بنام خدا
تقدیم به روح شهید جهان آرا و جمیع شهدا بمناسبت سوم خرداد سالروزفتح خرمشهر
""""""
*جهان آرا بود جانم فدایت*
*به گوشم می رسد هردم نوایت*
*بنازم بر مقامت ای دلاور*
*بود جای شما خالی برادر*
*محمد خوش بحالت پر کشیدی*
*چه آمد بر سر ما تو ندیدی*
*جهان آرا چه گویم شرمساریم*
*اسیر زرق و برق روز گاریم*
*چه گویم باتو ای مرد سلحشور*
*شدیم از آرمان های شما دور*
*محمد اکثرا پیمان شکستیم*
*به فکر جیب خود بودیم و
هستیم*
*محمد عده ای غفلت نمودند
خیانت ها بر این ملت نمودند*
*محمد پر زدی تا قلهٔ قاف*
*جهان آرا شدی الحق و انصاف*
*محمد جان مرا یک دم دعا کن*
*دلم را یک دمی غرق صفا کن*
*محمد این شده فکرم همه روز*
*چرا این گونه گشته نسل امروز*
*چراغ عاشقی گردیده خاموش*
*مرام و معرفت گشته فراموش*
*حجاب و عفت آن دُر گهر بار*
*شده ارزان ترین کالای بازار*
*شرف حجب وحیا درعصر حاضر*
*شده چون کیمیا نایاب و نادر*
*شما بهر نجات دین و ایمان*
*گذشتید از همه حتی تن و جان*
*ولیکن ما ره بیگانه رفتیم*
*بریدیم از شما با غیر بستیم*
*چرا چرخ زمان این گونه چرخید*
*نباید اینچنین می شدکه گردید*
*محمد جان دلی پر درد دارم*
*ز یاران شما من شرمسارم*
*حلالم کن که خیلی با صفائی*
*بکن در حق اینجانب دعائی*
*دعا کن تا که من غافل نباشم*
*دمی با دشمنان هم دل نباشم*
*منم فاخر ز شهر شهر یاران*
*دهم جان و تنم را بهر ایران
"" "" "" "
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
شهیدان ...
سلام ما به خون پاک یاران
به گلزار شهیدان ، خاک یاران
شهیدان شاهدان روزگارند
شهیدان لاله های در مزارند
مریدان خمینی زنده هستند
شهیدان تا ابد رزمنده هستند
ملائک بین هر دفتر نوشتند
شهیدان آبرو دار بهشتند
دوباره شعر و ابیات همیشه
فقط ( شرمنده هستم ) شد کلیشه
کجا رفت آن خلوص و معنویت؟
خدا بود و خدا ... هر قصد و نیت
پدرهای جوان داده کجایند ؟
جوانمردان آزاده کجایند ؟
چه مانده از جوانمردان ، بگو چه ؟
فقط یک نام و آنهم روی کوچه
وَ مادر مانده با سردی لبخند
مزار بچه اش شد رود اروند
در این گلخانه ها یاسی نمانده
غزل را روح احساسی نمانده
____
همین مکتب تب عشق حسین است
طلایه دار آن پیر خمین است
سه جلد انقلابند این شهیدان
نه هر مسئول و آقا زاده ی آن
سلیمانی نماد انقلاب است
نه هر نامرد که پشت قاب است
بخوان ایدل دوباره کربلا را
شلمچه ، فکه کل ماجرا را
بخوان ای دل قنوت لاله ها را
نماز گریه ، آه و ناله ها را
بگو ای مردمان حالا ببینید
مسیر غرقه خون ما ببینید
ببینید آیه ، آیه واستقم را
میان انقلاب ما ( أَقِم) را
به پا کرده لوای شیعیان را
ببین این دشمنی دشمنان را
به بیداری اسلامی نظر کن
برادر ! فکر و تدبیر سفر کن
مبادا تیشه بر ریشه نیشیند
غریبی علی را کوفه بیند
اگرچه بین سفره نان غم هست
ولیکن نا امیدی جان غم هست
برادر ، چشم فتنه کور باشد
بلا از جان آقا دور باشد
برادر حرف ناگفته زیاد است
بدان شیعه به ذلت تن نداده است
غمی در سینه ام دارد تلاطم
به یاد روضه ی مهما شربتم
دوباره بین گلزار شهیدان
بخوانم یاد سالار شهیدان
