|⇦•آب می خواهد چکار....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت زهرا برا هرکسی یه وصیتی داشت برا اسماء یه وصیتی داشت، برا فضه یه وصیتی داشت، برا علی برا حسن، برا خانوم زینب، برا هرکی یه وصیتی کرد. اما انتهای هر وصیتی میگفت: همه رو شنیدیدیادتون میمونه؟ گفتند: آره خانم، آره مادر، آره عزیزم، آخر همه می گفت حواستون به حسینم باشه... اسماء این کارو بکن این کارو بکن حواست به حسینم باشه. علی اگر می تونی در نیم سوخته رو عوض کن آخر گفت حواست به حسینم باشه....
امان از اون روزی که زینب رو صدا کرد گفت: بیا عزیزم! بیا قربونت برم! بیا مادر!
نمیدونم تا حالا دقت کردی یانه کسیکه میخواد از دنیا بره چند روز قبلش سرحال میشه یه مقدار روبه راه میشه این لحظه بود زینب رو صدا کرد. گفت برو اون بقچه رو بیار آورد. گفت کنار بگذار بنشین عزیزم نشست.. اول اومد خودش باز کنه تمام بدنش تیر کشید. چی شده مادر چی میخوای؟ قربونت برم به من بگو ،گفت: این بقچه رو باز کن دونه دونه بندای بقچه رو باز کرد همینکه سفیدی کفنا معلوم شد یه آهی کشید زینب، یه نگاهی به مادرش کرد. اینا چیه عزیزم ؟گفت: زینب جان! همه وصیتام رو کردم سخت ترین وصیت برا توئه صبور باش صبر داشته باش تحمل کن .اول این رو بردار عزیزم، کفن رو برداشت،این چیه مادر؟ گفت: این کفن منه! از یه طرف می خواد خودش رو بندازه تو بغل مادر میدونه درد داره از یه طرف نمیدونه چیکار کنه... گریه امانش رو بریده کنار بستر مادر هی میگفت: مادر بس کن! ایشاالله حالت خوب میشه ..
بی بی فرمود: صبر کن زینب جان! تحمل داشته باش عزیزم، قربونت برم،اینو باید بدی بابات علی یادت نره خوب بشنو..یه دختر چهار پنج ساله این همه داغ این همه درد من میگم خیلی طول کشید زینب رو آرام کرد من میگم دست شکسته رو بالا آورد ..گفت شاید دیگه نتونم دخترم رو بغل کنم. گفت بذار کنار گذاشت کنار..گفت بعدی رو بردار دستش می لرزید بعدی رو برداشت.گفت: بفرما مادر! این دیگه چیه؟ گفت :این کفن، کفنِ بابات علیه. وقتش که رسید بایدبدی داداش حسنت حنوطش کنه کفنش کنه... گفت: کفن بعدی رو بردار. کفن بعدی رو برداشت ..گفت این کفن، کفنه حسنه یه جا غصه خورد گفت باید داغ حسنمم ببینم....
از یه جادیگه گفت خداروشکر من قراره قبل از حسینم برم چون کفنی دیگه نیست که،قراره من زودتر برم خداروشکر حسین میمونه، گفت خداروشکر داغ حسینم رونمیبینم گفت این مال حسنته یه مرتبه دست برد زیر بستر یه پیراهنی رو بالا آورد گفت این چیه دیگه مادر؟ این پیرهن چیه؟ گفت این مال حسینته.. بعضیها میگن ناله زد گفت: حسین! هیچوقت اینطوری ناله نزد بگه حسن، هیچوقت اینطوری نگفت علی، هیچوقت اینطوری نگفت مادر، چون دختر علیه میدونه شهید معرکه کفن نمیخواد. گفت: مگه قراره چه اتفاقی بیفته چرا پیراهن کفنه؟ قراره چه بلایی سر حسینم بیاد؟!.....
گفت فاطمه جان داری میری پشت علی رو خالی میکنی یه امام کنار یه عزیز نشست گفت داری میری پشت منو خالی کنی
کربلا هم یه آقایی کنار یه بدنی زانو بغل گرفت...*
آب میخواهد چه کار آب آورش را پس دهید
زود عموی دخترش را پس دهید
دستهایش را چرا در زیر پا انداختید
زودتر آن سایه بان خواهرش را پس دهید
لشکر بی آبرو این آبروریزی بس است
مشک، يعنی آبروی مادرش را پس دهيد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
@navaye_asheghaan
Fadaeian_Fatemiyeh1401-05_14011003_04.mp3
20.47M
|⇦آب می خواهد چکار....
#روضه وتوسل به حضرت زهراسلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد کریمی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
.
زمزمه
مام_زمان عج
ای گل باغ ســـرمــدی ، آقا ! بیا مولا
عطـــر گل محمـــــدی ، آقا ! بیا مولا
بهــار اومــد نیــومدی ، آقا ! گل زهرا
چشام به در منتظـره هر روز
دلم بهــونه می گیـره هر روز
به دام عشقت اسیره هر روز
عزیز زهـــــرا !
.....
جمعه ها وقتی ندبه می خونم ببین مولا
مثــــل یــه ابــری ، پرِ بــارونم ببین مولا
از انتــظار به لب رسیـد جونم ببین مولا
چه بچه ها جـوون شدن آقا !
جــوونها قـدکمـون شدن آقا !
رفتن و بی نشــون شدن آقا !
تو رو ندیدن
....
بیا بیا بیا گل نرگس... گل نرگس
رقیه_سعیدی(کیمیا)✍
.
..┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@navaye_asheghaan
فاطمه ام ابیهاست خدا می داند
مادر زینب کبراست خدا می داند
فاطمه شافع عقباست خدا می داند
بانی خلقت دنیاست خدا می داند
عطر و بوی همه گل هاست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
هرچه گویم به مدیح تو بود کم زهرا
قد افلاک به پیش قدمت خم زهرا
جان و جانانه ی پیغمبر اکرم زهرا
پاره ی قلب نبی حضرت خاتم زهرا
فاطمه دختر طاهاست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
بانی خلقتی و مظهر دادار تویی
تربیت یافته ی احمد مختار تویی
مونس و هم قدم حیدر کرار تویی
شیعیان را به خدامحرم اسرار تویی
فاطمه مادر باباست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
تو امید همه ی اهل ولایی زهرا
در همه ارض و سما نور خدایی زهرا
منشاء جود و کرامات و سخایی زهرا
دردهای دل ما را تو دوایی زهرا
فاطمه روح تولاست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
مهر و حب تو بود بر همه بال پرواز
با ولای تو در رحمت حق گردد باز
ما سراپا همه دردیم تویی محرم راز
همه ی عمر من آورده سویت دست نیاز
فاطمه مظهر تقواست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
فاطمه جان، همه از جمله غلامان توایم
لطف تو شامل ما گشته که مهمان توایم
ای امید همه شرمنده ی احسان توایم
شکرلله که همه ریزه خور خوان توایم
نوربخش همه دل هاست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
نانجیبان سقیفه همه از بس پستند
رشته ی الفت خود را زنبی بگسستند
در حرمخانه ی او دست علی را بستند
پهلوی فاطمه اش را ز ستم بشکستند
فاطمه کشته ی اعداست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
هستی عالم هستی است ز هستت زهرا
مهر تو در دلم از روز الستت زهرا
دل هر اهل ولایت شده مستت زهرا
میشود هر گره ای باز به دستت زهرا
مرهم زخم دل ماست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
