#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#با_فاطمه_علیهاالسلام
#در_محضر_علما
🔵⚪️ متن بیانات حضرت آیت الله #سید_علی_میلانی (مدظله العالی) #در_درس_خارج_به_مناسبت_ایام_فاطمیه
👈🏼👈🏼 ایام، ایام فاطمیه است و ما وظیفه داریم مطالب متعلّق به صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را به مردم برسانیم❗
◾️ این را من با کمال صراحت عرض میکنم؛ این وظیفه و تکلیف است و هر کسی که قادر و متمکّن باشد، قضایای صدیقۀ طاهره را و صدر اسلام را به آنجوری که به ما رسیده است از روی منابع معتبر، از کتب فریقین، بتواند به مردم برساند و نرساند مؤاخذه میشود.
◾ رساندن هم یک وقت به منبر است، یک وقت به درس است، یک وقت به تألیف کتاب است، به هر نحوی.
ما قضایای متعلق به صدیقه طاهره و صدر اسلام را اگر نگوییم به مرور زمان فراموش میشود، اگر فراموش شد، مذهب فراموش میشود، به صراحت عرض کنم، و این عرایضی که الآن میگویم از قول من نقل کنید.
◾قضایای صدر اسلام را به آنجوری که در منابع آمده، منابع معتبر، از کتب فریقین، آنهم با متانت به عنوان یک واقعیاتی که در اعتقاد ما دخیل است آن واقعیات، صرفاً تاریخ نیستند که بدانیم و یا ندانیم مهم نیست، واقعیاتی هستند که در اعتقاد ما دخیلند، البته باید از منابع به طور دقیق نقل شود و به طور متین نقل شود، با متانت، لزومی ندارد با سب و شتم، این مطالب گفته شود در ملأ عام، لزومی ندارد.باید گفته شود، باید نوشته شود، باید نقل شود، چون مربوط است به اصل مذهب، نقل نشود مذهب از دست میرود، این را که عرض میکنم بعد از 50 60 سال کار در این امور عرض میکنم.
ما موظفیم مثل نماز که باید بخوانیم باید این قضایا را با این خصوصیاتی که عرض کردم باید بگوییم یا باید بنویسیم یا باید بالای منبر به مردم تبلیغ کنیم، ایمان مردم باید تقویت شود به اهلبیت (علیهم الصلاة والسلام) و مردم باید مظلومیت اهلبیت را بدانند، و این واقعیات باید به مردم برسد، که عرض کردم چه اثری دارد.
◾حالا صدیقۀ طاهره چه کردهاند، صدیقۀ طاهره کارشان، کاری بود که از امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم برنمیآمد. صدیقۀ طاهره مطالبی گفتند که در آن شرایط از امیرالمؤمنین نمیشد شنیده شود، اینکه بعضی از جوجه وهابیها مطرح میکنند در این فضاهای مجازی که امیرالمؤمنین با آن شجاعتشان چرا گذاشتند که اینچنین شود، این یا جهل است و یا تجاهل، این حرف نقد میشه به آوردن خانواده سیدالشهدا(علیه السلام) به کربلا ، سیدالشهدا که میدانستند که به شهادت خواهند رسید خانواده را برای چه آوردند، با علم به اینکه چه خواهد شد، حضرت زینب (سلام الله علیها) را برای چه آوردند، آن زمان از ایشان سؤال شد چون نمیدانستند که عواقب امور چیست؛ ولی سیدالشهدا که میدانستند، بعد از 15 قرن ما فهمیدم و دانستیم که سیدالشهدا باید حضرت زینب را میآوردند، تحقیقاً اگر حضرت زینب نیامده بودند و این داستان اسارت نبود، تحقیقاً واقعۀ کربلا به دست فراموشی سپرده شده بود. اینی که میگویم تحقیقاً، تحقیق کردم و گفتۀ بنده سند باید باشد برای شما . این را به صراحت عرض میکنم. این قدری که من کار کردم شماها نکردید. این که چرا حضرت زهرا آمدند دم درب و امیرالمؤمنین با آن همه شجاعتشان چرا نیامدند دفاع کنند چرا اجازه دادند حضرت زهرا بروند این نقد میشود به اینکه حضرت زینب را سیدالشهدا خودشان به دست خودشان کلّ این مسیر را آوردند با علم به اینکه چه خواهد شد.
