1_1503193304.mp3
8.25M
#شد راهی کاروانه حسین علیه السلام
#سینه_زنی ویژۀ ۲۸ رجب سالروز حرکت کاروان امام حسین علیه السلام از مدینه و شروع قیام سیدالشهداعلیه السلام
✨🍂✨🍂✨🍂🍂
چه شکوه و چه وقاری
شد راهی کاروانه حسین
مثه خورشید و ستاره
رو محمل کودکانه حسین
چه عزتی داره رقیه ، رو شونه علمدار
ام البنین میگه به ارباب ، برو خدانگهدار
خدانگهدار حسین
برو سفر بی خطر
بیا زن و بچه تو
دیگه به همراه نبر
«حسین غریب مادر ..»
علی اصغر چقد نازه
خوابیده بین گهوارش
یه رباب و دل شادِش
با خنده های شیر خوارش
خدا نیاره که عقیله ، دچار غصه باشه
خدا نیاره که یه لحظه ، از حسینش جداشه
سرت سلامت بی بی
برو سفر بی خطر
اگه میشه معجره
اضافه همراه ببر
«حسین غریب مادر ..»
دوره محمل ها میگردن
علیه اکبر و قاسم
علم این کاروانه
دست ماه بنی هاشم
سکینه میخونه الهی ، نصیبمون غم نشه
خدایا سایه عموجون ، از سرمون کم نشه
شیر نره مرتضی
برو سفر بی خطر
به شبای تیره و
تاره حسینی سحر
«حسین غریب مادر ..»
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
@navaye_asheghaan
1_1502404608.mp3
10.91M
#جدايی از مدينه باورم شد..
#روضه حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه و شروع قیام سیدالشهدا(ع)
#استاد حاج منصور ارضی
🍁🍁🥀🍁🍁🥀
جدايی از مدينه باورم شد
حرم غمخانۀ صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادری و شير خواری
شود آمادۀ اُشْتُر سواری
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمی آرام ، اصغر خواب باشد
كناری باغبان سرگرم لاله
كند بابا كُشی نازِ سه ساله
كناري نجمه مست روی قاسم
زند شانه سر گيسوی قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالای اكبر ، اُمِّ ليلا
ولی يك سو همه تصوير اين شب
شده وقتِ پريشانی زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بی تو می ميرم حسين جان
تمام آرزوهايم تو هستی
منم مجنون و ليلايم تو هستی
همه شب روی سجاده نشينم
الهی ای حسين داغت نبينم
تمامی امانت های مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
جواب سيد الشهدا :
دلم را آب كردی گريه كم كن
مرا بی تاب كردی گريه كم كن
شده وقت سفر ای نور ديده
نشين بالای محمل ای رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علی اكبر به پای ناقه رفته
به روی معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پای تو هستم
همه رفتند اما غرق احساس
پيامی آمد از مادر به عباس
زمان حرفهای آخرين شد
وصيت خوانی ام البنين شد
صدا زد می روی ای نور عينم
ولی جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردی
مبادا بی حسينم باز گردی
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندی های ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
#کربلایی_مهدی_رسولی
@navaye_asheghaan
#روضه و توسل ویژۀ #ماه رجب سالروز حرکت قافلۀ اباعبدالله از شهر مدینه
یا رسول الله روز موعود فرا رسید حسینت داره راهی ميشه .. یه سر اومد کنارِ قبر مخفیِ مادرش زهرا .. آی مادرِ سیلی خورده خداحافظ .. مادر پسرت داره ميره کربلا .. تا قافله راه افتاد زود زینب اومد پیشِ عبدالله ابن جعفر ، داداشم داره ميره عبدالله .. ادب و مرام اين خانمُ ببین ..
اجازه ندي برم ، نميرم .. اما زینبِ بی حسین زود میمیره ... آی قربونت دلایِ کربلایی تون برم .. یه گوشه اُم البنین با عباس وداع میکنه .. یه طرف اکبر داره با اُم لیلی خداحافظی می کنه .. به گوشه ام دیدن یه مادر یه بچۀ 17 ، 18 روزه رو زیرِ چادرش گرفته .. هی میگه علی لای لای .. گُلُوم لای لای ... بالام لای لای علی ...
حسین ....