دشمنان زخم علی را زده از کینه نمک
بر گل روی چو آیینه زدند سنگ محک
غاصب حق علی زدبه رخش مهر فدک
پیش چشمان علی فاطمه اش خورده کتک
همه جا شورش و غوغاست خدا می داند
یار و همسنگر مولاست خدا می داند
الا که صاحب عزای تمام غم هایی
دوباره فاطمیه آمده؛ نمی آیی؟
به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر
تو را طلب کند این دیده های دریایی
کجا سیاه، به تن کرده ای غریبانه
کجا به سینه خود می زنی به تنهایی
کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی
کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی
برای گریه به غم های مادرت آقا
نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی
شنیده ایم که گفتید روضه خوان باشیم
به روی چشم؛ هرآنچه شما بفرمایی
شنیده ایم زمین خورده است مادرتان
در آن دمی که به در خورد ضربه پایی
محمد بیابانی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
آتش زدند بر در دارالولایه ات
سیلی زدند بر رخ از گل نکوترت
یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر
در پیش دیدگان علی ریخت بر سرت
از پای اوفتادی و کردی قیام،لیک
دستت به تازیانه جدا شد زرهبرت
ای شمسۀ سپهر نبوت روا نبود
ابر سیه کشند به روی منورت
بر فرق و دیده خاک سیه اشک حسرتش
آنکو به اشک، خاک نشوید زچادرت
با خصم دین مبارزه حتی به پشت در
بر شیر حق مجاهده حتی به بسترت
باید گرفت درس علی دوستی زتو
آنسان که از تو درس گرفته است دخترت
(میثم) کجا و یاری تو، کن کرامتی
شاید شود به نظم جهان سوز یاورت
استاد حاج غلامرضا سازگار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
دمِ آخر وصيتی دارم
اي علی جان به خاطرت بسپار
نيمه شبها حسينِ دلبندم
با لب تشنه می شود بيدار
بارِ سنگين اين وصيت را
از سرِ شانه های من بردار
قبل خوابيدنش عزيز دلم
ظرف آبی برای او بگذار
گريه كردم ز غربتش ديشب
تا سحر سوختم برای حسين
با همين دست ناتوان امروز
پيرهن دوختم برای حسين
كفنش را به زينبم دادم
حرف های نگفته را گفتم
چند ساعت برای دختر خود
فقط از رنج كربلا گفتم
گفتمش ميوه ی دلم زينب
كربلا باش يار و ياور او
ظهر روز دهم به نيتِ من
بوسه ای زن به زير حنجر او
وقت افتادنش به روی زمین
چشم خود را ببند مثل خدا
صبر كن دختر عقيله ی من
قهرمان بزرگ كرب و بلا
وحید قاسمی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
در این مدینه بیا و ببر ز تن سر من
ولی غلاف نزن روی دست مادر من
یکی از آن همه نامردها در آن کوچه
نکرد رحم به اشک حسن برادر من
حسن به گریه صدا زد نزن مغیره نزن
زدی و لرزه فتاده به جسم خواهر من
همین که محسن شش ماهه سقط شد دیدم
رسید تیر به حلق علی اصغر من
به جای در که روی قلب مادرم افتاد
همه به چکمه بیایید روی پیکر من
محمود اسدی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
به داد تو نرسیدم اگر در آن بیداد
تو ضعف کردی و آتش به جانِ من افتاد
تمام درد تو را من به سینه حس کردم
همینکه پشت در افتادی حیدرت جان داد
منی که بر همه عالم مدد شدم اما
رسید فضه به دادم که بر تو کرد امداد
چهل ، شده عددِ زخمهای قلبِ علی
کجا به قتل زنی بی دفاع ، این تعداد؟
صدای سرخیِ رویت به کوچه مانده هنوز
شکسته باد ، خدا دستِ نحسِ بد بنیاد
