دل را از این جدایی ، پر از شراره کردم
درد درون خود را ، با گریه چاره کردم
بابا تو روی نیزه ، ماهِ مسیر بودی
من هم مسیر خود را ، پر از ستاره کردم
هی گریه پشت گریه ، هی ناله پشت ناله
میزد که ناله کم کن ، ناله دوباره کردم
گاهی نگاه بر تو ، گاهی سر عمویم
گاهی زمین که افتاد ، بر شیرخواره کردم
تو روی نیزه بودی ، من پای نیزه بودم
تو گریه بر من و من ، بر گاهواره کردم
بابا ببخش اگر که ، از ضرب دست کوفی
تو سنگ خوردی و من ، تنها نظاره کردم
آن گوشوار زیبا ، آنشب که رفت از دست
تا صبح اشک و ناله ، بر گوش پاره کردم
خون لخته کندم از گوش ، هر بار با مشقّت
خون لخته را دوباره ، یک گوشواره کردم
رفته عدد ز دستم ، با دست پر ز تاول
زخم سر و لبت را ، از بس شماره کردم
من را ببر پدر جان ، از این خرابه غم
خوب آمده به هر بار ، تا استخاره کردم
#داریوش_جعفری
@navaye_asheghaan
.
#راس_الحسین
السلام علیک یا اباعبدالله
بالا نشسته ای و ز بالا نظر کنی
ای سر که روی نیزه به هر سو سفر کنی
باور نمی کنم که تویی روبروی من
یا از کنار محمل خونین گذر کنی
وقتی که روی ناقه ی عریان نشسته ام
باور نمی کنم ز نگاهم حذر کنی
چشمان غرق خون خودت را نهان مکن
طاقت نداری اشک مرا یک نظر کنی ؟
با قطره های اشک روان از دو دیده ات
جان مرا ز سوز غمت شعله ور کنی
آیا شود ز نور رخت ای فروغ ماه
در شام غصه ها شب من را سحر کنی
گاهی ز روی نیزه در آغوش گیرمت
مهمان من شوی و مرا مفتخر کنی
برگو که نیزه خم شود از اسم اعظمت
تا که ببوسمت سفرم پرثمر کنی
تا سنگ کینه ها نشود سهم کودکان
ای سر چرا همیشه خودت را سپر کنی ؟
چشمان هرزه را به بر کاروان ببین
قرآن بخوان که از رخ ما دفع شر کنی
ای غیرت خدا به طرفداری از حرم
باید که ماه علقمه را هم خبر کنی
در تشت زر دوباره بخوان آیه ای ز کهف
تا از کنیزیِ همه رفع خطر کنی
وقتی نمی شود که ز معجر سخن کنم
باید که شرح واقعه را مختصر کنی
تنها همین بگویمت ای غیرت علی
باید به حال غربت ما دیده تر کنی
.@navaye_asheghaan
.
#پنجم_صفر
دستی که زد بر روی زهرا عمه را زد
خلخال ها را بُرد و با حرصش مرا زد
سیلی به من میزد ولی بر عمه میخورد
هر ضربه ای را که به من زد جابجا زد
بابا غرورم بدتر از پایم شکسته
آن مرد شامی بارها تهمت به ما زد
دارد سیاهی می رود چشمم هنوزم
نفرین به آنکه مُشت های بی هوا زد
سوغات برد اما مچاله سوی شهرش
آن چارقد را که عمو با گریه تا زد
بیخود نشد مویم سفید آن چند ساعت
نامحرمی صدبار اسمم را صدا زد
شیرین زبان بودم ولی لکنت گرفتم
وقتی سرت را دشمنت بر نیزه ها زد
#حضرت_رقیه
#رضا_دین_پرور ✍
@navaye_asheghaan
دل به عشق يوسف زهرا نهاده مے رويم
از نجف تا #کربلا پاے پياده مے رويم
يابن زهرا السلام يابن زهرا السلام
مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه
تا گذارم چهره بر خاک عزيز فاطمه
يابن زهرا السلام يابن زهرا السلام
يابن زهرا سربه کف در سرزمينت آمدم
تا شوم زوار روز اربعينت آمدم
يابن زهرا السلام يابن زهرا السلام
زائر قبر شريف يوسف زهرا شدم
همسفر با کاروان زينب کبرے شدم
يابن زهرا السلام يابن زهرا السلام
کربلا يا کربلا ياکربلا ياکربلا
زينب خونين جگر برگشته از شام بلا
يابن زهرا السلام يابن زهرا السلام
اے خدا پروانه ے قبر علے اکبر شدم
زائر هفتاد و دو آلاله ے پرپر شدم
يابن زهرا السلام يابن زهرا السلام
◾️ #اربعین #امام_زمان
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@navaye_asheghaan
غم حسین(ع)
اصلا حسين جنس غمش فرق ميكند
اين راه عشق، پيچ و خمش فرق ميكند!
اينجا گدا هميشه طلبكار ميشود
اينجا كه آمدي كرمش فرق ميكند!
شاعر شدم براي سرودن برايشان
اين خانواده محتشمش فرق ميكند!
صد مرده زنده ميشود از ذكر يا حسين
عيساي خانواده دمش فرق ميكند!
از نوع ويژگي دعا زير قبهاش
معلوم ميشود حرمش فرق ميكند!
تنها نه اينكه جنس غمش، جنس ماتمش
حتي سياهي علمش فرق ميكند!
