eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.7هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
313 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
من یتیمم که فلک خانه خرابم کرده نیمه جان شمعیم و هجر تو آبم کرده غارت و آتش معجر سر جایش باقی داغی ضربۀ سیلی چه کبابم کرده با اشاره ز ورم های تنم خون ریزد ضربه ها در یم غمها چو حبابم کرده درد زانو به کجا داده مجالم بر خواب یاد رویای تو آرام به خوابم کرده کو علمدار سپاهت که ببیند دشمن این چنین ملعبۀ بزم شرابم کرده خسته ام بس که عدو همره هر ضرب لگد خارجی خوانده مرا، برده خطابم کرده کف پا تا به سرم بس که تورم دارد زن غسالۀ این شهر جوابم کرده @navaye_asheghaan
سخت است دختر باشی وماتم ببینی منزل به منزل در اسیری غم ببینی از خواب برخیزی بجای ناز بابا گیسوی خودرا دست نامَحرَم ببینی آن چادری که سالها محکم گرفتی در دست ِ این وآن چنان پرچم ببینی گفتم نزن ،لج کرد،تازه ناسزا گفت: فریاد زد بدتر از این را هم ببینی خورده کسی تا حال سیلیِّ دودستی تا چند ساعت چهره را مُبهَم ببینی یک دختر شامی به همبازیِ خود گفت : دختر شده تاحال ، قامت خم ببینی گفت آن یکی، پیشش نرو از خارجی هاست باید که مویش را چنین در هم ببینی امشب سرت را می کشانم تا خرابه از نِی، نه ، از نزدیک احوالم ببینی ای سربریده من بغل می خواهم امشب اصلاً دلت آمد که من را کم ببینی یا چشم من تار است یا تغییر کردی چشمان خود واکن که من را هم ببینی موی بلندی داشتم با معجرم سوخت یک فاطمیه غم در این چشمم ببینی عمه نبود امروز می رفتم کنیزی جای تو خالی بود که ترسم ببینی @navaye_asheghaan
. السلام علیکِ یا بنتَ الحسین یا رقیه خاتون زیباتر از این کن شب رؤیایی ام را ای که به پایان برده ای تنهایی ام را در سر خیال دیدنت دارم همیشه نذر سرت کردم سر سودایی ام را نیلی شده رخساره ام از بی کسی ها بابا ببین این چهره ی اُخرایی ام را " بابا " همه دار و ندار دخترت بود حالا نگاهی کن دل بابایی ام را وقتی عدو رأس تو را از تن جدا کرد گفتم مگیر از من همه دارایی ام را با تو نمی گویم ز پای پر ز زخمم اما چه گویم حالت بینایی ام را با من بگو کی حنجر سرخت بریده یا که شکسته این دل مینایی ام را کاخ ستم با گریه هایم زیر و رو شد بنگر چو زینب اوج بی همتایی ام را از ناقه افتادم ولی معجر نیفتاد بنگر به سر این چادر زهرایی ام را بر دامنم هستی و من غرق مناجات بابا تماشا کن من و شیدایی ام را جانم بگیر و آرزویم را روا کن بنگر سرشک دیده ی دریایی ام را بابا بیا با هم ز ویران پر بگیریم زیباتر از این کن شب رؤیایی ام را شب پنجم ماه صفر ۱۴۴۵ دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ .....┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @navaye_asheghaan