حامد آقایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
دلِ شکستهی ما باز در حوالیِ توست
شب است و گریهی ما از شکسته بالیِ توست
چه میشود که از این چهره دست برداری
از این کبود - که در پرده است - برداری
به جان تو به سکوتِ حسن حواسم هست
نگاه بی رمقت را به من حواسم هست
میان بستری و باز رو به دیواری
در این سه ماه از آغاز رو به دیواری
دلت گرفته از این شهر دلخوری خانم
ولی برای علی پشتِ چادری خانم
نگاه از پسِ چادر نماز راحت نیست
بدون آن به تو سوگند باز راحت نیست
که زیرِ چشمِ تو زخم است روی چشمت زخم
شبیه اَبروی تو رنگ و روی چشمت زخم
توقعی که ندارم کبود میبینی
نگاه میکنی افسوس دود میبینی
همانکه بیتِ مرا قتلگاه کرد آنروز
کبود نه که رُخَت را سیاه کرد آنروز
به زانویش حسنم باز پنجهاش مشت است
به روی صورت تو جای پنج انگشت است
چقدر آب شدی چون خیال میمانی
از این به بعد گمانم هلال میمانی
شب است وگریهی ما باز درحوالی توست
شب است آه غم ما شکسته بالی توست
غذا نریز ، نپز نان فقط بیا بنشین
کنار سفرهی این خانه جای تو خالیِ توست
بگو برای تو و ماندنت علی چه کند
برای آنکه نیاُفتد تَنت علی چه کند
به دست دخترمان پنج تا کفن کم نیست؟
برای یک تن پُر زخم پیرهن کم نیست؟
چقدر بوسه سرِ شب به حنجرش دادی
لباسِ محسن خود را به اصغرش دادی
حسن لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا
مانند شمعی از مصائب آب می شد
زینب برای وضع او بی تاب می شد
منظورم از این بیت صارت کالْخیال ست
این آخری چون گوهری نایاب می شد
همسایه ها کینه از او در دل گرفتند
با آن که از شادی شان شاداب می شد
از لکه های روی ماه آن روز گفتند :
هم درد مادر گریه ی مهتاب می شد
آتش به جان خانه می زد با چه رویی
شخصی که اسماً جزوی از اصحاب می شد
آتش به درب خانه زد، یعنی از آن روز
آتش میان این جماعت باب می شد
تا میخ بر جانش دخیل خود ببندد
دیوار محکم بود و در اسباب می شد
از داغ زهرا مرتضی با کار هایش
آماده ی رفتن سوی محراب می شد
علی اصغر یزدی
@navaye_asheghaan
✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫
✨💫✨💫
💫✨💫
✨💫
💫
برای: #امام_زمان_ارواحنا_فداه
به قلم: #پیمان_کوهپیما (همت)
#عباس_زاده (منتظر) مشهد
متن: #انگار_که_یادم_رفته ...
سبک: #زمینه
💫✨💫✨💫✨💫
بند:۱
انگار که یادم رفته ....تو نیستی پیشم
انگار که عادت کردم ... به غیبت تو
احساس نیاز انگار ... پیدا نکردم
خیلی بدهکارم من ... به نعمت تو
همه میگن میای ولی کجایی؟
دلم میخواد ببینمت خدایی!!
ای گل فاطمه چه سخته واسم
امون از این فاصله و ... جدایی
نیستی کنارم ، ولی تویی قوت قلبم
کاش کی یه فکری کنی واسه حسرت قلبم
(العجل آقا ... العجل ای مهدی زهرا)*
💫✨💫✨💫✨💫
بند:۲
اصلا به آخر خط... دیگه رسیدم
از بس که یادت کردم ... رو تو ندیدم
حقا کم آوردم تو ... دار مکافات
خیلی تو راهت مولا ... سختی کشیدم
نگو نمیشه رو تو من ببینم
از این جدایی خیلی من حزینم
یا صاحب الزمان نگو نمیشه
که توی خیمتون یه بار ... بشینم
یادی هم از ما بکن آقا هر جا که میری
محتاجتم که همیشه دستم رو بگیری
(العجل آقا ... العجل ای مهدی زهرا)*
💫✨💫✨💫✨💫
#نذر_فرج
voice-changer-۲۰۲۳-۰۶-۰۶-۰۱-۵۶.mp3
1.69M
برای: #امام_زمان_ارواحنا_فداه
به قلم: #پیمان_کوهپیما (همت)
#عباس_زاده (منتظر) مشهد
متن: #انگار_که_یادم_رفته ...
