« دههٔ فجر فاطمی » :
انقلابِ ما تماماً وامدارِ فاطمهست
اعتبارِ این نظام از اعتبارِ فاطمهست
در مسیرِ نهضتِ حسینیِ پیرِ خُمین ...
الگویِ ما گام هایِ استوارِ فاطمهست
این چهل سال افتخار و اعتبار و اقتدار
گوشهای از معجزاتِ آشِکارِ فاطمهست
یکبیک هرفتنهای درنُطفه خُنثیٰ میشود
چون که(سیّد علیِ)ما از تَبارِ فاطمهست
تیغِ بُرّانِ کلامِ رهبرِ حیدریام ...
در حقیقت جلوهای از ذوالفقارِ فاطمهست
بهخدا قَسَم که در مَملکتِ امامرضا ...
هرکسی خدمت کُنَد خدمتگزار فاطمهست
هر که در راهِ ولایت بُگذرَد از جانِ خویش
چون(سليماني)يقيناً در جوارِ فاطمهست
فاطمه افتاد تا حیدر نیفتد بر زمین
دينِ ما زنده از اين تقسیمِ کارِ فاطمهست
یک نفر باید بیاید که بگیرد انتقام
عالَمی چشم انتظارِ یادِگارِ فاطمهست
نمکِ روضه همین بس که رقیّۀ حسین
وارثِ ارثیّه هایِ روضهدارِ فاطمهست
@navaye_asheghaan
سازمان بسیج مداحان استان مرکزی
میلادیه حضرت زهرا (س)
.
.
حاج غلامرضا #سازگار
.
بشارت فاطمیون که عید داور آمد
همه کوثر بخوانید که یار حیدر آمد
.
گل لبخند پیغمبر مبارک
به قرآن سورۀ کوثر مبارک
.
سلامالله علی الزهرا
سلامالله علی الزهرا
.
.
.
به مکه بود و هست محمد میدرخشد
همه قرآن به دست محمد میدرخشد
.
فروزان آفتاب عصمت است این
تمام شاهکار خلقت است این
.
سلامالله علی الزهرا
سلامالله علی الزهرا
.
.
.
ملک قرآن بخوان که زهرایی شدی
بگرد ای آسمان که زهرایی شدی
.
تعالیالله بهشت احمد آمد
گل سرخ سرشت احمد آمد
.
سلامالله علی الزهرا
سلامالله علی الزهرا
.
.
.
سلام انبیا سلام اولیا
به جان فاطمه به ختمالانبیا
.
محمد این جمال داور توست
تورا هم دختر و هم مادرتوست
.
سلامالله علی الزهرا
سلامالله علی الزهرا
.
.
.
فروغ حق عیان شد از آیینهاش
محمد بوسه زد به دست و سینهاش
.
رخش آیینۀ پیغمبر ماست
به دنیا و به عقبی مادر ماست
.
سلامالله علی الزهرا
سلامالله علی الزهرا
.
.
.
الا ای انبیا همه پابست تو
تمام هست حق بود در دست تو
.
تو سر تا پا بهشت مصطفایی
تو تنها مادر خون خدایی
.
سلامالله علی الزهرا
سلامالله علی الزهرا
@navaye_asheghaan
سازمان بسیج مداحان استان مرکزی
.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
به مناسبت اربعین شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
دیدی آخر اثر فتنه شیطانی را
که جدا کرد زما،یوسف کنعانی را
دوش کفتار سیه روی سیه روز پلید
ریخت بر خاک بلا خون سلیمانی را
ای که در راه وطن گوهر جان باخته ای
خیز و بنگر من و این دیده بارانی را
بی گمان دست جدای تو به سرپنجه خون
بهر ابلیس رقم زد شب پایانی را
ز من ای رعد خروشنده به ابلیس بگو
می خوری سیلی این پیر خراسانی را
ذوالفقاریم و به دستور ولایت اینک
می چشانیم به تو زهر پشیمانی را
عاقبت قدرت این سیل خروشان روزی
زیر و رو می کند این خانه شیطانی
آید آن بت شکن دهر ز صحرای حجاز
تا که در هم شکند لشکر سفیانی را
به یقینم که در این معرکه تا صبح ظهور
عشق آرام کند این دل طوفانی را
صبر کن ای دل غمدیده که از پرتو عشق
خنجر ماه درد این شب ظلمانی را
به من از هجرجگرسوز تو می گفت (نسیم)
چه کنم این همه هجران و پریشانی را
🔸شاعر:
#سیدابوالفضل_خوش_نظر
______________
@emame3vom
.
.
به مناسبت #اربعین_شهادت_شهید_سلیمانی
دشمنِ پست بداند که مسلمان هستیم
از تبار علی(ع) و میثم و سلمان هستیم
عهد بستیم که تسلیم شیاطین نشویم
تا نفس هست همه بر سر پیمان هستیم
با دفاع از حرم آل علی(ع) در واقع
حامی میهن خود، خادم ایران هستیم
بیشمارند در این عرصه سلیمانی ها
پس بدانید در این خاک فراوان هستیم
چند سالی است که با کلّ قوا منتظرِ
یک خطا از طرف دشمنِ نادان هستیم
سیلی عین الاسد اول بسم الله است
فکر نابودیت از ریشه و بنیان هستیم...
@emame3vom
🔸شاعر:
#محسن_زعفرانیه
.
.
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
به مناسبت اربعین شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
رفت از خاکِ وطن سالم و بی سر آمد
اِرباً اِربا شد و با روضه ی اکبر آمد
صاحبِ عصر، عزادار سلیمانی شد
روضه اش با دهه ی اول مادر آمد
بنویسید که سرباز وطن بود ولی
یا علی آجَرَکَ الله که اَشتر آمد
رعشه بر جان شیاطین و عَدو افتاده
اُمتی مُنسجم و تابعِ رهبر آمد
قدس را هدیه به روح تو نماییم آخر
قاسمی رفته و صد قاسم دیگر آمد
در عزایش همه عشّاق پر و بال زدن
به سر تربت او ساقی کوثر آمد
@emame3vom
🔸شاعر:
#سیدعلی_حسینی
______________
.
.
#ولادت_حضرت_زهرا
🔸️سرود جشن میلاد
🔸️حضرت زهرا و روزمادر
🔸️سبک افتخاری
🔸️بنداول
مکه در نور و سروره
چون شب میلاد نور
آسمونها شد چراغون
همه جا وادی طوره
امابیها اومد
یاسین و طاها اومد
میگن تو آسمونها
حضرت زهرا اومده
هر دو عالم به غم عشقش اسیره
اومده تا نسل کوثر پا بگیره
ذکر لبهای ملائکه شده امشب
فاطمه یا فاطمه خیر کثیره
یافاطمه یا زهرا (۲)
🔸️بنددوم
امشب از بیت پیمبر
اومده حضرت کوثر
تا که زهرا دیده وا کرد
از ره آومد روز مادر
ای تو مادر سادات
ای تو روح مناجات
ای تو همسر حیدر
تویی قبلهی حاجات
یامحمد چشم تو گردیده روشن
دامن پاک خدیجه گشته گلشن
یاس خوشبوی خدا دیده گشوده
شد منور از جمالش کوی و برزن
یا فاطمه یازهرا(۲)
🔸️بندسوم
کوثر کثیر قرآن
بر نبی گشته نمایان
حضرت خدیجه مادر
شد ز سوی حی سبحان
عالم به زیر دین است
بر احمد نورعین است
هم مادر حسن شد
هم مادر حسین است
بر امیرالمومنین یار و شفیق است
خاتم پیغمبران را این عقیق است
دخترش زینب عقیله در دو عالم
برحسین و برحسن نیکو رفیق است
یافاطمه یازهرا(۲)
#مرتضی_محمودپور
@emame3vom
.
.
متن سرود ولادت حضرت زهرا – سید مهدی میرداماد
═══✼🌸🥀🌸✼═══
یه نیگا به من کنی راه دوری نمیره
روز مادر نوکرت از تو عیدی می گیره
میگم و به این حرف باور دارم
کی میگه هراس از محشر دارم
هرکی یه کسی داره منم مادر دارم
اُم النُجبا یازهرا یازهرا یازهرا
اشفعی لنا یازهرا یازهرا یازهرا
چشم من به راه تو تا نفسهای آخره
من بهشتی رو می خوام که زیرپای مادره
اگه تو نباشی دنیایی نیست
اگه تو نباشی عقبایی نیست
اگه تو نباشی که دیگه مولایی نیست
میگم و به این حرف باور دارم
کی میگه هراس از محشر دارم
هرکی یه کسی داره منم مادر دارم
ام النجبا یازهرا یازهرا یازهرا
اشفعی لنا یازهرا یازهرا یازهرا
عصمت اللهی تو اعتقاد علیه
روز مادر هدیه مون ذکر ناد علیه
به یاد تو مادر،مادر میگم
از حالا تا روز محشر میگم
هرچی که نفس دارم فقط حیدر میگم
ام النجبا یازهرا یازهرا یازهرا
اشفعی لنا یازهرا یازهرا یازهرا
#حاج_مهدی_میرداماد
#ولادت
#حضرت_زهرا
@emame3vom
.👇👇
Babolharam Mirdamad.mp3
10.77M
🎼 اين انقلاب جلوه اي از ..
|⇦•مدح خوانی زیبا تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها ویژۀ روز مادر به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾•
@emame3vom
.
#ولادت_حضرت_زهرا
#مدح خوانی زیبا تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها ویژۀ روز مادر به نفسِ سید مهدی میرداماد
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
@emame3vom
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
زهرا همان که در سحر آفريدنش
گفته خدا تَبارَکَ بر وجه أحسنش
زهرا همان که عطر خداوند مي وزد
هر روز پنج مرتبه از باغ سوسنش
هر صبح در طواف ملائک به دور او
معراج مي چکد ز تماشاي گلشنش
زهرا همان که بر دل پيغمبر خدا
جانِ دوباره می دهد از شوق ديدنش
از ابتدايِ خلقت خود از همان ازل
دارد نگينِ عشق علي را به گردنش
ديگر از اين چه مرتبه اي با شکوه تر
باشد بزرگ کرب و بلا طفل دامنش
«حَتَّي تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهَا» حکايتي ست
از عاشقانه هايِ سحرهايِ روشنش
بي شک منا و مکه دگر محرمي نداشت
پنهان نبود اگر ز نظر خاک مدفنش
روز حساب توشۀ ما عشق فاطمه ست
ما را بس است خوشه اي از فيض خرمنش
شرح فضائلش همه عين عبادت است
تکريم پايداري و حلم و شهادت است
آمد که روشني بدهد آفتاب را
بخشد به چشم تار جهان نور ناب را
باران و رود و چشمۀ و دريا به نام اوست
مهريه اش نموده خداوند ، آب را
اصلاً تمام جنت و دوزخ به دست اوست
داده به او شفاعتِ روز حساب را
با شرط حب فاطمه و آل فاطمه
پاداش مي دهند قيامت ، ثواب را
از سرّ نام فاطمه اين نکته روشن است
برداشته خدا ز محبش عذاب را
با آيه هايِ روشن عمر شريف خود
تفسير کرد سوره به سوره کتاب را
حتي به پيشِ سائل اعمي محال بود
بردارد از مقابل چهره نقاب را
بي حرمتي به ساحت قدسي فاطمه ست
هر کس که زير پا بگذارد حجاب را
آري برايِ فاطميون اين وقار ماند
با نور چادري که از او يادگار ماند
هر دختری که اُمّ أبیها نمی شود
هر مادری که مادر دنیا نمی شود
نور تمام عالم امکان به روی هم
یک جلوه نور چادر زهرا نمی شود
وقتی که اختیار دو عالم به دست اوست
محشر بدونِ فاطمه بر پا نمی شود
یعنی که بی ولایت او هیچ طاعتی
اذن ورودِ جنت الاعلی نمی شود
فردا به قله های سعادت نمی رسد
هر کس دخیل چادر زهرا نمی شود
حبل المتین شیعه نخ جانماز اوست
بی او گره ز کار کسی وا نمی شود
می افتد از نگاه پر از مهرِ فاطمه
هر کس فدائیِ ره مولا نمی شود
دینی که رفت سمت تزلزل پس از نبی
بی انقلاب فاطمه احیا نمی شود
آغاز کرد يک تنه، تنها، قيام را
معلوم کرد حرمت خون امام را
وقتي که هست چهرۀ حيدر مطاف او
در خانه است مسجد او اعتکاف او
آئينه شد که جلوه کند عصمت خدا
معنا گرفت روح عفاف از عفاف او
چرخ تمام کون و مکان سنگ آسياش
سر رشتۀ زمين و زمان در کلاف او
در پيش چشمهاش چه دنيا حقير بود
