eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1. حاج مهدی رسولی.mp3
2.93M
( علیه السلام ) ذکرِ دلِ شب : زیارتِ عاشورا اسبابِ طلب : زیارتِ عاشورا یک عمر به برکتِ « امامِ باقر » داریم به لب « زیارتِ عاشورا » هر سحر ، از سما میرسد ، این نوا ، ز ملائک لَعَنَ اللَّه ، اُمَّةً ، اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ ثارَالله ، اَباعَبْدِاللَّه اَللّهُمَّ اجْعَلْ ، مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد برادرِ شهیدم شهادت مبارک
شهادت امام باقر علیه السلام  عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را نفسِ سوخته از خاطره‌ای پرپر را روضه‌خوانیِ مرا گرم نمودی امشب روضه‌یِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را آخرین حلقه‌یِ شب‌هایِ محرّم هستم شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده‌است باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون می‌ریخت نیزه‌هایی که رُبودند سَرِ اکبر را آه در گوشه‌ی ویرانه که دِق مرگ شدیم تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم بیـن زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم سرخ دیدم بدنش ، تکّه‌ای از معجر را 🔸شاعر: حسن لطفی
حبیبی کرم 🥀🌿🥀درد دل نوکرباارباب یاحسین ابی عبدالله حسین ای اسوهٔ شور وشهامت ای معنی عدل وعدالت من سنه دخیلم‌یا حسین دوت الیمی روز‌قیامت درگاهووه مولا دخیلم بوشدور‌ الیم‌ ابن السبیلم سن آقاجان شاهلار شاهی سان من بندۀ خوار و ذلیلم بیر عمریدی من،،، سیخیلمیشام شاها قاپووا (فخرایلیورم آقا آدووا۲) بیر عمریدی سن،،،، بو‌نوکره‌ قیمت وئروسن (خدمته لیاقت وئروسن۲) 🌿🥀🌿یاحسین ابی عبدالله الحسین ابی عبدالله۲ جان سینه دن آقا چیخاندا گوزلریم غمیله آخاندا قویما منی مولا انتظار دردیله یولووا باخاندا غم سایه سی سایه سالاندا ال سینه ده یالقوز(عاجز) قالاندا گل باشیمون اوسته یاحسین پیک اجل جانیم آلاندا ارباب کرم،،، جان چیخاندا سنی گوزلرم (گلمسون ائدر سینه ورم۲) ای شاه جهان،، سنسن ایکی دنیاده پناه (کافیدی گوزیندن بیر نگاه۲) 🌿🥀🌿یاحسین *ابی عبدالله حسین ابی عبدالله۲ ای کرامتی بیکرانه گوزل آدی زیبا ترانه حرمووُن اعلی تربتی (ناز ایلی‍َر هفت آسمانه۲) عشقووی هئچ‌ عشقه قاتمارام سلطنته آدون ساتمارام وئرسه لر منه گر عالمی (مهرووی اوره‌کدن آتمارام۲) کُویُونده خوشام،،،، بیر عمریدی خدمت ائدورم (تبلیغ ولایت ائدورم۲) قؤوما قاپیدان،،،، هر نَیَم قاپوندا نوکرم (آدووی‌ عشقیله سسلرم۲) 🌿🥀🌿یاحسین *ابی عبدالله حسین ۲ ابی عبدالله۲ بو عالمه بسدور‌ نگاهون داغلور اوره گی‌ سوز آهون اوت ویرور پریشان دللره (صحنۀ غمِ قتلگاهون۲) قتلگهونده سوز و سازون قان‌ایچینده راز و نیازون چکمه ایاقدا،سینون اوسته (ظالم‌کسدی تشنه بوغازون۲) 🌿🥀🌿یاحسین ابی عبدالله حسین۲ ابی عبدالله۲ جنتده آنون،،، باخدی سنه سینه داغلادی،*اشکینی عذاره باغلادی ال باشدا باجون،،ایلدی او‌چولده شوروشین،* (سسلدی آهیله وا حسین۲) 🌿🥀🌿یاحسین ابی عبدالله حسین ۲ ابی عبدالله
(ارباب کرم).mp3
7.51M
حبیبی کرم 🥀🌿🥀درد دل نوکرباارباب
4_5891207671268255704.mp3
9.38M
