|⇦•داری میری اما بدون.....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس ۱۴۰۱ حاجمهدی سلحشور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
داری میری ، اما بدون...
این زندگی بعد تو زندگی نیس
علی می مونه، غربت و چشِ خیس
داری میری ، اما بدون...
چراغ خونه زندگیم تو بودی
یاس علی پُر شدی از کبودی
جونِ من، یه بار دیگه، لبخند بزن
اینقدر، چشم ندوز به این کفن
در و دیوارم میگه نرو نرو نرو
خود مسمارم میگه نرو نرو نرو
داری میری، اما بدون...
زانو بغل کرده حسن یه گوشه
زینب داره چادرتُ می پوشه
داری میری، اما بدون ...
خونه ی بی تو خونه نیست مزاره
آتیش نزن به خونه امون دوباره
فکر نکن، یادم میره، اون روزُ من...
روزی که، بستن منو، تو رو زدن
جونِ من یک بار دیگه بخند بخند بخند
فاطمه چشماتو نبند نبند نبند
YEKNET.IR - roze - fatemie 2 - 1401 - salahshoor.mp3
5.63M
|⇦•داری میری اما بدون....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام سجاد علیه السلام در خطبه آتشینی که مجلس یزید را بر هم زد، فاطمه زهرا علیهاالسلام را مایه مباهات خود معرفی کرد و فرمود: «سرور بانوان جهان، فاطمه بتول علیهاالسلام از ماست».
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•عجب سروی؛ عجب ماهی ..
#سینه_زنی و توسل به اول مظلوم عالم حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب اجرا شده شب اول محرم ۱۴۴۴ به نفس حاج محمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
عجب سروی؛ عجب ماهی؛ عجب یاقوت و مرجانی
عجب جسمی؛ عجب عقلی؛ عجب عشقی؛ عجب جانی
عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی
همه شاهان، غلامانند؛ آقاجان! تو سلطانی
بخوان تلقین؛ بخوان تلقین بر این ارواح زندانی
علی حبّه جنّه، قسیم النّار و الجنّه
وصیّ المصطفی! حقّا، امام الانس و الجنّه
مسلمانم؛ مسلمان خدای حضرت حیدر
دلیل ربنّایم، ربنّای حضرت حیدر
همه ایل و تبار من فدای حضرت حیدر
همه آرامشم ایوانطلای حضرت حیدر
درون قبر میخوانم برای حضرت حیدر
علی حبّه جنّه، قسیم النّار و الجنّه
وصیّ المصطفی! حقّا، امام الانس و الجنّه
@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_01_MOHARRAM_1401_HEIAT_RAYATALABBAS_AUDIO_06.mp3
10.31M
|⇦•عجب سروی؛ عجب ماهی ..
#سینه_زنی و توسل به اول مظلوم عالم حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب اجرا شده شب اول محرم ۱۴۴۴ به نفس حاج محمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلامٌ لأرضٍ خُلقت للسلام
و ما رأت یوماً سلاما
سلام بر زمینی که
برای صلح آفریده شد
و هیچ روزی رویِ صلح ندید!
.
