#شور
#زمینه_روضه
#کوچه_بنی_هاشم
شعر و سبک #رضا_نصابی✍
به نفس کربلایی #سجاد_عینلو 🎤
ای کاش
من و مادر تنها نبودیم
ای کاش
تنها تو کوچه ها نبودیم
ای کاش
مسیر ما جای دیگه بود
ای کاش
میونه نامردا نبودیم
مردم تو کوچه
وقتی رسید از راه که نامرد
مردم تو کوچه
دستش و وقتی که بلند کرد
مردم تو کوچه
سیلی به روی مادرم زد
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه ارغوان ننه
ای کاش
دست عدو کوچک تر بود
ای کاش
قدم کمی بلند تر بود
ای کاش
صورتم توی کوچه ها
ای کاش
سپر برای مادر بود
مردم تو کوچه
مادرو نیمه جون دیدم
مردم تو کوچه
مادر و ار غوون دیدم
مردم تو کوچه
مادر و قد کمون دیدم
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه. ار غوان ننه
ای کاش
انصاف کمی تو ی دلا بود
ای کاش
بابا علی کنار ما بود
ای کاش
تو مسیر بر گشت تا خونه
ای کاش
همراه مادرم عصا بود
ن
مردم تو کوچه
مادرو روی خاکا دیدم
مردم تو کوچه
ناسزا وقتی که شنیدم
مردم تو کوچه
مادرو تا خونه کشیدم
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه ارغوان ننه
.┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🔹️ما مأمور به انتظاریم؛ انتظار یعنی چه؟
انتظار به معنای مترصّدبودن است. در ادبیات نظامی یکچیزی داریم به نام «آمادهباش»؛ انتظار یعنی «آمادهباش»! باید «آمادهباش» باشیم. انسان مؤمن و منتظر، آنکسی است که در حال «آمادهباش» است. اگر امام شما که مأمورِ به ایجاد عدالت و استقرار عدالت در کل جهان است، #امروز ظهور بکند، باید من و شما آمادهباشیم.
این «آمادهباش» خیلی مهم است؛ انتظار به این معنا است. انتظار به معنای بیصبری کردن و پا به زمین کوبیدن و چرا دیر شد و چرا نشد و مانند اینها نیست، انتظار یعنی باید دائم در حال «آمادهباش» باشید.
امام خامنهای(روحی فداه)
🗓۱۳۹۶/۰۲/۲۰
✍ فرق بین فرمانده لشگر و سرباز
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
سرمای شدیدی خورده بود. احساس میکردم به زور روی پاهایش ایستاده است.
من مسئول تدارکات لشکر بودم.
با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه.
همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟
گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرماندهی لشکرم هستی؛
شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله!
گفت: این حرفا چیه میزنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیهی نیروهام فرق گذاشتی؟
توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست میکنی؟
گفتم: خوب نه حاجی!
گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو میخورم که بقیهی نیروها خوردن.
سردار#شهید_حاج_احمد_کاظمی🌷
ذکرهای_زیبا
🎀از چیزی نگرانی؟ بگو:
🎀حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت وهو رب العرش العظیم🎀
🎀گرفته میشی بگو:
لااله الا الله ولا حول ولا قوه الا بالله🎀
🎀ناراحتی؟ همیشه بگو:
إنما أشکو بثی وحزنی لله🎀
🎀درزندگیت موفق نیستی؟ بگو:
و ما توفیقی إلا بالله علیه توکلت وإلیه أُنیب🎀
🎀خوشحال نیستی؟ همیشه بگو:
حسبی الله ونعم الوکیل🎀
🎀ازدنیاخسته ای؟ بگو:
اللهم اجعل همی الاخره🎀
🎀نمازهایت را به موقع ومداوم نمیخوانی؟ همیشه بگو:
اللهم اجعلنی مقیم الصلاه ومن ذریتی🎀