‍ ❣﷽❣نوکر مولا ✴️ ✴️  آقا بذار من خودمو قاطیِ نوکرات کنم دلم خوشه، که میتونم تورو پدر صدات کنم کار ماها گداییِ، کار شما کرامته نگاه به گنبد طلات، واسه خودش عبادته آقا تو این دنیا فقط، پیش تو زانو میزنم شبا تو خوابم حرم‌و، با مژه جارو میزنم تو همونی که، جبرئیل روی پات افتاده تو همونی که، فاطمه، به نگات دلداده قبل اینکه تو، بذاری، پا توی این دنیا خدا خونه‌شو، براتو، کرده بود آماده ✴️علی علی ۲ یاعلی، یاحیدر✴️ دیگه غما سر اومده صاحب محشر اومده بالا بیار جام مِی‌و ساقیِ کوثر اومده نکنه آقا که منو، از عاشقات جدا کنی به آب و آتیش میزنم، تا منو هم نگاه کنی همهٔ عالم یه طرف، حرم آقا یه طرف الهی خاکم بکنن، تو حرم شاه نجف عبد تو منم، گردنم، خیلی تو حق داری من کویرم‌و، با نگات، به دلا میباری ایوون طلات، آقاجون، چه صفایی داره دیدنش آقا، واسه‌مون، نمیشه تکراری ✴️علی علی ۲ یاعلی، یاحیدر✴️ همهٔ عالم به‌خدا دیوونه و مست توئه دل من از بچگی‌هام اسیر و پابست توئه تو گوش من خوند پدرم، فقط علی امامتِه به آقا میگفت آقاجون، پسر من غلامته کرم تو یه چیز دیگه‌س، عَلَم تو یه چیز دیگه‌س همهٔ دنیارو برم، حرم تو یه چیز دیگه‌س اونکه علی‌و، دوست نداشت، شکن نکن گمراهه کسی که آقاش، علیه، نمیره بیراهه کتاب خدا، خلاصه، شده تو بسم الله خدایی علی، نقطهٔ، باء بسم اللهِ ✴️علی علی ۲ یاعلی، یاحیدر✴️
بازآ كه بى تو خسته دلان را قرار نيست يك روز خوش به كام دل روزگار نيست در چار فصل باغ، خزان موج مى‏ زند يعنى بيا كه تا تو نيايى بهار نيست يوسف جمال مصر ولايت ظهور كن جانسوزتر ز تاب و تب انتظار نيست همپاى اشك ، نام تو را داد مى‏ زنم باور كن اين نواى دل است و شعار نيست سخت است سخت اينكه بگويم حقيقتى مولا ، كسى به ياد تو در اين ديار نيست ! تقديم خاك پاى تو دار و ندار من هر چند لايق تو براى نثار نيست سوز فراق ، مى‏ كشد آخر "کمیل" را هرگز كسى به داغ دل من دچار نيست
اگرچه حقیرم لیاقت ندارم پناهی جزاین در به جانت ندارم شکستم دلت را دلم را شکستند من از کار دنیا شکایت ندارم بدون اجازه به این سو دویدم تو ردم نکن برگ دعوت ندارم ز چشمت بیوفتم به خاری میوفتم نگاهم بکن گرچه قیمت ندارم سرم هرچه آمد گناه خودم بود که گوشی برای نصیحت ندارم اگر تو کنارم نباشی قیامت امیدی برای شفاعت ندارم دلم لک زده کربلا قسمتم کن نیازی بغیر از زیارت ندارم دوچشمم شده وقف غمهای جدت به جز گریه کردن عبادت ندارم ازآن دم که بر نیزه زد تکیه اش را ز تنهایی اش جز خجالت ندارم
. نامه از معشوق آورده‌است؛ کسوت را ببین مبدا تاریخ عشاق است هجرت را ببین در نمازش دید تنها مانده با سجاده‌اش مسلمین را در وفا بنگر جماعت را ببین دزد را کی میسپارد یک نفر دست شریح کودکانش را به دستش داد غربت را ببین دستگیر هاشمیان بین کوفه یک زن است طوعه تنها مرد این شهر است غیرت را ببین در اسارت وارد بزم عبیدالله شد روی گرداند از حرامی ها برائت را ببین در اسارت وارد بزم عبیدالله شد مثل دختر عم خود زینب، شباهت را ببین اب آوردند و خون دل درون کاسه ریخت تشنه لب پرواز خواهد کرد قسمت را ببین مکه را از کوفه می‌بیند تماشا را نگر گفت بنویسید برگردد وصیت را ببین شد سرش دروازه را آذین و بعد از واقعه خود حسین آمد به دیدارش زیارت را ببین ✍ . ..................................................