با پاي نيزه روي زمين راه ميرود
خورشيد كاروان قدمش فرق ميكند!
من از "حسينُ منّي" پيغمبر خدا
فهميدهام حسين همهاش فرق ميكند!
شاعر: علی اکبر لطیفیان
#امام_حسین
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@navaye_asheghaan
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۱۹_۰۹_۴۸_۱۷_۸۸۲.mp3
32.28M
زیارت عاشورا
🎙#مهدی_سماواتی
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
|⇦•در دلم غیر....
#روضه و توسل به رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲به نفس استاد حاج منصور ارضی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
قَبْرهُ فی قُلوبِ مَن والاهْ
در دلم غیر دوست جا نشود
رو به هرکس زدم مرا پس زد
هیچ جا کوی آشنا نشود
اشک اگر آبرو نگه دارد
راز من با تو برملا نشود
گریه کن همنشینِ معصوم است
تا قیامت از او جدا نشود
زهدِ بی حبِّ تو فقط ضرر است
پس کسی بی تو با خدا نشود
پرچمت اعتبار منزلِ ماست
بی تو این خانه ها بلا نشود
دنیا بداند وادی تور ما حسینیه هاست
نطق ما هرکجا که وا نشود
وانکن از سر خودت ما را
سفره ی شاه بی گدا نشود
بی پناهم پناهِ من زهراست
دستم از چادرش وانشود
تعزیه دار روضه ی تو رضاست
او نگرید عزا، عزا نشود
* بچه ای که از شتری که داره میره، افتاده باشه، بچه دنده هاش شکسته میشه، دیگه نفس نداره...
بی بی رقیه سلام الله علیها با اون شیرین زبانیش صدا زد: چشم عموم رو دور دیدی داری منو میزنی؟ برسم به عموم عباس شکایتت رو میکنم.
عینِ مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها حرف میزنه، حضرت زهرا هم به اون ناجیبا فرمود: الان میرم به حمزه عموم میگم شما چجوری منو زدید.*
گلویت نامرتب ذبح شد تقصیر من بوده
رقیه بودکاش آن لحظه خنجر را نگه دارد
عمو عباس! ما را حرمله هُل داد تا بازار
بگو تا حرمت اولاد حیدر را نگه دارند
ندارم جسمِ سنگینی ولی در وقت تدفینم
نشد عمه به روی دست پیکر را نگه دارم
حسین...
@navaye_asheghaan
حاج منصور ارضی - @hajmansourarzi.mp3
7.29M
|⇦•در دلم غیر...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس استاد حاج منصور ارضی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رقیه جان..
گریه نکن! خرابه های شام، گهواره توست هزاران فرشته برایت آغوش گشوده اند، گریه نکن! ارکانِ این هنگامه، روزی بر صخره های تاریخ نوشته خواهد شد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•دست از سرم بر نمیداره ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام اللله علیها اجرا شده به نفس حاج حسین سیب سرخی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
آه بابا آه بابا آه بابا
دست از سرم بر نمیداره
میخواهم سرتو بغل کنم ولی نمیذاره
اینجا ورودی بازاره
ای وای از آخرش تازه اول کاره
عزیزم! میبینی بین یه مشت کنیزم
عزیزم! دارم اشکِ خون برات میریزم
چِقدر طول کشید
کار ما به کوچه گردی رسید
عمه رنگش پرید
تا سر عمومو رو نیزه دید
خواهرم آه کشید
ما رو میبرن تو بزمِ یزید
«زِ خانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم»
@navaye_asheghaan
enc_16900113925569010428731.mp3
3.15M
|⇦دست از سرم برنمیداره ....
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسین سیب سرخی
•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دیــگر رقیه فهمید ؛
بــــابـا دو بخــــش دارد …
بخشے بہ روی نـــــیزه …
بخشے بہ خاک صــــحرا
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•من نه بازار میام...
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من نه بازار میام نه عروسک میخوام
عمّه مهمون رسید
من همون روسری و میخوام که بابام خرید
بی صدا بگم...
صورتم شکسته خوب نمیتونم بابا بگم
از کجا بگم...
از شبی که نفسم نمیومد بالا بگم
اون همه نیزه دار که نرفتن کنار
تاره چشمای من
از کدوم کوچه سرت رو بردن ای وای من
راستی گم شدم...
دنبال سرت بودم بازیچه ی مردم شدم
بی هوا زدن...
من تو رو صدا زدم اونا زجر و صدا زدن
از کنارم نرو تا ببوسم تو رو تو بخند لااقل
کجای سرت برای بچه میشه بغل
زخم بالتو..
اومدیم تا مجلس نامحرما دنبال تو
مأیوس حرم..
مستقیم اشاره میکنن به ناموس حرم...
صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته
دل عمّه خیلی برام گرفته
میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی منو بازم
دست توی موهای تو میندازن
شونه بزن موی منو بازم
من دیگه رقیه ای
که واسه تو ناز بکنه نمیشم
زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمیکرد
زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمی کرد
زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمی کرد...
دختر داشت میفهمید
گل سر چیه، موی بلندتر چیه
بهونه چیه، آیینه و شونه چیه
النگو چیه، شونه نشه مو چیه
شونه نداریم
خرابه میخوابیم اگه خونه نداریم
موهات سفیده
دستای کوچیکه تو رو نیزه بریده
نفس نداری
دلِ خوش از حرمله و شبث نداری
@navaye_asheghaan