🎀میخواهی ازدواج کنی؟ بگو:
ربی لاتذرنی فردا وانت خیرالوارثین🎀
🎀تنهایی؟ همیشه بگو:
ربی هب لی من لدنک سلطانا نصیرا🎀
🎀خوشحالی؟ همیشه بگو:
الحمدلله حمدا کثیرا🎀
🎀درکارهایت سختی میبینی؟ بگو:
اللهم یسرلی اموری واشرح لی صدری🎀
🎀دوست داری آرزویت برآورده شود؟همیشه بگو:
استغفرالله واتوب الیه🎀
🎀تودلت ازدست کسی ناراحتی؟بگو:
اللهم اجعلنی من کاظمین الغیظ والعافین عن الناس🎀
🎀میخواهی دایم قرآن بخونی؟بگو:
اللهم اجعل القران ربیع قلبی🎀
🎀خونه ای دربهشت میخواهی؟ بگو:
قل هوالله احد. الله صمد. لم یلدولم یولد. ولم یکن له کفوا🎀
کانال اشعار اهل بیت علیهم السلام هستی محرابی:
🏴السّلام علیکِ یا بنتِ رسول الله(ص) یا فاطمةالزَّهرا(س)🏴
#زبانحال_حضرت_علی_ع
مرا در سر چه سوزِ التهاب است
که امشب حالِ زهرایم خراب است
دلی از درد و غم آکنده دارم
سرشکِ مژَگانم چون سحاب است
به چند ماهه گلم رنگِ خزان شد
زمین گیر و اسیرِ رختخواب است
کنارش همدمِ رازی ندارد
دلِ عالم به حالِ او کباب است
ندانم از چه با من رو گرفته
چرا در پیشِ من رویش نقاب است
الها شاهدی بر حالِ زارم
چو آتش این دلم در سوز و تاب است
چرا من هر چه می پرسم ز حالش
سؤالِ من دمادم بی جواب است
مگر با او چه کرده تیغِ شیاد
دو گیسویش ز خونِ رو خضاب است
چه شد دردش دگر درمان ندارد
سرا پایش همه در اضطراب است
بزن بالا نقابت تا ببینم_
چه زخمی گونه های آفتاب است
ز بس کردی دعا آسوده گیری
دگر امشب دعایت مستجاب است!
#هستی_محرابی
شور کودکانه حضرت زهرا سلام الله.mp3
1.14M
#شور_شهادت_حضرت_زهرا_س
#شعر_کودکان #فاطمیه
ای مادرِ حسن ای مادرِ حسین
دستم به دامنت بانوی عالمین
ای همسر علی ای دختر رسول
باشد صفات تو صدیقه و بتول
میگم من اسمتو بی حد و بی عدد
جانم فدای تو یا فاطمه مدد...
یا فاطمه مدد..
ما عاشق تو و.. ما نوکر توایم
ما سینه زن همه در سنگر توایم
تو درس زندگی.. دادی به شیعیان
درسِ حجاب و عشق..دادی به مادران
تو حامیِ ولی.. تو نورِ حیدری
در راهِ مرتضی.. مجروح و پرپری
یا فاطمه مدد..
از کودکی همه.. سینه زنه توایم
در فاطمیه ها.. گریه کنه توایم
باشد روایته.. مولایم عسکری
تو شافع همه.. در روز محشری
باشد حسین تو.. اربابِ نوکرا..
مُزد عزا ببر.. ما را به کربلا..
یا فاطمه مدد..
یک روزُ میرسد.. امید ما همه..
مهدی امام ما.. فرزندِ فاطمه
تا انتقام تو... گیرد از اَشقیا
رسوا کند یِروز.. اهل سقیفه را
از کعبه میرسد.. منجی عالمین
میگیرد انتقام.. از قاتلِ حسین
یا مهدی العجل..
ویژه جلسات کودکان و نوجوانان
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
نوحه کودکان زهرایی.mp3
1.35M
#نوحه_شهادت_حضرت_زهرا_س
#شعر_کودکان #فاطمیه
ما کودکانه... زهرائی هستیم
در روضههای زهرا نشستیم
ممنون لطفِ مادرِ صاحبْ زمانیم
که روضه خوانِ بانوی قامت کمانیم
یا فاطمه یا فاطمه..
ما غرق شور و.. غرقِ نوائیم
همراهِ مولا.. غرقِ عزائیم
از کودکی ما عاشقِ شیر خدائیم
بر عشق زهرا و علی ما مبتلائیم
یا فاطمه یا فاطمه..
مادر به گوشم گفته یازهرا
تا که همیشه باشم با زهرا
گفته پدر گو یا علی از جا بلند شو..
با عشق زهرا و علی تو سر بلند شو..
یا فاطمه یا فاطمه..
مادر برام گفت.. یک قصه امشب
چی شد شهید شد مادره زینب..
در کوچه ها شد مادر زینب شهیده
در راه مولایش علی قدش خمیده..
یا فاطمه یا فاطمه..
ویژه جلسات کودکان و نوجوانان
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#صدای_ناله_آید_از_مدینه
#حضرت_زهرا_شام_غریبان
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
صدای ناله آید از مدینه
که سوزش می زندآتش به سینه
چه آهنگ جگرسوزی بلند است
یقین ازسینه های دردمند است
خدایا گریه ها از بیت زهراست
دل هر رهگذر زین ناله غوغاست
عزیزان علی از داغ مادر
به زاری می زنند سینه وسر
الهی خانه بی مادر نگردد
و مادر کُشته پشت در نگردد
الهی هیچ فرزندی به دنیا
نبیند داغ مادرِ جوان را
چه جانسوزانه می نالندیارب
حسین وحسن وکلثوم و زینب
حسین نالد که مادر را زکف داد
حسن بی شک به یاد کوچه افتاد
بمیرم بهر زینب جان و کلثوم
یتیمانِ ز مادر گشته محروم
علی از غصه دارد دل پریشان
نمایش فاطمه جان فاطمه جان
گرفته جای خالی تو را درد
دوباره فاطمه به خانه برگرد
بیا زهرا که حیرانم پس از تو
بیا سر در گریبانم پس از تو
بیا زهرا که بی تو غم نصیبم
غریبم من غریبم من غریبم
اگر چه چاره ی بیچارگانم
ولی زهرا بُریده شد اَمانم
چه سازم سینه ازداغت کباب است
بماند که سلامم بی جواب است
غمت شد بر سرم آوار زهرا
چه سازم با در و دیوار زهرا؟
دل طفلان پر از مُخاطراتت
برای هم بگویند خاطراتت
خوشا روزی که مادر بود خانه
دریغا که دگر رفت از میانه
حسین تا دیدگانش بر درافتاد
به زینب گفت اینجا مادر افتاد
دعا کن بچه ها آرام گیرند
چه سازم گر ز داغ تو بمیرند
دل«مداح»ز آه سینه ام سوخت
که باشعرش به جانها آتش افروخت
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#حضرت_زهرا_دلگویه_مازنی
#سبک:خوش اومدی توازسفربابا
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
مِه یاد که در نَشونه زهرا جان
مِـه پَلـی تِـره زونــه زهــرا جــان
مِـه دل کـه پُره خـونه زهراجان
ته غم بَمیرم
خِنـه دیگـه بی سِک و سو بَیّـه
چشـمه ره مـونـدنـه بـی او بَیّـه
دِواره زخـــم سینــه نُــو بَیّــه
تِه غم بَمیرم
تِه که بَـدی تَش بَهیته مه باغ
اِسـا چیـکار هـاکِـنم از تِــه داغ
تـه یتیـمون گیــرنّـه تِـه ســراغ
تِه غم بَمیرم
فاطمه جان بی تِه علی میرنِه
مِه جانّـه عاقبت تِه غم گیرنه
هیچ کسی مِه سـراغه نَهیرنه
ته غم بمیرم
مـن دیگه مدینه غریبـمه
اســـیر قـــوم نـــانجیــبـمه
درد دارمــه امـا بی طبیبمه
چتی هاکنم
از داغ تِه مِه دل تَش وِشِنـه
تِـه غـم و غصــه مـِره کِشـنه
مِـه زار ره زینب زار زار اِشنه
چتی هاکنم
اون شـو کـه دَیمه تِر شِسّمه
تِه کَش خـون اِموعه دَوِسّمـه
از اون شودیگه من بِشکِسّمه
ته غم بمیرم
بُـــونـه دَگِـــردی خِــنــه دِواره
حسیـنِ دل دَره بــونـه پـــاره
تِــه زینـب دیگـه بُـونـه آواره
ته غم بمیرم
حسیـنِ بِـــرمـه مِــره بَکـوشته
زینب خَله شِه سر ره بَروشته
هـرشوحسن خو دِله سِروشته
مه جان مار کو؟
چیـکار بَکـِته مِـره زهرا جان
ازدست هدامه تره زهراجان
مِـه دل از غصه پِره زهراجان
ته غم بمیرم
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#حضرت_زهرا_شهادت
#سبک: خوش اومدی توازسفربابا
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
ببین که در تاب و تبم زهرا
اومـده جـونم بــه لبـم زهــرا
داره مـی میـره زینبـم زهــرا
گذاشتی رفتی
مُشت غـریبی ام دگر وا شد
بی توعلی بی کس وتنهاشد
قَدِ مـن از مصیبـتت تــا شـد