سبک: #زمینه
✦•━━━━━━✦❖✦━━━━━•✦
#طعم عاشقیمجتبیرمضانی
میرم و برمیگردم
من خاکم زر میگردم
کارم اینه که دور بچه های زهرا و علی بگردم
اینجا خونمه کجا برم
بین مجلس امام حسین
افتادم زمین گمون کنم
داره میرسه امام حسین
ای رفیقم تویی دکر طوفانی هر دقیقم
ای رفیقم دادم اسمتو حک کنن رو عقیقم
ای رفیقم ای رفیقم
ای رفیقم تویی انتخاب چقدر خوش سلیقم
ای رفیقم حرم تا حرم میشه طی طریقم
ای رفیقم ای رفیقم
وقتی هیئت میگیرم
بوی تربت میگیرم
بی ارزشم اما با سینه زدن قیمت میگیرم
اینجا خونمه کجا برم
غیر خیمه ی امام حسین
طعم عاشقی یعنی همین
طعم قیمه ی امام حسین
ای مرادم میبینی برا تو جوونیم دادم
به تو کم نشد لحظه ای اعتقادم
ای مرادم ای مرادم
ای مرادم مریدت شدن تک تک خونوادم
در این خونه نوکر خونه زادم
ای حسین جان ای حسین جان
ای حسین جان
@navaye_asheghaan
میکده را مشتری ام
مست همین نوکری ام
ساکن شهر نجفم
حیدری ام
شیر علی در دل میدان زده تکبیر علی
مرد نبردهای نفس گیر علی
شیر علی
ماه علی
خوانده خدایت اسد الله علی
عرش خدا را فقط تو راه علی
ماه علی
شیر خدا
دلبر دل ها علی
ای نجفت
مرا عرش معلا علی
ماه همه نوکر
حضرت مولا یا علی علی
یا علی یا علی مولا علی
نوکریت سروریم
تا به ابد مادریم
کوری چشم دشمنت
حیدری ام
سر علی مرد خطاب روی منبر علی
تا به ابد فاتح خیبر علی
سر علی مرد علی
کعبه تا هم به تو رو کرد علی
اسم تو تسکین غم و درد علی
مرد علی
باده ی ناب علی
ساقی اصحاب علی
فاطمه فاطمه در دل تو قاب علی
جانم اباالحسن علی
یا علی یا علی مولا
نوکری ات سروری ام
تا به ابد مادری ام
کوری چشم دشمنت
حیدری ام
میکده را مشتری ام
مست همین نوکری ام
ساکن شهر نجفم
حیدری ام
سر علی
مرد خطاب روی منبر علی
تا به ابد فاتح خیبر علی
مرد علی
کعبه تا هم به تو رو کرد علی
اسم تو تسکین غم و درد علی
مرد علی
باده ی ناب علی
ساقی اصحاب علی
فاطمه فاطمه در دل تو قاب علی
جانم اباالحسن ابا العرب علی
@navaye_asheghaan
Shokri-MeykadeRaMoshtaryam[rashedoon.ir].mp3
9.28M
مداحی میکده را مشتری ام
#یکشنبه_های_علوی
بسیارزیبا🌸
🎤وحیدشکری
@navaye_asheghaan
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.m4a
4.74M
#حضرت_زهرا_شهادت
#سبک: خوش اومدی توازسفربابا
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
ببین که در تاب و تبم زهرا
اومـده جـونم بــه لبـم زهــرا
داره مـی میـره زینبـم زهــرا
گذاشتی رفتی
مُشت غـریبی ام دگر وا شد
بی توعلی بی کس وتنهاشد
قَدِ مـن از مصیبـتت تــا شـد
بگوچه سازم
فاطمه داغ توچه جانکاه است
سینه ی خسته ام پرازآه است
مرگ منم بعد تو در راه است
خدانگهدار
بـس کـه مـدینه کـرده تحـقیرم
چون تومنم ازاین جهان سیرم
پــاره شـده رشـته ی تــدبیـرم
بگوچه سازم؟
تــو پشــت در بــا لــگـد افتـادی
محسن شش ماهه توهم دادی
نشـد کـنم مـن از تــو امــدادی
برات بمیرم
تـا کـه تـو را به مُغتَسَل بُــردم
مـوقـه ی شُسـتن تنت مُــردم
ندیده ای چه غصه ها خوردم
گذاشتی رفتی
خـونه بـدون تـو بـرام قبرست
بـاور نـدارم رفـته ای از دسـت
پشت من ازداغ غمت بشکست
بگوچه سازم
بعد تو همدم غمم چاهـه
شاهداشک دیده ام ماهـه
