eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
610 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ خدانگهدار ای مهربونم ای هم‌زبونم ، چراغِ خونه‌‌ م خدانگهدار بانویِ خسته‌ م از پا نشستی ، از پا نشستم یادم نمیره اون کوچه و در دیوار و مسمار ، آتیش و هیزم یادم نمیره تو گریه کردی من گریه کردم میون مَردُم یادم نمیره من که یه روزی با این دو دستم خیبر شکستم یادم نمیره همسایه‌هامون زل میزدن به طناب دستم گفتن علی نظر شدی، خندیدن یه کم شکسته‌تر شدی، خندیدن رد شدن از کنار من میگفتن سلامتی پدر شدی؟! خندیدن... خدانگهدار ای یارِ جونی هنوز برا من تو پهلوونی سرت رو پایین چرا گرفتی؟ نبینم اینجور عزا گرفتی عیبی نداره ، بیا خیال کن اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی عیبی نداره ، اشکاتُ پاک کن زینب نبینه که گریه کردی عیبی نداره فدا سرِ تو اگه سرم خورد گوشۀ دیوار عیبی نداره ، دیگه گذشته... هروقت که خواستی این میخ‌ُ بردار ببین حسن رو زانوهام خوابیده دیده تو گریه میکنی ترسیده مادر براش بمیره خواب دید انگار پریده از خواب و تنش لرزیده علی مانده‌ست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن تصور کن علی را در میان بغض این خانه سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن کنارم باش تا آخر ، فلانی داشت می‌خندید غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن یازهرا .... *کارهای غسل بی‌بی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه. گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد.... علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم. میگه اومدم تو خونه‌ی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچه‌ها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد هم‌دیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمه‌‌م رو ازم گرفتن ....* یازهرا ....
WWW.SHOP.EMAM8.COM11096.mp3
زمان: حجم: 791.5K
بین دیوار و در کوثر طاها یاور حیدر حضرت زهرا «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ** بین آتـش بـا آوای غمگینی ذکر او شد یا فضه خذینی «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ** غنچه و گل را با هم فدا کردند حـقّ پیغمبـر را ادا کردند «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ** جــان نثــار وادی ولا بــوده جرم او عشق مرتضی بوده «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ** لاله ی جانش از کینـه پرپـر شد قتلگاه او پشتِ آن در بود «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ***
(حضرت زهرا س) ‏(۸ بعد از شهادت) یار هجده ساله ی من زهرا بنگر بر ناله ی من زهرا به پیش دیدگان پر اشکم شدی پرپر لاله ی من زهرا فاطمه جان منم منم حیدر۳ جان حیدر فدای احسانت همسرت امشب شده مهمانت سوزم و گریم و بنالم من در کنار مزار پنهانت فاطمه جان منم منم حیدر۳ فاطمه ای بود و نبود من شدم تنها یاس کبود من با غم رفتنت گل حیدر زدی آتش به تار و پود من فاطمه جان منم منم حیدر۳ ای که بودی تمامی هستم ز چه رفتی فاطمه از دستم بعد تو ای امید و جان علی در غریبی به خانه بنشستم فاطمه جان منم منم حیدر۳ همچو شمعی که شعله افروزم به کنار قبر تو می سوزم من که دستگیر عالمم اما بی تو زهرا سیه شده روزم فاطمه جان منم منم حیدر۳ من که منجی عالمین هستم بر مزارت به شور و شین هستم هم به یاد غسل تو و اشک حسن و زینب و حسین هستم فاطمه جان منم منم حیدر۳ حیدرم من نظر به حالم کن نظری بر شکسته بالم کن شدم شرمنده از تو یا زهرا وقتی گفتی علی حلالم کن فاطمه جان منم منم حیدر۳ نظری کن به همسرت امشب رسیده بی تو جان من بر لب بعد تو ای تمام هست علی چه کنم با غریبی زینب فاطمه جان منم منم حیدر۳ (سبک: شبایی که دلارو غم میگیره ) @navaye_asheghaan
. سلام‌الله‌علیها تمام شمع وجود تو آب شد مادر دعای نیمه شبت مستجاب شد مادر گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد بهشت آرزوی ما خراب شد مادر بجای شمع که سوزد به قبر پنهانت علی کنار مزار تو آب شد مادر میان آن همه دشمن که می‌زدند تو را دلم به غربت بابا کباب شد مادر حمایت از پدرم را گناه دانستند که کشتن تو در امّت ثواب شد مادر به محفلی که علی بر تو مخفیانه گرفت سرشک دیده زینب گلاب شد مادر به یاد نالۀ مظلومی‌ات دلم سوزد که چون سلام پدر بی‌جواب شد مادر نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت گرفته نیمه‌ای از آفتاب شد مادر علی بیاد جوانیت پیر گشت چو دید خمیده سرو قدت در شباب شد مادر عنایتی صف یوم الحساب «میثم» را که خسته از گنه بی حساب شد مادر «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 نخل میثم ........................ سلام‌الله‌علیها شب‌گریه‌های غربت مادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذانِ گریه بگوید بگو، بلال سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد طفلانِ تشنه، هروله در اشک می‌کنند ایّامِ تشنه‌کامی مادر تمام شد آن‌شب حسن شکست، که آرام‌تر حسین! چشم حسین گفت: برادر! تمام شد تا صبح با تو اُستُن حنّانه ضجّه زد محراب خون گریست که منبر تمام شد زاینده است چشمۀ زهرایی رسول باور مکن که سورۀ کوثر تمام شد باور مکن که فاطمه از دست رفته است باور مکن حماسۀ حیدر تمام شد زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود زینب نبود و واقعۀ کربلا نبود شب آمده‌ست گریه‌کنان بر مزار تو دریا شکست موج‌زنان در کنار تو بعداز تو چلّه‌چلّه علی،خطبه‌خواندوسوخت چرخید ذوالفقار علی در مدار تو زینب کجاست؟ همسفر خطبه‌های خون دنیا چه کرد بعد تو با یادگار تو؟ باران نیزه، نعش غریبانۀ حسن آن روزگار زینب و این روزگار تو گل داد روی نیزه، سر تشنۀ حسین تا شام و کوفه رفت دل داغدار تو تو سوگوار زینب و زینب غریب شام تو سوگوار زینب و او سوگوار تو بعد از تو سهم آینه درد و دریغ شد دست نوازشی که کشیدند تیغ شد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ..................................................................
