eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
تا با تو آرمیده ام از خود رمیده ام منت خدای را که چه خوش آرمیده ام گر برندارم از سرِ زلف تو دست شوق عیبم مکن که تازه به دولت رسیده ام السلام علی ساکن کرب و بلا السلام علی خامس آل عبا و بِیُمنِه رُزِقَ الوَرا ◾️◾️◾️ عیبم نباشد از تو که بر ما جفا رود مجنون از آستانه ی لیلا کجا رود در هیچ موقفم سرِ گفت و شنید نیست الا در آن مقام که ذکر شما رود السلام علی عشق دلِ مصطفی السلام علی حجت و نور خدا و بِیُمنِه رُزِقَ الوَرا ◾️◾️◾️ تنها نه جا به خلوت دلها گرفته ای ملک وجود را همه یکجا گرفته ای حسرت مبر ز گریه ی بی اختیار ما اکنون که اختیار دل از ما گرفته ای السلام علی کشته ی دشت بلا السلام علی مُرَمِلٌ بِالدِماء و بِیُمنِه رُزِقَ الوَرا ◾️◾️◾️◾️◾️
یحزنون لحزننا یعنی بی تو باشم دووم نمیارم خیلی دلتنگ کربلام آقا پیش مردم به روم نمیارم منو هق هق شبونه دیگه خستم از زمونه خودت باز کاری کن برام حسین تویی مولا و امامم تویی شور هر سلامم تویی دلخوشی دنیام حسین بجز تو کی میتونه هوامو داشته باشه بجز تو کی حسین جان فکر غلام سیاشه حسین اباعبدالله **** یحزنون لحزننا یعنی نوکرت باز به سینه میکوبه با غمت عمریه که آبادم بی تو میشم خراب و مخروبه سلام گریه های هرشب سلام ماه غم زینب سلام ماه مهمونی حسین سلام روضه و اشک و آه سلام گودی قتلگاه سلام پیرهن خونی حسین به دو عالم نمیدم نخی از پرچمت رو خدا رو شاکرم که دیدم محرمت رو حسین اباعبدالله ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20220719-WA0019.opus
513.8K
رباعیات صلواتی امام کاظم(ع) 🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️ امشب که شبِ خجسته میلاد است تسبیح فرشتگان مبارک باد است شاد است دلِ آل محمد اما بیش از همه دلها، دلِ زهرا شاد است 🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️ یارب نظری زِ مرحمت بر ما کن لطفی تو به ما به حُرمت زهرا کن امشب بحقِ امام کاظم و میلادش امرِ فرج مهدی ما امضاء کن 🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️ ای بر همه خلق مقتدا ادرکنی ای روح و روانِ مرتضی ادرکنی ای موسی کاظم ای امامِ محبوس ای یوسف آلِ مصطفی ادرکنی 🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️🎗🏵 مشکل گشای کارها باب الحوائج ذکر توسل های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوائج پیوسته میگوییم یا باب الحوائج 🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️🎗️🏵️ آن یار که از بوی قدومش مستم از روز ازل دل به جمالش بستم آنجاکه دوعالم بِحریمش چوگداست صد شکر خدایا که گدایش هستم 🏵️🎗️🏵️🎗🏵🎗🏵 👈اجرا توسط: استاد پرویزی🎤 👈تایپ و ارسال: علیمحمدی✍
اشعارولادت امام موسی کاظم(ع) من کیستم ولی خداوند اکبرم آیینۀ تمام نمای پیمبرم آرام جان فاطمه و نجل حیدرم باب‌الحوائج همه موسی‌بن‌جعفرم مولای کائنات و امام سما و ارض بر جن و انس هادی و مولا و رهبرم امروز باب حاجت خلقم به کاظمین فردا پناه خلق به صحرای محشرم هر سال و ماه و هفته و هر روز و شب رسد هر دم به جن و انس و ملک فیض دیگرم دریای نور شش دُرِ ناب محمّدی بر شش سپهر نور فروزنده اخترم قرآن روی دست ششم حجت خدا بر روی سینه همچو رضا هست کوثرم هنگام کظم غیظ به خلق محمدی ریزد فرو به خنده ز لب در و گوهرم من نخل باغ وحیم و سنگم اگر زنند ریزد هماره میوۀ توحید از برم گنجینۀ علوم خدا سینۀ من است تا حشر بر کتاب خداوند داورم تنها خداست مادح ما خاندان و بس من از ثنای خلق دو عالم فراترم من مشعل هدایتم و با فروغ خود در تیرگی به قلب شما