eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فاطمیه▪️▪️▪️▪️▪️ روضه فاطمه زهرا(س)🥀🥀 گریز _پیامبر(س)🥀 بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... اول مجلس ودعای سلامتی امام زمان باهم رمزمه می کنیم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ▪️دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد ▪️سراغ گلی را شبانه می گیرد ▪️چه حکمت است چون نام فاطمه آید ▪️دلم برای گریه بهانه می گیرد ⬅️بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ، روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان  مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادررو بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم  صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند  شد  علی بچه ها رو از روی مادر بردار  ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد،امام علی بچه ها را از روی سینه مادر بلند کرد 😭 یاد شهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند امابرداران وخواهران عزادار ایام فاطمیه شهادت دخت گرامی رسول الله ای عزیزانی که دتنگ مدینه شدید ای عاشقان مدینه دلها را روانه مدینه منوره کنیم بگیم ، یا رسول الله اگر چه این عاشقان مدینه نیستند اما به یاد شما در این جا اقامه عزا گرفتند . انس بن مالک می گوید: وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را به خاک سپردیم، سنگ لحد را چیدیم و قبر را پوشاندیم، من از حجره بیرون آمدم؛ دیدم که بانویی کنار دیوار ایستاده و گریه می کند. از صدای گریه اش فهمیدم فاطمه علیهاالسلام است انشا لا هیچ دختری را داغ بابا نشان نده امید دختربابای عزیزانی که سایه پدرومادر روی سرتان است قدر این دونعمت را بدانید😭😭 شب بود وهوا تاریک بود، جلو آمد، فرمود: انس پیغمبر را به خاک😭 سپردید؟ عرض کردم: بله یا بنت رسول الله. فرمود: دختره دلش سوز😭 داره فرمود چطور طاقت آوردید جسم پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم را زیر خاک کنید؟ چطور گُل مرا نازنین بابارا زیر گِل قرار دادید؟ چطور خاک بر بدنش افشاندید؟ اتاق را خلوت کردیم، فاطمه علیهاالیلام وارد اتاق شد، فرمود: بابا بلند شو، دخترت تنها مانده است😭😭.خداکنه کسی تومجلس مانباشه که داغ پدردیده باشه بابا، روزِ فاطمه علیهالسلام شب شد. بابا خوشی فاطمه علیهاالسلام تمام شد. بابا، احترام فاطمه علیهاالسلام پایان پذیرفت. بابا بلند شو ببین آماده شده اند به خانه دخترت حمله کنند. بابا بلند شو ببین دخترت تنها مانده است. فاطمه جان طاقت نیاوردی خاک بر بدن بابا بریزند. شما هم یه دختری و دختر اباعبدالله علیه السلام هم یه دختر است، پس حال سکینه علیهاالسلام چه بود که وقتی وارد قتلگاه شد بدن پدر را بی سر، آغشته به خون، عمامه و رداء ربوده دید، دید بدن بابا قطعه قطعه شده است خودش را روی بدن بابا انداخت. به زبان حال فریاد می زد: چگونه دلتان آمد که فرزند پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را بکشید و اسب بر بدنش بتازید؟ بی بی جان شما را کنار قبر بابا آزاد گذاشتند که اشک بریزید، گریه کنید، اما دختر ابی عبدالله علیه السلام را با تازیانه از بدن بابا جدا کردند! ▪️من از کنار این گل رعنا نمی روم ▪️تا زنده ام ز گلشن طاها نمی روم ▪️زین گلستان عشق که گل های پرپر است ▪️ با این گروه، جانب صحرا نمی روم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 پدر_جوان _سالگرد بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن ♦️یاد آن روزی که درمحفل ماجای توبود ♦️خانه روشن همه زآن روی دل آرای توبود ♦️رفتی ای تازه جوانم زچرا دردل خاک ♦️خاک هم عاشق آن قامت رعنای توبود باباجان پسرم ♦️آمدم برسرقبرت بدو چشمان پرآب باباجان پسرم ♦️رفتی وداغ غمت کرد مرا خانه خراب مجلس امروز به مناسبت چهلمین روز درگذشت فرزندی مهربان برادری دلسوز برگزار گردیده خانواده محترم شماچهل روزه جای خالی عزیزتان رو احساس می کنید داغ جوان خیلی سخت است انشاالله هیچ پدری مادری رو داغ جوان نشان ندهد 🔻به گمانت نرسد داغ جوان آسان است 🔻خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد الهي هيچ پدری و مادري چشم انتظار بچه اش نمونه... از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه لحظه اي است؟؟؟ آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره... همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، . خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه... داغ جوان خيلي جانسوزه... پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه...   وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد... برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... عزیزان داغ دیده امام حسین هم وقتی کناربدن برادرش عباس آمد گفت عباسم برادر کمرم شکست امیدم قطع شد دیگه حسین بی برادر شد خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه...چون خواهر خیلی علاقه به برادر داره زینب کبری یک لحظه از حسینی جدا نبود امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...   از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟  آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند... تسليت دادند، ابراز همدردي كردند... اما بميرم براي دل داغديده ي حسين... فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید...نشت کنارمیوه دلش دید علی اکبر داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد ۱علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بردرخیمه رسانم ⏪اماجمله آخرو التماس دعا اما عزیزان ازاین عزیزما یک فرزند به یادگار مانده که یتیم شدن 🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔸یتیمی کاری دوران یتیمی 🔸الهی طفلی بی بابا نباشد 🔸اگر باشد در این سامان نباشد الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری_حضرت_ام_البنین(ع) به حضرت علی اکبر علیه السلام بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعددمااحاط‌بهی‌علمک اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه علی اکبر(ع) همه اموات فیض ببرند ⏪ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی اکبر دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بردرخیمه رسانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری حضرت اباالفضل علیه السلام تخریب ائمه بقیع حضرت اباالفضل (ع) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم 🔸نام سقا دیده ها را خوب گریان می کند 🔸دیده ی پر اشک را سقا چراغان می کند 🔸او بُود باب الحسین ذُخر الحسین عبد الحسین 🔸عالمی را بر در ارباب مهمان می کند 🔸هر که می گوید حسین آغوش بگشاید بر او 🔸بر دل سینه زنان لطف فراوان می کند 🔸دست داده تا بگیرد دست هر افتاده را 🔸این اباالفضل است بر ما لطف و احسان می کند 🔸 خلق می دانند در بهدار ی قرب حسین 🔸دردها را بیشتر عباس درمان می کند" 🔸مادرش ام البنین هم ضامن عشاق اوست 🔸در قیامت شیعیان را شاد و خندان می کند 🔸دست او بر دست زهرا روز محشر دیدنی ست 🔸دست او مشکل گشایی از محبان می کند 🔸پیش او از معجر زینب سخن گفتن خطاست 🔸این سخن عباس را زار و پریشان می کند 🔸سی شب ماه محرم باید از عباس گفت 🔸گفتن از او لطف مهدی را نمایان می کند ((شاعر:جواد حیدری)) ⬅️دلها رو روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفای اقا ابالفضل آی حاجت مندان آی مریض دارا آی گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای ،آی بانی محترمی که حاجت داشتی برا آقا اباالفضل سفره پهن کردی ان‌شاءالله به هرنیتی انجام دادی به حق مادرش ام البنین حاجت روا بشید. می دونم حضرت اباالفضل هیچ کس رو دست خالی رد نمی کنه شفای همه مریضها ان‌شاءالله همه اموات فیض ببرند علی الخصوص اموات بانی محترم .. حالا دلت اماده شد بریم کربلا روضه حضرت اباالفضل بخونم همه اموات فیض ببرند ⬅️حضرت اباالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر برادر درخون تپیده ت را دریاب ان‌شاءالله خدا کنه کسی درمجلس ما نباشه که داغ برادر دیده باشه صدای اباالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد😭 تیر به چشم برادر اصابت کرده😭 فرق اباالفضل تا به ابرو شکسته😭 امام حسین صدا زد عباسم برادر آیا وصیتی دارید 😭😭 صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم 🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگه تو برادرم رو ببینم حسین جان یک بار دیگه عزیز زهرا رو ببینم 🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ت وعده آب دادم😭 🔸مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم 🔸چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم 🔸سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم 🔸نشد که قطره آبی برای او ببرم😭 🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان سلام من رو به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من رو به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان. ان‌شاءالله هیچ مادری رو چشم انتظار فرزند نکنه.. یادشهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر کسانی که دربین من شما بودند حالا جایشان خالی ازاین مجلس محفل فیض ببرند ⬅️اما در سالروز تخریب ائمه بقیع قرار داریم گریزی هم در این خصوص داشته باشیم اما عزیزان در کشور ما همه ی امام زاده ها گنبد و بارگاه دارن ، اما قبور بقیع با خاک یکسانند ، اگه دلت مدینه می خواد باید اینجا گریه کنی چون آن جا قبر ائمه بقیع غریبه کسی نمی تواند آن جا ناله بزنه اشک بریزه انشاالله قسمت بشه ما هم یه روزی به همراه صاحب الزمان بریم مدینه برا ائمه ی بقیع حرم بسازیم دعا کنید یه روزی برسه با نابودی آل سعود بالای در نوشته باشه باب الکرم . نقل میکنن علامه امینی وقتی از مدینه برگشت هفته ها شاگردانش میدیدن آقا داره گریه میکنه ، یه روز عرضه داشتن آقاجان مدینه چی شنیدی که گریه شما تمام نمی شه ، فرمود این همه سال گذشته اما هنوز صدای ناله فاطمه می آد ، چی میگه آقا جان 🔸امان ازبی کسی ای داد بی داد 🔸غم دلواپسی ای داد وبیداد 🔸 امان ازآسمان شهر یثرب 🔸ازان دلتنکی هنگام مغرب الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ۱۴۰۴/۱/۱۴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 خوانی ختم مادر بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸خداوندا دگر مادر ندارم 🔸دریغا سایه اش برسرندارم 🔸همه گویندکه مادر رفته ازما 🔸فراق مرگ او باورم ندارم مادرجان دلم را مادر شکستی تمام رشته عمرم گسستی ⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر.. برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید است فاطمه دستت بگیرد. 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ⬅️ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده همسری مهربان مادری دلسوز خواهری غم خوار ازدست دادید مجلس امروز به مناسبت هفتمین روزدرگذشت مادری دلسوز خواهری غم خوار برگزار گردیده بچه های مرحومه شما مدت هفت روز.....جای خالی مادر واحساس می کنید شما هروقت دل تنگ مادر می شدید هرکجا بودید می آمدید از نزدیک مادر وملاقات می کردی اما حالا باید به عکس مادر نگاه کنید یا باید برید سر مزار مادر بنشینید ازغم مادر ناله بزنید اما عزیزان داغ دیده امروز همه فامیل ، همسایگان،اقشار مردم آمدند درکنار شما بودند به به شما تسلیت گفتند شما رادلداری دادند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضرعلی الخصوص روح این مادر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد امروز بگید مادرهفت روزاست که هرگوشه خونه رو نگاه می کنم جای خالی تو رو احساس می کنم هنوزخیلی زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ..بی مادری سخته مادرم ⬅️اما حالا دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا امیرالمومنین به وصیت زهرا سلام الله. میگن نیمه شب بدن زهراشو ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد امام علیه السلام دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید.. صدا زد اسماء دست روی دلم نزار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا.. دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه .. شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد چه دید حلقوم بریده برادرش حسین .. حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1404/1/26
