#امام_باقر_علیهالسلام_مدح_ومناجات
دلم پر میزند امشب براى حضرت باقر
كه گويم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
نديده ديدۀ گـيتى به عـلم و دانش و تقـوا
كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
ز بهر رفع حاجات و نياز خويش گرديده
سلاطين جهان يكسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او الكن، قلم از مدح او عاجز
كه جز حق كس نمیداند بهاى حضرت باقر
نزايد مـادر گـيـتى ز بهـر خدمت مردم
به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرات جهان يكسر بود او هادى و رهبر
كه جان عالمى گردد فداى حضرت باقر
برو كسب فضيلت كن چو مردان خدا اى دل
ز بحر دانـش بیمنـتهـاى حضرت باقر
اگر گردد شـفـيع ما به نـزد خالـق يكـتا
به هر دردى شفا بخشد دعاى حضرت باقر
ز اندوه و غم و محنت بود آسوده و راحت
به زير سايه و تحت لواى حضرت باقر
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
#امام_باقر_علیهالسلام_مدح_ومناجات
تا حضور تو، دلِ خسته مسافر شده است
توشه بر داشته از گریه و زائر شده است
دیرگـاهی است که مانند کبوتر - جبـریل
روی دیـوار بقـیـع تو مجـاور شده است
سیـنـهات مـشرق الانـوار هـزاران سیـنا
موسی معرفت از طور تو ظاهر شده است
از همان روز که شد "علم الاسما " آغاز
علم، شاگرد تو یا حضرت باقر شده است
کرسی و لوح و قـلم آینۀ کشف و شهـود
مصدر فیضی و حکمت ز تو صادر شده است
قطـره از طیـنـت دریـاست همه میدانند
هر که شاگرد تو شد جزو مفاخر شده است
به سلامی که ز لبهای رسول آورده است
مست از جام تماشای تو جابر شده است
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
@navaye_asheghaan
#امام_باقر_علیهالسلام_مدح_ومناجات
اى بوسه گاه جن و ملک، خاک پاى تو
جــان تـمــام عــالـم خـاکـى فـداى تو
اى اخـتــر سـپـهــر ولایت که تــا ابد
عـالـم مـنـوّر است به نـور لقـاى تو
ای شهریـار کشور دانش که در جهان
نشناخت کس مقام تو را جز خداى تو
اى ریزه خـوار سفـره علمت جهـانیان
خورشید علم، کرده طلوع از سراى تو
اى بـاقـر العـلوم که هـنگـام مکرمت
بـاشـد هــزار حـاتـم طـایـى گـداى تـو
پـنـجم ولـىّ و حجّـت خـلاق عـالـمى
لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو
درعرصۀ وجود نهى قبل از آنکه پاى
داده ســلام احـمـد مرســل بـراى تو
هر کس تو را شناخت دل از دیگرى برید
بـیگـانه گـشت با هـمه کس آشنـاى تو
چـندين هـزار عـالم و دانـشـور فـقـيه
آمد بـرون ز مكتب و دانـشـسراى تو
آن پير سالخورده راهب تو را چو ديد
اسلام پـيشه كـرده و شد مـبـتلاى تو
خـوان طـعـام، آور از بـهـر ميـهـمـان
از حـجـره تـهـى يـد قـدرت نـمـاى تو
يك عمر سوخت قـلب تو از كينه هشام
آن دشـمـن سـيــاه دل بــى حـيــاى تو
تنها نه درعزاى تو چشم بشر گريست
آن دشــمــن سـيـاه دل بـى حـيـاى تو
اى خـفته همچو گـنج، به ويـرانه بقيع
پـر مى زند كـبـوتر دل، در هـواى تو
در را به روى امـت اســلام بـستـه اند
آن گمرهان كه بى خبرند از صفاى تو
يابن الحسن گشوده نگردد به روى خلق
اين در مگر به پنجـه مشكـل گشاى تو
فـولادى است پـيـر غـلام شـكسـته دل
چشم اميد بسته، به لطف و عطـاى تو
@navaye_asheghaan
#امام_باقر_علیهالسلام_مدح_ومناجات
پیمبرزاده هستی، شیوۀ اعجاز میدانی
بگو با علم خود قدری به ما اسرار پنهانی
چنان نوری شتابان جاری از اقصای تاریخی
که بخشیدی بیابان را نجات از حجم ویرانی
ضریب نور در نوری، حسینی و حسن منسب
احادیث نـگـاه تو سرآغـاز گُل افـشـانی
نمی از قال باقرها میان هر دلی کافیست
که بشکافد دل هر ذره را در هر بیابانی
صدایت میزنم در خود، امیری ایهاالباقر
صدایت میزنم در دل، به پا کردی چه طوفانی
من از آن حُسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که پشت ابر تیره کی شود خورشید زندانی
نسیم مهربانی تا وزید از دستهای تو
بهاران را نشان دادی درآن عصر زمستانی
علی الظاهر تو کودک بودی اما یک ولی الله
که میبردند نامت را حسینیها به حیرانی
تو روح عدلی و حقاً توانستی به حرف حق
ستون کاخ ظلمت را چنان زینب بلرزانی
دلی که بیتو میماند، بیابان است، میخشکد
نگاهت نور خورشید است در یک صبح بارانی
گدای کوی تو بودن شرف دارد به اربابی
بیا مسکین! در این خانه که پشت در نمیمانی
بیا که سفرۀ احسان در این بیت الکرم پهن است
چه خوانی و چه احسانی، چه روزی فراوانی
منم خرده گدایی که کریمی چون تو را دارم
تو هم آنی که دستم را گرفتی کمتر از آنی
پـریـشـانم پـریـشـان هـوای آسـتـان تـو
زیارت هست پایان دلانگـیز پریـشانی
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
@navaye_asheghaan