نورگسترم تنها نه باب حاجت خلقم در این جهان در روز حشر هم به شما یار و یاورم من پیشتاز و رهبر آزادمردی‌ام زنجیر گشته اسلحه و حبس سنگرم در مکتب منور و مشعل فروز وحی در پیکر ولایت روح مطهرم در حلقه‌های سلسله بین سیاه چال نام خدا به لب شده ذکر مکررم سجاده: خاک و آب وضو: اشکِ نیمه‌شب این سجده‌های دائم و این دیدۀ ترم مانند یک جنین که در آغوش مادر است شب تا به صبح بر سر زانو بوَد سرم پایم میان سلسله چشمم بوَد به در گویی نشسته است رضا در برابرم با هر نفس که می‌کشم انگار می‌‌کنم باشد درون حبس نفس‌های آخرم وقتی که تازیانه زند خصم بر تنم گریم به یاد پیکر مجروح مادرم زندان من چراغ ندارد خدا گواست چون شمع آب گشته در این حبس پیکرم ممکن نبود و نیست در این تیرگی دمی بر زخم‌های سلسلۀ خویش بنگرم با تازیانه خصم مرا می‌زد و نگفت چیزی بجا نمانده ز اندام لاغرم آزادی‌ام چه فایده دارد از این قفس وقتی شکسته بال من و ریخته پرم سوز درون «میثم» خونین جگر شود هـر دم که بـاد می‌دهد از سینۀ آذرم
اشعارولادت امام موسی کاظم(ع) ای هــزاران مـوسیَت از طـور آورده سلام وی مسیحا برده بر حبل‌المتینت اعتصام موسـی جعفـر، امـام العـارفین، نـورالهدی روی قرآن، پشت دین، کهف التقی، خیرالانام گوهر شش‌بحر نـور استی و بحـر پنج دُر خــود امـام ابـن امـام ابـن امـام ابن امام صحن زیبایت همـان صحن امیرالمؤمنین کـاظمینت کـربلا و مـرقدت بیـت‌الحرام جان به خاک آستانت فرش چون بال ملک دل در اطراف حریمت چون کبوتر گِردِ بام هر دری از صحن زیبایت دو صد باب‌المراد هـر قـدم از خـاک زوّار تـو یک دارالسلام با همه ایمان کـه دارم کفـر نعمت کرده‌ام گر به صحنینت برم از جنّت و فردوس، نام با تـولاّی تــو از اوّل حیــاتم شـد شروع از تو گفتم، از تو گویم، تا شود عمرم تمام کظم غیظت برده از دشمن هزاران‌بار دل مهربانی‌هـات داده زخــم دل را التیــام نه به دوزخ کار دارم، نه به محشر، نه بهشت دوست دارم تا که در این آستان باشم غلام چـارده معصـوم را بــالله زیارت کرده‌است هر که بر این آستان از دور گوید یک سلام تـا ز راه دور قبـرت را زیــارت می‌کنم بـوی جنت آیدم از چار جـانب بر مشام ای مقـام «قاب قوسینِ» تـو در مطموره‌ها وی میان سلسله با حیّ سبحان همکلام خصم در زندان اسیرت کرده، کو تا بنگرد طایـر آزادگـی بـر روی دسـت توست رام دست در زنجیر و پا در کند و پیشانی به خاک ذکر بر لب، روز و شب، اشکت به دیده صبح و شام پای تابـوت تـو هم حتی اهانت شد به تو خوب بگرفتنــد از فرزنــد زهــرا احترام روز و شب با دوست در زیر غل و زنجیرها حال می‌کردی هماره، ذکر می‌گفتی مدام گاه در ذکر سجود و گاه در ذکر رکوع گاه در حـال قعود و گاه در حال قیام «سندی شاهک» رسانْدَت بر بدن، آزارها آن یهودی خواست کز اسلام گیرد انتقام روزها را روزه، شب‌ها در مناجات و نماز دوره سالت به زندان بود چون ماه صیام یوسف زهرا! شنیدم بر رخت سیلی زدند با کدامین جـرم مولا؟ بـا کدامین اتهام؟ پیکرت بر تخته‌ای با آن‌چنان جاه و جلال تختـۀ در بـود روی شانـۀ چندین غلام بود جسمت بر زمین، چون پیکر جدت سه روز گریه بر مظلومی‌ات می‌کرد چشم خاص و عام نه تنت بر خاک عریان، نه سرت بر نوک نی نه حریمت را کسی آتـش زد ای عالی مقام! نه تصـدّق داد کـس در کوفـه بر معصومه‌ات نه عزیـزان تــو را بردنــد سـوی شهـر شام تا جهان باقی است باید بهر جدت گریه کرد آنکه بی او گریه بر هـر دیـده‌ای باشد حرام اشـک او از دیــدۀ هــر شیعه ریـزد متصل داغ او در سینه‌هــا پیوستـه باشـد مستدام چشم «میثم» اشک می‌ریزد به یاد کشته‌ای کز غمش پیوسته گرید هفت‌باب و چارمام