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری حضرت عباس علیه السلام حضرت ام البنین کاربرد سفره حضرت اباالفضل (ع) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی. اول مجلس. همه با هم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای بانوی محترمی که حاجت داشتی برای آقا اباالفضل سفر پهن نمودی انشالا به هرنیتی این کاررا انجام دادی به حق مادرش ام البنین حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشالا همه اموات فیض ببرند الخصوص اموات بانوی محترم حالا دلت اماده شد بریم کربلا السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم 🔸بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل 🔸تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل 🔸هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او 🔸دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل 🔸گر دوای دردخواهی روکن درخانه او 🔸ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل 🔸تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت 🔸همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل 🔸قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل 🔸یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان 🔸دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل ⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب انشالا خدا کنه کسی درمجلس ما نباشه که داغ برادر دیده باشه صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد عباسم برادر آیا وصیتی دارید صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم ⬅️وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم ⬅️وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم 🔸مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم 🔸چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم 🔸سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم 🔸نشد که قطزه ابی برای او ببرم ⬅️اما وصیت سوم برادر حسین جان سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه یادشهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر کسانی که دربین من تو بودند حالا جایشان خالی ازاین مجلس محفل فیض ببرند اما می خواهی امشب(روز) بریم درخانه ام البنین بگید خانم جان(امروز( امشب به عشق پسرت این سفره راپهن نمودیم امدیم حاجت دادشتیم توی این مجلس، دیگه اقاجان دست خالی ردمان نکنید اما کدوم مادر رو میگم. همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برای ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین. (مادر دیدی جوون از دست داده باشه چطور گریه میکنه) انشالا توی مجلس ما کسی نباشه داغ جوان دیده باشه هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.😭.... ای مادر ...ای مادر ..ای مادر ⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر .. مادر نبودم کربلا مادر..😭. اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر... مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر..😭. (ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر. مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر . (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.. (دشتی حالت سینه زنی) 🔸مسلمانان حسین مادر ندارد 🔸غریب است و کسی بر سر ندارد 🔸ز جور ساربان بی مروت 🔸دگر انگشت و انگشتر ندارد حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری امام حسین علیه السلام علی اکبر علی اصغر و رقیه سلام الله بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ⬅️حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یا د ان لحظه ای که اقا ابا عبدالله فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من میاد بدان من زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد.. همه  از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند .. امدند جلوی ذوالجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه  بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند.. ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرد اما قربان دل داغ دارم ببرم ابا عبدالله انشاالله هیچ پدری رو داغ جوان نشان نده . وقتی آقا امام حسین اومد کنار بدن جوانش دید علی اکبر داره پاهاشو رو خاکا میکشه امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی. ⏪اما عزیزانی که گفتی گرفتاری مریض داری حاجت داری کجای مجلس نشستی اگر حاجت داری از ابا عبدالله بخواه انشاالله حاجت روا بشید ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت. اومد در مقابل دشمن ایستاد. علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد. صدا زد.. ای نانجیبها.. شما با من سر جنگ دارید.. اگه به من حسین رحم نمیکنید.. این طفل شش ماهه که کاری نکرده. یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید. ببینید. اگه بهش آب بدید میمیره. اگه آب هم ندید میمیره اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون بیایدببرید علی اصغرو سیرابش کنید چه جوری سیرابش کردند حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد.خدا لعنت کنه تورا حرمله مادرهای که درگوشه ای از این مجلش نشسته ای نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه. اگه بچه شش ماه دارین. الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه. فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد. دید تیر سه شعبه. گوش تا گوش علی رو دریده. ⏪اماجمله آخر بریم خرابه شام میگن رقیه سه ساله ابا عبدالله درخرابه شام بهانه بابا گرفت صداش رسید کاخ یزید ...یزد دستور دادند سر بریده باباش براش ببرید تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد باباجان چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم... 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم... بابای خوبم...😭 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن... 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم... طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1404/5/7 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت_سکینه (س) بسم‌الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم ⏺السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه السلام علیک یا بنت امیرالمومنین السلام علیک یا بنت الحسین شهید یاسکینه س 🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را 🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را 🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را 🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان 🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را 🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد 🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را 🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست 🔶برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را 🔶ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید 🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را 🔶به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم 🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را 🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست 🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین … دختر حسین سکینه سلام الله علیها … (عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت) کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد… ◼️آی دلای کربلایی … روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته… ( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره) ⏺گفت بابا … بابا …بابا 🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد 🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را بابا … 🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید 🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را (صدا زد بگو دخترم) گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا بابا باهات حرف دارم (حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا) گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند… دخترو به دامن گرفت(بگو بابا) گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو‌ روش کشیدی… بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی… بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا… خواستم این لحظه آخر رو‌دامنت بشینم بابا… دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا… یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد… صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا ) بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا… (ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات  قلب منو آتیش نزن بابا… سکینه برگشت خیمه …منتظر بود امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت) ⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد… حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد : وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه … ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟ صدا زد ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند… دیدن ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهید ش کردند اما جمله آخر التماس دعا 🔸اگر کشتن چرا آبت ندادن 🔸 چرا زان در نایابت ندادن 🔸 اگر کشتن چرا خاکت نکردن 🔸 کفن بر جسم صد چاک نکردن الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 (س) روضه اباالفضل بسم‌الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم ⏺السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه السلام علیک یا بنت امیرالمومنین السلام علیک یا بنت الحسین شهید یاسکینه س 🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را 🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را 🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را 🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان 🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را 🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد 🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را 🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست 🔶برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را 🔶ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید 🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را 🔶به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم 🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را 🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست 🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین … دختر حسین سکینه سلام الله علیها … (عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت) کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد… ◼️آی