سلام ای کشته ی راه حقیقت
حسین ای معنی زیبای غیرت
سلام ای تشنه لبیک مردم
تن در بین تیغ و نیزه ها گم
سلام آقای بی همتای عالم
دلیل شورش ماه محرم
بخوانم ، آیه آیه واستقم را
الهی که ببینم منتقم را
سرود میلاد امام رضا علیه السلام
سبک : اخبار سراسری
حق نموده به بندگان عنایت
گلی واشد زگلشن ولایت
سر زد از مدینه زلطف سرمد
هشتمین منجی و شمس هدایت
مدینه امشب چو وادی طور است
نجمه شادان و موسی چه مسروراست
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
همه عالم پر از شور و نوا شد
ذکرحوروملائک مرحباشد
از کرامات خاص کبریایی
رضا بر موسی جعفر عطاشد
مدینه امشب گردیده چون گلشن
بگویا نجمه چشم شما روشن
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
نورحی مبین رسیده امشب
هشتمین شمس دین رسیده امشب
عاشقان زبیت موسی بن جعفر
پسری مه جبین رسیده امشب
بحر دین رااو گوهر نایاب است
دل حور و ملک ز دیدنش آب است
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
آمده رضا از تبار حیدر
که بود پاره قلب پیمبر
علی سوم آل محمد
پسرارشدموسی بن جعفر
مدینه غوغاست شوروشعف برپاست
همه شادی کنید اوکعبه دلهاست
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
حرم با صفای او بهشتم
حق نهاده ولایش در سرشتم
بس کریم و رئوف و مهربان است
نام او را روی قلبم نوشتم
حرم و صحنش جنت هرشیعه است
با ولای او شیعه او بیمه است
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
یا رضا جان معین الضعفایی
آقا جان تو غریب الغربایی
تو به اذن خدای مهربانت
می کنی از همه گره گشایی
شب میلادت کردی به من احسان
بر تو یا مولا گردیده ام مهمان
توامام هشتمی
تو پناه مردمی
ایکه چون مرتضی برماامیری
آمده سوی تو عبد فقیری
شب میلاد تو رئوف عالم
گشته مهمان تو دستم بگیری
تومسیحایی کعبه دلهایی
نور چشمان اهل تولایی
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
شکرلله زلحظه ولادت
ذات حق داده بر من این سعادت
با تمام بدیهام یا رضا جان
برتووآل تو دارم ارادت
جنت شیعه صحن حریم تو
حل هرمشکل دست کریم تو
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
تا میام در حریم با صفایت
درد من دوا میشه با دعایت
از من روسیاه دلشکسته
کرده ای در همه عمرم حمایت
درناب من بر تو خطاب من
به جوادت قسم بده جواب من
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
یابن زهرا رضا گرروسیاهم
شب میلاد تو بر تو پناهم
گشته شرمنده خلق نکویت
به حق جوادت نما نگاهم
ای حبیب من تویی طبیب من
کربلا امشب نما نصیب من
تو امام هشتمی
تو پناه مردمی
@navaye_asheghaan
314.8K
#سرود
#مولودی_حضرت_معصومه_س
مداح:#کربلایی روح الله کمایی
#سرود حضرت معصومه علیها سلام
🌹💐💐🌹💐💐🌹💐💐🌹💐
یامولاتی حضرت معصومه ٣
یامولاتی حضرت معصومه ٣
شب شب میلاده
دل زغم آزاده
خنده بزن امشب
امام رضا شاده
*
زآسمان دل
سرزده منظومه
خوش آمدی بی بی
حضرت معصومه
یامولاتی حضرت معصومه٣
روح عباداته
باب عنایاته
نوردل زهرا
عمه ی ساداته
*
بردراین خانه
غرق تمنایم
کنار قبراو
زایرزهرایم