اشعارولادت امام کاظم(ع) ای هفتمین قرص قمر موسی ابن جعفر بر حضرت سلطان پدر موسی ابن جعفر باب المراد صحن زیبای تو عشق است ای خالق جنّ و بشر موسی ابن جعفر دولت سرایت جنت العلای عالم حال و هوایش بین سر موسی ابن جعفر از بس کریمی دست خالی از حریمت بیرون نرفته یک نفر موسی ابن جعفر آقا گنه کارم ولی هستم پشیمان از جرم نوکر درگذر موسی ابن جعفر شمشیر در دستت که باشد حیدری تو مثل علی مرد ظفر موسی ابن جعفر باب الحوائج هستی و آقای عالم ای خواهش این چشم تر موسی ابن جعفر ما مردم ایران بدهکار شماییم نامت به ایران سر به سر موسی ابن جعفر در مشهد و قم در میان شهر شیراز دارد ولای تو ثمر موسی ابن جعفر ما هر چه داریم از علی و آل پاکش از ما بگردان هرچه شَر موسی ابن جعفر دلتنگم و خواهم ز درگاهت فرج را رویش ببینم یک نظر موسی ابن جعفر
اشعارولادت امام کاظم(ع) ای هفتمین قرص قمر موسی ابن جعفر بر حضرت سلطان پدر موسی ابن جعفر باب المراد صحن زیبای تو عشق است ای خالق جنّ و بشر موسی ابن جعفر دولت سرایت جنت العلای عالم حال و هوایش بین سر موسی ابن جعفر از بس کریمی دست خالی از حریمت بیرون نرفته یک نفر موسی ابن جعفر آقا گنه کارم ولی هستم پشیمان از جرم نوکر درگذر موسی ابن جعفر شمشیر در دستت که باشد حیدری تو مثل علی مرد ظفر موسی ابن جعفر باب الحوائج هستی و آقای عالم ای خواهش این چشم تر موسی ابن جعفر ما مردم ایران بدهکار شماییم نامت به ایران سر به سر موسی ابن جعفر در مشهد و قم در میان شهر شیراز دارد ولای تو ثمر موسی ابن جعفر ما هر چه داریم از علی و آل پاکش از ما بگردان هرچه شَر موسی ابن جعفر دلتنگم و خواهم ز درگاهت فرج را رویش ببینم یک نظر موسی ابن جعفر
اشعارولادت امام کاظم(ع) بسم رب الفاطمه، تکثیر شد خیر کثیر جلوه ای دیگر ز وجهُ الله تابید از غدیر سوره ی کوثر ز الطاف خدا تفسیر شد نسلِ احمد از علی و فاطمه تکثیر شد هفتمین نور امامت، جلوه چون خورشید کرد بیتِ عصمت را خدا سرشار از توحید کرد دستِ هو ، قدرت نمایی کرد در اوجِ کمال باز هم ترسیم شد ابقای وجهِ ذوالجلال احمدی دیگر ‌تجلی کرده از سِرّ درون حیدری دیگر شده از آستینِ حق برون مجتبایی دیگر آمد از حریم کبریا یادگاری دیگر آمد از شهید کربلا سیدِ سجادِ ثانی، زینتُ العباد شد عرش تا تَحتُ الثَری، روشن از این نوزاد شد باقرِ دین از خدایش خواست تکریمش کند سبطِ او آمد که این اِکرام، تقدیمش کند آری آن اِکرام، رخسارِ امام کاظم است در حقیقت لطف، انوارِ امام کاظم است آسمانِ عشق را قرص قمر داده خدا صادق آل محمد را پسر داده خدا وجهِ ایزد، شمسِ جنت، ماهِ داور آمده نجلِ احمد، نسلِ زهرا، سبطِ حیدر آمده صاحبِ تاجِ ولایت، منجیِ دنیا و دین خالقِ جود و کرامت، مظهرِ حبلُ المتین هفتمین سلطانِ عالم، عالمی در بندِ اوست حضرت سلطان علی موسی الرضا فرزند اوست مُلکِ ایران کشورِ موسی بنِ جعفر هست و بس مُلکِ ایران نه، دو عالم وقفِ کوثر هست و بس معنیِ باغِ فدک، اینجا مشخّص میشود هر که با حق نیست از مِلکش مرخّص میشود از تمامِ سرزمینهایی که تحتِ سلطه است تا حرمهایی که در آن خاکی از غربت نشست دیر یا زود اُردوی دشمن هزیمت میکند لشکرِ فرعون در دریا عزیمت میکند غرقِ دریای تَفرعُن، نسلِ استکباری است قومِ موسای زمان را روزهای یاری است ما به لطفِ حق، فدک را پس بگیریم از عدو روزهای مهدوی داریم اینک پیشِ رو هوش اگر باشیم، ایام فرج نزدیکِ ماست! هر چه داریم از مسیرِ کوچه ی باریکِ ماست! حال با سربندِ یازهرا مهیا میشویم با اطاعت از ولایت، یارِ مولا میشویم روزهای انتقامِ خونِ مظلومان رسید اِنتقِم یا منتقِم، فرصت به محرومان رسید محمود ژولیده