دلای کربلایی … روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته… ( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره) ⏺گفت بابا … بابا …بابا 🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد 🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را بابا … 🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید 🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را (صدا زد بگو دخترم) گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا بابا باهات حرف دارم (حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا) گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند… دخترو به دامن گرفت(بگو بابا) گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو‌ روش کشیدی… بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی… بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا… خواستم این لحظه آخر رو‌دامنت بشینم بابا… دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا… یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد… صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا ) بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا… (ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات  قلب منو آتیش نزن بابا… سکینه برگشت خیمه …منتظر بود امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت) ⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد… حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد : وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه … ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟ صدا زد ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند… دیدن ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهید ش کردند یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم به روضه آقا اباالفضل داشته باشیم همه اموات فیض ببرند     امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 ⁶ (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...      همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ برادر گه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 (س) امام عسکری(ع) بسم‌الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم ⏺السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه السلام علیک یا بنت امیرالمومنین السلام علیک یا بنت الحسین شهید یاسکینه س 🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را 🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را 🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را 🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان 🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را 🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد 🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را 🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست 🔶برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را 🔶ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید 🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را 🔶به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم 🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را 🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست 🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین … دختر حسین سکینه سلام الله علیها … (عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت) کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد… ◼️آی دلای کربلایی … روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته… ( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره) ⏺گفت بابا … بابا …بابا 🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد 🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را بابا … 🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید 🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را (صدا زد بگو دخترم) گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا بابا باهات حرف دارم (حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا) گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند… دخترو به دامن گرفت(بگو بابا) گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو‌ روش کشیدی… بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی… بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا… خواستم این لحظه آخر رو‌دامنت بشینم بابا… دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا… یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد… صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا ) بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا… (ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات  قلب منو آتیش نزن بابا… سکینه برگشت خیمه …منتظر بود امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت) ⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد… حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد : وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه … ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟ صدا زد ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند… دیدن ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهید ش کردند یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند دراستانه شهادت امام عسکری قرارداریم گریزی هم در این این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسن عسکری (ع) روضه حضرت رقیه (س) شهادت بسم‌الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه” 🔸تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن 🔸کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز 🔸ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن 🔸زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست 🔸زود کردی جامه ی ماتم به بر یابن الحسن 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن 🔸قرنها فریاد زهرا مادرت آید بگوش 🔸از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن 🔸یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا؟ 