◾و امّا حالا ، حلّش به این است، هم در قضیۀ حضرت زهرا سلام الله علیها) هم در قضیۀ حضرت زینب (سلام الله علیها) حلّش به این است، که از صدیقۀ طاهره در آن ایام و از حضرت زینب در این ایام بعد از عاشورا، اموری سر زد، مطالبی گفتند که از امیرالمؤمنین در آن ایام ساخته نبود، از امام سجاد (علیه السلام) در این ایام ساخته نبود، شما مقایسه کنید خطبۀ امام سجاد را در شام با خطبۀ حضرت زینب (سلام الله علیها) در مقابل یزید، مقایسه کنید ببینید چقدر تفاوت دارد، مطالبی را حضرت زینب گفتند که امام سجاد نمیتوانستند بگویند و نباید میگفتند والّا آنان به قتل میرسیدند، چه کسی میتوانست در شرایط آن روز بگوید به اینکه «لأدعونّ عليكما بعد كلّ صلاة»، چه کسی میتوانست بگوید در آن ایام، و امثال ذلک از صدیقۀ طاهره (سلام الله علیها)، پس این حرفها در اذهان شیعیان نباید مؤثر باشد و ما باید در مجالسمان محافلمان، نوشتهجاتمان این شبهات را پاسخگو باشیم. مطالب را باید بیان بکنیم، ما کاری با دیگران نداریم، ما باید ایمان شیعیان را، که اینها فرزندان اهلبیتند، اینها امانتهای اهلبیتند و اینها ایتام آل محمد(صلّی الله علیه وآله) که در دست ما هستند، ما از این امانت باید نگهداری کنیم، این وظیفۀ ماست.
@emame3vom
#صبر_امیرالمومنین
.
.
دکتر رفیعی
#فاطمیه .
🔻 سیاست حضرت زهرا علیها السلام
الان می خواهم گام ها و منش های سیاسی حضرت زهرا علیها السلام را برایتان عرض کنم.
۱. افشاگری در دفاع از امامت
🔻فاطمه زهرا علیها السلام با یک بحران به نام «سقیفه»مواجه شد. افرادی جمع شدند و خواستند غدیر را انکار کنند. حضرت در مقابل آنها چه کرد؟ می توانست گوشۀ خانه بنشیند و گریه کند، اما بلند شد و رفت و در هر چند کیلومتری فتنه را افشا می کرد و فریاد بر می اورد. «محمود بن لبید»می گوید: من روزی رفتم قبرستان بقیع، دیدم صدای گریه می آید. دیدم خانمی با چهار بچه نشسته و دارد اشک می ریزد. جلو رفتم، متوجه شدم فاطمه است. عرض کردم، دختر رسول خدا! این گریۀ شما ما را آزار می دهد و برای ما سخت است چرا گریه می کنید؟
@emame3vom
🔻(این قصه را مرحوم شیخ عباس در بیت الاحزان آورده است.) حضرت فرمود: پسر لبید! دو مصیبت، دارد مرا از پا درمی آورد، یکی فقدان پدرم رسول خداست.هر کسی که بمیرد، پس از چند وقتی مصیبتش کاهش می یابد، ولی از روزی که پدرم رسول خدا از دنیا رفت، روز به روز داغش برای من بیشتر می شود؛
«إِذَا مَاتَ یَوْماً مَیِّتٌ قَلَّ ذِکْرُهُ وَ ذِکْرُ أَبِی مُذْ مَاتَ والله أَکْثَر»
به قول یکی از مراجعی در گذشته که می فرمود: نمی دانم چه شده! هر وقت روضه حضرت زهرا علیها السلام خوانده می شود تازه است. مثل اینکه جریان مصیبت دیروز بوده است. امام (ره) از شهادتش چند سال می گذرد، هنوز که هنوز است حرارتش خاموش نمی شود. آری! محمود بن لیبد! پدرم از روزی که از دنیا رفت، هر روز که می گذرد، داغش شدیدتر می شود.
دیگر مصیبت ظلم هایی است که به امیرمؤمنان می شود. محمود بن لبید می گوید: گفتم، دختر رسول خدا! چرا پدر بزرگوارت قضیه ولایت امیرالمؤمنین را تمام و محکم نکرد تا خیال مردم راحت شود؟ وجود مقدس زهرای مرضیه فرمود:«یَابنَ لبید واعَجَباه أنَسیتُم یَومَ غَدیر خُم؟ »؛ پسر لبید! این چه حرفی است، بابای من مگر در غدیر نفرمود. مگر از جریان سقیفه تا غدیر چند روز فاصله است (هفتاد هشتاد روز بیشتر نگذشته است) مگر پدرم برای کسی عذر گذاشت؟ محمود بن لبید (به تعبیر بنده) می گوید: زبان درازی کردم و گفتم: ای دختر رسول خدا! درست است که پیغمبر فرمود، اما شاید مردم یادشان رفته باشد! چرا امیرالمؤمنین خودش بلند نمی شود و بیاید و از حق خودش دفاع کند و به مردم بگوید من امام هستم و اینها غصب کرده اند؟ فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: پسر لبید! «مَثَلُ الامام مَثَلُ کعبه»؛ امام مثل کعبه است.مردم می روند سراغ کعبه، کعبه که سراغ مردم نمی رود، یعنی مردم باید سراغ امام بروند.
▪️امام مشروعیتش با خداست، ولی مقبولیتش با مردم است. امام حسن علیه السلام امام بود، وقتی مردم یاریش نکردند، مجبور به صلح شد. موسی بن جعفر علیه السلام امام بود، اما وقتی مردم او را تنها گذاشتند، مگر چهارده سال گوشۀ زندان قرار نگرفت؟
▪️امام شدن امیرالمؤمنین مشروعیتش با خداست، ولی مردم باید جمع شوند تا او بتواند حکومت کند. همین امام در جنگ صفین فرمود:آیا من مأموم شما شدم؟ شما دارید مرا می کشید! اینکه می گویید آقا صلح کن! ابوموسی اشعری را قبول کن! اینجا را بپذیر، اینجا را نپذیر! وای به شما! گویا من مأموم شده ام و شما امام!
▪️این است که حضرت زهرا علیها السلام می آید و در بقیع گریه می کند. این یک گام حضرت زهرا برای افشاگری فتنه گران سقیفه بود و در جاهای متعددی با سخنرانی به افشاگری برخاست.
▪️از ارکان اعتقادی و از فروع دین ما تولی و تبری است. این را باید جوان ها و نوجوان های ما یاد بگیرند و بدانند که امام نسبت به جامعه، مثل نخ تسبیح به دانه های تسبیح است. اگر نخ تسبیح پاره شود، دانه های تسبیح از هم می پاشند. ما ناگزیریم از اینکه بدانیم جایگاه امام در جامعه چیست؟ زیرا امروزه خیلی ها دارند علیه نظریه امامت شبهه ایجاد می کنند..
.
#توصیه_های_امام_زمان_عج
تشرفات #کرامات
🔻توصیه به خواندن زیارت امین الله:
در تشرف مرحوم حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (علیه السلام)، او میگوید:
🔹همراه با امام زمان(علیه السلام) داخل حرم مطهر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) شدیم و به ضریح مقدس چسبیدیم و بوسیدیم. بعد به من فرمود:
🔹«زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را میخواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.»
🔹فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند.
📚نجم الثاقب ، ص455.
#فاطمیه
.
#فاطمیه
#حاج_مهدی_رسولی
عرش و فرشته ها به پات میوفتن
به احترام تو قیام میکنن
وقت نماز تو قیامت میشه
بس که فرشته ها سلام میکنن
نماز بخون ظلمت شب سحر شه
از پرتو نوری که داره سیمات
وقت قنوتت برا ما دعا کن
محتاج دنیا به تو و دعاهات
مادر مریض بشه
بازم یه مادره
از فکر بچه هاش
خوابش نمیبره
خون گریه میکنه با اشک بچه هاش
بیخود که نیست بهشت، افتاده زیر پاش
(صاحب قبر بی نشون سلام مادر
برا زیارتت کجا بیام مادر۴)
...............................
زمانده فخریله دالدالانام
سایه ی چادر شبیوه همیشه
حس ادیرم بیر عمرودور اورکده
سنین محبتین ادیبدی ریشه
او مادرانه باخیشین سببدی
مردم ایچینده اگر عزتیم وار
خدا بولور که من اوشاقلیقیمنان
سنه بیر آیری جور ارادتیم وار
نوره وجودیوه
دنیاده دلخوشام
ایلرم افتخار
سنسن منیم آنام
لطفونله زندگیم
سامان تاپیب خانیم
مهر مدامیوه
قربان اولا جانیم
سسلرم هر لحظه آنا ائوین آباد
قُرَّهَ عَیْنِ مصطفی ائوین آباد
(صاحب قبر بی نشون سلام مادر
برا زیارتت کجا بیام مادر۴)
شاعر بند فارسی: سید جواد پرئی
📢حاج مهدی رسولی
🔶عرش و فرشته ها به پات میوفتن...