بگوچه سازم
فاطمه داغ توچه جانکاه است
سینه ی خسته ام پرازآه است
مرگ منم بعد تو در راه است
خدانگهدار
بـس کـه مـدینه کـرده تحـقیرم
چون تومنم ازاین جهان سیرم
پــاره شـده رشـته ی تــدبیـرم
بگوچه سازم؟
تــو پشــت در بــا لــگـد افتـادی
محسن شش ماهه توهم دادی
نشـد کـنم مـن از تــو امــدادی
برات بمیرم
تـا کـه تـو را به مُغتَسَل بُــردم
مـوقـه ی شُسـتن تنت مُــردم
ندیده ای چه غصه ها خوردم
گذاشتی رفتی
خـونه بـدون تـو بـرام قبرست
بـاور نـدارم رفـته ای از دسـت
پشت من ازداغ غمت بشکست
بگوچه سازم
بعد تو همدم غمم چاهـه
شاهداشک دیده ام ماهـه
صــدای نــالـه ی دلـم آهـه
خدانگهدار
گریه ی بچه هامو تا دیدن
نمک به زخم سینه پاشیدن
پیش چشام گل مرا چیدن
فغان ازاین غم
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#در_شونی_زهرا_خدا_حافظ
#نوحه_حضرت_زهرا_س_مازندرانی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
دَر شُونی زهرا
خدا حافظ(۳)
____
مِن بُومِه تنها
خدا حافظ(۳)
____
فاطمه من تِه وفای دور
نصف شو خدا خدای دور
تن داشتی زخم جِرای دور
در نِموعه تِه صدای دور
یار با وفا
خدا حافظ (۳)
زهرا جان بدون تِه سخته
دیگه تِه علی سِیو بَخته
اِسا که تِه بُوردی خاک بِن
دیگه مِه بَمردنِ وقته
مِه خِنِه صفا
خدا حافظ (۳)
فاطمه تِه بِلا مِه سینه
با تِه بَد هاکرده مدینه
به جرم یاری از ولایت
تِه کَشّه با لو بشکِنّینه
مِه دردِ دوا
خدا حافظ (۳)
داد و فغان از این زمونه
مِه چِشِ پیش تِره بَزونه
تِره که خواسّمه بَشورِم
بَدیمه تِه کَش پُره خونه
بَوِّم تِه فدا
خدا حافظ (۳)
تِه کَهو تَن ره که شِسّمه
تا که تِره کفن کِردمه
فاطمه جان من بَمردمه
شِه بُغض و بِرمه خِردمه
مه جان ته فدا
خدا حافظ (۳)
از غمِ تِه وِنِه بنالم
مِه ناله ره بِشنوعه عالم
تِه گناه چی بِیّه زهرا جان؟
هیچ جای تِه تن نَیّه سالم
ته بَدی جفا
خدا حافظ (۳)
تِه یتیمونّه تِه نَعشِ ور
تا بَدیمه زَنِّنِه پرپر
دَنیبی بی بَوینی زهرا جان
چِتی وِشون روشتِنِه شِه سر
زار زو تِه کجیا
خدا حافظ (۳)
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#فاطمه_جان_کار_علی_زار_شد
#نوحه_حضرت_زهرا_س
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
فاطمه جان کار علی زار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
_
چشم علی چو دیده ات تار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
_
بعد تو زهرا بگرفتم به بَر
ز درد جانسوز تو زانوی غم
جز تو کسی درک نخواهد نمود
اینکه چه آمد ز غمت بر سرم
دل علی غصه تَلمبار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
داغ تو آتش زده بر جان من
سهم من از رفتن تو غم شده
از غم جانسوز تو ای مهربان
فاطمه جانم کمرم خَم شده
غمِ علی بعد تو بسیار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
تا که تو رفتی ز بَرَم ای عزیز
غریب و بی یار و مُعین گشته ام
ز جور قاتلین تو فاطمه
پاک دگر خانه نشین گشته ام
علی ز هجران تو بیمار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
بار غم من چو به دوش تو بود
رفتی من از غصه زمین خورده ام
گر چه من ای یار نفس می کِشم
بی تو بدان فاطمه جان مُرده ام
علی دگر بی کس و بی یار شد(۲)
به درد و داغ تو گرفتار شد
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح