eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
: بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛ به وسيله من هشدار داده شديد به وسيله هدايت مى‏ يابيد به وسيله احسان مى‏ شويد وبه وسيله خوشبخت مى‏ گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى ‏كند. 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج۳
متن:امیر خیبر شکن... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 امیر خیبر شکن پهلوان عرب زد به میدان جنگ با تمام غضب روی ماهش بُوَد در جهان بی مثل شد هراسان عدو آمده چون اجل حضرت حق دم از قدرتِ شاه حبل المتین میزند ضربه ها بین میدان جنگ از یسار و یمین میزند اسدالله اعظم و پدرِ خاکِ حیدر حجت اللهِ عالم و شه لولاکِ حیدر کوریه چشم دومیِ حرامزاده ی پَست امیر المؤمنینه و یل بی باکِ حیدر 🌑علی مولا یا حیدر🌑 ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ ذوالفقارش به کف بر عدو میزند با یه دستش دره قلعه را میکند نعره هایش دلِ فتنه را میبرد با ضربه اش هزار سر ز تن میپرد مثل تو یل نیاید دم از هیبت و زور و بازو زند ای قدر قدرت این قدرتت فاتحان را به زانو زند ولی الله اول و جان جانانه حیدر امیر بی قرینِ و شیر یزدانه حیدر ساقیِ حوض کوثره همه دنیای زهرا صاحب کلِّ جنتِ کلِّ قرآنه حیدر 🌑علی مولا یا حیدر🌑 کربلایی وحید شکری .👇
آخرین روز.mp3
7.36M
در مسیر بندگی نسخه صوتی کلیپ تصویری [ حجت الاسلام عالی ]
. کعبه بود و آسمان آبی اش با خبر افلاک از بی تابی اش بی قرار جان و روحی تازه بود از بَد ایام کم آوازه بود در دل خود غصه از ایام داشت شِکوه از آوردن اصنام داشت قبله گه بتخانه ی اغیار بود آن حرم کاشانه ی اغیار بود روزی از ایام و دور بت گری شد به پایان عمر جاهل پروری شوق کعبه ناگهان بسیار شد از نسیم عاطفه سرشار شد کعبه را حالی شد از امواج نور دیده می آید زنی محزون ز دور این چه کس باشد که گوهر پرورد ! حامل حق و به حق روی آورد درد زایش گشته او را این دلیل در کنار بیت حق بندد دخیل گوش کعبه راز او را می شنید ذکر سوز و ساز او را می شنید بر خدای خود پناه آورده است اختر است و قرص ماه آورده است دیده آن جا دور خود روح عفاف او که نه ، شد کعبه او را در طواف لرزش آوای او با درد دید در وجودش هیبت یک مرد دید دید این مردی است با وجه خدا دست حق در آستین مشکل گشا کعبه از آن هیبت یکتای مرد سینه از رکن یمانی باز کرد با صدف در خانه گوهر را گرفت زد گریبان چاک و حیدر (ع) را گرفت از چنین گل روح و جانی تازه یافت رونقی جاوید بی اندازه یافت جسم پوشالی بت ها می شکست تا علی (ع) بر قلب کعبه می نشست کس نمی داند از اسرار درون بعد از ایامی که او آمد برون دیده احمد (ص) زاده بنت اسد بر جمال پاک طفلش بوسه زد چشم حق بر روی احمد (ص) باز شد یا علی گفتند و عشق آغاز شد ................................................... @navaye_asheghaan
۱۱ بهمن ۱۴۰۱ همه کس و کار اومده مونس و دلدار اومده مژده بدید به شیعیان ( حیدر کرار اومده )۲ مولا رسیده ، سر و سرور رسیده تو کل عالم، نام حیدر پیچیده تو کل تاریخ ، کسی همتاش ندیده یعسوب الدین ، حبل المتین تویی تنها امیرالمومنین من از ازل حیدری ام مست همین دلبری ام ذاکر ذکر یا علی ( تا لحظه ی آخری ام ) ۲ آقام یا علی ، یا شفیع محشر هستی تو جانُ ، هم نفس پیمبر بگیر تو دستم ، یا ساقی کوثر یعسوب الدین ، حبل المتین تویی تنها امیر المومنین مرغ دل من پر زده در خونت رو در زده طائر جان من هر دم ( فقط دم از حیدر زده ) ۲ کلِّ روایات ، وصفِ جود و مرامش درس باید گرفت ، از هر کلامش نبی که بارها ، گفته از مقامش یعسوب الدین ، حبل المتین تویی تنها امیر المومنین ══✼🍃🌹🍃✼══ ══✼🍃🌹🍃✼═ @navaye_asheghaan
#رباعی ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ از سوی خدا نور جلی می آید آوای خوش سینجلی می آید از خانه ی کعبه با دو صد عزّ و وقار با خُلق محمدی ( ص ) علی ( ع ) می آید 🌺 اگر چه خار تو هستم علی جان ز جام عشق تو مستم علی جان شب میلادت ای هستیِّ زهرا بگیر از لطف خود دستم علی جان 🌺 تک گل باغ جنان مظهر دادار آمد بر همه خلقِ جهان سید و سالار آمد از بیت خدای قادر لم یزلی دستگیر دو جهان حیدر کرار آمد 🌺 نوری ز خدای سرمدی می آید اول گل باغ احمدی می آید مولای جهان علی ز کعبه امشب با خُلق خوش محمدی می آید ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ @navaye_asheghaan
. . در من غمی اندازه تاریخ جا مانده است داغی که خیلی پیش تر از کربلا مانده است پهلو شکست و کشته شد محسن ولیکن شیخ در نقطه های سَبع و تِسع ماجرا مانده است تاریخ می گوید چهل تن ، تو بگو یک تن بر ما از این غم قدر عمری ردِّ پا مانده است زهرا به مسجد رفت؟ آری، خطبه خواند؟ آری کر نیستی بشنو ، صدا خیلی رسا مانده است غصب فدک بوده است یا نه ؟! بوده ، می دانی اما نمی دانی که انصافت کجا مانده است از ماجرای کوچه آیا باخبر هستی ؟ هستی ولی وجدان ما بی اعتنا مانده است شش ماهه باشد  در رَحِم یا در بغل بر دست محسن ، علیّ اصغرِ در انزوا مانده است محسن ، غمی ناگفته در اوراق تاریخ است محسن ، همان تاریخِ از دفتر جدا مانده است مردا ! بزرگا ! عالما ! خوش غیرتا ! شیخا ! آن غیرت شیعی بگو رفته است یا مانده است؟! ## درد من از این سو به آن سو می رود هربار دردی که از بازو به پهلو می رود هربار درد تشیّع یک طرف ، دردا ! تسنّن چیست؟ وحدت میان ما به معنای تقارن نیست من با تو یک همسایه ام ، همسایه! سلّمنا قرآن برایم حجّت آورده است از أعطینا کوثر سه تا آیه است اما کلّ قرآن است کوثر ، رسول اللّه را هم روح هم جان است ما با تو یک دین یک رسول مشترک داریم اما پس از او غصّه ی غصب فدک داریم ## شیخ ای برادر ! با تو از کوثر نمی گوید ناگفته بسیار است ، از حیدر نمی گوید بشنو حدیث شیخ را امّا تورّق کن عبدالحمید از آتش آن در نمی گوید ما سالها اثبات حق کردیم ، نشنیدی شیخ تو از شبهای پیشاور نمی گوید خود آنچه را می خواست عمری کرده در گوشَت جز آنچه می دانید ، بر منبر نمی گوید با « قُل تَعالَوا نَدعُ » آیا آشنایت کرد؟! اصلاً چرا از نفس پیغمبر نمی گوید؟! « مَن ماتَ لم یَعرف » برایت گفته بر منبر از او نپرسیدی چرا دیگر نمی گوید؟! از او نمی پرسی که راز هل أتی در چیست؟ او با تو از صِدّیقه ی اطهر نمی گوید؟! از او نمی پرسی چرا « هُم راکِعون » خواند و از ماجرای بذل انگشتر نمی گوید ؟! ## حق را عیان کردن توان مثنوی ها نیست انصاف ، دردا ! درد بعضی مولوی ها نیست ما را به عمد از یکدگر برخی جدا کردند با خود بگو ؛ با جان پیغمبر چه ها کردند؟! تاریخ را باید تورُّق کرد با دقّت در سوخت آری سوخت آری سوخت با علّت می شد ؟ محمّد را ستود و دخترش را نه؟! می شد ؟ که قرآن را بخوانی ، کوثرش را نه؟! آیا نمی خواهی بپرسی حق کجا مخفی است؟! قبر عزیز مصطفی - زهرا - چرا مخفی است؟! گفتند ؛ رحلت کرده ، سرتاسر دروغ است این آتش نیفتاده است بر آن در ، دروغ است این وقتی بفهمی قاتل زهرا چه کس بوده است وقتی که روحت را بفهمی در قفس بوده است با قاتل زهرا ، بگو آیا چه خواهی کرد؟! وقتی قیامت می شود برپا ، چه خواهی کرد؟! مدرک بخواه از من ، دگر جای تعصُّب نیست من شیعه هستم ، شیعه در بند تقلُّب نیست از شیختان باید بپرسی ، هرچه فرضیّه است بیچاره آن کس که مرید إبنِ تیمیّه است حق را برادر با صداقت با تو می گویم از راویان اهل سنّت با تو می گویم هیزم فراهم شد ، عُمر بسیار بد کرده است این را که عبداللهِ مسلم هم سند کرده است محسن شهید ضربه شد آن روز در آشوب از اَلمعارف نَقل کرده است إبنِ شهرآشوب از شیخ خود باید بپرسی ؛ گر نمی داند؟ آیا کتاب اَلمُصَنّف را  نمی خواند؟! گر مُتّهم هستم که شاعر سخت حرّاف است باشد ، جواب من به تو أنسابُ الأشراف است « هرکس که زهرا را بیازارد... » چه بی تردید از إبنِ حجرِ عسقلانی می شود پرسید ما ، اَلغدیر آورده ایم امّا نیازی نیست اثبات حق را ،تک تک اسنادتان کافی است ## من با تو اهل وحدتم ، لبخند هم دارم زَهرم برادرجان ! برایت قند هم دارم حرفی اگر حق باشد آری می پذیرم من اما برایت تا بخواهی پند هم دارم باور کنی یا نه علی تفسیر قرآن است والشّمس ، والزّیتون ، ببین سوگند هم دارم جانم فدای مرتضی و دودمان او من غیر جان خویشتن ، فرزند هم دارم ناقابل امّا پیش پایش سر می اندازم در سینه ام قلبی ارادتمند هم دارم در آتش عشقش دلم یکریز می سوزد چشم بد از من دور باد اسفند هم دارم . @navaye_asheghaan
6469117177.mp3
37.7M
|⇦• کوفه سرد است... و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فرمود: چه بسا روزه‌دارى كه از روزه‏‌اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏‌اى ندارد و چه بسا شب زنده‏‌دارى كه از نمازش جز بی‌خوابى و سختى سودى نمی‏‌برد. 📚 نهج البلاغه | حکمت ۱۴۵ @navaye_asheghaan
در روايات ناب معصومين در احادیث نغز اهل ولا شرح نورانی مفاخره ای‌ست آیه آیه تمام نور هدی روزی از روزها که در صحرا فاطمه با علی سخن می گفت از کرامات خالق یکتا از عنایات ذوالمنن می گفت ناگهان حین خوردن خرما چید مولا رطب ز باغ جنان نور حق جاری از لبانش شد با گل خنده گفت: فاطمه جان هیچ دانی پیامبر من را دوست دارد چو جان شیرینش بی گمان او نمی دهد ترجیح هیچکس را به یار دیرینش گفت زهرا: نمی شود هرگز که تو باشی عزیز تر از من میوۀ قلب او منم زهرا کی به جز فاطمه‌ست پارۀ تن هر دو رفتند با لبی خندان نزد خورشید عشق، پیغمبر گفت زهرا: پدر بگو امروز من گرامی ترم و یا حیدر؟ گفت پیغمبر امین با او: تو و حیدر که روح و جان من اید همۀ هستی ام شما هستید به خدا نور دیدگان من اید دوست دارم تو را حبیبۀ حق بیشتر از همه در این دنیا نزدم اما علی عزیز تر است از تمام جهان و ما فیها گفت مولا به فاطمه: بنگر که گذشته شکوه من از حد مادرم هست مظهر تقوا مادرم فاطمه ست، ‌بنت اسد گفت زهرا به همسرش حیدر: مادر من خدیجۀ کبراست آنکه در جانفشانی و ایثار بی بدل، بی نظیر، بی همتاست گفت مولا علی: انا بن صفا حیدرم! افتخار پرچم دین خانۀ کعبه زادگاه من است خادمم کیست؟ جبرئیل امین گفت زهرا: منم ملیکۀ عرش سورۀ رحمت خدای کریم دختر خَاتَمُ النَّبِیینَم آنکه دارد همیشه خلق عظیم گفت مولا: که بوده پرچم دین دم به دم روی شانه های علی «وَ أنَا الضَّارِبُ عَلَى التَّنزِیل» چه کسی می رسد به پای علی؟ علی ام نخل طور سینینم منم آئینۀ کتاب حکیم آیه آیه تجلی قرآن با خبر از چه؟ رویداد عظیم شاه مردان روزگارم که در رکوعم دهم زکات، نگین و «أنَا سَیدُ بَنِی هَاشِمٍ» تار موی من است حبل متین شیرمرد جدال باطل و حق قهرمان شجاع مکه منم تیغ من تیغ عدل و انصاف است سرور اوصیا، ابالحسنم گفت زهرا: که در شب معراج پدرم رفت سوی عرش خدا نسبت قرب او و حضرت حق «قاب قوسین» بود «او ادنی» منم آن بانویی که بسته شده عقد من در حضور رب جلیل خادمانم ملائک جنت همکلامم فرشتۀ راحیل سدره المنتهی ست گرم طواف گرد من، نور بی حدی دارم گل یاس بهشت احمدی ام عطر و بوی محمدی دارم قلم عفو می کشد خود حق بر گناه همه ، به خاطر من سورۀ‌ قدر و هل اتی هستم آیه هایم بود حسین و حسن منم آن کوثری که در طلبم سهم عالم شده ست تشنه لبی دختر آفتاب مکه منم ماهتاب پیمبر عربی گفت مولا: منم همان حیدر که به اصحاب کهف گفته سخن بهترین بندۀ خدا علی ام از نبی ام من و نبی ست ز من روز محشر ولایتم میزان مرتضایم قسیم جنت و نار بر مدار دو چشم من گردد آسمان و زمین و لیل و نهار خوانده حق در کتاب قرآنش جان من را چو جان پیغمبر اولین یاور رسولم من پدر خاندان پیغمبر من که دریای علم و معرفتم شیعیان جرعه نوش جام من اند منم آن گنج بی نیازی که همه در حیرت از مقام من اند نامم از نام حق گرفته شده ربّ من «عالی» است و من «علی» ام سرّ آیات حاء و میم کتاب آیه آیه حقیقت جلی ام گفت زهرا: منم که روز ازل سورۀ رحمت آفریده شدم بانوی بهترین زنان جهان من همانم که برگزیده شدم هل أتی، کوثر و مباهله ام طاء‌ و سین کتاب ربّ ودود آیه در آیه حسن و روشنی ام آفتاب بهشت صبح وجود ربّ من «فاطر السماوات» است نامم از نام اوست «فاطمه» ام من پناه تمام اهل جهان در صف حشر و روز واهمه ام مستحق دعای من شده است هر دلی که اسیر مهر من است رأفت و جود، لطف و فضل و کرم کوکب و اخترِ سپهر من است مرتضی گفت: بر روی آدم باب توبه به لطف من وا شد فاطمه گفت: از تفضل من زیر برگ نجاتش امضا شد گفت مولا: منم سفینۀ نوح کشتی ام کشتی نجات بشر گفت زهرا: منم صراط نجات رهروان من اند اهل نظر گفت مولا: که سورۀ طورم گفت زهرا: کتاب مسطورم مرتضی گفت: مصحف نورم فاطمه گفت: بیت معمورم گفت حیدر: که سقف مرفوعم آسمان روی شانه های من است گفت کوثر: که بحر مسجورم بخشش ایزد از دعای من است ولی الله گفت: دانش من همه علم پیمبران خداست فاطمه گفت: دختر نبی ام آنکه مهرش شفیع روز جزاست اسد الله گفت: بعد نبی بهترین بندۀ خدا هستم فاطمه گفت: مادر حسنین سورۀ عصمت و وفا هستم ناگهان رو به سوی فاطمه کرد سید الأنبیا، رسول امین گفت باشد سکوت شایسته دختر من بسنده کن به همین که علی در جهان ولی الله روز حشر است صاحب برهان شافع بی بدیل روز جزا قهر او آتش است و مهرش امان فاطمه گفت رو به سوی پدر: که منم یاس باغ مصطفوی من و حیدر حریف هم هستیم کاش حامی مرتضی نشوی گفت حیدر: منم چو جان نبی گفت کوثر: منم چو روح رسول گفت مولا: منم صحیفۀ حق گفت زهرا: منم حبیبه، بتول مرتضی گفت: رستگاری خلق بسته بر رشتۀ ولای من است فاطمه گفت: روشنی بهشت جلوۀ نور ربنای من است @navaye_asheghaan