#مرغ_دلم_از_سر_شوق_و_شعف
#امام_علی_ولادت
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
مرغ دلم ازسـر شوق و شعف
پـر زده تـا خـانـه ی شـاه نجف
تـا كـه زنـد از سـرصدق وصفا
بـوسه به قنداق علي مرتضي
اَرض وسـمايكسره در شوربود
كعـبه ی عشـاق پـراز نـوربـود
كعـبه افق گشته وعلي آفتاب
چـهره گشود از افقش بوتراب
شيـعهٔ مولا شده شيدايي اش
لاله نديد است به زيبايي اش
عطربهاري همه جا منجلي است
روز شـكوفـايـي مولا علي است
بَه كه چه ميلادخوش وباصفاست
شيعه غمش راگل رويش دواست
مـادر اوكيست ز نسـل عـفاف
گِـرد حرم هست بذكر و طواف
گفـت خدايـا تو نـما يـاريم
تــا كـه شود رفع گرفتاريم
گرچه نباشـد حرمت زادگـاه
ليك دراين خانـه مرا ده پناه
بطن من اين طفل فغان مي كند
خـانه ی اَمن تـو نشان مــي كند
کعبه گریبان خودش چاک زد
سینۀ خود چاک برآن پاک زد
خواست بگویدکه علی آبروست
فاطمه جان صاحب اين خانه اوست
خيل مـلائك همه در خدمتند
بـهر پذيرايـي تـو آمـدند
چشم فلك مست خدارو شداست
ذكرملائك همه هوهو شداست
مست تماشـاشده انـدر بـرش
فـاطمه ی بنت اسـد مــادرش
شبنم قرآن ز لبش مي چكيد
بِنت اَسدشـهد لبش مي مكيد
دسته گلي داده به شيعه عجب
حضرت حق سيزده ماه رجب
شيعه درودي به جلالش فرست
يك صلواتي به جمالش فرست
كيست علي دوش نبي يـار او
در همه جا یار و مددکار او
كيست علي جلوه اي ازاحمد است
کیست بدین شوکت وجا آمداست
كيست علـي چشمهٔ جوشان عشق
نخله ی پُربـار امـامـان عشـق
كيست علي راهنـماي ره اسـت
سورة سي جزو كـلام لله است
كيست علي آينه ی ذوالجلال
احمد ثـانـي و محمد جـمال
چيست علي جوهر اكسيرناب
كيست علي همسربانوي آب
«نَصرُ مِـنَ الله وَ فَتحُ قـريب»
حضرت گل آمده پاك ونجيب
حّلِ معـمّاي غديـر ساده شد
نـايب پيغمبر دين زاده شـد
درهمه جا زمزمه ی بلبل است
ماه رجب فصل ظهورگل است
شبنم قرآن چكـد از روي او
دست معين الضعفا سـوي او
شمس ولايت ز افق سركشيد
نـايـبِ بـر حقِ مُحَـمَّد رسيد
نخل علي نـخل محمد همه
بــارورنــد از ثــمر فـاطــمه
اي همه ی عشق من وسوزمن
از نِگَهَت جلوه كند روز مـن
شيعه فـداي قدم نيك تو
آمده ایم جمله به تبريك تو
تــاكـه دلـم را بـدلـت بــافـتـم
از كَــرَمَت حال خوشي يافتم
گرچه سيه رويم وشرمنده ام
روي بـــدرگــاه تـــو آورده ام
حضرت عشق،ايكه اسيرت دلم
دست مـرا گير كه پـا در گِلم
من که زلطف توشدم بهره مند
روز جزا دیـده ز رُویَـم مَبَند
شد دل «مداح» اسیرت علی
رد مـکن از خـانه فقیرت علی
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
شعر:علي اكبراسفنديار«مداح»
@navaye_asheghaan
#یا_علی_ای_لنگر_عرش_و_زمین
#امام_علی_ولادت
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
یا علی ای لنگر عرش و زمین
یا امیر اِنس و جِنّ و مؤمنین
مظـهر العـجائبی یـا مـرتضـی
کــاشِـفُ الکـَرب تمـام انبیــا
این همه عالم به تو دل باختند
قدر قنبر هم تو را نشناختند