. ماجرای نامه علیه السلام به بن مظاهر علیه السلام و شعری از زبان حضرت علیه السلام درد دارم به دنبال طبیبی هستم سر بازار به دنبال حبیبی هستم جنس مرغوب تر از رنگ حنا میخواهم سفری تا به خود کرب و بلا میخواهم مضطرب بودم و انگار خبرهائی بود در دلم شوق و به لب ذکر و تمنائی بود منتظر تا که مرا با خبر از یار کنند عشق و دلدادگیم شهره به بازار کنند تا حبیب بن مظاهر به نوا پیدا شد جنس مرغوب تر از رنگ حنا پیدا شد پیر مردی که به کف نامه ی دلدارش بود از قضا ذکر حسین گرمی بازارش بود گفت مسلم به برم نامه جانان آمد دل ویران شده را یکسره سامان آمد تا گرفتیم زدل تذکره کرب و بلا می شنفتیم زجان زمزمه کرب و بلا می شنیدیم عطش، کرب، بلا، ثارالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله . ............................................
ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را 🌺🌺🌺🌺🌺
365.2K
منم آواره بین کوفه ، شدم بیچاره بین کوفه لبم شد پاره بین کوفه ، حسین جان کشیده کارم بر سر دار ، خداحافظ ای شاه بی یار قرار ما در بین بازار ، حسین جان سردارم ، ولی خسته و بی کس و بی یارم ز روی تو آقا خجالت دارم ، کجایی نگارم میا به کوفه شد ذکر آخرم به راه زینب افتاده این سرم مرا دعا کن ای حاجی حرم  یابن الزهرا کوفه میا حسین سفیر شاه کربلایم ، به درد و غربت مبتلایم شده شهر کوفه منایم ، حسین جان تماشایی شد ماجرایم ، اسیر قومی بی وفایم پریشان بین کوچه هایم ، حسین جان واویلا ، کجایی ببینی تو احوالم را تن بی سرم روی خاک صحرا ، فدای تو آقا نشیند اینجا بر نیزه ها سرت دل نگرانم بر حال خواهرت شود به کوفه آواره دخترت  یابن الزهرا کوفه میا حسین   ببین خون ریزد از لبانم ، نشان نیزه بر دهانم خودم را هر سو میکشانم ، حسین جان ببین آشفته گیسوانم ، دهد با پا دشمن تکانم نمانده سالم استخوانم ، حسین جان واویلا ، میان مسیر و گذر افتادم به زیر لگدهایشان جان دادم ، برس تو بدادم سرم بروی دروازه نازنین کشیده جسمم شد روی این زمین تو بر قناره از پا تنم ببین یابن الزهرا کوفه میا حسین رسد روزیکه قحط آب است ، پریشان گیسوی رباب است علی اصغر در پیچ و تاب است ، حسین جان دل زینب در اضطراب است ، رخت از خون لب خضاب است سرت بین بزم شراب است ، حسین جان واویلا ، لبت را به بازی بگیرد دشمن به غارت رود پیکر و پیراهن ، شبیه تن من بریزد اینجا گیسوی تو به هم به زیر نیزه پهلوی تو بهم شده گسسته ابروی تو زهم  یابن الزهرا کوفه میا