#شور
#امام_حسین
از غصه غمت عالم محزونه، زهرا گریونه
عشقت عالم رو کرده دیوونه
السلام علیک یا عطشان، ای آرام جان
عشق بی پایان، ای جان جانان
حسین آقاجان، ای آقا جان
در بند عشق تو ذرات عالم
آدم و خاتم توی بهشت هم زیر این پرچم
از هرجا که اسم تو رو شنیدم
با سر دویدم که هستی همه امیدم
حسین آقاجان، ای آقا جان
ای عشق بی کران مجنونت هستم
دلخونت هستم، سالار زینب مدیونت هستم
الحمدلله که بی سامونتم، چشمام گریونه
توی ای وادی دل سرگردونه
حسین آقاجان، ای آقا جان
ای بهترین رقم توی تدبیرم، بی تو میمیرم
خرجیم آقا از تو میگیرم
کوری دشمن تا دنیا باقیست این پرچم بالاست
محشر نام توست از بس که غوغاست
حسین آقا جان، ای آقاجان
#رضاابوالحسنی
@navaye_asheghaan
✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫
✨💫✨💫
💫✨💫
✨💫
💫
به قلم: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
متن: #یادگار_مرتضی_ظهور_نکردی
برای: #امام_زمان_ارواحنا_فداه
سبک: #زمینه
💫✨💫✨💫✨💫
بند : ۱
یادگار مرتضی ظهور نکردی
فرش راهت شدم و عبور نکردی
نامه از درد فراق زیاد نوشتم
مگه این نامه هامو مرور نکردی؟
لبیک گفتم آقاجون
تا روم حساب وا بکنی
شبیه کل نوکرات
که با منم تا بکنی
همین که روم حساب کنی
تمومه تمومه تمومه
نوکرتون خطاب کنی
تمومه تمومه تمومه
(بقیة اللة ... العجل)~
💫✨💫✨💫✨💫
بند : ۲
شبهای جمعه دلم چه شوقی داره
توچشام حلقه ی این اشک وصاله
ولی پشت همدیگه جمعه ها میره
هنوز انگار دوریتون شامل حاله
از بس گفتم العجل
زبون من مو درآورد
مگه میشه از غم تو
پیر نشد و غصه نخورد؟
زندگی بدون تو
محاله محاله محاله
بندگی بدون تو
محاله محاله محاله
(بقیة اللة ... العجل)~
💫✨💫✨💫✨💫
#نذر_فرج
@navaye_asheghaan
#یا_موسی_مبرقع
السلام علیک یا ابوجعفر
یابن الجوادالائمه
یا موسی مُبَرقَع علیه السلام
شیعه را دلدار یا موسی' مُبَرقَع
سیره ات ایثار یا موسی' مبرقع
در گذر شد دیده ها سویت زلیخا
یوسف بازار یا موسی' مبرقع
داشتی از جنس عفّت یک نقابی
بر مه رخسار یا موسی' مبرقع
مثل بابایت جوادی در جلالت
مظهر دادار یا موسی' مبرقع
در یم چل اختران قم شدی چون
مخزن الانوار یا موسی' مبرقع
عالمان کردند بر صدق کلامت
دائماً اقرار یا موسی' مبرقع
برده ای میراث از موسی بن جعفر
نطق گوهربار یا موسی' مبرقع
شد کرامات و سجایای عظیمت
اسوه ی ابرار یا موسی' مبرقع
در کتاب شیخ طوسی و مفیدی
صاحب آثار یا موسی' مبرقع
فیض برده هر محدّث از بیانت
در همه ادوار یا موسی' مبرقع
در امور وقف با دستور هادی
بوده ای مختار یا موسی' مبرقع
نیست عزم و کوششت در راه اسلام
قابل انکار یا موسی' مبرقع
بوده در کاشان و قم خُلق نکویت
شیعه را معیار یا موسی' مبرقع
تا ابد هستم غلام سینه چاکت
کوری اغیار یا موسی' مبرقع
چون امامت حضرت هادی کشیدی
محنت بسیار یا موسی' مبرقع
نفرت از عباسیان گردیده الحق
حایلی بر نار یا موسی' مبرقع
راحت از روز حسابم چون که هستی
شیعه را دلدار یا موسی' مبرقع
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@navaye_asheghaan
#حضرت_موسی_مبرقع
اینجا مگر کجاست که نورش مشعشع است
در شعر عاشقانهی عشّاق، مطلع است
مانند چلچراغ، چهل اختران قم
همواره میدرخشد و همواره منبع است
جمعند زائران و ملایک کنار هم
به به چه آستان و چه فرخنده مجمع است
این آستان نور بلا فصل آفتاب،
آیینهی بهشت خداوند اسمع است
هر چند مستطیل بُوَد ظاهر ضریح
اما چو کعبه در نظر من مربّع است
آید صدای بال و پر آسمانیان
آن کس که دفن گشته در این بُقعه، اورع است
فهمیدم از بلندی گلدستهها که او
در ملک حُسن، مرتبت و شانش ارفع است
زیباتر است سیرت او مثل صورتش
بنگر که بُرقعش چه جمیل و مرصّع است
ئوپدوم گلنده آستاسیندان، ئوپون منی*
این بیت، مثل بیت بهشتی ملمّع است
اینجا کجاست گفتم و "سیّدبشیر" گفت
اینجا مزار حضرت موسی مبرقع است
* ترجمهی مصرع ترکی: وقتی که آمدم آستان او را بوسیدم، پس مرا ببوسید.
#سیدبشیر_حسینی_میانجی
@navaye_asheghaan
#حضرت_موسی_مبرقع
#چهل_اختران
اینجا بود محل چهل اختران فم
اینجا بود محله نام آوران قم
هم چون ستارگان شب آسمان قم
دارالزیاره بر همه ی زائران قم
شد آبروی اهل قم از آبرويشان
نور و ضیا گرفته قم از نور رویشان
چل اختران حریم ولا در جهان بود
چل اختران چو قبله گه عاشقان بود
دارالولایه گشته و دارالامان بود
اسرار ایزدی است که در قم نهان بود
چل اختران تجلی انوار داور است
چل اختران محله اولاد حیدر است
این صحن باصفا که بدینسان ملمع۱ است
وز لطف بیکران الهی مرصع۲ است
اینجا مزار حضرت موسی مبرقع است
آن نازنین که نور جمالش مشعشع است
اینجا پناهگاه تمام خلایق است
میعادگاه جمله محبان عاشق است
اینجا حریم صاحب فضل و کرامت است
ابن الجواد زاده ختم رسالت است
اینجا تمام خلق جهان را عنایت است
اینجا دل شکسته دعایش اجابت است
اینجا بود که دیده مردم بسوی اوست
عالم منور از گل رخسار روی اوست
ابن الجواد منبع جود و سخا بود
ابن الجواد صاحب لطف و عطا بود
این الجواد زاده خیر الورا بود
این الجواد نور دوچشم رضا بود
آنکس که در عبادت و تقوا سرآمد است
فخر قم و سلاله پاک محمد است
موسی مبرقعی که بود مه جبین قم
درگاه لطف او شده خلد برین قم
کویش بود هماره چو حصن حصین قم
دارالشفا گشته بر اهل یقین قم
قم آشیانه ای شده بر آل بوتراب
ماهش بود مبرقع معصومه آفتاب
سادات برقعی همه از نسل پاک او
شد توتیای چشم ملایک زخاک او
اهل ولا هماره بود سینه چاک او
روشن جهان زنور رخ تابناک او
باشد قبیله رضوی از تبار او
قم نه که گشته اهل جهان وام دار او
بدرالمشعشعی که بود یوسفی جمال
آن صاحب الکرم که بود مجتبی خصال
شد سیدالکریم در اوصاف و در کمال
او مظهر جمیل خداوند با جلال
اوچشمه علوم نبی مکرم است
اوسیدالجلیل علیمی معظم است
ما را عنایتی شده از سوی کردگار
برعترت رسول خدا جمله بی قرار
از بس که انتظار کشیدیم انتظار
یارب رسان تو صاحب شمشیر ذوالفقار
تا آنکه بر کند ستم و ظلم و جور را
"ناطق"توباش روز و شب از بهر التجا
۱_ مُلَمَّع = رنگارنگ و درخشان
۲_مُرَصَّع = تزئین و آراسته و جواهرنشان
#غلامرضا_محمودنژاد #ناطق
@navaye_asheghaan
باز اومد فاطمیه
بارون غمِ تو، تو چِشم ترمه
آشوبه تو دل من
که چرا مادرم بی صحن و حرمه
خیلی حیفه مدینه خالی از سینه زنه
شبهای فاطمیه این نوحه ی حسنه
«وای مادر وای مادر..»
نامردی پشت دره
داره هی با لگد، بر این در می زنه
آروم آروم می سوزه
یه کبوتری که، داره پر می زنه
خیلی سخته که یه مرد پیش چشمای ترش
می بینه همسرش و می سوزه با پسرش
«وای مادر وای مادر..»
پیچیده تو کوچه ها
بوی چادر سوخته ی مادرمون
پرپر شد روی زمین
گل یاس علی جلو چشم ترمون
رو خاک افتاد مادرم اصلا رحمی ندارن
دیدم با خنده همه پا روى در میذارن
«وای مادر وای مادرم..»
➖➖➖➖➖➖
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
دشمن از کین به پیکرم میزد
دید بی یار و یاورم میزد
سیلی و تازیانه بر من که
یادگار پیمبرم میزد
در دلش داشت کینه حیدر
دید من یار حیدرم میزد
باغلافش به بازویم قنفذ
پیش چشمان شوهرم میزد
نه فقط پیش چشم شوهر من
پیش چشمان دخترم میزد
بی مهابا به همره ثانی
به تن و صورت و سرم میزد
محمد معارف وند
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
لگد ها را بدونِ هیچ ترسی از خدا میزد
صدای مادری را می شنید و بی حیا میزد
تمامِ کینه را در دست هایش جمع میکرد و
فقط از بغض حیدر همسرش را بی هوا میزد
سلاحِ آتشِ بُغضش فقط در را نمی سوزانْد
نمی دانست آتش بر گلستانِ وِلا میزد
عجب آغوشِ گرمی داشت محسن آن زمانی که
میانِ شعله ها با مادر خود دست و پا میزد
غلاف و میخ و مسمار و درودیوار و خاکستر
نمک بر زخم های فاطمه هر یک جدا میزد
در افتاد و چهل نامرد جنگی...بر سر زهرا
نمی دانم چه آمد که صدای فِضّه را میزد...
علی علی بیگی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را
پامال لگدهای مکرر شدنت را
بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند
زهرا ، همه دیدند معطر شدنت را
با کشتن یک سوم سادات ، گرفتند
از چهره ی تو لذت مادر شدنت را
یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم
تنها ، سپر غربت حیدر شدنت را
یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟
آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را
زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟
یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم
چون آینه ای تار و مکدر شدنت را
دستار به سر بسته ای و بین نمازت
زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را
من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی!
وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را
ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش
تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را
احمد ایرانی نسب
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
روبه علی بستی چرا چشم ترت را
درحسرت رویت نشاندی همسرت را
مُچ درد دارد فضه ،از بس مخفیانه!
هی شب به شب شسته لباس و معجرت را
پهلو به پهلو دنده هایت درد میکرد
پهلو به پهلو خون گرفته بسترت را
این بغض های وقت و بی وقتت مرا کشت
این بغض هایی که گرفته حنجرت را
صدبار مُردم شب به شب وقتی که دیدم
بادستمال گریه ات بستی سرت را
جارو نزن هی خانه را باحال زارَت
زحمت نده اینقدر هی بال و پرت را
من که نمردم تا توبا دست شکسته
شانه کنی هی زلف های دخترت را
شرمنده ام ازاین امانتداری خویش
هر دفعه که کردی صدا پیغمبرت را
حرف وصیت می زنی اما عزیزم!
بعداز خودت بر که سپردی حیدرت را
محمد کابلی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
در خانه روسری به سرت قاتل من است
قتل کسی به پارچه ای نخ نما نشد
قحط طبیب شرم علی را مضاف کرد
قحطی چنین پر آب عیان هیچ جا نشد
جان خودم قسم که همین چند روز پیش
گفتم که کج کنم سر این میخ را نشد...
محمد سهرابی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست
گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فِضه دلیل لُکنتش معلوم نیست
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست
هم که معلوم است او ریحانة الحوراست
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست
مهدی رحیمی
@navaye_asheghaan
ای دل بیا به رسم قدیمی سلام ڪن
صبح ست مثل باد و نسیمی سلام ڪن
برخیز نوڪرانہ و با عشق ، خدمت
ارباب مهربان وصمیمے سلام ڪن
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی💚🌤
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♦️#سلام_امام_زمانم
🔹سلامی بی جواب از جانب مولا نمی ماند
سلام مولای من
🔹ما پی نبرده ایم تو را آن چنان که هست
کاری نکرده ایم به قدر توان که هست
🔹کاری برای آمدن تو نکرده ایم
اما برای نذر قدوم تو جان که هست
🔹السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
🔹اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
🔹اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
🔹اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
سلام وعرض ادب و احترام خدمت همه سروران وبزرگواران کانال عاشقان امام حسین علیه السلام
انشاءالله قرار هرشب ، خواندن دعای فرج برای سلامتی وتعجیل درفرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
.
┏━━━🍃🕊🌹🕊🍃━━━┓
#حضرت_زهرا
غصه َم گرفته است نگاهم نمیکنی
زهرای من نگاه به آهم نمیکنی؟
باشد قبول چشم تو آسیب دیده است
اما مرا دگر تو صدا هم نمیکنی!!!
اصلا سفر بدون علی که بنا نبود!!
فکری برای پشت و پناهم نمیکنی؟!
خانوم ببین کنار تو زانو زده علی
رحمی به روزگار سیاهم نمیکنی؟!
دل از علی بریده ای و بهر ماندنت
یک راه چاره همکه فراهم نمیکنی
گفتی نمیشود که بمانی، برو!! ولی
غصه َم گرفته است نگاهمنمیکنی
محمد کیخسروی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
چند روزی شده که مادر ما بیمار است
بین بستر بدن بی رمقش تب دار است
خواب در پلک ترش نیست، خودم دیدم که
سر شب تا سحر از درد کمر بیدار است
رنگ در چهره ندارد، به جز آن جای کبود
روی زرد است و پر از غصه و حالش زار است
در دعای سحرش روضه ی "عجل" دارد
طاقتش طاق شده، منتظر دیدار است
گر چه در بستر بی حالی خود افتاده
مقتل مادر ما بین در و دیوار است
فضه یک روز به بابای غریبم می گفت:
"به روی سینه ی او ردی از آن مسمار است"
سینه ام شد سپر شیر خدا، شکر خدا
بر لبش، شکرِ چنین لطف، هزاران بار است
آخر کار، در آن غسل علی می فهمد
به روی بازوی او هم اثر آزار است
وحید محمدی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
پُر شدم از غصّه و اندوه و غم بانوی من
پیکرت بدجور پیچیده بهم بانوی من
این کبودی ها..توانم را ربوده فاطمه
تار می بینم تنت را..محترم بانوی من
وقت غسلت آمده..دستم به گیسویت رسید
گیسوانت از چه رو گردیده کم بانوی من؟
پوستی بر استخوانت مانده بود و آب شد
کن دعا!تا زودتر بر تو رسم بانوی من
سینه ام تنگ ونفس تنگ و دو چشمم لاله گون
دیده وا کن زنده ام گردان به دم بانوی من
جای سالم نیست در روی تنت صدیقه ام
چون بنفشه شد سرت تا به قدم بانوی من
خونِ پهلوی تو با آب روان مخلوط شد
من گریبان خودم را می درم بانوی من
لیله ی قدر علی مخفی شدی در زیر خاک
تا بگویند :شیعیان «بی حرم بانوی من»
محسن راحت حق
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
درد تنم به ضعف تنم گريه مي کند
بر درد هاي من بدنم گريه مي کند
از چشمِ زخمِ سینه ی من اشک خون چکد
بر اين نفس نفس زدنم گريه مي کند
امشب به زخم سينه من پيرهن گريست
فردا به زخم من کفنم گريه مي کند
پروانه وار زینب من دور بسترم
بر اين چو شمع سوختنم گريه مي کند
از درد شانه آه کشم آه میکشد
شانه به موی او نزنم گریه میکند
کشته مرا غمش که نشسته کنار من
اين شير مرد بت شکنم گريه مي کند
گاهي برای اين پر و بال شکسته ام
گاهي براي پر زدنم گريه مي کند
هربار روي خود ز علي مي کنم نهان
گويد که رو نگیر، منم! گريه مي کند
من میکنم نهان زعلی روی خویش را
بيش از علي ولي حسنم گريه مي کند
محمد معارف وند
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند
آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند
مقتل نوشته است لگدها به در زدند
بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند
مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند
بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند
مقتل نوشته دست علی را که بسته اند
با تازیانه بازویتان را شکسته اند
مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین
شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین
مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی
دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی
مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا
سیلیِ محکمی زده بر صورت شما
مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای
بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای
مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای
در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای
مرتضی شاهمندی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
دشمن از کین به پیکرم میزد
دید بی یار و یاورم میزد
سیلی و تازیانه بر من که
یادگار پیمبرم میزد
در دلش داشت کینه حیدر
دید من یار حیدرم میزد
باغلافش به بازویم قنفذ
پیش چشمان شوهرم میزد
نه فقط پیش چشم شوهر من
پیش چشمان دخترم میزد
بی مهابا به همره ثانی
به تن و صورت و سرم میزد
محمد معارف وند
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
لگد ها را بدونِ هیچ ترسی از خدا میزد
صدای مادری را می شنید و بی حیا میزد
تمامِ کینه را در دست هایش جمع میکرد و
فقط از بغض حیدر همسرش را بی هوا میزد
سلاحِ آتشِ بُغضش فقط در را نمی سوزانْد
نمی دانست آتش بر گلستانِ وِلا میزد
عجب آغوشِ گرمی داشت محسن آن زمانی که
میانِ شعله ها با مادر خود دست و پا میزد
غلاف و میخ و مسمار و درودیوار و خاکستر
نمک بر زخم های فاطمه هر یک جدا میزد
در افتاد و چهل نامرد جنگی...بر سر زهرا
نمی دانم چه آمد که صدای فِضّه را میزد...
علی علی بیگی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را
پامال لگدهای مکرر شدنت را
بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند
زهرا ، همه دیدند معطر شدنت را
با کشتن یک سوم سادات ، گرفتند
از چهره ی تو لذت مادر شدنت را
یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم
تنها ، سپر غربت حیدر شدنت را
یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟
آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را
زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟
یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم
چون آینه ای تار و مکدر شدنت را
دستار به سر بسته ای و بین نمازت
زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را
من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی!
وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را
ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش
تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را
احمد ایرانی نسب
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
روبه علی بستی چرا چشم ترت را
درحسرت رویت نشاندی همسرت را
مُچ درد دارد فضه ،از بس مخفیانه!
هی شب به شب شسته لباس و معجرت را
پهلو به پهلو دنده هایت درد میکرد
پهلو به پهلو خون گرفته بسترت را
این بغض های وقت و بی وقتت مرا کشت
این بغض هایی که گرفته حنجرت را
صدبار مُردم شب به شب وقتی که دیدم
بادستمال گریه ات بستی سرت را
جارو نزن هی خانه را باحال زارَت
زحمت نده اینقدر هی بال و پرت را
من که نمردم تا توبا دست شکسته
شانه کنی هی زلف های دخترت را
شرمنده ام ازاین امانتداری خویش
هر دفعه که کردی صدا پیغمبرت را
حرف وصیت می زنی اما عزیزم!
بعداز خودت بر که سپردی حیدرت را
محمد کابلی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
در خانه روسری به سرت قاتل من است
قتل کسی به پارچه ای نخ نما نشد
قحط طبیب شرم علی را مضاف کرد
قحطی چنین پر آب عیان هیچ جا نشد
جان خودم قسم که همین چند روز پیش
گفتم که کج کنم سر این میخ را نشد...
