eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. بن_الحسن(ع) می‌میرم از غمت توو وجودم غوغایی به پاست دستم توو دستای عمه و قلبم توو گودال قتلگاست نمی‌ذارم بازم قلبم رو لبریزِ غم کنن نمی‌ذارم یک بارِ دیگه نامردا باز یتیمم کنن ای تکیه گاه و ای پشت و پنام عمو طاقت بیار یه کم دارم میام عمو از پیش من نرو بمون برام عمو طاقت بیار یه کم دارم میام عمو آخرین یارتم تا زنده ام طرفدارتم می‌دونم کوچیک هستم ولی سربازِ حسن تَبارِتم چه کرده با تنت دشمنِ خدانشناس تو ای کاش می‌شد عمه هم بیاد بیاره مرهمی واسه تو نکو برم حرم آخه نمی‌تونم من اومدم فدات بشم عمو جونم تا آخرین نفس همینجا می‌مونم من اومدم فدات بشم عمو جونم عبداللهِت بشه قربونِ زخمای پیکرت وقتی با صورت خوردی زمین بابامو دیدم بالا سرت میدم دستم رو تا علمدارِ این مقتل بشم! تنها آرزوم این بود منم توی آغوش تو حل بشم! همیشه گردنم به زیر مِنَته فدای تو شدن تَهِ سعادته برای من چی بهتر از شهادته فدای تو شدن تَهِ سعادته ✍ ........... . حضرت_قاسم بن_الحسن(ع) پیچیده بوی خون لابلای موهام ای عمو توی این لحظه ی آخرم جز تو رو نمی‌خوام ای عمو می‌ریزه لخته خون از کنج لبهام روی زمین بیا که گلبرگای گلت با خاک صحرا شد همنشین! از خون پیکرم موهام گرفته رنگ روی سر و تنم نیزه کشیده چنگ یکی شده تنم با ریگ و رمل و سنگ روی سر و تنم نیزه کشیده چنگ تازه داماد تو زیر دست و پا افتاد عمو یادگار داداشت حسن آخرش واست جون داد عمو حالم خیلی بده دست و پا می‌زنم روی خاک تا یه بار دیگه ببینمت از رو چشمم بکن خون و پاک شبیه وحشیا سنگم زدن همه شکسته پهلوهام شبیه فاطمه نگو چرا قدم بلند شد اینهمه شکسته پهلوهام شبیه فاطمه دست شمشیر و سنگ مثل گل پرپرم کرد عمو بیشتر از زخمای رو تنم غربت تو داره درد عمو فکرت کُشته منو ای قاسم قربون گریه هات شرمندم نشد بیشتر ازین کاری کنم عمو جون برات خدانگهدارت ای معنیِ دردا قرارمون باشه رو نیزه ها فردا تنهات می‌ذارم توو لشکر نامردا قرارمون باشه رو نیزه ها فردا ✍بهمن عظیمی ........... . (ع) لالایی اصغرم توی آغوشم آروم بگیر می‌ترسم از غصه دق کنم شمع خاموشم آروم بگیر لالایی اصغرم ای تنها دلخوشی رباب می‌دونی تلظی کردنت خیلی میده مادر رو عذاب می‌بینی مادرت از غصه پیر شده لبای خشک تو مثل کویر شده آبم بهت بِدَن باز خیلی دیر شده لبای خشک تو مثل کویر شده می‌ترسم حرمله داغت و بذاره رو دلم می‌دونم روزی آخر میشه غصه ی رفتنت قاتلم می‌کُشه مادر و فکر دوری از تو اصغرم توو قلبم انگار آشوبیه وای از دل زار و مضطرم فکر نبودنت رباب و می‌کُشه بعدِ بابا دلم به بودنت خوشه نذار که مادرت آواره ی تُو شِه بعدِ بابا دلم به بودنت خوشه کاشکی بارون بیاد یا از فرات عمو جون بیاد کم مونده که از هُرمِ عطش از تَرَکِ لبهات خون بیاد دوست داری با عطش راهی به سوی دریا بشی می‌دونم که تو هم دوست داری امروز قربون بابا بشی برو عزیزکم دست علی باهات اگه فدا شدی فدا سرِ بابات برو مادر به قربونِ قد و بالات اگه فدا شدی فدا سرِ بابات ✍بهمن عظیمی ............. . (ع) مرگم قطعی شده! نشسته اَجَلم توو کمین تا دیدم اوضاع احوالتُ و پیشِت با زانو خوردم زمین سخته مرگ جَوون سخته بِبینیش توو خاک و خون از رو خاک بلند نشی علی می‌میره بابات این و بدون چشات و واکُن و چشم تر و ببین بلند شو خنده ی یه لشکر و ببین شکستگیِ قلبِ پدر و ببین بلند شو خنده ی یه لشکر و ببین می‌دونست دشمنم با کُشتنت منم می‌کُشه می‌دونست توو این دنیا فقط دل من به بودنت خوشه دست و پا می‌زنی می‌لرزه دست و پای منم کاش پاشی واسم کاری کنی من دارم اینجا جون می‌کَنم اهل حرم همه دنبالت اومدن با بُغض و کینه ی علی تو رو زدن هر قسمتش یه جاست اعضای این بدن با بُغض و کینه ی علی تو رو زدن باید از توی دشت ذره به ذره جَمِت کنم دست من نیس که بُهتم زده چیکار باید با غمت کنم کاری کرد داغ تو از فرطِ گریه هق هق کنم ممنونم از عمه زینبت اومد نذاشت اینجا دق کنم روزم شده دیگه سیاه مث شبا دارم می‌چینَمِت به روی این عبا تا به مدینه بُرد بوت و باد صبا دارم می‌چینَمِت به روی این عبا ✍بهمن عظیمی .......... .
. .. سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 دوباره ای غریب عصر شده قلب تو غرق آه جلوی چشم تو گویا به گودال رفته عبدالله تو را می خواند عبدالله در آغوش عموجانش رسیده پیش او تا که کند جان را به قربانش به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 جلوی ضربه ی شمشیر عمو دستم سپر کردم ببین مانند قاسم من دارم دور تو می گردم میان این همه دشمن عموجانم گرفتاری به روی پیکرت زخم از سنان و تیر و سنگ داری غریبی بین یک لشکر شدی زخمی جلو خواهر عموجانم عموجانم..... 🌸 خدا را شکر شدم من هم بلاگردان تو آقا شهید راه تو گشتم رضا از من شده بابا با تیر کینه جان دادم در آغوش تو در گودال شود حالا تنم اینجا کنار پیکرت پامال سرم چون تو جدا گردد تنم اینجا رها گردد عموجانم عموجانم..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇 @navaye_asheghaan
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عمه ببین زمین داره می‌لرزه غمش برام شبیه مرگ محضه نمی‌تونم یک نفسم بمونم جُدا نمی‌مونم ازش یه لحظه عمه جون نگاه کن ببینی - غربتِ نگاشو روی خاک گودال داره می‌ کوبه دست و پاشو زیر لب توو این لحظه صدا - می‌کنه خداشو (میون قلب عاشقم غم نداره پایان غم نداره پایان من بچه شیرِ حسنم ای عمو حسین جان ای عمو حسین جان) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گرفته قتلگاهو موجی از خون تو بی کسی، دلم نداره سامون نمی‌ذارم بگن حسین غریبه من اومدم فدات بشم عمو جون اومدم که باشم آخرین - قربونیِ راهت اومدم که باشم یه تنه - لشکر و سپاهت دوست دارم فداشم زیر پات - بین قتلگاهت (بگو چیکار کنم برات ای غریبِ دوران ای غریب دوران من بچه شیرِ حسنم ای عمو حسین جان ای عمو حسین جان) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ من اومدم که خاک زیر پات‌شم از طرف بابام حسن فدات‌شم دعا بکن فدایی تو باشم دلم می‌خواد که شامل دعات‌شم دوس دارم یکی شِه بدنم - با تنت توو گودال تنها موندی اینجا وسطِ - ازدحام و جنجال تشنگی یه کاری کرده که - داری میری از حال (مقابل چشای من روی خاکه قرآن روی خاکه قرآن من بچه شیرِ حسنم ای عمو حسین جان ای عمو حسین جان) ۲ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇 @navaye_asheghaan
. ۱۲۹۳ من عاشق ثاراللَّهم عبدالحسین عبداللَّهم دیدم که از دور افتادی زیر چکمه ها جون دادی دورت حلقه زده عدو توو قلبت شد نیزه فرو من جلوشونو می‌گیرم نفس بکش یکم عمو **** دور تنت یه بی‌حیا شمشیرشو برده بالا دستم سپر شد عموجان دستم به مو شد آویزان افتادم روی بدنت واشد از هم زخم تنت حرمله ذبحم کرده تا نبینم نیزه خوردنت **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇 @navaye_asheghaan
. ▪️بنداول▪️ می‌شنوی صدای مادرش می آد چه بلاهایی داره سرش می‌آد شمرم داره با خنجرش می آد بس کنید نزنید عموم و روی خاک نکِشید عموم و می‌بینید دیگه جون نداره اینجوری نکُشیدعموم و مادرش داره می بینه نیزه تو نیاری بالا مادرش داره می بینه اینقدر نزنش با پا وای عمو ▪️بنددوم▪️ احترام بزار و جستجو نکن بدن عموم و زیر و رو نکن این نیزه رو دیگه فرو نکن دست بکش برو مردم آزار از عموم کینه داری انگار خنجرت رو بزن به سینم از گلو خنجرت رو بردار مادرش داره می بینه اینقدر نزنش از پشت مادرش داره می بینه اینقدر نزنش با مشت وای عمو علیه_السلام علیه_السلام .👇 @navaye_asheghaan