یامولاتی حضرت معصومه٣
خدانوشت اینجا
چه خوش سرشت اینجا
گشوده میگردد
دربهشت اینجا
*
حریم پاکت را
ملک شده حاجب
شده بزوارت
بهشت حق واجب
یامولاتی حضرت معصومه٣
شاعر : محمد خرم فر
@navaye_asheghaan
#دهه_کرامت
#مدح_امام_رضا_ع
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
یا رضا امشب بیارخصت بده
برگدای بی نوا فرصت بده
پر زنان همچون کبوتر درحرم
پرگشایم گرده سلطان کرم
سرخوشم دعوت شدم با زائران
پر زدم يك گوشه ای با عاشقان
سرخوشم آقا صدایم کرده ای
سائل صحن وسرايم كرده اي
كي شود آقا رسم پا بوس تو
تاشوم يك زائر مخصوص تو
قبله گاه من تویی درهر جهت
پرزنددل تا به سوی مزجعت
طفل بودم مادر م باعشق تو
رونوشتم داده هرشب مشق تو
دعوتم دربزم مهمانی تو
زنده شد در صحن نورانی تو
صد گره در کارم افتاده رضا
بانگاهی کن تو دردم را دوا
درد مندت هستم آقا ده دوا
دستگیری کن بده مارا شفا
بین این صحن وسرایت یارضا
اشک میریزم برایت یارضا
این دل پر درد شد همپای تو
در زمستان حس کنم گرمای تو
کرده ام عکس تورا درسینه قاب
با نگاهت برف این دل گشته آب
دست خود رامن به دستت میدهم
صورتم بر سنگ فرشت مینهم
صحن وایوان تو راطی می کنم
من جدایی ازحرم کی می کنم
میرسی آقا به دادماشبی
دعوت مامیکنی آقاشبی
گرچه بی صبرم به دادم میرسی
در شب قبرم به دادم میرسی
حضرت موسی الرضا عشق من است
عشق اوهمواره سرمشق من است
من گدایی درسرایت میکنم
هستی خودرافدایت میکنم
یارضا بردرگهت بد بوده ام
لیک در روز جزا آسوده ام
من گدایم بهرمن کاری بکن
سائل بیچاره را یاری بکن
رزق وروزي محرم رابده
اين گدارا دست این مردم مده
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
غزلی نذر اخت الرضا فاطمه ی معصومه سلام الله علیها (جدید)
آن خدایی که به من عزّتِ دنیا داده
فیضِ همسایگیِ دخترِ موسی داده
با غبارِ قدمِ فاطمه ی معصومه(س)
خاکِ قم را شرفِ جنّتُ الاعلا داده
قم کویری است که کوثر شده در آن جاری
شوره زاری است که حق ، جلوه ی دریا داده
خواهر حضرتِ خورشید سلام ای بانو
به مقامِ تو خدا رتبه ی والا داده
چه مقامی که به زوارِ مزارت اجرِ ..
زائرِ تربتِ گمگشته ی زهرا داده
حرمِ پاکِ ائمه شده اینجا با تو
حرمت ، چند حرم در دلِ خود جا داده
زنده ام کرده ضریح تو ،گمانم که خدا
به ضریحِ تو هم اعجازِ مسیحا داده
تو که هستی که پدر گفته "فداها" بر تو
این چنین منزلتی را به تو بابا داده
با رضای تو رضا می شود از شیعه رضا
او تولای شما را به دلِ ما داده
فاطمه هستی و چون فاطمه اهل کرمی
کرمش را به تو صدّیقه ی کبری داده
ای کریمه شده این شهر کرمخانه ی تو
سفره ات رزقِ گدایانِ جهان را داده
شیعه در روز قیامت به تو باشد محتاج
با شکوهی که به تو خالقِ یکتا داده
شعر:رضا یزدی اصل
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
دل بی قرار
اگر که زائر و دل بی قرارم ای بانو
نظر به ساحت قدس تو دارم ای بانو
برای آنکه بکوچم به کوچه ی حرمت
رفیق قافله ی انتظارم ای بانو
ز شوق باور طوف حریم اطهر تو
مدام محُرم و لحظه شمارم ای بانو
مرا،مران ز در آستان پر مهرت