سلیمانی سر تا به پا تو نور ایمانی نامت بود قاسم سلیمانی شهید راه دین وقرآنی ای شهید ظلم و ستمگری شهید راه دین و کشوری تا زنده ماند انقلاب ما کردی با جان یاری رهبری یا حیدر یا حیدر مدد مدد(۴) سلیمانی ز لطف حق اهل کرم بودی تو هم مدافع حرم بودی ریشه‌کن ظلم و ستم بودی بر خامنه‌ای بوده‌ای مرید سه ساله تو گردیده ای شهید بگذشتی تو از جان و هستی ات نزد زهرا گشتی تو رو سپید یا حیدر یا حیدر مدد مدد سلیمانی خون تو انقلاب دیگر بود یاور یاوران رهبر بود باعث پالایش کشور بود جای تو خالی در بین همه است نامت بر روی لب به زمزمه است از لطف خاص حی کردگار سلیمانی مهمان فاطمه است یا حیدر یا حیدر مدد مدد سلیمانی برای رهبری علمداری دین خدا تو کرده ای یاری خون تو در راه خدا جاری بهردین ،شهادت عزت ماست در خط ولایت ،ملت ماست در سومین سال شهادتت با خط رهبری، بیعت ماست یا حیدر یا حیدر مدد مدد سلیمانی فدایی رهبر فرزانه به گردشمع او چوپروانه تازیم بر دشمن بیگانه این درس دانش آموزی ماست یا زهرا رمز پیروزی ماست تا برگردد مهدی منتظر شهادت در راهش روزی ماست یا حیدر یا حیدر مدد مدد سلیمانی بایادتو ملت آزاده در راه قرآن همه استاده بهر نبرد همیشه آماده ریزه خوار سفره ی حیدریم درخط شهیدان و رهبریم هر کدام از ما با عشق حسین در یاری رهبرچو لشکریم یا حیدر یا حیدر مدد مدد سلیمانی تو مظهر تقوایی حاج قاسم تو پیروی زهرایی حاج قاسم فرمانده ی دلهایی حاج قاسم خون شهیدان اعتبار ماست یاری رهبر افتخار ماست مرگ بر آمریکا گر شعار ماست با نام مهدی اقتدار ماست یا حیدر یا حیدر مدد مدد .👇 ...........................................
بسترت جمع شد اما اثرت هست هنوز بالشی خیس ، ز چشمان ترت هست هنوز رنگ این پارچه ی بستر تو گلگون ماند اثری از بدن مختصرت هست هنوز ای پرستوی مهاجر سفرت کشت مرا کوچ کردی و در این لانه پرت هست هنوز رسمش این بود که تنها بروی بی حیدر ؟ شوق رفتن به دل همسفرت هست هنوز راستی حال تو خوب است ، خوشی بانویم ؟! اثر زخمِ همان میخ درت هست هنور ؟ خوب شد پهلوی تو ، درد نداری دیگر ؟ با تو آن دردِ شدید کمرت هست هنوز ؟ ناله های حسنت از همه جانسوزتر است نیمه های دل شب نوحه گرت هست هنوز زینبت زنده کند یاد تو را در خانه اصلا انگار ، که چادر به سرت هست هنوز جای من هم به روی محسن مان بوسه بزن پشت این در ، اثری از پسرت هست هنوز 🔸شاعر: @navaye_asheghaan
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 برای رهایی از گناه و آلودگی باطن، زیاد بگویید و خسته نشوید و خاطر جمع باشید این علاج است. داءکم الذنوب و دواءکم الاستغفار درد شما، گناهان است، و دوای شما استغفار @navaye_asheghaan
ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من ‌ رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من شیرینی حیات من، ای بَضعَةُ الرّسول! تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من گریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من .................................... @navaye_asheghaan