بوده به بوريا و سفالي کفاف او
چيزي نخواست فاطمه از ثروت جهان
يعني بس است پيرهن دستباف او
جلوه گر نهايت ايثار فاطمه ست
انفاق خالصانۀ شام زفاف او
آن بانويي که سايۀ او را کسي نديد
يک روز شد مدينه محلّ مصاف او
وقتي که ديد بسته شده دست کعبه اش
آمد به کوچه جان بدهد در طوافِ او
از چشم اهل فتنه گرفته ست خواب را
معلوم کرد معني فصل الخطاب را
باغ حضور غرق گل يادِ فاطمه ست
روح نماز و مسجد و سجاده فاطمه ست
تنها مدينه نه، همۀ عالم وجود
روشن ز سجده هاي سحرزاد فاطمه ست
آنکس که در نهايت اخلاص و بندگي
ايمان به پاي چادرش افتاده فاطمه ست
آن بانويي که بعد نبي با حماسه اش
درس وفا به اهل ولا داده فاطمه ست
قبرش اگرچه شمع و رواقي نداشته
قم، تا ابد مدينۀ آباد فاطمه ست
اين انقلاب جلوه اي از انقلاب اوست
بي شک «امام» هديۀ ميلاد فاطمه ست
اين انقلاب فاطمي است و حسيني است
با رهبري که آينه دارِ خميني است
@emame3vom
#سید_مهدی_میرداماد
#مدح_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
•┄┅══༻○༺══┅┄•
.
Mirdamad-Veladat-Hazrat-Zahra-94-01.mp3
2.84M
سرود بسیار زیبا
#ولادت_حضرت_زهرا
✍ ام النجبا یازهرا اشفعی لنا یازهرا
🎤🎤 میرداماد
❤️ #میلاد_حضرت_زهرا (س)
❤️ #روز_مادر #روحانی
اين عشقي كه به سر من افتاده _ حاج حسين سيب سرخي.mp3
6.44M
🛑این عشقی که به سر من افتاده ....
#حاج_حسین_سیب_سرخي
#پیشنهاد_دانلود
⚜سه بند شور ولادت #حضرت_زهرا_س:
بند اول:
عرش برین جای پای مادره
دار و ندارم برای مادره
تو زندگی جون ناقابل من
وقف همه بچه های مادره
غم ندارم من توی این دنیا
بس کرم داره مادرم زهرا
میشینه پای صحبت درداش
وقتی که میشه نوکرش تنها
از تو قفس میدی پرم
وقتی به من میگی پسرم
میگه به تو چشم ترم
تو شب میلادت بخرم
بند دوم:
نوکرشم خودش اینو میدونه
پای همین نوکرش هم میمونه
هوامو داره توی قیامت و
اسم منم جزء خوبا میخونه
همه ی دنیا خاک پات مادر
عالم و آدم مبتلات مادر
از کوچیکیم تا آخر عمرم
هر چی که دارم از نگات مادر
مادر من کنیز تو
بابامه چایی ریز تو
دست منو دامان تو
زنده ام با احسان تو
بند سوم:
با دستای خالی اومده گدا
با نظرت حاجتم میشه روا
یک شب جمعه بده براتمو
با مادرم ببرم کرب و بلا
سختیه من با لطفت آسونه
چادر خاکیت روزی رسونه
از در خونت رد نکن هیچ وقت
حال من خوبه توی این خونه
سایه ی تو روی سرم
وقتی که عبد حیدرم
میرسم من به آرزوم
وقتی میشی صاحبْ حرم
#ولادت_حضرت_زهرا
🖊شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
@emame3vom
.
#لحظه_ای_باشهدا🕊💌
...یاد حرف حاج قاسم
افتادم که میگفت:
باید به این
#بلوغ برسیم
که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند میبیند...
الحق که راست میگفت...
#حاج_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
کانال اشعار و سرود و نوحه
@emame3vom
.
زمزمه ی امام زمان(عج)
دلم گرفته بود آقا
که اومدم به صد امید
امید دارم یکی بگه:
مهدی فاطمه رسید
آقا بیاد از این درو
بشینه توی جمع ما
یکی یکی بریم جلو
بگیم لک روحی فدا
درد دل و شروع کنیم
برا امام مهربون
ببین موهام سفید شده
توی غم تو آقاجون
اشکای شوق دیدنت
شیرینه آقا چون عسل
خوابم یا بیدارم آقا
منو گرفتی تو بغل
سرم رو شونه های تو
سرت رو شونه های من
میشه جوابِ نوکریم
دعا کنی برای من
با اینکه خیلی روسیام
نگا به اشتبام نکن
از بچگی تو خونه تم
جون عموت رهام نکن
همونی که تو علقمه
عمودی فرق شو شکست
منو بخر برا خودت
به ساقی بریده دست
مرتضی عابدینی
#امام_زمان
.
مداحی_آنلاین_اومده_اون_کسی_که_یار_240219214442.mp3
2.7M
💥سبک: #سرود
🎤مداح: #جواد_مقدم
🌸 #میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا (س)
اومده اون کسی که یار حیدره
یک نفره برا علی یک لشکر
شمع نزول آیه های کوثر
رو دستای پیمبر بهشتی و معطر
فاطمه ام الحسن از همه عالم بهتره
روشنی چشم رسول اعظم و بعد دل بی تاب
حضرت صدیقه زهرایی چون دوره نجف نایاب
حب علی مرتضی مادر خوب حضرت ارباب
مدد یا زهرا(۵)
جار میزنم که فاطمه مادرمه
چادر بی بی سایه رو سرمه
ذکر نجات لحظه ی آخرمه
بی علم و بی حرمه دوسش دارم یه علامه
فخر تموم کائنات فاطمه اسم اعظم
من به تو محتاجم و دستم به پر چادرت مادر
اسم علی نقش نگین روی انگشترته مادر
حضرت جبرئیل امین خادم دور و برته مادر
مدد یا زهرا(۵)
این روزا بزم مستیمون فراهم هر چی بگم از
کرمش بازم کمه گدای این خونه چقدر محترمه
مادر شاه علقمه خادمیه تو مریم ذکر گره گشای
من سیدتی یا فاطمه
به نوکری و خادمی بچه هات کاشکی بشم لایق
شعیه حیدریم و یه عمره هستم بخدا عاشق
مادر شیعه ها تویی طبق علی ز حضرت صادق
مدد یا زهرا مدد یا زهرا...
#ولادت_حضرت_زهرا
💥 @emame3vom 👈
برشهایی از کتاب «ذوالفقار»؛
#حاج_قاسم_سلیمانی
۵ روایت شنیدهنشده از زبان شهید سردار سلیمانی
جنگ ما افتخارش این است كه رتبهای نبود. این درجهها نبود. كلمه رایج سردار و سرهنگ نبود. كلمه رایج كلمه برادر بود. كسی فكر نمیكرد و باور نمیكرد حقوق فرمانده سپاه ۲۵۰۰ تومان است. حقوق رزمنده عادی هم ۲۵۰۰ تومان است. این جنگ ما بود. این زیباییهای جنگ، ما را به اینجا رساند.»
به گزارش جهان نيوز، كلام و سخن هركسی، دریچهای است برای شناخت شخصیت او. شاید بهترین راه برای خوبتر شناختن عمق روح سردار سلیمانی، ورق زدن صفحات سخنان او و برگهای خاطراتی است كه اینجا و آنجا تعریف شده است.
به همین دلیل دقایقی را پای صحبت سردار مینشینیم تا كمی بیشتر با آنچه در قلب این مرد آسمانی میگذشت، آشنا شویم.
* شهادت با لب تشنه كنار آب
«شاید این حرف را از من بیسواد كمتر قبول كنند، اما من معتقد هستم با توجه به آن چیزی كه دیدم و صحنههایی كه دیدم معتقدم امام زمان كه ظهور بكنند حكومتی كه ایجاد میكنند قله آن حكومت، آن دورهای بود كه در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد.
برادری داشتیم به نام علی ماهانی. خیلی آدم مقدسی بود. خیلی مقدس بود. او زخم بدنش را كه دستش مجروح بود و پایش هم شبیه دستش بود همیشه به نوعی مخفی میكرد كه تظاهر به این زخم نكرده باشد. این زخم را طوری نمایان نكند كه نمایش داده بشود. این خیلی حرف است. خیلی خودسازی بزرگی میخواهد. اینها حرفهای عادی نیست.
آن وقت این علی ماهانی در عملیات والفجر ۳ در میدان مین ماند. میدان مین والفجر ۳ خیلی میدان بزرگی بود. شاید جزو پرتراكم ترین میدانها و موانع جنگ، همین منطقه والفجر ۳ و كربلای یك بود. حتی در بعضی ابعاد از شلمچه هم بیشتر بود.
خب علی ماهانی را میشناختند. شناخته شده بود. آمدند به مجروحان توی معبر آب بدهند. با آن تانكر آبی كه همراهشان بود. اول به سمت علی ماهانی رفتند به او آب بدهند. نخورد. گفت به فلانی بدهید. دادند. باز آمدند، گفت به فلانی بدهید. به مجروحان همه دادند. آب بود، ولی وقتی برگشتند او تشنه به شهادت رسیده بود.»
* خنده عشق در میدان بلا
»در بحبوحه عملیات والفجر ۸ شنیدم پسر مهدی زندی، مسؤول ادوات لشكر ما روز قبل تصادف كرده و كشته شده است. این بچه را نگه داشتهاند تا پدر بیاید، هم برای رانندهای كه او را زده تعیین تكلیف كند، هم بچه را دفن كنند. من فكر كردم چطور آن برادرمان را قانع كنم بدون اینكه متوجه بشود، برگردد. خبر مصیبت فرزند بود.
او آمد پیش من. دیدم خیلی خندان است. خیلی شاداب است. جنگ خیلی مشكلات داشت. تنگنا داشت. سختیها داشت. من دیدم او خیلی سرحال است. حیفم آمد نگرانش كنم. فكر كردم چطور او را قانع كنم؟ گفتم: آقا مهدی! گفت: بله. گفتم: آقا مهدی جنگ طولانی است. پاتك دشمن متوالی است. تو بیا برو عقب. برو منزلتان. جانشینات باشد. تو برگرد تا او برود مرخصی.
یك نگاه به من كرد. خندید و گفت: میدانی چه میگویی؟! گفتم: بله. گفت: تو به من میگویی وسط پاتك دشمن بروم مرخصی؟ من میدانم تو برای چه این را به من میگویی. بهخاطر بچه ام میگویی؟! او یك امانت بود. خدا به من داده بود. من پیغام دادم بچه را دفن كنید. راننده را هم آزاد كنید. »
* زیباییهای جنگ ما را به اینجا رساند
«همین شهید مهدی زندی، داستانی دارد كه هروقت یادم میآید، از خودم شرمنده میشوم. بعد از والفجر ۸ در روز پاسدار، یك كسی پیشنهاد داد گفت بیاییم یك پاسدار نمونه معرفی كنیم. ما از این كارها نمیكردیم.
من خامی كردم، پذیرفتم. آن وقت یك حسینیه كوچكی داشتیم. پاسدارها همه جمع شدند. چند نفر را در ذهن خودم مطرح كردم كه دوتایشان شهید شدهاند و یكی شان زنده است. ولی به آنها چیزی نگفتیم. چیزی مثل سكو درست كردند. آمدم بالای سن. آنجا در بحث پاسدار نمونه شروع كردم صحبت كردن. همه نگاه كردند ببینند پاسدار نمونه كیست. شهید زندی هم آن آخر جمعیت نشسته بود. یك چفیه سفید دور سرش بسته بود و دستش زیر چانهاش بود. حرفهای من را گوش میداد. این چهره در ذهن من به یادگار مانده است. انگار همین الان این صحنه را میبینم.
معرفی پاسدار نمونه در جنگ كار خیلی خطایی بود. من خطای بزرگی كردم. وقتی رسیدم به اسم او، تا گفتم زندی، احساس كردم انگار زمین باز شد و او با تمام وجود در زمین فرو رفت. مثل ابر اشك میریخت. آنقدر گریست كه زیر بازوهایش را گرفتند آوردند به سمت من. وقتی این سكه را از دست من گرفت با چشم پر از اشك توی چشم من نگاه كرد گفت: «تو به من ظلم كردی!»
جنگ ما افتخارش این است كه رتبهای نبود. این درجهها نبود. كلمه رایج سردار و سرهنگ نبود. كلمه رایج كلمه برادر بود. كسی فكر نمیكرد و باور نمیكرد حقوق فرمانده سپاه ۲۵۰۰ تومان است. حقوق رزمنده عادی هم ۲۵۰۰ تومان است. این جنگ ما بود. این زیباییهای جنگ،