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با هیچی نمیشه پَرت / به قرآن حواس من زمینَم می سوزه از / غمِ التماسِ من داره دیر میشه عمه / مگه چی ازت میخوام؟ نذار با خطای من / سرافکنده شه بابام یا رها کن دستمو یا که چشمامو بگیر نمیخوای که دق کنم؟ ببینم باشی اسیر داره دیر میشه خدا وای از غم ها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه خنجر دیگه مونده / از این هم یتیم تر شم نذار عمه جون یک عمر / بدهکار کوثر شم صدای نفسهاشو / داره می شنوه صحرا ببین زندَمو دشمن / گذاشته رو سینه ش پا ببین از سوز عطش دیده هاش رو هم میره داره به قصد گلوش دسته موشو می گیره داره میشه سر جدا وای از غم ها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ فدات شه عمو دستم / فدای تو این حنجر میخوام توی آغوشت / عموجون بشم بی سر ببخشید روی سینه ات / باید جون بدم آخر چشاتو ببیند وقتی / صدا می زنم مادر نیزه دار بی صفت عممو راحت بذار آخه گودی گلو نمیخواد انقد فشار تشنه کامه، بی حیا وای از غم ها .👇
. ۱۴۰۴ (س) بلندشو دخترم ، بریم با همدیگه بلندشو بریم پیش اصغر می‌دونم خسته ای ، بگیر دست منو بلندشو بریم یاس پرپر زخمای روی دست و پات ، واسه بابا عذابه ها پاشو دست منو بگیر ، بریم از این خرابه ها پاشو از خاک ای نازنین ، پاشو از روی این زمین روی خاکا نَشین گلم ، پاشو رو دامنم بشین بمیرم دخترم ، شکسته دندونات ببینم ؛ چرا سوخته گیسوت بمیرم دخترم ، چرا قَدّت خَمه شکسته چرا دست و بازوت چی شده ای عزیزکم ، نمی‌بینه چرا چشمات انقدَر خونیه لبت ، شباهت داری به بابات تاوله روی پات چرا؟ ، قهری بامن ، فدات چرا؟ چه بلایی اومد سرت؟ ، بگو سوخته موهات چرا؟ گلم گریه نکن ، نکن خون قلبم و بخواب توی آغوش بابا بیا و دردات و ، تموم حرفات و بگو باز توی گوش بابا قهر نکن دخترم باهام ، تو عزیز دل منی سوخته موهات ولی هنوز ، دختر خوشگلِ منی تویی تاج روی سرم ، تا ابد هستی دلبرم من بابای تو هستم و ، هنوزم هستی دختر ✍بهمن عظیمی .............. بن_الحسن(ع) رو خاک قتلگاست ، عموی بی‌کسم عمویی که مثل بابامه اگه تیکه تیکه ، بشم ای عمه جون همین راه و میدم ادامه احتیاجم داره الان ، شده تنها بذار برم خنجر شمر رو حنجره ، تو رو زهرا بذار برم می‌میرم تو راه عمو ، تا بشم خونخواه عمو   جونِ ناقابلم میشه ، هِدْیه به پیشگاه عمو با کلی آرزو ، رسیدم پیش تو که باشم باتو یار و همراه اگه زنده به گور ، بشم حتی عمو  نمیرم ازینجا به والله من بدهکارِتم عمو ، گردنم داری آخه دِین بابامم راضیه برات ، جون بدم ای عمو حسین مثل قاسم میدم نشون ، پیشِت هستم تا پای جون گردن ما حق داری تو ، پدری کردی واسمون بمیرم واسه ی ، جراحات تنت بمیرم که اینطور غریبی تا وقتی زنده ام ، نمی‌ذارم عمو بشه نزدیکِت نانجیبی توو گلوم بغض بی کسی ، رو لبم ذکر ربّنا اومدم تا سپر بشم ، جلو شمشیر دشمنا خارِ چشمای دشمنم ، مگه از تو دل می‌کَنَم وقتشه تا ثابت کنم ، بچه شیر حسن منم ✍بهمن عظیمی .................. (ع) لالا لالا لالا ، گل نیلوفرم بخواب آروم آروم عزیزم هنوز بازه چشات ، بگو آخه چطور رو چشمای تو خاک بریزم داره می‌خنده حرمله ، الهی که بشه سقط توی آغوش من چطور ، پرپرت کردن عاقبت شده خونی موی سرت ، سرتاسر کل پیکرت کفن تو قنداقه تِه ، شده بیچاره مادرت تو رو غسلت دادن ، با خون حنجرت ملائک شدن مضطر تو سه شعبه گوش تا گوش ، بریده حنجر و الهی نیاد مادر تو این صدایی که می‌شنوی ، سوز و آه منه بابا شکاف حنجرت علی ، بوسه گاه منه بابا می‌گیرم به سینه تو رو ، صورت غمگین تو رو بگو آخه با چه دلی ، بخونم تلقین تو رو بمیره مادرت ، به مو بنده سرت منو می‌کُشه آخر این غم امید داشتم بهت ، تازه شیش ماهِته چجوری بگم اِسْمَعْ اِفْهَمْ از غم رفتنت علی ، دیگه بابا شده هلاک جای آغوش مادرت ، تو رو می‌سپارمت به خاک داری میری نور چشام ، برسون به زهرا سلام سخته واللهه اصغرم ، لحظه ی تدفینت برام ✍بهمن عظیمی .👇 @navaye_asheghaan
. ۱۴۴۷ ✍ صلا علیک یا ذبیح بالقفا صلا علیک یا حسین و بالعرا اخر شدی بر خاک گرم کربلا وجه الثری الله و اکبر الله و اکبر قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........... . محرم ۱۴۴۷ صلا علیک یا دّیح بالقفا صلا علیک یا حسین و بالعرا اخر. شدی بر خاک گرم کربلا وجه الثری الله و اکبر الله و اکبر قران بخوان بر روی نی ای جان خواهر جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان راس شریفت رفته روی نیزه ها بر رمل صحرا پیکرت مانده رها با دست بسته خواهرت را میبرند از کربلا هستم به سوی کوفه روانه بر ناقهء عریان به زور تازیانه جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان. ای گشته در مقتل قتیل العادیات بزم عزایت شد به پا در کائنات خون گریه کرده بر لبان تشنه ات اب فرات جان علی و جان بتولی اخر دراوردی سر از خرجین خولی جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسبن جان ........... نوحه محرم ۱۴۴۷ صلا علیک یا ذبیح بالقفا سر گشته و آواره ء صحرا شدم محصور تیغ و نیزه ء اعدا شدم در کوچه های شهر کوفه بی کس و تنها شدم ای نور عینم در شور و شینم من اولین قربانی راه حسینم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان _ بنما حذر از این سفر با خواهرت جان رقیه و علی اصغرت کوفه نشسته در کمین کشتن آب اورت با چشم گریان با قلب سوزان از نامه ای که داده ام هستم پشیمان جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین ___ کاروان در دشت ماتم خیمه ها برپا شده اشفته حال زینب کبری شده در قلب مادرها برای کودکان غوغا شده اه و واویلا اه و واویلا خیمه زده در کربلا فرزند زهرا جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان اینجا ببیند دختری داغ پدر اینجا ببیند مادری داغ پسر اینجا بگردد خواهری بر سر زنان خونین جگر اه و واویلا اه و واویلا بر زیر لب گوید حسین اعوذ و بالله جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ............. ای جان من ای جان من ای جان من ای میهمان کلبهء ویران من خاکستر موی سرت افتاده بر دامان من محنت کشیدم دیگر بریدم بابا نمیبینی مگر موی سپیدم بابا حسین جان بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان از هر کس و ناکس شنیدم حرف بد شمر لعین با چکمه بی رحمانه زد بازار کوفه از تمام کوفیان خوردم لگد قدم کمانی رخ ارغوانی با خود ببر من را اگر که میتوانی بابا حسین جان بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین بابا حسین جان ....... این دسته گلها هدیه های خواهرت نذر تو و نذر علی اصغرت زینب نبیند اینچنین در بی کسی چشم ترت من زنده باشم تنها شوی تو محصور تیغ و نیزهء اعدا شوی تو جانم حسبن جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان راه تو را در کربلا بستم حسین شرمندهء طفلان تو هستم حسین کردی بزرگی و گرفتی عاقبت دستم حسین ای شاه عالم غرق ملالم گو خواهرت زینب کند من را حلالم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........ امیرحسین الفت 👉 عبداللهم عبداللهم عبداللهم من اخرین قربانی ثاراللهم در راه مولایم حسین ابن علی سر می دهم شام غم من اخر سحر شد در یاری خون خدا دستم سپر شد جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان مثل کبوتر از قفس گشتم رها جانی که نذر تو شود دارد بها اخر ادا شد نذر بابایم حسن در کربلا مثل همیشه هستی پناهم اغوش تو گشته عموجان قتلگاهم جانم حسین جان جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ....... دارد عجب سروی به میدان میرود ماه حسن از زیر قران میرود از جسم نجمه روح و از جسم عمو جان میرود از خیمه اید گلبانگ تکبیر به به چه جنگی میکند با رقص شمشیر جانم حسن جان جانم حسن جلن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جان شهزاده قاسم ای مرا دنیا و دین شهزاده قاسم ای نگار مه جبین بر روی مرکب انچنان سنگت زدند خوردی زمین ای سرو طوبی افتادی از پا شد پهلوی بشکسته ات مانند زهرا اه و واویلا اه و واویلا واویلتا واویلتا اه و واویلا ...... .👇 @navaye_asheghaan
. . من وارث قیام زینبینم با قامت خم لشکر حسینم خیبر شکستم، با اذن حیدر الله اکبر، الله اکبر هستم علمدار زینب (یار زینب)۲ همرزم پیکار زینب (یار زینب)۲ من فاطمه نشانم همراه کاروانم با صاحب الزمانم .......... بردار بار دوش خواهرت را ببر دو تا سرباز لشکرت را خواندم رجزها، با اذن مادر الله اکبر، الله اکبر تسبیح من گاه و بیگاه (یا ثارالله)۲ پشت و پناهم در این راه (یا ثارالله)۲ هم دردی و هم دوایی اینجا شد چه کربلایی بستیم دل به هم دو تایی ........ عبداللهم، میراث مجتبایم من آخرین سرباز کربلایم گفتم حسن جان، در بین لشکر الله اکبر، الله اکبر دارم به لب ذکری دائم (مثل قاسم)۲ باید بجنگم با ظالم (مثل قاسم)۲ دستم سلاح پیکار پای رکاب سردار شد پرچم علمدار ....... من قاسم بن الحسنم عموجان آماده ام با کفنم عموجان نامه گرفتم از دست مادر الله اکبر، الله اکبر دارم چه از اصغر کمتر (جان حیدر)۲ رزمنده ام مثل اکبر (جان حیدر)۲ نورم که ازل شناسم مستم من، عسل شناسم شیرم، پس جمل شناسم .......... قنداقه ام تا شد کفن حسین جان شد دشمن تو ریشه کن حسین جان شد مثل اکبر، دردانه اصغر الله اکبر، الله اکبر سرباز گردان یارم (در پیکارم)۲ جانم به قربان یارم (در پیکارم)۲ شش ماهه شدم چه کامل موجم در میان ساحل استادم ابوالفضائل ........ با ذکر زهرا آمدم به میدان گفتم علی جان و زدم به میدان کشته ی جنگم، شد حداکثر الله اکبر، الله اکبر من شبه پیغمبر هستم (حیدر هستم)۲ من صفدر لشکر هستم (حیدر هستم) روبرویم صد چو مرحب یا حسین گفتم مرتب حرز من دعای زینب ........ بارقه ی حرب حسین اباالفضل یا کاشف الکرب حسین اباالفضل شیوه ی رزمش، شبیه حیدر الله اکبر، الله اکبر ای ماه تاسوعا عباس (سقا عباس)۲ دریای عاشورا عباس (سقا عباس)۲ دارد از علی رشادت از ام البنین شجاعت از زهرا ولی خجالت ...... آمده موسم غم و جدایی من شده ام زینب کربلایی بوسم گلویت، بجای مادر الله اکبر، الله اکبر سردار عاشورای من (مولای من)۲ دین من و دنیای من (مولای من)۲ کارم را مکش به جنجال می جنگم میان گودال فکری کن برای خلخال ✍ 👇 @navaye_asheghaan
. کمت کردن با هم دیگه سنان و شمر و خولی درهمت کردن میگن بعد سه روز داهاتیا تورو جمت کردن کمت کردن غریب بودی تو قتلگاه زیر چکمه ی شمر نا نجیب بودی بگو چرا که از آب فرات تو بی نصیب بودی غریب بودی این همه رفت و آمد      تو مقتل نکنید اگر میخواید بِبُرید        معطل نکنید حسین جانم ۵ __ چه خوشحالن تموم پیرمردا با عصا راهی گودالن همه تو فکر غارت النگوهای اطفالن چه خوشحالن لگد خوردی تو دست و پا زدی و ضربه ی آخرو بد خوردی تو گودال بلا هرچی که خوردی از حسد خوردی لگد خوردی ریختن سرت تو گودال       برای پیرهنت یکی شده حسین جان         زیر و روی تنت حسین جانم ۵ ‌.............‌‌‌ . سلام الله علیها چه رویایی برا تشییع جنازم آخرش اومدی بابایی میشه یه بار دیگه برای من بخونی لالایی چه رویایی نبودی و... یادم نمیره هیچ وقت دیگه بازار یهودی و میبینی روی صورت من آثار کبودی و نبودی و... بردن عروسکامو       عمو بو نبره بسه دیگه، فقط کاش      النگو نبره۲ حسین جانم ۵ -------------------------------------- نمی بخشم اونی که نیمه شب دنبالم اومد و نمیبخشم همون که تا میگفتم بابا، میزدو نمیبخشم نمیبخشم پرم سوخته مثه محاسنت ببین که موهای سرم سوخته گل سری که واسم خریدی با معجرم سوخته پرم سوخته حالا که اومدی ،نا      مرتب اومدی چشمام کم سوئه بابا     چرا شب اومدی؟ حسین جانم ۵ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود ..............‌ . شهادت مجتبی علیه السلام میاد اشکام میخواستم تو رو خونه ببرم جونی نداشت پاهام میگفتم که الان داد میزنم تا برسه بابام میاد اشکام دلم شد زار میبینم خونِ پیشونی تو مونده روی دیوار اگه چشات میبینه از روخاک گوشوارتو بردار دلم شد زار تا نیومده پاشو      بگیر دست منو کجا میری عزیزم     میبینی حسنو؟؟؟ بند ۲ چشام تر بود تو کوچه گفتم ای کاش که قدم یه کم بلند تر بود دیدم که زیر پای وحشیا چادر مادر بود چشام تر بود شدم پرپر تو رو یه جوری زد که افتادی روی زمین با سر دیدم که صورتت سیاه تر از چادرته ، مادر شدم پرپر یک مرد نبود تو کوچه      بگه این یه زنه گوشواره با یه سیلی       نباید بشکنه حسن جانم ۵ ............... . ابن الحسن علیه السلام محن داره میخوام همه ببینن که چه لشکری حسن داره باید سریع برم تا که عمو جون به بدن داره محن داره چه بلوا شد یه چشم به هم زدن تو قتلگاه چهل نفر جا شد ببین دست منم حالا دیگه شبیه سقا شد چه بلوا شد عمه چجوری چادر بذاره رو تنت دیدم که نیزه هارو شکستن تو تنت۲ حسین جانم۵ ______ دم آخر دیدم چجوری توی قتلگاهت افتادی با سر نشست رو سینه ات و یکی میگفت ای غریب مادر دم آخر جسارت شد تو رو غ یب گیر آوردن و پیکر تو غارت شد ازین معرکه سهم خواهرت فقط اسارت شد جسارت شد موهای تو رو از پشت اومد دس بگیره میگم عمه سرت رو بیاد پس بگیره حسین جانم ۵ ............ غمت سخته برام دیدن فرقِ پره خون و درهمت سخته تک و تنها تورو به خیمه ها بیارمت، سخته غمت سخته ای امیدم پاشو بریم حرم که جواب رباب و من میدم تا افتادی، برا غارت گوشواره ها ترسیدم ای امیدم روی خاک بیابون     نشسته قمرم پاشو ببین داداش جون     شکسته کمرم حسین جانم ۵ چه غم باره که بی عمو شدن سیلی شمر و حرمله داره النگوهارو میبرن حالا این اولِ کاره چه غم باره زمین خوردم تا مشکت و دیدم برا رباب هزار دفه مُردم پاشو بازم علم بگیر ببین دستاتو آوردم زمین خوردم داره به اشک چشمام      میخنده حرمله رو نیزه ها سرت رو       میبنده حرمله حسین جانم ۵ ✍ .......... زمزمه زمینه علیه السلام قدم خم شد عصای پیریمو ببین که با چه زحمتی جمع شد من هربار که شمردمت یه تیکه از تنت کم شد قدم خم شد برو باشه گمون نمیکنم این همه اکبر تو عبا جاشه میام کنار هم بچینمت دوباره میپاشه برو باشه حالا چطور بیارم        به خیمه تنتو دیدم از روی مرکب      زمین ریختنتو حسین جانم۵ ___ علی جانم مثه برگ خزون ریخته توی دشتی علی جانم با پا رفتی ولی تو عبا برگشتی علی جانم علی جانم شدی پرپر چکار کنم با یک عبا و با صد تا علی اکبر؟ علی اکبر من بودی شدی چندتا علی اصغر شدی پرپر جمع کردن تو از خاک     شده دردسرم عمه منو میاره              تورو اهل حرم حسین جانم ............ .👇 @navaye_asheghaan
. علیه‌السلام ■سربند■ السلام اى روح ايمان ما رعیّت زاده هستیم و تو سلطان انت مصباح الهدی ای خوب خوبان یابن‌زهرا یابن‌حیدر اى حسين جان ای حسین جان تکیه‌گاهم پادشاهم داده‌ایی عمری در این روضه پناهم ای حسین جان تو سلیمان من چو مورم پیرو راه تو تا صبح ظهورم مولانا‌حسین‌جان ●بند۱ السلام اى شاه شاهان ذات حق در عرش خود بهر تو گريان من فداى پيكرت اى شاه عريان بر لب آب السلام اى شاه عطشان اى حسين جان شاه مظلوم شاه تشنه عاقبت تنها شدى در زير دشنه اى حسين جان بر سر تو گشته جنجال من بميرم از غمت در قعر گودال ●بند۲ السلام اى پور زهرا پيكرت صد پاره شد در دشت و صحرا شد خميده از اَلم آن قد رعنا بى‌پناه و بى‌سپاهى بعد سقا اى برادر اهل كوفه بس پليدند جسم پاكت را چنان گرگی دريدند اى برادر بعد تو واى از اسارت بعد تو بر دخترانت شد جسارت ✍ ......... علیه‌السلام سبک السلام ای روح ایمان ●بند۱ قبله‌ی اهل یقینی نائب بر حق میرمومنینی تو کریم اهل بیت مرسلینی فخر سادات و معزالمومنینی ای حسن جان قبله‌گاه و روح و جانم صاحب قلب من و کهف امانم ای حسن جان از سر لطف کن عنایت کرده عشقت بر محبانت سرایت ای جانم حسن جان ●بند۲ ای شهید زهر کینه عالم از داغ دلِ خونت حزینه در عزایت میزند زهرا به سینه قتلگاهت کوچه‌ی تنگ مدینه ای حسن جان داغ و غصه حاصلت شد خاطرات قتل مادر قاتلت شد ای حسن جان شد کفن بهر تو گریان تا که جسم اطهرت شد تیرباران واویلا حسن جان ✍ ............. . سلام‌الله‌علیها ■سربند■ السلام اى روح ايمان ما رعیّت زاده هستیم و تو سلطان انت مصباح الهدی ای خوب خوبان یابن‌زهرا یابن‌حیدر اى حسين جان ای حسین جان تکیه‌گاهم پادشاهم داده‌ایی عمری در این روضه پناهم ای حسین جان تو سلیمان من چو مورم پیرو راه تو تا صبح ظهورم مولانا‌حسین‌جان ●بند۱ اى چراغِ راه زينب در شب تيره تو هستى ماه زينب اى يگانه دلبر دلخواهِ زينب من عزيزت هستم و تو شاه زينب اى برادر اين پسرها نذر راهت ما همه قربانيان روى ماهت اى برادر بعد اكبر  آهِ حسرت فكر و ذكر اين پسرها شد شهادت ●بند۲ اى عزيزم سايه‌ى سر در ره تو جان به كف ابناى جعفر در ید دشمن پر از شمشير و خنجر در دل ميدان شده غوغاى محشر اى برادر بين ميدان نيزه و تير سهم جسم پاکِ هر دو فوجِ شمشير اى برادر در ره تو نيزه خوردند بر روى زانوى تو جان را سپردند ✍ .......... ■سربند■ السلام اى روح ايمان ما رعیّت زاده هستیم و تو سلطان انت مصباح الهدی ای خوب خوبان یابن‌زهرا یابن‌حیدر اى حسين جان ای حسین جان تکیه‌گاهم پادشاهم داده‌ایی عمری در این روضه پناهم ای حسین جان تو سلیمان من چو مورم پیرو راه تو تا صبح ظهورم مولانا‌حسین‌جان ●بند۱ بهر عمه تن عصا شد عاقبت دستم ز دستانش رها شد روى جسم تو عمو دستم جدا شد عاقبت پور حسن بر تو فدا شد اى عمو جان در ره تو جانفدايم نذرى بيت حسن در كربلايم اى عمو جان اين جماعت ديده بستند استخوان‌هاى تن من را شكستند ●بند۲ در كنارت رفتم از حال واى من از ماجراى قعر گودال پيكر پاک تو و من گشته پامال جان به اين ره دادم و دل گشته خوشحال اى عمو جان آتش غم  شعله ور شد لشكر كوفه به سويم حمله ور شد اى عمو جان زير سم مركبى تو تو عزيز عالمين و زينبى تو ✍ ............. ■سربند■ السلام اى روح ايمان ما رعیّت زاده هستیم و تو سلطان انت مصباح الهدی ای خوب خوبان یابن‌زهرا یابن‌حیدر اى حسين جان ای حسین جان تکیه‌گاهم پادشاهم داده‌ایی عمری در این روضه پناهم ای حسین جان تو سلیمان من چو مورم پیرو راه تو تا صبح ظهورم مولانا‌حسین‌جان ●بند۱ * بر سر ما سايه‌ى تو حضرت اكبر بُود همپايه‌ى تو در دل اهل شميران آيه‌ى تو شكر حق كه ما شديم همسايه‌ى تو شاه شاهان قاسم بن ال‌مجتبايى تو عزيزى و عريس كربلايى شاه شاهان همچو بابا شاخ شمشاد جان ما قربان تو اى تازه داماد ●بند۲ قاسمت ضرب‌المثل شد طعمه‌ى نامردمِ قوم دغل شد در ضريح پيكرم پر از عسل شد عاقبت جسمم به دستانت بغل شد اى عمو جان مادرم در خيمه در تب پيكرم ماند عاقبت در زير مركب اى عمو جان شهد عشقت را چشيدم در ره تو مثل سقا قد كشيدم ........... .👇👇 @navaye_asheghaan
. برای رقیه ، خبر اومده دیگه انتظارش ، به سر اومده بیا عمه جانم ، نگاهی بکن که بابای من از ، سفر اومده بابای مظلومم حسین جان سرم رو می ذارم ، به روی سرت کجا مونده بابا ، بگو پیکرت تو رفتی و خیلی ، اذیت شدم برات درد و دلها ، داره دخترت بابای مظلومم حسین جان یه وقتی رسیدی ، که من مضطرم بهم خورده وضع ، موهای سرم لباسام و بابا ، ببین خاکیه نمونده یکم نا ، توی پیکرم بابای مظلومم حسین جان چقد حرف بی راه ، میگفتن به من روی ناقه بدجور ، منو می زدن خبر داری رفتم ، محل یهود زیر دست و پاشون ، تنم شد کبود بابای مظلومم حسین جان با دستای بسته ، توی کوچه ها چقد آخه خوردم ، لگد بی هوا به من دختراشون ، می گفتن یتیم بابایی بُریدم ، از این شامیا بابای مظلومم حسین جان نبودی ببینی ، شکست حُرمتم ببین جای دسته ، روی صورتم یه شب بین صحرا ، جا موندم ولی نشد بعد از اون خوب ، دیگه لکنتم بابای مظلومم حسین جان دارم بوسه روی ، لبت میزنم مثه صورت تو ، کبوده تنم نمیتونم از جا ، بلند شم دیگه تو رفتی و بابا ، منو کُشتنم بابای مظلومم حسین جان چیا که ندیدم ، توو بازار شام به عمه نکردن ، یکم احترام با دست هی نشونم ، میدادن منو شکسته غرورم ، توو اون ازدهام بابای مظلومم حسین جان ✍ ......... رسیدیم حسین جان : به کرب و بلا شروع شد برادر : غم و غصه ها می ترسم حسین جان : از این سرزمین می دونم که اینجا : ندارن حیا سیدنالعطشان حسین جان دلم بی قراره : برا دخترات می لرزن توو خیمه : دل بچه هات می ترسم جداشیم : منو تو حسین نگاه کن مُحیّا : شده قتلگات سیدنالعطشان حسین جان به من گفته مادر : از این کربلا که میشم حسین جان : من از تو جدا ندارم تحمل : ببینم حسین سرت می‌ره داداش : روی نیزه ها سیدنالعطشان حسین جان من از تو جداشم : می میرم حسین بدون تو جایی : نمی رم حسین می بندن طنابو : روی دست و پام یه چند روزه دیگه : اسیرم حسین سیدنالعطشان حسین جان الهی بمیره : برات خواهرت میدونم میریزن : یه لشکر سرت تنت میشه غارت : زیر دست و پا میان مرکباشون : روی پیکرت سیدنالعطشان حسین جان حسین چاره ای کن : برای حرم نگاه کن به اشک : چشای ترم به دلشوره افتاد : دل خواهرت می‌دونم به غارت : می‌ره چادرم سیدنالعطشان حسین جان ✍ ...... . سبک (خمیده خمیده) الهی بمیرم ، براتو حسین جوونای زینب ، فداتو حسین به قلبم برادر ، نزن دست رد نگیر از عقیله ، نگاتو حسین سیدنالعطشان حسین جان بذار روو سفید شم ، پیش مادرت یه فکری کن اصلا ، برا خواهرت بمونن توو خیمه ، می میرن حسین بذار تا شهید شن ، مثه اکبرت سیدنالعطشان حسین جان می ترسم ببینن ، رو دستم طناب یه گوشه نشستن ، شدن دل کباب بذار تا نببینن ، اسارت میرم روزایی که خیلی ، می بینم عذاب سیدنالعطشان حسین جان می‌دونم که سهمم ، اسارت میشه به چادر نمازم ، جسارت میشه چه روزای سختی ، دارم پیشِ رو به زن های خیمه ، اهانت میشه سیدنالعطشان حسین جان می مونه حسین جان ، غمت روو دلم سرت روی نیزه ، میشه قاتلم تنت زیر مرکب ، که می‌ره حسین بِدون دیگه زینب ، می میره حسین سیدنالعطشان حسین جان ...... سبک (خمیده خمیده) عمو بین گودال ، بریده صداش ببین عمه جا نیست ، توی قتلگاش نفس هاشو دارن ، می بُرّن دیگه باید که یه کاری ، کنم من براش واویلا واویلا عموجان چقد نیزه بارون ، شده پیکرش چرا ریختن آخه ، به روی سرش دیگه جا نداره ، برا ضربه ها خودم میرم عمه ، میشم لشکرش واویلا واویلا عموجان یه عده برای ، زدن اومدن عموی غریبم ، رو هی می زنن نگاه کن ای عمه ، با چکمه یکی داره پا می کوبه ، به روی دهن واویلا واویلا عموجان اگه عمه الان ، نرم میشه دیر عمو توی گودال ، شده دیگه پیر زدن حلقه دورش ، توی قتلگاه توی چنگ گرگا ، عمو شد اسیر واویلا واویلا عموجان یکی با لگدهاش ، نفس هاشو بست یکی دیگه نیزه ، توو پهلوش شکست محیای کُشتن ، شدن لشکری نمیتونم هی دست ، بذارم توو دست واویلا واویلا عموجان میرم مثل قاسم ، بشم من شهید میرم پیش بابام ، بشم روو سفید سرم رو میذارم ، روو پای عموم دیگه وقت رفتن ، برا من رسید ........ .👇 @navaye_asheghaan