. شور آخر جلسه ای خانم حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها بابا جون خبر داری تنها شدم بعد تو به غصه مبتلا شدم پابه پای نیزه ها پشت سرت اسیرِ مصیبت و بلا شدم بابا جون عمه مونو خیلی زدن بابا جونم شامیا چقد بدن اینو آروم بگم نشنوه عمو بهمون حرفای بد خیلی زدن یه عده ارازل و لات پشت دوازه ی ساعات دوره کردن مارو بابا بی حیاها جلو چشمات آخ رو صورت جای کعب نی مونده نانجیب دلمو سوزونده رو زمین زجر من کشونده وااای ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یامظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم باباجون چرا لبات پاره شده مثه گوشای بی گوشواره شده بابا جون قربون خشگی لبات بعد تو دخترت آواره شده حال و روز توکه از من بدتره گونه ات از خون تازه چرا تره کجا بودی باباجون باباحسین سر تو چرا پُرِ خاکستره شنیدم تنور خولی رفته بودی بابا جونم حق بده دق بکنم من بعد تو زنده نمونم تا سرو صورت خونی تو دیدم یادم رفت که چیا کشیدم یادم رفت که چیا شنیدم وااای ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم بابا دلتنگه لالاییات شدم بابا دلتنگ نوازشات شدم یه ماهی میشه صداتو نشنیدم من دلتنگه قصه گفتنات شدم یه دنیا حرف نگفته تو گلوم چی بگم حالا که هستی روبروم همه دردا و غمام رفته زیاد خدا رو شکر رسیدم به آرزوم بغلم بیا بابایی دلتنگم بابا خدایی لالایی بخون برام باز حالا که تو پیش مایی آخ که چه قدر سردو تاریک اینجا باباجونم خوش اومدی بابا قول بده که نزاریم تنها وااای ابتا یا حسین یامظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها کربلایی 👇 @navaye_asheghaan
. دست و پا گیرم و قلبم، نفسِ آه ندارد دردِ سر سازم و پایم رمقِ راه ندارد همنشینِ شبِ تارم، سحرم ماه ندارد یوسفِ گم شده اَم، جز دلِ من چاه ندارد آنقدَر گریه کنم، یوسفِ من از سفر آید آنقدَر ناله کنم، تا به سراغم پدر آید شِبه زهرایم و خصمم به رویم، پنجه کشیده خویش را میکِشم از درد، به این قدّ خمیده مثلِ من، هیچ کسی طعمِ اسیری نچشیده آن یتیمم که کسی، همچو من آزار ندیده کار دستِ همه داده بدنم، بسکه شکسته پدرا! دختِ یتیمت سرِ راهِ تو نشسته خواب دیدم که به دیدار من اینجا، به سر آیی در خراباتِ خرابه، تو به وقتِ سحر آیی دانم از این سرِ مو کنده ی من، دیده تر آیی جای سیلی چو به رویم نگری، خونجگر آیی جای آن دستِ نوازشگرِ تو، مُشت چشیدم من به این قافله با پا نه، که با زجر رسیدم آمدی ای سرِ پر خون؟ چه سری! عیب ندارد جز سری، از تو نمانده اثری! عیب ندارد گر نداری ز یتیمَت خبری، عیب ندارد نیمه جان دخترِ خود را ببَری، عیب ندارد راستی! داشت مرا زجر، دلِ شب خفه میکرد گر نمیدید مرا مادرِ زینب، خفه میکرد هیچکس یارِ یتیمِ تو نشد، در شب صحرا ناگهان قسمتِ من شد، بغلِ حضرت زهرا او نشان داد پس از بوسه بمن، باقیِ رَه را او نشان داد بمن بر سرِ نِی، جلوه ی مه را بعد از آن، رَاسِ تو در بزمِ عدو جلوه گری کرد قاریِ تشت نشین، دفع ز ما هر خطری کرد خواهرم داشت در آن همهمه میمرد، ز تهمت دخترت داشت به پیشِ همه میمرد، ز تهمت داشت ناموسِ تو و فاطمه میمرد، ز تهمت عمه هم داشت در آن واهمه میمرد، ز تهمت خیزران را به لبِ خویش خریدی، به چه قیمت؟ که نگوید ز کنیزی سخنی، دشمنِ عصمت ✍ .
. عج 🚩بند اول: زینت دوش اباالفضل، یا رقیه جوش و خروش اباالفضل، یا رقیه ستاره تو دل ماهی، وقتی هستی توی آغوش اباالفضل، یا رقیه غنچه باغ حسینی شمع و چراغ حسینی تو حرمِ دلِ ارباب صحن و رواق حسینی رقیه محبوبه، رقیه اعلا رقیه آروم و قرار مولا رقیه حوریه شبیه مادر رقیه معنای حیا و تقوا یا رقیه 🚩بند دوم: نوه ی فاتح خیبر، یا رقیه دلبر آل پیمبر، یا رقیه سه ساله ی بی نظیری، توی عالم شیفعه ی روز محشر، یا رقیه ای ماه عصمت ارباب کوثر حضرت ارباب با اشکای تو یاری شد علم نهضت ارباب رقیه، ای خَلقاً وَ خُلقاً زهرا نجابت با اسم تو میشه معنا همه دیدن که با سلاح گریه یزید و نقشه هاشو کردی رسوا یا رقیه 🚩بند سوم: منجی آخر دنیا، یا بن زهرا منتقم آل طاها، یا بن زهرا وقتی میگیری تو دستت، تیغ حیدر میشه چه محشری برپا، یا بن زهرا وعده ی موعود قرآن شاه عدالت و میزان روایتا میگه هستش انتظاره، فرج ایمان أبانا یا مهدی، بقیة الله صراط المستقیمی و اصل راه اگه تو یک لحظه، نباشی آقا همه عالم میشن، یقینا گمراه یا مهدی شعر و سبک: (طاها تحقیقی)🎼✍ ✍ .👇👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ثانیِ خیر النسا رقیه ای اسوه ی حجب و حیا رقیه آرامش کل خیامی بانو دردونه ی قلب بابا رقیه آروم اباعبدالله معصوم اباعبدالله دنیای حسینی دختر خانومِ اباعبدالله دریای کرم،سایه‌ی سرم من نوکرتم عبدِ علیِ اکبرم آرزومه که،روزی برسه اسمتو بذارم روی اسم دخترم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همراه خوب حضرت عقیله مثل بابات لطف تو بی بدیله میخندی ضعف میره دل ابالفضل ای مایه ی آرامش قبیله محبوب اباعبدالله ای خوب اباعبدالله هر لحظه به عشقت ؛ قلبش می کوبه اباعبدالله درمونِ قمر،سامونِ قمر بسته به نفس های توعه جونِ قمر توی شام بی بی، تو نشون دادی که توی رگای توعه از خونِ قمر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
نماهنگ سرود نازنین رقیه(1).mp3
4.29M
|⇦•نازنین رقیه... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شدهٔ نجم الثاقب ●━━━━━━─────── نازنین رقیه! کربلا میرم من جای تو اربعین رقیه از توی آسمونا ما رو هم ببین رقیه نازنین رقیه! بانو رقیه! فاطمیه شده روضه ی تو مو به مو رقیه یه کم از خودت برای شامیا بگو رقیه نبین توی خرابه‌هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه دخترِ شامی، من ملک مراقب چادرمه نازنین رقیه! بمیرم از روی ناقه ت خوردی زمین رقیه چادرت نیوفتاده از سرت، آقرین رقیه نازنین رقیه! مهربون رقیه! برو پای نیزه عمو جونت بمون رقیه یه کم از خودت بگو روضه براش بخون رقیه من دیگه اون رقیه ای که واسه تو ناز بکنه نمیشم اونیکه با نوازش تو چشماشو باز بکنه نمیشم من دیگه اون رقیه ی گذشته با موی بلند نمیشم اونیکه لکنت زبون نداشته وقت حرف زدن نمیشم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... . @navaye_asheghaan
. |⇦•نکنه روبرومی... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سبد رضا نریمانی ●━━━━━━─────── نکنه روبه رومی،خودتی یا عمومی؟ نشناختمت هنوزم،خودت بگو کدومی؟ صورت نصفه نیمه،حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر،تموم زندگیمه خوش اومدی بابا،خونهٔ دخترت امشب مهمونم شد سرت امشب،کنج خرابه منو ببخش حالا دخترت دیگه زیبا نیست وقتی که دیگه بابا نیست، چطور بخوابم؟ منو زدن...منو زدن...دشمنت سرم ریخت منو زدن...منو زدن...صورتم به هم ریخت «باباحسین!باباحسین! ای آروم جونم...» سلام ای قرص ماهم،روشنی نگاهم دم غروب همیشه، تو فکر قتلگاهم نمیشنوم صداتو، هیشکی نداشت هواتو پیراهنت رو بردن،عمامه و عباتو اون لحظه فهمیدم داره کارت تموم میشه دست و پا می زدی پیش چشایِ عمه من خیلی ترسیدم، کاش میشد کاری می کردم هم برای تو بابا هم برای عمه تو رو زدن...تو رو زدن...نیزه ها و خنجر تو رو زدن...تو رو زدن...پیشِ چشم مادر منو زدن...منو زدن...دشمنت سرم ریخت منو زدن...منو زدن...صورتم به هم ریخت «باباحسین!باباحسین! ای آروم جونم...» خونِ گلوتو دیدم، به صورتم کشیدم رگاتو کی بریده ای بابای شهیدم؟ رفتی و ازدحام شد، کار حرم تمام شد قافلهٔ اسیری، راهی شهر شام شد دروازه که وا شد... اومدن مردمِ شامو... پاره کردن لباسامو... قلبم ترک خورد... دروازه که وا شد... پر شدم از کبودی ها... پشت هم یهودی ها... عمه ام کتک خورد... با سنگ و با چوب صبح تا غروب افتادن به جونش... مردا زدن، زن ها زدن،بریده امونش... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 @navaye_asheghaan
. به دلم برات شده بابام میاد امشب مثه یه کبوترم پر میزنم امشب گفته بابام که بهت سر میزنم امشب دیگه از همسفرام دل میکنم امشب چه خوشه پیش بابام جون کندنم امشب دیگه جونِ خسته بر لبهام میاد امشب به دلم برات شده بابام میاد امشب وای دلم وای دلم **** مثه بید میلرزه این دستای من امشب غیر بابام نمیگه لبهای من امشب هنوزم خون میریزه از پای من امشب دختر شامی شنو حرفای من امشب تو بابات قشنگه یا بابای من امشب چرا از راه نمیاد لیلای من امشب به راهش خیره شده چشمای من امشب مثه بارونِ بهار اشکام میاد امشب به دلم برات شده بابام میاد امشب وای دلم وای دلم **** تا جون به لبهام نیومده بابا بیا مرهم به زخمام نیومده بابا بیا بال و پرم بسته شده بابا بیا زینب دیگه خسته شده بابا بیا وای دلم وای دلم **** آه قلبم داره از جا کنده میشه اگه بمونم این دلم از عمه ها شرمنده میشه روز روشن شام تاره دل زارم بی قراره بجز اشک و غصه و غم کار نداره بابا جون دختری که سر روی دستات میگذاشت و میخوابید روی خاک سر میزاره جون بابا موندنم دیگه فایده نداره دیگه من درد سر قافله ام با پای پر آبله ام یادته نیمه شبی از روی نی صورت ماهت مثه خورشید میتابید دخترت پا میکشید به تو دستش نرسید پایین اومد سر نی گفتی به من نور دو چشمای ترم گل یاس اهل حرم یه شبی من بهتون سر میزنم تو رو با خود میبرم **** دست روی دست نزارید بابام میاد امشب لباس نو بیارید بابام میاد امشب خونه رو خوشبو کنید بابام میاد امشب پاشید آب جارو کنید بابام میاد امشب عود و عنبر بیارید بابام میاد امشب روی آتیش بزارید بابام میاد امشب دلو دیوونه کنید بابام میاد امشب موهامو شونه کنید بابام میاد امشب وای دلم وای دلم ▪️ 🎤 شب پنجم صفر 1383 👇 @navaye_asheghaan
. ، سلام الله علیها برگشتی چه بی خبر برگشتی برگشتی دم سحر برگشتی من دست نوازشت رو می خوام برگشتی چرا با سر برگشتی راستی اون دختری که تو کوچه ها سنگم زد ، بخشیدم اصن اون پیر زنی که چن دفه چنگم زد ، بخشیدم۲ ولی خدا نگذره از حرمله منو کتک زد وسط سلسله شبا یهو می پرم از خواب آخه می پیچه تو سرم صدا هلهله ای وای ای وای ای وای ... برگشتی باباجونم برگشتی برگشتی مهربونم برگشتی به عمه جون خبر دادم که امشب من دیگه نمی مونم برگشتی راستی اونکه منو بد صدا میزد تو ازدحام ، بخشیدم اوناکه میخندن به اشک من به گریه هام ، بخشیدم ۲ ولی خدا نگذره از زجر پست یه جوری زد که دست و پهلوم شکست منو می زد می گفتم آخه چرا؟ می گفت صدا نده همینی که هست ای وای ای وای .... برگشتی تو از سفر بر گشتی واسه دیدنم پدر برگشتی دیدم رو سرت شرابش رو ریخت برگشتی با طشت زر برگشتی راستی اونکه منو داد با طعنه هاش آزارم ، بخشیدم اونکه خندید به سر و وضع و لباس پارم ، بخشیدم ۲ ولی خدا نگذره از این یزید که مارو توی مجلس می کشید حرف کنیزی شده من چی بگم از این بلا قد سکینه خمید @navaye_asheghaan
. (س) *بند اول* جسمم شده؛زار و نحیف میبینی احوالم/شکست پرو بالم... بابا،یی بیا؛دیگه نمیتونم سه سالمه ولی پیرم بابا همینه تقدیرم شبیه پیرزنا زمینگیرم... حسابی درد سر دارم انگار به زجر بدهکارم میده همیشه با سیلی آزارم... ///من الذی ایتمنی.../// *بند دوم* جوری زده؛توو صورتم ضعیف شده چشمام/کبوده گونه هام... زخم،گوشام؛بازم شده تازه... بابا پاهام پره خاره چشام ضعیف شده تاره این طرز راه رفتنم خنده داره... بابا برات بگم چیزی یه نانجیب و چشم هیزی ماها رو میخواست برای کنیزی... ///من الذی ایتمنی.../// *بند سوم* چند روزیه؛منتظرم تا که بیای بابا؛خستم ازین دنیا... دستام؛پاهام؛دیگه نداره نا... توی موهات پره خاکه سنگ خورده روو لبت یا که جا ضربه ی خیزرانه که چاکه... یکی میزد منو با مشت موهامو میکشید از پشت سنان و زجر میزدن به قصد کشت... ///من الذی ایتمنی.../// شعر: کرج .👇👇👇 @navaye_asheghaan
. متن: دارد دل زارم شور رقیه ✅بنداول✅ دارد دله زارم،شوره رقیه می تابد برقلبم،نوره رقیه تاابدهستم من،سربازه کویش آرزویم دمی ، دیدنه رویش ماه و مهتابم،دخته اربابم{2} ⚜《مولاتی رقیه،اشفعی لنا》⚜ ✅بنددوم✅ ناله ی یاحسین،از دل کشیده با ضربه ی لگد،رنگش پریده ماننده فاطمه ، پهلو شکسته بر روی ناقه ی،عریان نشسته مهدی کجایی،صاحب عزایی{2} ⚜《یاصاحب الزمان،آجرک الله》⚜ ✅بندسوم✅ بر روی پیکرش،خورده کعب نی رفته با اهل بیت،در مجلس می دیده راسه پدر،در طشت ذرین شکسته دندانش،ازضربه ی کین داد از اسیری،وای از یتیمی{2} ⚜《مولاتی رقیه،یابنت الحسین》⚜ ✅بندچهارم✅ وای از یهودیان،وای از نامردان با تازیانه می ، زدند کودکان عمه زینب بگو،بابایم کجاس چرا نمی آید عموجان عباس رقیه ات مرد،بسکه کتک خورد{2} ⚜《یا بقیه الله،آجرک الله》⚜ ✅بندپنجم✅ ام البکائی و نوره دو عینی سه سا له ی ارباب،بنت الحسینی حیدر خصائل و زهرا شمائل شاگرده زینب و عشقه ابوفاضل نظری عنایت،سوی گدایت{2} ⚜《مولاتی رقیه،مظلومه بی بی》⚜ .👇
. 🏴 بند اول: بابا سلام ، چرا دیر اومدی داشتم بدونِ تو ، می بریدم بیا بشین کنارم تا بگم رفتی‌ و بعده تو چی کشیدم ای بابا بابایی یه بی حیا رسید گوشوارمو از گوشم کشید منو با لگد میزد همش بابایی یه مردکِ پلید ای بابا از تو دلگیرم دیگه میمیرم چون رفتی ای بابا منو نبُردی دلم آزردی چون رفتی ای بابا دخترت تنها مونده تو غم ها چون رفتی مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی فی صِغَره سِنّی بند دوم: بابا ببین که تو آتیش و دود سوخته موهای من مثه زهرا پاهام پُر از خار و سنگْ ریزه اَن از بس که دویدم توی صحرا ای بابا کبوده تمومه پیکرم میریزه خون از بال و پرم تیره و تار میبینه چشام خیلی درد داره بابا سرم باباجون زخمه سر تا پام میسوزه چشمام بعده تو باباجون زدنم مردا خیلی بی پروا بعده تو باباجون منو آزردن معجرم بردن بعده تو مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی فی صِغَره سِنّی بند سوم: بابای من، یه نگاهی بکن به آبِله های کفِ پاهام خوردم کتک صورتم شد کبود طوری که تیره میبینه چشمام ای بابا بابایی زخمِ زبون زدن شامیا چه بی امون زدن توی کوچه ی یهودیا از زمین و آسمون زدند بابایی عمه ام تنها بینِ نامردا واویلا بابایی توی شهرِ شام میدادن دشنام واویلا بابایی ما رو تو بازار میدادن آزار واویلا مَنِ الَّذی اَیْتَمَنی فی صِغَره سِنّی 🎵📝: (طاها تحقیقی) (روضه نشین) (احسان) 👇
. |⇦•روشنه روزای تاریکم... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── روشنه روزای تاریکم با نور گنبد ماهِ تو دوست دارم سه ساله بانو جان جونمو بدم تو راه تو اسمت با خط طلا، نوشته رو دلم رقیه خونه کردی تو دلم رقیه هی میگه بگو دلم رقیه، رقیه، رقیه حل مشکلی ای جانم شور هر دلی ای جانم نور منجلی ای جانم نوه ی علی ای جانم بابای تو خود قرآنه تو خودت سوره ی یاسینی شک ندارم که الان داری دونه دونه ما رو میبینی راز ناز اهل بیت، بهاره ی حسین رقیه همه کاره ی حسین رقیه ای ستاره ی حسین رقیه، رقیه، رقیه مثل حیدری ای بانو گرچه دختری ای بانو از همه سری ای بانو دل رو میبری ای بانو همه ی هستی امو میدم تا یه نفس هم نفست باشم واسه رفتن تو دل زهرا کافیه تو دل تو جا شم زهرای سه ساله ای جونم فدای تو رقیه میمیرم برای تو رقیه سر میدم به پای تو رقیه، رقیه، رقیه من از عشق تو مجنونم پای عشق تو میمونم تا ابد ازت میخونم جونمو بهت مدیونم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. السلام علیکِ یا مولاتی رقیه یا بنت الحسین هستیِ خودت به دست جانان دادی تو دار و ندار خود به مهمان دادی تا رأس پدر به دامنت مهمان شد با بوسه به خونِ لب او جان دادی 🎤 .
. بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️ از غم تو عاقبت پژمردم بابایی هر جا که اسمتو به لب میبردم جای تو خالی حسابی تازیونه خوردم طوری که از جای دردش تا سحر میمردم سیلی سنگین عدو یه طرف رو نیزه ها سر عمو یه طرف بغضی که مونده تو گلو یه طرف کبودیای سر و رو یه طرف از همه دلگیرم من سه سالمه ولی از همه دنیا سیرم دوری از تو این یه ماهه خیلی کرده پیرم عاقبت کنج خرابه از غمت میمیرم «ابتا وای حسین» ◾️◾️◾️◾️◾️ دل پریشون تو هستم بابا چند شبه در انتظار تو نشستم بابا یه نگاه بکن به این دستای بستم بابا من که از دوری و غربتت شکستم بابا رنج و بلای قافله یه طرف سیلی زجر و حرمله یه طرف آتیش و سنگ و هلهله یه طرف پاهای غرق آبله یه طرف دخترت گریونه یه شب دیگه فقط روی زمین مهمونه دل عمه زینبم برام یه کاسه خون علت سفیدی موی منو میدونه «ابتا وای حسین» ◾️◾️ ✍ 👇
. ◾️◾️◾️◾️ نه سری مونده ، نه پری مونده نه برا تو دیگه بابا دختری مونده خدا میدونه ، از تازیونه روی هر گوشه ی جسمم اثری مونده نمیتونم دیگه ، روی پاهام وایسم گریه بهونه م بود ، بابامو میخاستم از دیدنت سیر نمیشم ، تو باشی دلگیر نمیشم تا آخر عمرم بابا ، کنار تو پیر نمیشم تو منو بغل میکنی ، دیگه زمینگیر نمیشم ◾️◾️◾️◾️◾️ نه بدن داری ، نه کفن داری نه یک نشونی از باباجون من داری نه روی چشمات ، حتی رو لبهات یه جای سالم برا بوسه زدن داری قربون اشکای ،چشم ترت بابا هر چی کتک خوردم ، فدا سرت بابا سخته نفس کشیدنم ، تو بیابون کشیدنم راه که نمیتونم برم ، چه برسه به دیدنم از ترس زجر بی حیاس ، از خواب شب پریدنم ◾️◾️◾️ ✍ 👇
. میگن سوی چشاش کم شد رقیه رخش نیلی، قدش خم شد رقیه با گریه دشمنو بی آبرو کرد نماد اشک و ماتم شد رقیه بمیرم، دیگه راحت شد رقیه تو این راه خیلی اذیت شد رقیه پاهاش پر آبله، دستاش به زنجیر نماد استقامت شد رقیه بمیرم قامتش تا شد رقیه رخش مانند زهرا شد رقیه خرابه شعبه ای از کربلا شد فدای راه بابا شد رقیه پناه اهل ایمان یا رقیه دم سینه زنی مان یا رقیه به ما گفتند: وقت عرض حاجت بگوییم از دل و جان یا رقیه غریبی و غریبان را پناهی شهیدان حرم را تکیه گاهی پناه دردمندان یا رقیه به ما بیچارگان هم کن نگاهی ✍ .