🔸تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن 🔸قرنها چشم تو گریان است بر جدت حسین 🔸لحظه لحظه ریختی اشک از بصر یابن الحسن ⬅️آجرک الله یا صاحب الزمان! ….شب شهادتِ بابای مظلومش،هرجا نشستی صداش بزن:یابن الحسن…اللهم عجل لولیک الفرج حسن جان …. حسن جان … قربونِ غریبیت برم آقا … زائر کم داره ، امشب درسته شبِ تاج گذاری امامِ زمانِ ، ولی از ادب دورِ وقتی حجت ابن الحسن امشب چشمانش اشک باره ما شادی کنیم ، ما خوشحالیم ولی شادیمون رو فردا بروز میدیم ” امشب خدا یه فرصتی داده برا بابات گریه کنیم … بهت تسلیت بگیم آقا … مجلسِ ختم منعقد است به نامِ نامیِ امامِ عسکری … آقا ، بینِ ما اینطور رسمِ مجلسِ ختمِ پدر ، اگه پسر زنده باشه دمِ در می ایسته … همه بهش سر سلامتی میگن ، تسلیت میگن … خدا بهتون صبر بده ، غم نبینید … صاحب عزا هم تشکر میکنه میگه خوش اومدی زحمت کشیدید … آقا ما انتظارِ تشکر نداریم اما اومدیم امشب بهت تسلیت بگیم …اونایی که اربعین امسال روزیتون نشد برید حرمش … این آقا موسس و بنیانگذارِ سفرِ اربعینِ یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اقاجان ما امشب با مهدیت هم ناله شدیم برای شما عزاداری کردیم ما روهم امشب زائرِ خودت حساب کن … دلم برایِ سامرا تنگ شده … آقا حرمت داره آباد میشه الحمدالله … اون روزی که گنبدت رو خراب کردن با خودم گفتم ای کاش خونۀ ما خراب میشد … به به چه گنبدِ زیبایی رونمایی شده … اما حرمِ حسنِ فاطمه هنوز ساخته نشده حسن جان ⏪روضه بخونم،معطلت نکنم،میگم:یا صاحب الزمان! شما لحظه های آخر سر بابات رو بغل کردی* جا دارد از برای تو گِریند روز و شب جنّ و ملک، زمین و زمان، حوری و پری *چرا گریه کنند؟ گریه داره فرزند خردسال جون دادن باباشو ببینه؛گریه داره. بگم:یا صاحب الزمان! سر بابا رو بغل کردی؟آری، سر بابا رو به سینه چسباندی."ببرمت یه جایی،نشون بده اهل ناله ای" اما دیگه سر بابات زخم نبود آقا،دیگه سر بابات خونی و خاکی نبود آقا"چی میخوام بگم؟کجا مگه رفتم؟"دیگه سربابات محاسنش خضاب به خون نبود"اگه ناله زدی میگم،ناله ی شب شهادتی میخوام"یا صاحب الزمان! سربابات رو بغل کردی،اما دیگه رگ هاش بریده نبود. قربون اون دختری که نیمه شب سر رو بغل کرد"بریم سراغ روضه ی این دختر، من مطمئنم امام زمانم میخواد برا عمه اش گریه کنه بابا! مگه نگفتی بر می گردم؟ بیا میخوام دورت بگردم عمه رو خیلی خسته کردم *یا صاحب الزمان!شما سر باباتون رو برداشتید،رو پا گذاشتید،اما سری که به بدن وصل بود،خود بابا کمک کرد لحظه ی آخر تو دامن شما،اما قربون دستای زخمی ِ این دختر برم، اون باباهایی که دختر دارن برن یه شب امتحان کنند، خودت رو کنار دخترت بزن به خواب، ببین بچه ات خودش میخواد سرت رو برداره،"اهل کنایه حرف من رو بگیرن" سر سنگین ِ، دختر سه ساله دستاش کوچیکه، نمیتونه تنهایی سر رو برداره، نمیدونم چه بلایی سر این سر آورده بودن، تنهایی سر رو بغل کرد،به سینه اش چسبوند،"فَوَضَعَت فمِها علی فمِه الشریف" لباش رو روی لبای باباش گذاشت،حسین.....ای تشنه لب،حسین....* دو نگاهی که داشتم همه عُمر،تا قیامت نرفته از یادم نگه اولی که دل بردی، نگه آخری که جان دادم حسین آرام جانم..حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴 امام عسکری حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحيم یا رحمن یا رحیم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔻هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است. امروز هم ناله شیم با امام زمان.. قربون اشک چشمت برم آقا جان. آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی. امروز دم در ایستاده. شال عزا به گردن انداخته. آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی. هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه. امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ. دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه. میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.. ◼️آقا جان مهدی زهرا.. امروز بیا یه روزی به ما بده. آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.. آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن. آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی. الا یا اهل العالم انا بقیة الله. دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ◼️سامرا بار دیگر در عزا شد ◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن. اینقدر آقا ضعیف شده. ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه. ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.. صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.    بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر.. ظرف آب رو برداشت.. ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد. اینقدر این بدن ضعیف شده.. اینقدر این بدن نحیف شده. همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم به روضه آقا اباالفضل داشته باشیم همه اموات فیض ببرند     امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...      همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ براد🏴اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan