تهران فردا تعطيل است
🔹سخنگوی دولت: هیئت دولت ضمن دعوت از اقشار مختلف مردم برای مشارکت در مراسم تشییع و تجلیل از سردار قهرمان ایران و اسلام ، سپهبد شهید، قاسم سلیمانی فردا دوشنبه ۱۶ دیماه را در استان تهران و روز سه شنبه ۱۷ دیماه را در استان کرمان تعطیل اعلام میکند.
.
.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
اشعار شهادت حاج قاسم سلیمانی
تقدیم به شهدای مظلوم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
ای مالک اشتر زمان باد مبارک
ای نو گل پر پر جهان باد مبارک
رخت نو به تن کردی و رفتی
پرواز تو سوی آسمان باد مبارک
-----------------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
علم افتاد و علمدار ولی رهبر هست
مالک اشتر مارفت ولی حیدر هست
کوری چشم حسودان تا وقت ظهور
خیمه گاه حرم حضرت مادر هست
-------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
حالا که به حاجتت رسیدی سردار
دل از همه غیر عشق بریدی سردار
در راه دفاع تا به جان از وطنت
در پیش خدایت رو سفیدی سردار
-----------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
دعای پیر خراسان باز اجابت شد
نصیب بیشه ایران باز شهادت شد
نشست ماتم و غصه بردل و جانم
شهادت تو مبارک به کام امت شد
-----------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبز قامت،سرخ پوش زیبا سرشت
آ نکه حق رزقش نمود باغ بهشت
جان فدا بهر خدا بی بیش و پس
نام او را یک شهید هر جا نوشت
-------------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
ردای سرخ شهادت به تن مبارک باد
شهادت تو به وجه الحسن مبارک باد
تویی شهید کرامت تویی ستون رشادت
وصال روی حسین دورازوطن مبارک باد
------------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
عباس های خیمه ی زینب کجائید
مردان راه حق در این وادی بیائید
جان بر کف و مستید ای شیر مردان
بانگ شهادت را به هر آ وا سرائید
--------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
علم افتاده ولی هست علمدارانی
از غم اوست چرا دیده ما بارانی
تسلیت قائدنا الخامنه ای رهبر ما
سوگواریم ز غم قاسم سلیمانی
-------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
.
.
#فاطمیه
#آثار_پشت_در
السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام
@emame3vom
یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در
درمانده است در وسط نار پشت در
یاسم سپر برای من و شد برای او
محسن سپر مقابل مسمار پشت در
حقّش نبود حامی من از جفا شود
با کینه ی غدیر گرفتار پشت در
هم او شده ست با لگدی آشنای میخ
هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در
دستان من که بسته ویاری نمانده است
از پا نشسته است هوادار پشت در
وقت عزای محسن ما تازیانه شد
از چه جواب آه عزادار پشت در؟
برده ست طاقت از دل پرطاقت علی
(یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در
شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا
در روبروی ظلمت اغیار پشت در
از بعد رفتنش همه دم زنده می شود
یادش به وقت دیدن آثار پشت در
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
✨﷽✨
💠 ملاقات امام زمان با دلاک 💠
✍سید محمد موسوی رضوی نجفی از شیخ باقر بن شیخ هادی کاظمی نقل کرد: شخص صادقی که دلاک بود و پدر پیری داشت که در خدمتگزاری به او کوتاهی نمیکرد. حتی آنکه برای پدر آب در مستراح حاضر میکرد و منتظر می ایستاد که او بیرون آید و به مکانش برساند. همیشه مواظب خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه که به مسجد سهله میرفت.
تا اینکه مسجد رفتن را ترک نمود. علت ترک کردن مسجد را از او جویا شدم. گفت: چهل شب چهارشنبه به مسجد رفتم، چون چهارشنبه ی دیگر شد بخاطر خدمت به پدر میسر نشد به مسجد بروم تا اینکه شب شد، عازم مسجد شدم، در راه شخص اعرابی را دیدم که بر اسبی سوار است، چون نزدیکم رسید رو به من کرد و از مقصد من پرسید.گفتم: مسجد سهله. فرمود: "اوصیک بالعود اوصیک بالعود" (یعنی: وصیت میکنم تو را به پدر پیرت)
💥و آن را سه مرتبه تکرار کرد. آنگاه از نظرم غایب شد. دانستم که او مهدی است و آن جناب راضی نیست به جدا شدن من از پدرم، حتی در شب چهارشنبه. پس دیگر به مسجد نرفتم...
📚 منتهی الامال، باب۱۴، ص۱۳۵۸
.
سبک 76
#فاطمیه
بستر بیماری
گریز به گودال
زمینه
ای تنها حامی من ای فاطمه
بی تو دنیا واسَم زندون غمه
مرو فاطمه جان.....
یه نگاه کن به اشک چشمای من
حرف رفتن دیگه پیش من نزن
مرو فاطمه جان.....
هستی تو قرار قلب خستم
بدون تو کار دل همیشه آهه
بعد از تو دیگه ندارم مونس
انیس قلب زارم یه حلقه چاهه
پاشو ای امون حیدر
ای تاب و توون حیدر
یار نیمه جون حیدر
مرو ای فاطمه....
🌸🌸🌸🌸🌸
جونم رو میگیره آه و ناله هات
دست به پهلو داری بمیرم برات
مرو فاطمه جان....
گوشه ی بستر داری بر لب دعا
اما میگی عجّل وفاتی چرا
مرو فاطمه جان....
میگیری چرا تو از من روتو
روی رخ چون ماهت همش نقابه
دیدم من یه قطره خون بر روی
چادر نمازت زهرا برام عذابه
پاشو ای دار و ندارم
تو هستی همه قرارم
بدونت یاری ندارم
مرو ای فاطمه.....
🌸🌸🌸🌸🌸
بااینکه قلبت لبریز غُصّه هاست
روی سینَت بازم درد کربلاست
امون از کربلا....
می باری تو بستر هی اشک از دو عین
روضه میخونی بازم واسه حسین
امون از کربلا....
وعده ی دیدارمون پیش اون
تنی که ارباً ارباست میون گودال
می بینی سرحسینت میره
به روی یک سرنیزه میری تو از حال
لباسش میره به غارت
به اهلش میشه جسارت
ناموسش میره اسارت
امون از کربلا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@emame3vom