eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.4هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ابا عبدالله زبانحال سنتی افتاده بی سر    سامان زینب ورق ورق شد    قرآن زینب آه  ای شاه بی سر   در خون شناور   لب تشنه پرپر از سینه گویا   قلب مرا برد امشب سرت را   خولی کجا برد آه..... یک جای سالم   در این تنت نیست ای یوسف من    پیراهنت نیست آه..... من جای حیدر   من جای مادر می بوسم اینجا     رگهای حنجر آه..... ما هر دو داریم   بر تن نشانه تو  زخم تیغ و     من تازیانه آه ای پاره بدن    بی غسل و کفن   برادر من
۳۸ (قتلگاه) وقت رفتن ز کربلا شده است موسم اشک و ناله ها شده است خونجگر گشته زینب کبری بزم غم کربلا به پا شده است آه و واویلا آه و واویلا۳ در کنار قتلگه مولی بزم ماتم دوباره شد برپا از غم داغ یوسف زهرا خونجگر گشته زینب کبری آه و واویلا آه و واویلا۳ همه گل ها ز کینه چیده شده یوسف او سرش بریده شده در کنار قتلگه مولی قد زینب ز غم خمیده شده آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده گریان ماه مدینه شده غرق ماتم دل سکینه شده ز ستم ها حسین گل زهرا شهید ظلم و جور و کینه شده آه و واویلا آه و واویلا۳ همه اهل حرم پریشان اند دیده گریان ز غم یتیمان اند زینب و اهل حرم و کلثوم در کنار جسم شهیدان اند آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده گریان تمام اهل حرم حسین ذکر مدام اهل حرم به کنار پیکر صد چاکش این بگشته پیام اهل حرم آه و واویلا آه و واویلا۳ ریزد از دیده اش سکینه گلاب خون بگرید ز هر دو دیده رباب شده زینب برای داغ حسین در کنار اهل حرم بی تاب آه و واویلا آه و واویلا۳ حضرت ساجدین دلخسته قلبش از سوز و ناله بشکسته روی ناقه نشسته و تن او در غل جامعه شده بسته آه و واویلا آه و واویلا۳ شده زین غم کرب و بلا غمناک پور زهرا با پیکر صد چاک غرق خون پیکری ولی بی سر بین مقتل فتاده روی خاک آه و واویلا آه و واویلا۳ خاندانی که بی نظیر هستند تا ابد بر همه امیر هستند بی حسین و اکبر و عباسش ز ستم ها همه اسیر هستند آه و واویلا آه و واویلا۳ خاندانی که بوده خیر کثیر شده دیگر ز زندگانی سیر بعد داغ حسین و اصحابش همه اهل حرم بگشته اسیر آه و واویلا آه و واویلا۳ ز سوی دشمنان شده اعلام می روند سوی شهر کوفه و شام دست بسته روند تن خسته که بماند تا به جزا اسلام آه و واویلا آه و واویلا۳
۳۹ (قتلگاه) ای شاه بی کفن،می روم از کربلا از کربلا سوی،کوفه و شام بلا جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ برادر حسین جان،گردیده این تقدیرم بعد از داغت حسین،دست دشمن اسیرم جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ ای گل بی کفن،بعد از تو من غریبم با اهل حرمت،بهر تو بی شکیبم جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ بهر غربت تو،ریزم ز دیده الماس می روم برادر،بی قاسم و بی عباس جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ ای برادر حسین،عزادار اکبرم همراه رباب و،در عزای اصغرم جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ ای که گردیده ای،شهید ظلم و کینه کنار پیکرت،گریه کند سکینه جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ کنار قتلگه،جانم رسیده بر لب از دیدن تنت،خونجگر گشته زینب جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ بنگر به حالم،مه در خون تپیده از داغت حسین جان،قامت من خمیده جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲ گرچه یابن الزهرا،من می روم اسیری در کنار سرت،من می کنم امیری جانم رسیده بر لب،خونجگر گشته زینب۲
دوبیتی رباعی می‌روم از کربلای تو حسین می کنم گریه برای تو حسین کن دعا بر زینب غمدیده‌ات تا شود جانم فدای تو حسین ◾️ گشته ام من بی‌قرار تو حسین می‌روم من از کنار تو حسین در مسیر کوفه و شام بلا می‌شوم من جان نثار تو حسین ◾️ از کنارت می‌روم مظلوم من بی‌قرارت می‌روم مظلوم من قد خمیده، دیده گریانِ غمت از دیارت می‌روم مظلوم من ◾️ زینب تو از غمت گردیده پیر می روم از کربلا اما اسیر در دو شهر کوفه و شام بلا بر تو هستم یابن زهرا من سفیر
می روم از کربلایت یا حسین سوزم و گریم برایت یا حسین دیده گریان، قد خمیده می روم از کنار نور دیده می روم یابن زهرا از کنارت می روم ای برادر بی قرارت می روم من فدای جسم پر خونت شوم من فدای روی گلگونت شوم بی تو از این زندگانی خسته ام در کنار پیکرت بنشسته‌ام قسمت ما شد حسین رنج و الم خون شده از غم دل اهل حرم جان فدای پیکر بی جان تو کودکان تو همه گریان تو زخم ما را دشمن تو زد نمک بر یتیمانت ز کینه زد کتک کودکان را بی‌بهانه می زنند بر یتیمان تازیانه می زنند ای که هستی بین عالم بی قرین کن نگاهی زینبت گشته حزین خاک صحرا گشته مأوایت حسین می زنم بوسه به رگ هایت حسین گرچه هستم ای گل زهرا اسیر در سفر از سوی تو هستم سفیر دیده گریان توام با این رثا دستگیری می کنم من از (رضا) @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور لطمه زنی فاطمیه خنده های عدو می دیدم‌ شعر رضا نصابی و مجید مراد زاده به نفس کربلایی مجید پناهی استاد کربلایی نریمان پناهی 🔘 ☑️بنداول بین جنجال تورا می دیدم ته گودال تورا می دیدم با لبی خشک و جسمی مجروح رفتی از حال تورا می دیدم به کنارت رسید می دیدم تاکه خنجر کشید می دیدم ضربه می زد به رگ های تو سر تو می برید می دیدم خنده های عدو می دیدم تن تو پشت و رو می دیدم بین آن ازدحام آن لشکر نیزه را در گلو می دیدم غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی پیشه نگاهه من حسین (3) روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی پیشه نگاهه من حسین (3) ....... سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم نیزه بر بازو زد می دیدم ضربه بر پهلو زد می دیدم روی سینه نشست با چکمه پنجه بر گیسو زد می دیدم ازجفا میزدش می دیدم بی هوا میزدش می دیدم پیر مردی تورا ای داداش با عصا میزدش می دیدم .... غم به دلم نشست /استخونت شکست به زیر مرکبا حسین (3) بدونه بال و پر /با دیده های تر می زدمت صدا حسین (3) سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم با شرر میزدن زینب را باکمرمی زدن زینب را تیر و شمشیر و نیزه کم بود باسپر میزدن زینب را معجردخترت را بردند زر و انگشترت را بردند تن تو ماند به روی خاک و روی نیزه سرت را بردن سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب
🩸 أ اَنتَ أخي..؟! 🩸 ▫️ 🥀 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها 🥀 هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت... 🥀 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ 🥀 وقتی‌ به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد... 🥀 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ 🥀 گاهی چادر زیر پایش گیر می‌کرد و به زمین می‌خورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین می‌افتاد تا اینکه به و مقدس رسید. 🥀 فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ 🥀 در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود. 🥀 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ: 🥀 مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت. 🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش علیه‌السلام را اینگونه ببیند، لذا ناله‌اش به فریاد بلند شد و گفت: 🥀 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟! أ أنتَ أبنُ اُمّي؟! 🥀 تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟! 🥀 أ أنتَ نورُ بَصَري؟! أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟! 🥀 تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟! 🥀 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟! 🥀 تو همان حامی‌ما، امید ما، پناه و تکیه‌گاه مایی؟! 🥀 أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟! 🥀 تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟! 📕 معالی‌السبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹
. دور گودال ازدحامی شد معرکه غرق در حرامی شد تکیه داده به نیزه ای آقا خاطرش محو خیمه ها می شد لشگر کوفه دوره اش کردند سنگ و تیرش زدند، تا می شد آنقدر نیزه خورد بر جسمش نیزه بر روی نیزه جا می شد زخمی و ناتوان به خاک افتاد داشت روح از تنش جدا می شد تا می آمد دوباره برخیزد استخوان شکسته تا می شد لشگر آن دم که بر سرش می ریخت همه آفاق نینوا می شد پیکرش را که پشت و رو کردند زخمها تازه خوب وا می شد لگد شمر، با غرور و غضب بر سر و صورتش رها می شد شمر وقتی که روی سینه نشست کربلا تازه کربلا می شد سینه سنگین و حنجره پر خون نفسش سخت و با صدا می شد از گلو خنجرش نشد ببرد - ولی افسوس، از قفا می شد کاش می شد که زینبش نرسد یا که از روی سینه پا می شد کاش زینب به خیمه بر می گشت عرش مبهوت این عزا می شد آه، ناموس حق در آن غوغا - صید صد چشم بی حیا می شد ناله ی مادرش شنیده که شد راز گودال برملا می شد صبح فردا و نعل تازه و اسب بدنش مثل بوریا می شد شعر از ✍ . @navaye_asheghaan
3.43M
🎤 آسمان آغوش خود را باز کرد راه و رسم عاشقی آغاز کرد
. علیه‌السلام نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه‌ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..،بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چه می‌شد دور تو بلوا نمی‌شد برای غارتت دعوا نمی شد رقیّه دخترت تنها نمی‌شد سنان پایش به خیمه وا نمی‌شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» . @navaye_asheghaan
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقتل میگه تشنه بریده حنجرت رو مقتل میگه در هم کرده پیکرت رو مقتل میگه کشید موهای سرت رو مقتل میگه نشسته روی پیکر تو مقتل میگه میزد زجه خواهر تو مقتل میگه دعوا شد روی سر تو پیرت کردن بین قتلگاه زمین گیرت کردن هدف نیزه و شمشیرت کرد پیرت کردن تشنه بودی زیر یه عالم از دشنه بودی صید خونی شده‌ی فتنه بودی تشنه بودی مقتل میگه میون قتلگاه چه ها شد مقتل میگه سر تو لب تشنه جدا شد مقتل میگه پیکر بی سرت رها شد مقتل میگه برای غارتت رسیدن مقتل میگه تنت رو هر طرف کشیدن مقتل میگه پیکرت رو همه دریدن با سر نیزه می زدن تو رو یه مشت مرد هرزه زیر و رو شد بدنت بی اندازه با سر نیزه دل ها می‌سوخت چادرا و معجر زن ها می‌سوخت پای دخترای بی بابا می‌سوخت دل ها می سوخت . مظلوم حسین . ــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇👇
4_5967740458019856321.mp3
4.99M
و ای وای ای وای بمیرم صدات ضعیف تر میشه . ای وای ای وای داره ناله هات ضعیف تر میشه ای وای. ای وای. چشمای  خواهره تو تر میشه ای وای. ای وای داره زخمای تو بیشتر میشه تو رو می زد جلو چشمام با خودش نگفت که خواهر داری نشست با پا روی سینت نمی دیدش که تو مادر داری هر چقدر که داد زدم من نبر این سرو رسیدم دیگه  می زد آتیش به وجودم می گفت با خنده بریدم دیگه ای وای. ای وای ای وای.   ای وای 3 ای وای ...................... ای وای  ای وای زیر و دست و پا تنت افتاده ای وای ای وای عزیزه من بدنت افتاده ای وای. ای. وای می کشی نفس های آخر رو ای وای  ای وای می بره از پشت گردن سر رو نمی کردن که حیایی از نبی و و از علیو  و زهرا تنت و با نیزه هاشون می کشن به روی خاکه صحرا تنه بی حونه‌ تو داداش طرفه  گودال و شیب می بردن زینته دوشه محمد چقدر تو رو غریب می بردن ای وای. ای وای. ای وای. ای وای ای وای .............. ای  وای ای وای تو رفتی و من شدم بیچاره ای وای ای وای بعد تو شدم حسین اواره ای  وای. ای وای می بینی که سره پیری داداش ای وای. ای وای شده قسمتم.  اسیری دادا پیرهن   و عما مت و من می بینم تو دست این و اونه  می بینم انگشتره تو توی دسته پست ساربونه بین این لشگره نامرد دیدی آخر زینبت تنها موند همه ی دارو ندارم  زیره نیزها  تنه تو جا موند ای وای. ای وای. ای وای. ای وای ای وای ۱۴۰۳✍ @navaye_asheghaan