر کلام او لرزه به شهر شام
با دو سه جمله به هم زند لشکر
پرچمت بالا الله الله الله الله
دختر مولا الله الله الله الله
مست لا یعقل شوم ز مدح تو
آیت العظمی الله الله الله الله
یا زینب یا زینب
👏👏👏👏
بسم الله به صوت داودی زینب
یا زینب بگو به خشنودی زینب
منکر عزا و هیئت حسین است
مورد لعن و نابودی زینب
بنت کرار و مفسر قرآن
سورهٔ صبر است و سورهٔ ایمان
هر دو فرزندش شهید راه دین
العجب یا حق به مادر شیران
دُرّ بی همتا الله الله الله الله
حاکم یکتا الله الله الله الله
مست لا یعقل شوم ز مدح تو
محشر عقبی الله الله الله الله
یا زینب یا زینب
کـربـلایـی وحـیـد شـکــری🎤
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
💐👏💐👏💐👏👏👏👏
🌹#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
🌹#سرود
🎤مداح :کربلایی محمد فصولی
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
مددی مولاتی یا زینب
بارون لطف خدا ،
جاریه از هر طرف
فاطمه مادر شد و
شد پدر شاه نجف
آسمونا امشب از ،
مقدمش زیبا شده
عشق ارباب اومده ،
هر دلی شیدا شده
خنده گل می کنه روی لباش
تا که میره روی دست داداش
اشک شوق توی چشای حسین
میگه الهی که بشم فداش
کوثر دخت پیمبری ،
زینت احمد و حیدری
ای قرار دل مجتبی ،
ثانی حضرت مادری
مددی مولاتی یا زینب
کتب بمای الذهب
حایره و مغطی العجب
بسمه الهور العشق
کل قلب محفل نصب
و الحسین بضحکته
ینظر الها بهجته
حبنا من شان الطهر
تبتسم لو شافته
قبلت اچفوف بت حیدره
الشمس تزحف تنظره
های عجب طلعته وصاف
بلهله دومچ ما شره
و الفرح و البدر مکتمل
او نجی الحره ذال یبتهل
هذه الصدیقه الها الشرف
کل شرفها به نذیچیه الاصل
مددی مولاتی یا زینب
شادی و شور و شعف
پر شده تو عالمین
ذکر لب هامون شده
یا شریکتُ الحسین
مصطفی دلداده او ،
مجتبی بی تابشه
یا حسین و یا حسین
این ضربانِ قلبشه
رسیده بانوی شهر دمشق
دل ما غرق حرارت عشق
رسیده دختر شیر خدا
رسیده خواهر حضرت عشق
همه ی هستی فاطمه ،
عالمه ی بی معلمه
غصه نداری تا وقتی که
حامی توست شه علقمه
مددی مولاتی یا زینب
آرزومه یک شبی
با کمال احترام
رو به رو گنبد بگم
زینب کبری سلام
کاش همین زودی بشه
صحن تو پر شور و حال
کاشکی باشم حرمت
لحظه ی تحویل سال
اشک چشام شده مثل فرات
زندگی و جوونیم به فدات
یه کاشی از حرمت نشه کم
می شم مدافع صحن و سرات
عمریه من به تاب و تبم ،
نیفته اسم تو از لبم
افتخارم اینه تا ابد ،
#عبد رقیه و زینبم ...