. |⇦•فکرشو بکن دخترت... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی ●━━━━━━─────── فکرشو بکن دخترت تنها یه گوشه بشینه پیرْهنی که مال تو بود دست این و اون ببینه با گریه می‌گه، پیرهن بابامو بدید  حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید رقیه‌ای که، سر باباشو، تو دست نامردا می‌دید   رقیه جوری گریه کرد که آخرش نَفَس گرفت با گریه از غریبه‌ها سر باباشو پس گرفت فکرشو بکن دردونه‌ت زخمی ببینه سرت رو تو اون حال و روز کی باید آروم کنه دخترت رو؟ حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید سر باباشو، بریده و خونی می‌دید تا گریه می‌کرد، با تازیونه، زجر حرومی می‌رسید شب سیاه و سردی بود توی خرابه نور اومد رقیه رو آتیش زد اون سری که از تنور اومد فکرشو بکن دخترِ ارباب تو خرابه خوابید دختر یهودی هم به موهای رقیه خندید با خنده می‌گفت، تویی که بابا نداری شبا سرتو، رو دامن کی میذاری؟ با طعنه می‌گفت، تو چندسالته؟، چقد موی سفید داری! می‌بینی کار دنیا رو سه سالشه قدش خمید آخه رقیه‌ی حسین کجا و مجلس یزید :صادق نجم و داود رحیمی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ . زمینه شب سوم فکرشو بکن دخترت، تنها یه گوشه بشینه پیرهنی که مال تو بود، دست این و اون ببینه با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید  حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید رقیه ای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید  رقیه جوری گریه کرد، که آخرش نفس گرفت با گریه از غریبه ها، سر باباشو پس گرفت ### فکرشو بکن دردونه‌ت، زخمی ببینه سرت رو تو اون حال و روز کی باید، آروم کنه دخترت رو؟ حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید سر باباشو، بریده و خونی می‌دید تا گریه می‌کرد، با تازیونه، زجر حرومی می‌رسید شب سیاه و سردی بود، توی خرابه نور اومد رقیه رو آتیش زد اون، سری که از تنور اومد ### فکرشو بکن دختره، ارباب تو خرابه خوابید دختر یهودی هم به، موهای رقیه خندید با خنده می گفت، تویی که بابا نداری شبا سرتو، رو دامن کی میذاری با طعنه می‌گفت ، تو چندسالته؟ چقد موی سفید داری؟ می‌بینی کار دنیا رو، سه سالشه قدش خمید آخه رقیه ی حسین ، کجا و مجلس یزید .👇👇
record001.mp3
1.9M
سبک: نکنه روبرومی
. (س) _______ بعضی اسما / بعضی حرفا بعضی دردارو آدم یادش نمیره درد پهلو / درد بازو کی میتونه اینجوری آروم بگیره هر کیو که یادم بره/ حرمله یادم نمیره اون شبی که جاموندم از/قافله یادم نمیره هرجا رو که یادم بره/ من شام و یادم نمیره ریخت رو سرت اون قدح/ حرام و نمیره هرچیو که یادم بره/ این غمو یادم نمیره بین یه عده بی‌حیا / عمم و یادم نمیره من از برو بیا می‌ترسم از همه شامیا می‌ترسم بابایی خیلی از نگاهه بده یهودیا می‌ترسم ((بابا کجایی//داد از جدایی)) ========= بعضی روزا/ بعضی جاها بعضی غم‌هاروآدم یادش میمونه غم غربت/ غم ناموس از یجایی