که جز پناه تو جایی ندارم ای بانو
تمام هستی من یکدل شکسته بُوَد
که در حریم تو جا می گذارم ای بانو
تویی که دختر موسی بن جعفری در قم
و من که خاک ره آن دیارم ای بانو
تو ای تبلور آئینه ی امام رضا
ره ،رضای تو را می سپارم ای بانو
چگونه خوار شمارد مرا کسی،وقتی
به پای گلبن مِهر تو خارم ای بانو
دراین غزل که صدای طنین قلب من است
صفات سبز تو را می نگارم ای بانو
ز هر "فرازِ"مدیح تو سر فراز شدم
و گر نه شاعر بی اعتبارم ای بانو
میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر مبارک
شعر:فراز مردانی
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
(اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا فاطِمَةَ المَعصومَه)
مشهد چو قم به روی زمین، رَشکِ انجم است
چون زینتش حـریـم رضا، شمسِ هشتم است
صحنی که بعد صحــن رضــا دل بـَـرد ز خـلق
الحق حـــریـم حضرت معصـومهی قــم است
سید محمدرضا شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا فاطِمَةَ المَعصومَه)
#بحر_رحمت
كسی كه بر همگان میدهد اميــد اینجاست
كسی كه شام سـيه را كند سپــيد اینجاست
مـــزار (حضرت معصومه) است اين درگــاه
شفیـع و شـافی مـرضـاى نااميــد اینجاست
مــريــد هــر كــه شــوى ، بـیبهـــا بـوَد زيـرا
كه هم مـراد در اينجا و هم مـريد اینجاست
نـــواى نـــالــه اگـــر ســر كنــی ز راهِ بعیــــد
كسی که نـاى تو را میتوان شنيد اینجاست
مشـو ز رحمـت حــق ، نـااميــــد در عـــالــم
كه بحــر مرحمت و گـوهــر اميــد اینجاست
غميــن مبـــاش! اگـــر قفـــل بســتهای داری
"فــزونتـر از عدد قفــلها كليــد اینجاست"*
بگيـــر دامــن او را ، كــه هـــرچــه را طــلبی
چه از ســياه گرفته چه از سپــيد اینجاست
شكــوفــههاى اجـابـت، چو غنچههاى بهــار
كه از نسـيم دعــا میتوان دميــد اینجاست
به شعــر (ساقی) شوريده دل درنگــی كــن!
كسی كه میدهدت مستی مـديـد اینجاست
سید محمدرضا شمس (ساقی)
بنام خدا
مثل آب زلال یک چشمه
پاک تر از طراوت شبنم
علت آفرینش گل ها
راز تنزیل سوره ی مریم
آبروی تو خنده زهراست
برق چشمان پاک معصومه
دور خورشیدشان که می چرخی
می شوی ماهتاب منظومه
دور از ابر چشم آلوده
آسمانت شود پر از اختر
زیر چتر حمایت خورشید
می درخشد طلا ی تو بهتر
گیسوان ندیدها ت را شب
ماه و انجم سپیده می بینند
از گل کهکشان روسری ات
حوریان هم ستاره می چینند
گوهرت تا که در صدف باشد
گنج صاحب عیار می مانی
ناز بر هر نیاز می کنی و
از شیاطین کنار می مانی
در طبیعت ذغال و الماسند
یک اتم در میان عنصرها
اولی ابتدای ارزانی
دومی اوج قیمت دنیا
اولی در پیاده رو عریان
دومی توی جعبه گوهر
دومی باش دختر خوبم
قیمتت را ببر تو بالاتر
یک نگاه تو برق الماس است
هستی از هر جواهری برتر
نور زهراگرفته ای یعنی
درتو جاریست چشمه کوثر
شعر من غرق نور زینب شد
در طلوع پگاه معصومه
می درخشد کلام من امروز
زیر برق نگاه معصومه
زینت کریمی نیا
(اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یٰا فاطِمَهُ اِشْفَعی لِی فِی الْجَنَّة)
#حضرت_معصومهی_قم
قبلهگاه اهل بينش ، کعبهی دلهای دانا
تکيهگاه خلق گيتی ، مَلجأ اعلا و ادنا
بوسهگاه انس و جان و مأمن حوران جنّت
بارگاه حضرت معصومهی قم ، بنت موسا
بضعهی موسَی بن جعفر ، پرتو چشم پيمبر
کز شرف همنام شد با بضعهی سلطان بطحا
دخت موسیٰ اُخت شاه توس و روح و جان احمد
ميوهی قلب علی و غنچهی گلزار زهرا
فاطمه آن اختر عصمت که معصومهست و زيبد
چرخ دين را زهرهی عفت بوَد چون زهره رَخشا
آنکه گرديد از قدومش تيهِ ظلمت ، طورِ ايمن
وآنکه باشد در پناهش ، وادی قم رشک سینا
آنکه از وصفش به حيرت گشته روح پاک آدم
وآنکه در شأنش کلامِ "إشفعی لی" خوانده حوّا
آنکه از قدر و جلالش محترم گرديده مريم
وآنکه از فضل و کمالش مفتخر گشته مسيحا
آنکه در بحر حقيقت ، گوهر ايمان پاکش
زينت صد هاجر است و زيور حورا و لعیا
هاجر و لعيا و مريم ، آسيه ، سارا ، صفيّه
کرده خدمتکاری درگاه اين بانوی عظما
درگه ذی رفعت باب الحوائج ، فخر عالم
مکتب عفت بوَد بر زمرهی نسوان دنيا
عالمان در مکتبش چون کودکانِ تازه مکتب
فاضلان در محضرش چون طفل، نزد پيرِ دانا
خسروان هر يک بهدرگاهش کِهینه چاکر از جان
تا ز فيض رحمتش ديهيمشان شد گيتی آرا
هرکه کوس فضل زد در عرصهی علم و فضيلت
مینشد افضل ز اَقران تا نجُست اينجا توَلّا
مستفيض از فيض جودش سر بهسر ابنای آدم
بهرهمند از بحر لطفش جمله موجودات و اشيا
منبع جود و سخا و مَظهر لطف و کرامت
مخزن مهر و وفا و معدن بذل و عطايا
در سخاوت سبقت از صد حاتم طايی گرفته
در کرامت ، رَشک ابر و حسرتِ بحر گهرزا
پاسدار بينوايان ، پاسبان مستمندان
داروی درد فقيران ، منجی احباب و اعدا
حامی اهل قم از هر گونه بيداد و تجاوز
حافظ اين سرزمين از رنج و اندوه و بلايا
مَفخر قم ، مأمن نيکان ، مباهات بزرگان
مکتب اهل فضيلت ، مَدرس ارباب فتوا
روشن از شمس وجودش شد مَه و مهر و کواکب
مُکتسب از نور جودش شد يَد بيضای موسا
قطرهای از بحر احسانش به هر رنجی معالج
ذرّهای از مُهر ايمانش ، به هر دردی مداوا
ساحت جانپرورش در قدر و عزّت، قصر جنت
درگه ذیرفعتش در عزّ و حشمت ، عرش اعلا
پايهی کيواناساسش برتر از ناهيد و کيوان
گنبد ميناترازش ، همتراز سقف مينا
معبد اهل طريقت ، مسجد خيل حقيقت
قبلهی ارباب حکمت ، کعبهی آمال دلها
رَشک چشم مسجدالاقصی بوَد در فضل و شوکت
ناسخ بيت المقدس ، ناقض دير و کليسا
در شُکوه و جلوه باشد همدم نُه طاقِ گردون
در جلال و رتبه باشد همسر عرش مُعلّا
خاک کوی دلربايش سجدهگاه اهل عرفان
گَرد راهِ عرشسايش ، توتيای اهل معنا
خادم دربار او دافع بوَد بر جرم امّت
زائر درگاه او شافع بوَد بر خلق دنيا
بر نِعال عِطربيزش از رهِ اخلاص ، رو کن
چون غبار درگهش باشد عِلاج چشم اعما
گر شفا خواهی بيا از صدق در اين بارگه چون
بر جهان دارالشّفا باشد؛ مجو زين در تبرّا
سر بِنهْ اندر رواقش تا ببينی کز کرامت
برتر است از نُه رواق آستان طاق خضرا
گوییا يک در ز جنّت ، بهر قم بگشوده ايزد
کاينچنين قصر بهشتی را در اينجا کرده بر پا
(شمس قم) گفتا مديح حضرت معصومهی قم
تا ز شعر خويشتن ، افسر نهد بر فرق شِعرا
شادروان سید علیرضا شمس قمی