کیستی تو یا علی روحی فداک
کعبه زد ازشوق رویت سینه چاک
حضرت حق بر تو می نازد علی
خانه را آماده می سازد علی
کیستی قربان روی ماه تو
کعبه اش گردیده زایشگاه تو
کیستی که حضرت پروردگار
بر تماشای جمالت بی قرار
کیستی ای عشق جاوانه ام
که خدا گفتا بفرما خانه ام
مدح توبایدکه پیغمبرکند
حق بگوید مصطفی از بَرکُند
تو خدا را چون عزیز دُردانه ای
من یقین دارم توصاحب خانه ای
من ندارم یاعلی یک زَرّه شک
کعبه ازشیرینی ات خورده تَرَک
پــاکـتر از پــاکـتر از پــاکـتر
جلوه ای ازتوست خورشید وقمر
آل پیغمبر ز تو عزت گرفت
آمدی وشیعه هم قدرت گرفت
عرشیان شادی کنان هوهو زنند
پیش پایت فرشیان زانو زنند
از فلک گلبانگ ممتد آمده
کاشف الکرب محمد آمده
یا محمد تو علی داری دگر
در کنار خود یَلی داری دگر
ای چراغ راه من امید من
دیدگانت چشمه ی خورشیدمن
جان فدایت ای امام نازنین
دوستت دارم امیرالمومنین
شُکرُ لِلَه دردهان دارم زبان
تا کنم نام قشنگت را بیان
آن زبانی که نگوید یا علی
لال بادا که نمی ارزد بلی
تا تو رادارم چه غم دارم امام
یا علی گویم به هنگام قیام
هرکه ازاندیشه ات الگو گرفت
تا که گفتا یا علی نیرو گرفت
دوست دارم ای امام اولی
بی سروسامان توباشم علی
چون تو درعالم نبودای مرتضی
تا شود اینگونه محبوب خدا
مُرده بادآن دل که بی مهرعلی است
زنده بادآن دل زعشقش منجلی است
شُکرِ حق گویم علیِّ دیگری
می کند بر امت حق رهبری
گر برابر نیستند این دو علی
لیک دارد این علی حُکم ولی
آن علی بنده ترین بندگان
این علی هم یاور مستضعفان
آن علی شدکاشِفُ الکَرب نبی
این علی باشد چو عَمّار علی
آن علی باشد اَمیرالمومنین
این علی وَلیِّ اَمر مسلمین
آن علی دُردانه ی پروردگار
این علی ازعشق حیدربی قرار
آن علی استاد جبریل اَمین
این علی«صاحب زمان»راجانشین
آن علی روح دعا، روح نماز
این علی بهر فرج زمینه ساز
باید اینک بیشتر ازهر زمان
پا فشاریم بر سر پیمانمان
بانبی دمساز بودن شرط نیست
جبهه وجانباز بودن شرط نیست
شرط آن باشدکه چون عَمّار وار
همچو پروانه بگردیم گِرد یار
بی ولایت ها علی راکشته اند
دامن دین را بخون آغشته اند
یادم آمد«شمر»هم جانباز بود
با علی درجنگ از آغاز بود
دوش دردوش«پیمبر»بوده است
چون علی سردارلشکربوده است
چند نوبت زخم برپیکر گرفت
عاشقی را بازهم از سر گرفت
اوکه تا مرز شهادت پیش رفت
عاقبت دربند نفس خویش رفت
گرچه برپیشانی خود پینه داشت
از علی درسینه اما کینه داشت
آری آن جانباز صِفّین و حُنین
عاقبت شد قاتل جان حسین
با«ولایت» باش چرخ سرنوشت
می برد آخر تورا سوی بهشت
با«ولی»باشی شودیارت حسین
می شودآخرخریدارت حسین
با ولایت باش قرآنی شوی
با ولایت چون«سلیمانی»شوی
با ولایت هرکه درافتاده بود
آبروی خویشتن را برده بود
با ولی باشیم اگربا اقتدار
می شویم همچون شهیدان رستگار
یا علی ای بیکسان را دستگیر
دست این«مداح»بی کس رابگیر
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@navaye_asheghaan