صــدای نــالـه ی دلـم آهـه
خدانگهدار
گریه ی بچه هامو تا دیدن
نمک به زخم سینه پاشیدن
پیش چشام گل مرا چیدن
فغان ازاین غم
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@navaye_asheghaan
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🏴#لطمه_زنی
🎤مداح :حاج امین صوفی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این جنگ نابرابره
یه طرف یه لشگره یه طرف یه مادره
این جنگ نابرابره
یه طرف ضربه پا،یه طرف میخ دره
ای وای
حرارت و معجر شعله ور
ای وای
مقابل نگاه یک پدر
ای وای
ضرب لگد هجوم میخ در
تا اون روزی که/برات بمیرم
شبیه مولا/زبون می گیرم
وای منو وای منو وای من
میخ در و سینه زهرای من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این جنگ نابرابره
یه طرف یه لشگره،یه طرف یه مادره
این جنگ نابرابره
کجا دیدی بزنن،یه زن و چل نفره
ای وای
اشک چشام بند نمیاد ببین
ای وای
پشت در افتادی روی زمین
ای وای
فقط چشاتُ وا بکن همین
تا اون روزی که/برات بمیرم
شبیه مولا/زبون می گیرم
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این جنگ نابرابره
افتادی جون نداری،داره می لرزه تنت
این جنگ نابرابره
این چه حالیه اخه،خون میاد از دهنت
ای وای
می کشه اخر منو این غمت
ای وای
روی کبود و قامت خمت
ای وای
عمر کم و اشکای نم نمت
تا اون روزی که/برات بمیرم
شبیه مولا/زبون می گیرم
اب شده زهرا بدنت،اخه چه جوری زدنت
کبوده کل بدنت،داره می لرزه حسنت
@navaye_asheghaan
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
مدینه در تاب و تبِ
خونه شیر عربِ
که سوخته اینجور،عجبِ
گفتم چی شد چی سببِ
زهرا میگه روز یا شبِ
علی چرا جون به لبِ
اینکه میگن بعد سوال
جوابی که گرفتم از
هق هق بی بی زینبه
هیزم،شرر،بیت،حیدر
مردم،یک سر تماشاگر
دیوار و در، مسمار،پسر
محسن،خطر،فضه،مادر
ریسمان،پدر،حسن،مضطر
من خون جگر
بابارو میکشید مادر
در بین اون چهل نفر
پیش شوهر،قتل همسر
از روزی که فاطمه(سلام الله علیها)،آتیش گرفت نوکراشم آتیش گرفتن
یه بو تراب،غرق عذاب
بیرون، سلامش بی جواب
علی رو این روضه کشته ها
اوناییکه متاهل هستن،بهتر میفهمن حرف منو
یه بو تراب،غرق عذاب
بیرون، سلامش بی جواب
درون، خانومش با نقاب
چه خانومی،در تب و تاب
برگای آخر کتاب
خوناب میزیزه میشه آب
حسین شبا تشنه آب
بشنو حسن با اضطراب
با هق هقش میگه تو خواب
یهو از خواب میپرید
غَدار بسه، بی عار بسه
یکبار، دوبار، چند بار بسه
سرش خورد به دیوار،بسه
ول کن شکست گوشوار
نانجیب زد تو صورتش
ول کن شکست گوشوار
هست مادرم بیمار
بسه،با پات نده فشار
بسه اینم فدک بردار
هی فحش نکن نثار
مادر پاشو قرار بسه
باشه نگم تکرار بسه
این خانوم، خانوم رشیده ای بوده
درسته سنش کم بوده
مگه چقد گذشت؟! دوسه ماه کمتر و بیشتر
نزاشتن آب غسل کفن پبغمبر خشک بشه
سه بار به خونه آقا امیرالمومنین،هجوم آوردن
یه زن باردار... هر سه بارم ممانعت کرد که علیشو نبرن
داد میزد مگه اینکه از رو جنازه منه فاطمه رد بشید دستتون به آقام علی برسه
که اون دومیه ملعون گفت اگه کار به جایی برسه که از رو جنازتم رد بشیم، میشیم
علی رو باید ببریم
اون رشیده شد خمیده
رنگ پریده، تار دودیده
تجسم کن...
🔹نمیخواست امیرالمومنین بفهمه که درد داره
درد کشیده لب گزیده
دیدی یوقتی نمیخوای به کسی بگی که درد داری، هی لباتو بهم میدوزی ؟؟
رخ کبوده مو سفیده
روزای آخر رسیده
نه نه..
رخ کبوده مو سفیده
روزای آخر،خزیده
به کار خونش رسیده
رو به قبله خوابیده
کار به وصیت کشیده
میگه بریده بریده
علی.. آقا... تورو خدا
جون شما و بچه ها
کردم هوا،محسن،بابا
زیاد برام نگیر عزا
شب عروسی بچه ها
جای منو خالی نما
علی...قرارمون کربلا
زینب که رو تل با نوا
داد میرنه واغربتا
وا فاطمه وا حیدرا
آسیابت یک طرف، افتاده بستر یک طرف
چادر تو یک طرف، افتاده معجر یک طرف
هرچه اینجا هست،چشمان مرا خون کرده است
رنگ این دیوار خانه یک طرف،در یک طرف
گاه دل خون توییم و گاه،دل خون پدر
وای، بابا یک طرف، ای وای مادر یک طرف
➖از یه طرف دستای بابامو بستن
➖از یه طرف مادرم،دست به پهلو گرفته
➖داره دنبال بابام میاد
➖قنفذ بی حیا مغیره بی حیا
@navaye_asheghaan
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :حاج عبدالرضا هلالی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اجازه بده همین حالا تو رو مادرم صدا کنم
کاش بشه یه روزی هم منم تو بقیع چشامو وا کنم
انسیه الحورا سیدتی زهرا
لبخند تو آرامش قلب مولا
ام ابیها تو درمون دردا تو
میدونی حالم خوب میشه مادر با تو
دستای ما رو بگیر نگامون کن نشه دیر
پیش لطف تو فقیریم و یتیمم و اسیر
ای گل یاس نبی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ابر رحمتی توی کویر رو سر کشور ما ببار
بی بی جون تو لقمه حلال توی سفره های ما بذار
زندگیامونو حجب و حیامونو
ختم بخیرش کن عاقبتامونو
ای چشمه زمزم پر شدیم از ماتم
چادر تو سایبون اهل عالم
همه هستیمون فدات میسازیم حرم برات
روزی یه سالو میگیرم تو فاطمیه هات
ای گل یاس نبی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یه روزی میاد که آقامون اسم ما رو هم صدا کنه
بین نوکرای مادرش سربازاشو هم سوا کنه
دنیا چه کوچیکه اون روزا نزدیکه
خورشید میاد وقتی که عالم تاریکه
لشکرش از نوره پره شوق و شوره
نمیبینه اونو هر دلی که کوره
تویی اون خیر کثیر پناه جوون و پیر
بیا آقا انتقام مادرمونو بگیر
ای گل یاس نبی
@navaye_asheghaan