اومدن دوره ربابُ گرفتن .. رباب این بچه زوده براش به سفر .. روزا که آفتاب میتابه چادرتُ رو صورتش بگیر .. رباب بگو عباس خیلی از محملت دور نشه .. این بچه زود تشه ش میشه ... زود به زود آبش بده ...
آی رقیه .. عموش عباس اومد رقیه رو سوار بر محمل کرد .. هر جور بود این قافله راه افتاد ... کنایه فهما عمه جانِ امام زمان شبانه سوار بر محمل شد .. یه نفر سایۀ زینبُ ندید .. ای روزگارِ نامرد .. اما روز یازدهم هر طرفُ نگاه کرد ... دید همه دارن خیره خیره نگاش می کنن ..
ساربانان مزنید این همه آوایِ رحیل
آخر این قافله را ، قافله سالاری هست
به زخم تنت روی ریگ بیابان
به سوز دل و اشک و آه یتیمان
به شهر شام در هجوم نظر ها
کند خنده دشمنت به غم ما
خداحافظ ای برادرِ زینب ..
به خون غلطان در برابر زینب
زینب دوید و دید که از بادِ حادثات
درخون خویش غرقه شده کشتی نجات
انگشت رفته از پیِ انگشتری به باد
بر عتترتش چو حلقۀ انگشتری جهات
شاها! مگر سکینه جگر گوشۀ تو نیست
بر خیز و کن به سویِ جگر گوشه التفات
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
چند روزی است خدایا که پسر دار شده
یا رب ای کاش علی اصغر خود را نبرد
@navaye_asheghaan
نوحه خروج قافله ی سیدالشهدا علیه السلام از مدینة النبي
میروم روی لبم این زمزمه؛ الوداع یا فاطمه
کودکان در اضطراب و واهمه؛ الوداع یا فاطمه
از مدینه روم؛ مکه و کربلا
تا که کشته شوم؛ بهرِ دینِ خدا
آه و واویلتا...
من شبانه می روم با بچه ها؛ کن مرا مادر دعا
راه پر دردِسر است و پر بلا؛ کن مرا مادر دعا
التماست کنم، ای گل مصطفی
بین گودال خون، دیدنِ من نیا
آه و واویلتا...
گر بیایی بین مقتل میشود؛ غرق سوز و غم دلم
تو نظاره میکنی که میزند؛ نیزه بر من قاتلم
ظاهراً قاتلِ بی حیا می کُشد
باطناً گریه ی، تو مرا می کُشد
آه و واویلتا...
@navaye_asheghaan
نوحه خروج قافله ی سیدالشهدا علیه السلام از مدینة النبي(زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام)
قافله رفت از شهر پیغمبر
ناله خیزد از مرقد مادر
نور عین من ای حسین من...
می روی مادر سوی قربانگاه
می کشم من از غربت تو آه
نور عین من ای حسین من...
حق نگهدارت ای گل زهرا
وعده ی ما در عصر عاشورا
نور عین من ای حسین من...
بین آن گودال ای همه هستم
غم مخور آنجا پیش تو هستم
نور عین من ای حسین من...
میشوی بی سر ای حسین من
بشکند دست شمرِ ذی الجوشن
نور عین من ای حسین من...
#خروج_قافله_از_مدینه
#خروج_کاروان_از_مدینه
@navaye_asheghaan
🍃 #یا_ابـاعبـدالله_ادركنى
#عليه_السلام
من که از شوق وصال حرمٺ لبریزم
ظـرف دلتنگے من پر شده و سر ریزم
بـهــر امـضـــا شـدن خـط بــراٺ حـرمٺ
پشٺ این قافیہهااشڪ روان ميريزم
🌾#اللهم_ارزقنـا_کـربلا
✨#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله
🌾 #بیقــــرار_کـربــــلا
@navaye_asheghaan
۱
(حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا)
بر حسین پیام آمدی از سوی حکومت،از برای بیعت
حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون
انکار و ابا نمود از این گونه تقاضا،نور ذات یکتا
حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون
عازم ز مدینه سوی مکه شد شبانه،حسین در یگانه
حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون
آمد به کنار تربت پاک نبوت،از برای رخصت
حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون
وان گه ز پی وداع مجتبی و مادر،در بقیع زد سر
حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون
زمینه:کافی
#حسین_مقدم
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_کربلا
@navaye_asheghaan