شب دوم ویژه مراسم شهادت حضرت زهرا(س)
#حاج_مهدی_رسولی
#ایام_فاطمیه
#زمینه
#فاطمیه۹۸
صوت ⬇️⬇️⬇️
.
#حاج_مهدی_رسولی
#ایام_فاطمیه
#شور
#فاطمیه۹۸
(مثل الامام ، مثل الکعبه۴)
نگاه کردنش عبادت
طواف کردنش فریضه
حاجی کعبهی ولایت
پیش خدا خیلی عزیزه
هیچکسی شبیه زهرا
دور سر ولی نگشته
فاطمه ی روی سینه ی در
با خونش این حرفو نوشته
.............................
(مثل الامام ، مثل الکعبه۴)
نگاه کردنش عبادت
طواف کردنش فریضه
حاجی کعبهی ولایت
پیش خدا خیلی عزیزه
من سینه چاک روی تو ام کعبه نیز هم
گرم طواف کوی تو ام کعبه نیز هم
من در نماز سوی تو ام کعبه نیز هم
مدیون آبروی تو ام کعبه نیز هم
ای قبله گاه کعبه ی سیار یا علی
.............................
(مثل الامام ، مثل الکعبه۴)
نگاه کردنش عبادت
طواف کردنش فریضه
حاجی کعبهی ولایت
پیش خدا خیلی عزیزه
عشقم اگر علیست سر دارم آرزوست
من سرگذشت میثم تمّارم آرزوست
خرما فروختن بشود کارم آرزوست
رسوا شدن میانه ی بازارم آرزوست
بالای دار میزنم جار یا علی
ای قبله گاه کعبه ی سیار یا علی
(علی مولانه۴)
شاعر: محسن عربخالقی
📢حاج مهدی رسولی
🔶مثل الامام مثل الکعبه...
شب دوم ویژه مراسم شهادت حضرت زهرا(س)
صوت ⬇️⬇️⬇️
🌷 مرثیه حضرت امُ البنین (س) 🌷
فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین
از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین
بانویی که اهل دل از او ادب آموخته
عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته
اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین
در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین
چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر
صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر
وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین
آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین
من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا
جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا
من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند
با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند
هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین
جان او جان عزیزانم به قربان حسین
گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من
روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من
من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت
کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت
♦️ مرتضی شاهمندی ♦️
روضه ام البنین س
🍀
توسل جانسوز_وفات حضرت ام البنین علیه السلام
او غرور ِ عرب را دلیل است
این چنین زن که می گویم از او
در عرب، در عجم بی بدیل است
این چنین زن زمینی نباشد
چادرش از پر جبرئیل است
پیش اُم البنین،پیر سالک
مانده در راه و اِبن السبیل است
بسته در زیر چادر حمائل
او که خود یک تنه یک قبیل است
او که چهار آسمان در زمین داشت
نام زیبای اُم البنین داشت
* اُم البنین برا زمانی است که چهارپسر داشت،مگر نه بعداً اصرار داشت،می گفت: دیگر مرا اُم البنین نخوانید *
آفریده بهشت برین را
تا که روشن کند سرزمین را
من چه باید بگویم خدایا
شیر زن را زنی این چنین را
اَحسنُ الخالقین هم به مدحش
می نشاند به لب آفرین را
رودهای جهان هم نَبُردند
بی وضو نام اُم البنین را
چهار دفعه چه زیبا نشانده
در رکاب حسینی نگین را
نام اُم البنین شد خلاصه
در شجاعت،صلابت،حماسه
گشته از داغ کوچه فسرده
*روضه هایی که اُم البنین شنید از فاطمه ی زهرا، از زینب شنید،از امام حسن شنید، تصور کن این خانم دو زانو مؤدب می نشست،می گفت : حسن جان! روضه ی فاطمه رو بخون. مادر می گفتند به اُم البنین. گفت: مادر جان! یه چیزی بهت بگم تا حالا نگفتم،یه چیزی بهت بگم، هیچ کی ندیده*
گشته از داغ کوچه فسرده
بس که او روضه ها را شمرده
*یکی یکی روضه هارو براش میخوندن*
فاطمه تر از او ما ندیدیم
بارها از غم کوچه مرده
دل به مولا علی داده اما
جان خود را به زهرا سپرده
دست ها را به سینه گرفته
با خودش تا به معراج برده
جانم اُم البنین،آب و نان هم
قبل فرزند زهرا نخورده
* وقتی می خواست وارد خونه ی امیرالمؤمنین بشه،گفت: همه عقب بایستید،همراهان این عروس عقب ایستادند،خانم اومد جلو در،گفت: بچه های فاطمه رو بگین بیان جلو در، یه عده حرف مفت زنا گفتن:غرور رو ببین، می گه:بچه ها بیان به استقبالم،اما دیدن زینبین اومدن جلو در،تا پای زینب رسید به آستانه ی در،اُم البنین افتاد رو زمین، گفت: زینب جان! من نیومدم برا شما مادری کنم، من مگه میتونم جای خالی مادر،یه لحظه اش رو،پر کنم؟من اومدم کنیز شما بچه ها باشم،کنیزی اومدم منو قبولم می کنید یا نه؟
اما همون لحظات اول که دم در ایستاده بود،دیدن حسنین نیومدن،گفت:بچه هام حسن و حسین کجا هستن؟گفتند:بیمارند،در بستر بیماری هستن،حسن که مریض میشد،حسین هم مریض میشد، حسین که بیمار میشد،حسن هم بیمار میشد، دو تا برادر با هم مریض شدن تو بستر افتادن،اُم البنین اومد شروع کرد دور بستر چرخیدن، حق دارید مریض بشید،مادر ندارید،دیگه یه کنیز اومده دورتون داره می چرخه،نمیذاره شما بیمار بشید*
گفت:آری به زینب عزیزم
من در این خانه تنها کنیزم
تو نبودی و یک کربلا درد
از عطش رنگ آلاله ها زرد
کودکان تشنه بودند اما
آسمان هم به رویش نیاورد
*تصور کن دو جا حضرت زینب سلام الله علیها برای اُم البنین روضه خون شد،یکی در بدو ورود اُم البنین شروع کرد روضه ی در و دیوار و کوچه رو برای ام البنین خوندن، یکی هم وقتی از کربلا برگشتن، گفت:اُم البنین بشین من روضه ی حسین رو برات بخونم،گریه کنی،اُم البنین!..*
دیدن خیمه ی مشک ها هم
کودک تشنه را تشنه تر کرد
*اُم البنین این بچه ها دامن عربی رو بالا زده بودن،شکم ها رو روی زمین نمناک قرار داده بودن، هی میگفتن:العطش،....*
دیدن خیمه ی مشک ها هم
کودک تشنه را تشنه تر کرد
این طرف یک نفر بود تنها
آن طرف لشکری ناجوانمرد
آه از آن زمانی که دشمن
پیش عباس اَمان نامه آورد
من بمیرم برایت اباالفضل
جان عالم فدایت اباالفضل
رنگ از روی ماهت پریده
مانده با دو دست بریده
تو نبودی به دامان بگیریش
جای تو مادری قد خمیده
درد خیلی کشید است اما
او بیشتر خجالت کشیده
تا کنار برادر ،برادر
خویشتن را به زانو کشیده
او نفس میزد اما نفسهاش
مثل جسمش بریده بریده
*تمام غم اباالفضل توی این بیت اومده*
دید از روی نیزه غم را لبالب
ریسمان را به دستان زینب
* یه بزرگی این رو میگفت: وقتی قافله به سمت شام حرکت کرد،این زن و بچه ها روی ناقه های عریان،سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن،برای اینکه این دل بچه هارو بیشتر بسوزونن،کنار محمل نجمه سر قاسم،کنار محمل رباب....،اما اُم البنین که کربلا نیومده،سر عباس کنار محمل زینب،اُم لیلا که کربلا نیومده،سر علی اکبر هم کنار محمل زینب، سر حسین هم کنار محمل زینب، سر دو تا بچه هاشم کنار محمل زینب، این نازدانه،ده ساله ی