دیگه آدم نمیتونه هر کیو که یادم بره/سنان ویادم می‌مونه گودال قتلگاه دم/ اذان و یادم می‌مونه هرجا رو که یادم بره/ بازارو یادم می‌مونه عمم و بد زدن بابا/ اینا رو یادم می‌مونه هرچی و که یادم بره/اشکاتو یادم می‌مونه شلوغی دروازهء / ساعات و یادم می‌مونه شام مردم خوبی نداره یه شهرسربه سرم می‌ذاره یه دختر شامی بابایی ادای من رو در میاره ((بابا کجایی//داد از جدایی)) _______ شعر ونغمه: ✍ 👇👇
. خون چکیده ست ز چشم تر من ...چیزی نیست شده مجروح و شکسته پر من ...چیزی نیست هر زمانی که زمین خوردم و مجروح شدم یاد دادی که بگو دختر من:" چیزی نیست" آب شد قلب من از شدت وحشت بابا داد زد بسکه عدو بر سر من ...چیزی نیست هدیه ای بود به دستم ز تو اما قاتل چشمش افتاد به انگشترمن... چیزی نیست از روی ناقه چو عباس زمین افتادم ترک افتاد به نیلوفر من... چیزی نیست لذتت بود پدر موی بلندم اما آتش افتاد به فرق سر من ...چیزی نیست می کشیدند مرا از سرم اما عمه گره محکم زده بر معجر من... چیزی نیست آن عبایی که به نعش علی اکبر بردی هست اما دگر از اکبر من چیزی نیست من دوباره پری کودکیم خواهم شد گر کبود است همه پیکر من چیزی نیست سر تو زخم شده پس بدنت پاره شده پیش زخمان تو زخم پر من چیزی نیست ✍  سلام الله علیها  @navaye_asheghaan
زمینه؛ نیفتاد چادرم از سرم.mp3
2.75M
علیهاالسلام 🔹نیفتاد چادرم از سرم🔹 رسیدی از نیزه بغل من رسیدی و چشمم شده روشن ببین دیگه دستام نمی‌لرزن مهمونم شدی نمی‌شه باورم عمه می‌گه من شبیه مادرم تو جسارتا نیفتاد چادرم از سرم بمون کنارم می‌خوام کنار تو خوابم بره برات بمیرم موهات چرا پر خاکستره برات بمیرم لب تو از منم خونین‌تره «امان امان ای دل، امان ای دل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رو نیزه‌ها دیدم تو رو اما نمی‌رسید دستم به تو بابا تو رفتی و عمه شده تنها رفتی آب و نون دخترت غمه مثل مادر تو عمر من کمه از رو ناقه افتادم رو دامن فاطمه منو ببر که کنار تو ندارم دلهره ببین که خسته‌م دل کوچیکم از دنیا پره می‌خوام نبینم که عمه تازیانه می‌خوره «امان امان ای دل، امان ای دل» شاعر و نغمه‌پرداز:
. بدجور من بیچاره ام، بدجور پستم تو احترامم کردی و حرمت شکستم خرج مرا دادی ولی پایت نماندم به نوکرت دل بستی و من دل نبستم بی آبروتر از من اینجا هیچکس نیست آلوده دامانم ولی زائر که هستم من کوله ای دارم که سنگین از گناه است این کوله را پُر کردم و خالیست دستم جز گریه و چشم ترم چیزی ندارم دور از حرم با طعم تربت، مست مستم دلتنگ باب القبله و صحن حسینم از این قفس مثل کبوتر باز رستم پاکم کن و خاکم کن آقا اربعین شد اصلاً بیا و فکر کن بی سرپرستم بین نجف تا کربلا ذکرم رقیه است با تاول پا بین موکب ها نشستم دارد دوباره می رسد عاشق به معشوق زار و پریشان دو دلدار الستم گفت عمه گرچه صورتم باباپسند است زیبایی دختر به گیسوی بلند است هرچند خیلی حرفها دارم برایش مویی ندارم تا ببافم پیش پایش ✍ .