محمد سهرابی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست
گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فِضه دلیل لُکنتش معلوم نیست
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست
هم که معلوم است او ریحانة الحوراست
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست
مهدی رحیمی
@navaye_asheghaan
#پنجم_جمادی_الاول
خندیدن گل
روی لب یار مبارک
میلاد گلِ
حیدر کرار مبارک
یک دسته گُل از عرش
فرستاده خداوند
بنوشته بر آن ،
« روز پرستار» مبارک
#رباعی_روز_پرستار
#امیر_عظیمی
#پنجم_جمادی_الاول
درودهای خدا
بر تو پرستار
که هستی ناجی و
دلسوز بیمار ...
ادامه میدهی راه کسی را
که هست الگویِ
صبر و عشق و ایثار ...
#دوبیتی_روز_پرستار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_میلاد_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#کربلایی_حسین_طاهری
به سر من عجب شوری و
توی دلم عجب حالیه
جای مدافعانِ حرم
شب ولادتت خالیه ...
یار حسین ، دلدار حسین
تویی همه کَس و کار حسین
ای اول علَمدار حسین
یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
امام صادق علیه السلام :
سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَّتْ عَنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي...
اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته، آرامش قلبم را سلب نموده است...
سیدی...
هجر تو برده صبر و تابم
داغ ندیدنت عذابم
دیده تر گرفته خوابم
ای که ظهور عدل و دادی
غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي
سیدی یا بقیه الله
محرم درد ما کجایی
شد عَظُمَ البَلا کجایی
سوره ی سامرا کجایی
ای که تو رکن هر بلادی
غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي
سیدی یا بقیه الله
رنگ خوشی ندیده دنیا
ای همه آرزوی دلها
خیمه نشین کوه رضوی
غم زده در غروب وادی
غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي
سید یا بقیه الله
غرق غمیم و نیست ساحل
در همه جا فتاده مشکل
ای که هزار دل روی دل
در شب گیسویت نهادی
غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي
سیدی یا بقیه الله
اشک غروب کربلایی
زمزمه های سر جدایی
نوحه سرایِ کاف و ها یی
جامه درانِ عین و صادی
غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي
سیدی یا بقیه الله
#امام_زمان_عج
@navaye_asheghaan
.
#طوفان_الاقصی
غزّه ی مظلوم و شهیدان اصحاب رسانه
----------
دوباره غزّه شد خونین کرانه
ز خون پاک اصحاب رسانه
چه اصحابی ، که اصحاب حسین اند
شهیدان رهِ بَدر و حُنین اند
همه اسطوره ی صبر و رشادت
همه سر مست از جام شهادت
دل از ما می ربود این آتش و خون
خبرهایی که می دادند گلگون
خبرهایی که دل را می زد آتش
به قلبِ آب و دریا می زد آتش
ز اشک و خون دلِ ما لاله دارد
ز داغ لاله ها صد ناله دارد
همانانی که عزّت آفریدند
ز عزمِ خویش غیرت آفریدند
به دشت غم اقامت کرده بودند
به غزّه استقامت کرده بودند
بدون بیم از خصمِ زمانه
بجا ماندند اصحاب رسانه
به غزّه لاله را محروم دیدند
هزاران کشته ی مظلوم دیدند
در آن وادی ز جور خصم کافر
نه کودک در امان بود و نه مادر
به یک سو مادری از خود برون شد
پدر در سوی دیگر غرقِ خون شد
برادر در کنار خواهرش بود
بخون غلتان عزیز دیگرش بود
ز باغ دیده گلها چیده بودند
ز صهیونیسم آنچه دیده بودند
دل ما زآتش غم ها کباب است
جنایت های صهیون بی حساب است
اگر صد ناله از بیداد کردیم
ز اصحاب رسانه یاد کردیم
همانانی که مردان نبردند
وَ ترک خانه و سنگر نکردند
همه در سنگر خون ایستادند
که هستی جز برای حق ندادند
اگر این عاشقان در خون تپیدند
شهیدند و ، شهیدند و ، شهیدند
نوشته روی گل همرنگ گوهر
" شهیدان زنده اند اللهُ اکبر "
اگر محشر همه روز حساب است
برای دشمنان یَوْمُ الْعَذاب است
**
حاج محمود تاری «یاسر»
.
@navaye_asheghaan