eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
باز امشب نقش خورشیدی منور می کشند یا که تصویری زروی ماه حیدر می کشند تاکه خورشید ولایت پرتو افشان می شود پرده بر رخ از خجالت، ماه و اختر می کشند آرزومندان دل از کف داده اند امشب مگر انتظار دیدن رخسار دلبر می کشند گلشن‌آرایان همه محو گل رویش شدند از دل خود نعره ی الله اکبر می کشند اشک شوق امشب خریداری دگر دارد بیا عرشیان درفرش، ناز دیده ی تر می کشند ارزش آن قطره از هرگوهری افزون ترست چون که میزان عمل در روز محشر می کشند چون همای آسمان، پرواز با یاد علی شب روان تا ساحت عرش علا پر می کشند تشنه کامان محبت با ولایش روز حشر جام کوثر ازکف ساقی کوثر می کشند روز محشر زیر نور گرم خورشید فلک دوستداران علی را چتر بر سر می کشند ای« وفایی» آبرومندان فردا می شوند خاکبوسانی که خود را سوی این در می کشند شاعر: @navaye_asheghaan
خورشید زکعبه سر زده یا ماه است دل درطلب سپیده‌ی دلخواه است عطری که دل از دست ملائک برده است عطر نفس علی ولی الله است شاعر: @navaye_asheghaan
یک باغ گل وگلاب دیدن دارد هم صحبت آفتاب دیدن دارد با آمدن علی ملائک گفتند رُخساره‌ی بوتراب دیدن دارد شاعر: @navaye_asheghaan
روح الامین! به بام حرم رو، اذان بگو بعد از اذان، ثنای علی همچنان بگو اوصاف شیر حق به زمین و زمان بگو لب را بشو به زمزم و با حاجیان بگو کامشب شب ولادت صاحب حرم شده بیت الحرم به مقدم مولا حرم شده امشب به کعبه فاطمه پروانه‌ی علی است دل دور کعبه گردد و دیوانه‌ی علی است دست خدا به کعبه روی شانه‌ی علی است امشب دل رسول خدا خانه‌ی علی است باور کنید جان به تن کعبه آمده باور کنید بت شکن کعبه آمده امشب به لوح نقش قلم ذکر یا علی‌ست آوای سنگ‌های حرم ذکر یا علی‌ست بت‌های کعبه را همه دم ذکر یا علی‌ست امشب دعای فاطمه هم ذکر یا علی‌ست امشب زمین به یمن علی عرش می‌شود امشب فلک ز بال ملک فرش می‌شود ای کعبه! جلوۀ ازلی را نگاه کن مرآت حُسن لم یزلی را نگاه کن عید ولایت است "ولی" را نگاه کن یا فاطمه! جمال علی را نگاه کن آیینه از جمال جمیل خدا بگیر با چهرۀ علی زخدا رونما بگیر مادر! تمام هستی پیغمبر است این از انبیا به غیر محمد سر است این بر خلق آسمان و زمین رهبر است این دستش مبند بنت اسد، حیدر است این ای دخت شیر! بهر نبی شیر زاده‌ای شیری که هست صاحب شمشیر، زاده‌ای تو دخت شیری و اسدالله زاده‌ای بر جمله خلق، رهبر آگاه زاده‌ای بهر رسول، همدم و همراه زاده‌ای خوشتر ز آفتاب رجب، ماه زاده‌ای نوزاد تو کز او حرم الله منجلی‌ست آیینۀ تمام نمای خدا، علی‌ست نقش همیشه زنده‌ی لوح و قلم، علی‌ست در بین اولیا به دو عالم، عَلَم علی‌ست تصویری از حقیقت حُسن قِدم علی‌ست سعی و صفا و زمزم و رکن و حرم علی‌ست قرآن به وصف اوست که تکمیل می‌شود جـز او چـه کس معلم جبریل می‌شود؟! روز نخست ارض و سما گفت: یا علی روح الامین به وقت دعا گفت: یا علی آدم به موج درد و بلا گفت: یا علی در جنگ‌ها رسول خدا گفت: یا علی در ذوالفقار زمزمۀ لافتی علی‌ست بر روی هر که می‌نگرم نقش یاعلی‌ست ای شهریار کشور جان! یا علی مدد ای دستگیر خلق جهان! یا علی مدد ای رهنمای گمشدگان! یا علی مدد ای ذکر اهل دل به زبان! یا علی مدد ما جان و دل به مهر تو آراستیم و بس روز نخست از تو، تو را خواستیم و بس مرغ دلم کبوتر صحن و سرای توست شیرین‌ترین ترانۀ روحم ثنای توست مُهر حلال زادگی من ولای توست هر سو که رو نهم حرم با صفای توست از لحظه‌ای که پای به دنیا گذاشتم دینی به جز ولای تو مولا نداشتم گل بی نسیم مهر تو پژمرده می‌شود دل بی شرار عشق تو افسرده می‌شود نام تو با کلام خدا بُرده می‌شود یاد دمت مسیحِ دلِ مرده می‌شود تـو کیستی؟ امام تمام امام‌ها بر حضرتت هماره درود و سلام‌ها بی مِهر تو قبول صلوة و صیام نیست تکبیر و حمد و نیت و رکن و قیام نیست تبلیغ دین احمد مرسل تمام نیست ما را به جز تو بعد پیمبر امام نیست این مذهب و عقیده و ایمان"میثم"است حتی بهشت گـر تـو نباشی جهنم است ✍ @navaye_asheghaan
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود روح از پیکره‌ی کعبه برون آمده بود روشنا ریخت به افلاک حلولش آن‌روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن‌روز عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد قبله مایل به علی بن ابی طالب شد از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت کعبه در بدرقه‌اش چند قدم با او رفت قفس کعبه شکسته‌ست؛ دم پرواز است برو از کعبه که آغوش محمد باز است آینه هستی و با آینه باید باشی خانه زادِ پسر آمنه باید باشی همه‌ی غائله‌ها گشت فراموشِ نبی کودکی‌های علی پُر شد از آغوش نبی مستی اهل سماوات دوچندان شده است عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی تا بچیند رطب تازه‌ای از باغ بهشت رفته دردانه‌ی کعبه به سر دوش نبی که نبی بوده فقط این همه سرمست علی که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی چشم در چشم علی، آینه در آیینه حرف‌ها می‌زند اینک لب خاموش نبی دور از من مشو ای محو تماشای تو من نگران می‌شوم از دور شدن‌های تو من من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن وحی می‌ریزد از آهنگ لبت، حرف بزن می‌نشینم به تماشای تو تنها، آری هر زمان خسته‌ام از مردم دنیا، آری بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد همه‌ی دهر اگر شعب ابی طالب شد خوب شد آمدی ای معنی بی همتایی بی تو هر آینه می‌مُردم از این تنهایی دین اسلام در آن‌روز که بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش، حیدر بود باعث گرمی بازار شدش، حیدر بود وحی می‌بارد و من دوخته‌ام دیده به تو تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم از رسولان دگر با تو اولوالعزم‌ترم می‌رود قصه‌ی ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام... ✍ @navaye_asheghaan
ماهِ علی‌ست؛ بهترین زمزمۀ دعا علی ماهِ نوای بینوا، نوای بینوا علی دلیل غافرالذُّنوب بودنِ خدا علی تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحمَه چیست؟ ذکر یاعلی به‌هرکجا که رو کنیم‌ اوست که جلوه می‌کند اولِ ابتدا علی، آخرِ انتها علی علی نبوده غیر حق و حق نبوده غیر او کجاست ذره‌ باطلی که خو گرفته با علی؟ هرکه علی شناس شد، خداشناس می‌شود پریده‌ایم تا خدا، رسیده‌ایم تا علی فقیر اسیر مرتضی، یتیم اسیر مرتضی اسیر اسیر مرتضی، سورۀ هَلْ اتی علی حَی عَلَی الصّلاة او، حَی عَلَی الفلاح او اقامه و اذان ما، حیّ عَلای ما علی گوشه‌ای از نگاه او "کُنْ فَیَکُون" می‌کند زمین علی، سما علی، قَدَر علی، قضا علی آب کجا، رود کجا، بحر کجا، علی کجا! مِهرْ علی، سخا علی، جودْ علی، صفا علی درآن شبی‌ که مصطفی رسیده است تا خدا تبسّم نبی علی، تکلّم خدا علی ریشۀ جانماز او، شَهپرِ جبرئیل شد ببین دگر چها کند، اگر کند دعا علی ذکر علی عبادت و راه علی سعادت و حبّ علی شفاعت و امید شیعه‌ها علی ولادت تو بهترین زمان برای مدح تو اگر که رخصتم دهی، مدح کنم تو را علی تو آن شبی‌ که می‌رسی، ماه به نیمه می‌رسد تو ماه را تمام کن، ماهِ تمام! یاعلی کعبه سه روز دور تو طواف کرد و کعبه شد اگر بها گرفته آن، تو داده‌ای بها علی چگونه وصف تو کند خدای تو؟! خودت بگو کدام جمله بهتر از جمله‌ی لافتی، علی؟! امید کودک یتیم! عذاب دشمنان دین! مفسّر کلام حق! خوفْ علی! رجا علی! عذاب ناکثین و قاسطین و مارقین تویی ضربۀ ذوالفقار تو نزول صد بلا علی میان عدل و ظلم، شمشیر تو حکم می‌کند که تیر تو نرفته است تاکنون خطا علی اُحُد همیشه شاهد است و بَدر داد می‌زند ندای خیبر است: پهلوان جنگ‌ها علی کم نشود سایۀ تو از سر ما بحقّ حق که بوده‌ایم و مانده‌ایم بهر تو گدا علی اگر که ایستاده‌ایم روبروی دشمنان پشت سرِ سپاه ما، دعای مرتضی علی حسین ماندگار شد به زحمت تو و حسن قیام کربلا حسن! امام کربلا علی! تویی که خاک را به یک نگاه کیمیا کنی ابوتراب هستی و صاحب کیمیا علی من از تو غیر تو که چیز دیگری نخواستم کرم کن و برای خود قبول کن مرا علی ✍ @navaye_asheghaan
مولا برای از تو سرودن غزل کم است تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است باید برای مدح تو قرآنِ ناب خواند شعر و خطابه، قصه و ضرب‌المثل کم است آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است باید برای مدح تو از صبحِ بدر گفت هیجای نهروان و شکوه جمل کم است ای دست اقتدار خدا، فارس العرب! اصلاً برای شأن تو تعبیر «یل» کم است شد شهره در میان عرب تک‌سواری‌ات آوازه‌های صاعقۀ ذوالفقاری‌ات ای آفتاب علم و یقین یا ابوتراب همواره در مدار تو دین یا ابوتراب صبح نگات شمس ضحی یا ابالحسن تار عبات حبل متین یا ابوتراب از ابتدای خلقت خود کسب فیض کرد در محضر تو روح الامین یا ابوتراب الطاف بی‌کران تو ای قبله‌گاه جود می‌بارد از یسار و یمین یا ابوتراب در رستخیز صبح قیامت برای ما عشق تو است حِصن حَصین یا ابوتراب با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر جاری شده‌ست خُلدِ برین یا ابوتراب چشمان روشن تو بهشت پیمبر است اصلاً سرشت تو ز سرشت پیمبر است تفسیر کن برای همه محکمات را اسرار ناب آیۀ صبر و صلات را مولای من تمام صفاتت الهی است آیینه‌ای تلألؤ انوار ذات را شرط حیات طیبه نور ولایت است از ما مگیر حضرت عشق این حیات را با نعمت ولایت تو از ازل، خدا بی‌شک گشوده بر همه باب نجات را یک لحظه در ولایت تو شک نمی‌کند هر کس شنیده زمزمۀ کائنات را تو آمدی کمی به زمین، آسمان دهی تا که تجلیات خدا را نشان دهی تسبیح انبیاءِ معظم علی علی‌ست نقش لب پیمبر خاتم علی علی‌ست رمز نجات حضرت موسی میان نیل فریاد استغاثۀ آدم علی علی‌ست رمز تقرب همۀ اهل کائنات آوای هر فرشته دمادم علی علی‌ست لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام زیباترین ترنم زمزم علی علی‌ست هر گوشه را که می‌نگرم ذکر خیر توست آقای من! عبادت عالَم علی علی‌ست تو آمدی و عزت توحید پا گرفت نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت @navaye_asheghaan
صحراي حجاز آمده رشك ارم امشب عالم همه گرديده محيط كرم امشب تكبير بگوئيد حرم شد حرم امشب بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب بت‌ها همه گشتند به تعظيم خم امشب در سيزده ماه رجب، ماهِ مبارك ميلاد علي در حرم‌الله مبارك اركان حرم راست به سر شور ولايت بت‌ها همه گشتند به توحيد هدايت زمزم به دوصد زمزمه كرده است روايت كامشب به حرم نور علي گشته عنايت نوري كه نه مبدأ بُوَد آن را نه نهايت كز نور الهي كند اين نور حكايت اين نور همان است كه پيش از گِل آدم تابيد ز حُسن ازلي در دِل آدم اين نور فروغ بصر آدم و حوّاست اين نور همان راهبر نوح به درياست اين نور تجلاي خدا در دل سيناست اين نورِ عيان جلوه‌ی حق در يَد بيضاست اين نور همان معجزه‌ی فيض مسيحاست اين نور خطابي است كه در طور به موساست اين نور فروغي است كه در غيب نهان بود اين نور چراغي است كه در عرش عيان بود اي بحر تجلاي اَزَل! اين گهر توست اي معجزه صُنع خدا! اين اثر توست اي روح‌الامين! مرشد تو راهبر تواست اي بيت! جمال اَحدِ دادگر توست اي آدم پاكيزه سرشت! اين پدر توست اي فاطمه‌ی بنت اسد! اين پسر توست بر روي دو دست تو يدالله مبارک ديدار جمال اسدالله مبارك آغوش گشوده است ز هم بيت‌ِ الاهش كعبه، حرم امن خدا شد به پناهش اركان حرم تشنۀ يك نيم نگاهش مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش در پاكي و در زهد، خداوند گواهش پيغمبر اسلام بُوَد چشم به راهش تا بار دگر روح شريفش به تن آيد بر ياري او حيدر خيبرشكن آيد افتاده نفس در دل خلقت به شماره از چشم سماوات روان گشته ستاره مَه خندد و خورشيد شده محو نظاره جبريل به ديوارِ حرم كرده اشاره وز شوق، گريبان حرم گشته دوپاره تا جلوه كند روي خداوند دوباره اي اهل حرم باز حرم محترم آمد تكبير بگوئيد علي از حرم آمد اين است كه دیدند به هر عصر عیانش اين است كه پيوسته زمان‌هاست زمانش اين است كه برتر ز مكان‌هاست مكانش آيات خدا ريخته از دُرج دهانش پيوسته بُوَد نام محمد به زبانش بگرفته به بر خواجۀ لولاك چو جانش لب‌هاش گل انداخته از بوسۀ احمد انگار كه قرآن شده نازل به محمد اين است كه سر تا به قدم، جان رسول است شمشير خدا، شير خروشان رسول است چون خرمن گل، زينت دامان رسول است از كودكي خويش، نگهبانِ رسول است قدر و نبأ و فاطر و فرقانِ رسول است قدرش بشناسيد كه قرآنِ رسول است قرآن كه ز آغاز به احمد شده نازل بر قلب وي، از قلب محمد شده نازل اي بندگي درگه تو روح سيادت اي مهر تو امضاي قبولي عبادت خوبان جهان را به درت روي ارادت "توحيد" به توحيد تو داده است شهادت بي دوستي‌ات خلق نگرديده سعادت از يمن قدوم تو حرم يافت ولادت تو شير خدايي و محمد به تو نازد و الله قسم خالق سرمد به تو نازد ما مهر تو با شير گرفتيم ز مادر بي مهر تو ما را نَبُوَد روح به پيكر جايي كه بُوَد پاي تو بر دوش پيمبر كس را نَبُوَد گفتن مدح تو ميسّر اوصاف تو را گفته خداوند مكرّر گيرم كه ببارد ز دهانِ همه گوهر با هيچ زبان گفتن مدح تو نشايد "ميثم" چه بگويد؟ چه بخواند؟ چه سرايد؟ ✍ @navaye_asheghaan
همین که بادها خواندند با هوهو سرودش را ملائک مژده آوردند در عالم ورودش را زنان مصر دست خویش را با دیدن یوسف... ولی کعبه به شوق دیدن حیدر وجودش را... بجز مولای ما دیگر امیری نیست در تاریخ که خود زحمت کشید اما به مردم داد سودش را زمین و آسمان و منبر و محراب دلتنگ‌اند رکوعش را، سجودش را، قیامش را، قعودش را فراز مطلق دنیاست وقتی در تمام عمر ندیده هیچکس جز لحظه‌ی سجده فرودش را خودش را مرکب طفل یتیمی می‌کند مردی که شمشیر آرزو دارد ببیند رنگ خودش را کسی که حقِّ او را ناجوانمردانه غاصب شد گناهی کرد و در چشم دوعالم کرد دودش را... چه‌می‌کردیم اگر این ذکر در دنیای‌مان کم بود؟ جهان بی‌نام زیبای "علی" مثل جهنم بود اگر حتی بیفتد در زوایای جهان آتش نمی‌سوزم که از عشق علی دارم به جان آتش به آتش می‌کشم خود را و از خود می‌زنم بیرون که دنیای تعلق را بسوزاند همان آتش خودش عمری‌ست که در شعله‌های کینه می‌سوزد کسی که آرزو دارد برای دیگران آتش اگر از هرکسی -غیر از علی- دم می‌زدم، بی‌شک به چشم خویش می‌دیدم که دارم بر زبان آتش کجا آتش گلستان بقا می‌شد بر ابراهیم اگر مولا نمی‌فرمود اذنش را بر آن آتش همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد می‌اندازد به ضربی در زمین و در زمان آتش برای دوستانش می‌شود عرش خدا تزیین برای دشمنانش می‌شود هفت‌آسمان آتش ندارد هیچ‌کس غیر از تو این شأن و شجاعت را قرائت کن برای خلق، آیات برائت را بساط غصه را از هر دلی برچیده‌ای مولا که دنیا شاد شد هربار که خندیده‌ای مولا زمین درگیر تاریکی مطلق مانده بود اما تو مثل ماه بر شب‌های آن تابیده‌ای مولا از آن روزی که در کعبه به دنیا آمدی دیگر در عالم قبله‌ی دل‌های ما گردیده‌ای مولا تو عین‌الله ناظر بوده‌ای یعنی به چشم دل خدا را قبل و بعد هر عبادت دیده‌ای مولا کسی با دست‌خالی رد نشد از آستان تو که حتی در نماز انگشتری بخشیده‌ای مولا لباس تازه پوشیدند از لطف تو سائل‌ها اگرچه خود عبایی کهنه را پوشیده‌ای مولا چه شب‌ها که دعای خیر کردی آن کسانی را که عمری بابت رفتارشان رنجیده‌ای مولا نخواهد دید مانند تو را دیگر، که بعد از این تو در چشم جهان، خواب خوش نادیده‌ای مولا جهان و هرچه درآن هست پیش تو اضافی بود برای تو دو قرص نان، دو رخت کهنه کافی بود رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن در اخلاصِ علی، حلمِ علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فُتوّت بین و ایمان را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی "هل مِن مبارز؟" می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم: عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود: ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن برای دیدن مولا هزاران بار می‌میریم اگر هرشب به‌شوق وعده‌ی دیدار می‌میریم نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می‌رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن‌الله یاری از تو می‌جوییم و می‌گوییم، ایاک نعبد نقطه، ایاک نستعین نقطه نه مانده حرفی از هر علم در نزد تو نامعلوم نه دور از چشم تو در آسمان و در زمین نقطه اگر هم خطبه‌ی بی‌نقطه و هم بی‌الف داری پُر است این آستینت از الف‌، آن آستین نقطه تویی آن نقطه‌ای که رفته زیر باءِ بسم‌الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت، اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول، تویی آخر، که در محشر سؤالی را جوابی نیست جز نامِ امیرالمومنین.(نقطه) می‌آید یک‌نفر مثل تو، از نسل تو، ای مولا نخواهد شد کم‌وبیش از همه ارکان دین نقطه می‌آید تا جهان یک‌بار دیگر با علی باشد شعار مردم سرتاسر دنیا علی باشد ✍ @navaye_asheghaan
پدر خاک آمده به زمين از فراسوي قله‌ی ادراك رونمايي شده‌ست در خلقت دومين قيد جمله‌ی لولاك من چه گويم ز شأن مادر او بي نظيري كه بي نظير آورد غير از اين نيست وصف بنت اسد دختر شير بود و شير آورد مستجيري به مستجار آمد روح تازه گرفت بيت عتيق كعبه‌اي كه علي درونش نيست چون ركابي شود بدون عقيق صاحب خانه رفته در خانه ديگر اذن دخول لازم نيست حيدر از حفظ بود قرآن را با وجودش نزول لازم نيست بين آغوش احمد مكي آيه‌هايي ز مومنون مي‌خواند عقل كل بود و با كراماتش عاشقان را سوي جنون مي‌خواند كيست مولا، همان كه در كعبه بر روي شانه‌ی پيمبر رفت شانه‌هاي نبي همان عرش است حيدر از عرش هم فراتر رفت گردش روزگار دست علي است كهكشان دانه‌هاي تسبيحش درِ خيبر شكسته، چيزي نيست فتح آن قلعه بود تفريحش چند سالي درست قبل ازل زندگي را شروع كرده علي هر زمان رزق مي‌رسد از راه شک ندارم ركوع كرده علي شب معراج مصطفي حس كرد در پس پرده روبروي علي‌ست به گواه فمن يمت يرني بازگشت همه به سوي علي‌ست ✍ @navaye_asheghaan
بر شوره زار قلب‌ها، باران می‌آید بر دردهای بی دوا، درمان می‌آید دستان پشت پرده‌ی خلق است حیدر روزی رسان عالَم امکان می‌آید چشم زمین روشن به روی صاحبش شد شأن نزول سوره‌ی انسان می‌آید قبل از نبی کعبه بغل کرده علی را بر جسم سرد کعبه حالا جان می‌آید هم باطن یاسین و هم اُمُّ الکتاب است آیات مدح اوست در قرآن می‌آید "ما خاک پای بچه‌های بوترابیم" خیلی به نوکرهاش این عنوان می‌آید باقی نمی‌ماند گناهی و سیاهی تا عشق حیدر در دل ویران می‌آید در سینه‌ام باشد غم عالَم غمی نیست پای ضریحش غصه‌ها پایان می‌آید هم هوش و هم دل می‌برد ایوان طلایش عاقل از ایوان نجف حیران می‌آید او وعده داده، دلخوشی من همین است در لحظه‌ی جان دادنم جانان می‌آید ✍ @navaye_asheghaan
ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین ✍ مرحوم @navaye_asheghaan
گویند حریم کعبه، در داشته است از «سیزده رجب» خبر داشته است از شدّتِ اشتیاقِ دیدار علی دیوار حرم، شکاف برداشته است ✍ @navaye_asheghaan
خورشید ز شهر مکّه چون سر می‌زد در سینه، کبوتر دلم پَر می‌زد وقتی به حریم کعبه رفتم، دیدم هستی درِ خانهٔ علی، در می‌زد ✍ @navaye_asheghaan
خورشید زکعبه سرزده یا ماه است؟! دل در طلب سپیده‌ی دلخواه است عطری که دل از دست ملائک برده‌ست عطر نَفَس علی ولیُ الله است ✍ @navaye_asheghaan
«سه روز» بود، که در مکّه بی‌قراری بود نگاه کعبه، پر از چشم‌انتظاری بود «سه روز» صبح شد و، سایبان «حِجر و حَجَر» سحابِ رحمت و ابرِ امیدواری بود به احترام شکوفایی گل توحید «سه روز» کار حرم عشق و رازداری بود زِ هجر روی علی، کار «حِجر اسماعیل» در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود پس از «سه روز» از آن روی ماه پرده گرفت حرم که محرم اسرار کردگاری بود صفای آینه از چشم «مَروه» می‌تابید شمیم عاطفه از، «مُستَجار» جاری بود زمین به مقدم مولود کعبه، می‌نازید هوا هوای بهشتی، زمان بهاری بود فرشتگان خدا، در مقام ابراهیم سرودشان، غزل عشق و بی‌قراری بود سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید علی، که زمزمۀ چشمه در صحاری بود * * قسم به وحی و نبوّت که در کنار نبی علی تمام وجودش، وفا و یاری بود نشست بر لبش آیات «مؤمنون» آری علی که جلوۀ آیات جان‌نثاری بود چگونه نخل عدالت نمی‌نشست به بار که اشک چشم علی، گرم آبیاری بود امیر ظلم‌ستیز، افسر یتیم‌نواز! یگانه آینۀ عدل و استواری بود همین نه «مکّه» از او عطر ارغوانی یافت «مدینه» از نَفَس او بنفشه‌کاری بود علی، تجسّم اخلاص و صبر بود و امید علی، تبلور ایمان و پایداری بود علی، به واژۀ آزادگی تَقدّس داد علی، تجلّی ایثار و بردباری بود جهان کوچک ما حیف درنیافت که او پر از کرامت فضل و بزرگواری بود!؟ قسم به کعبه که سجّادۀ گل‌افشانش زِ خون جبهۀ او باغ رستگاری بود... ✍ @navaye_asheghaan
جهان آفرینش! جانت آمد حرم! پرواز کن، جانات آمد عدالت! فخر کن، میزانت آمد محمّد! یار و هم پیمانت آمد جمال اقدس معبودِ کعبه عیان شد در رخ مولودِ کعبه خدا زیباترین اعجاز کرده زمین بر آسمان‌ها ناز کرده حَجَر دور حرم پرواز کرده حرم آغوش خود را باز کرده به هر بت بنگرم، خوش می‌سراید که امشب بت شکن در کعبه آید در آن شب ذکر عالم: یا علی بود دم اولاد آدم: یا علی بود صدای آب زمزم: یا علی بود دعای حاجیان هم: یا علی بود محمّد "یا علی" می‌گفت آن شب سخن‌ها با "علی" می‌گفت آن شب حرم! مرآت اللهُ الصّمد بین ثبوت قل هو الله احد بین خدا را چشم و گوش و وجه و ید بین اسد در دامن بنت اسد بین محمّد عاشق دیدار مولاست خدا در کعبه مهماندار مولاست بتان حمد خدا آغاز کردند زبان در مدح مولا باز کردند سرود خیر مقدم ساز کردند به دور بت شکن پرواز کردند بُوَد این ذکرشان با لحن نیکو هوالحق و هوالحی و هوالهو عدالت! دست و زنجیرت مبارک کرامت! حُسن تقدیرت مبارک ملک! تهلیل و تکبیرت مبارک محمّد! شیر و شمشیرت مبارک صفا و مستجار و حجر و زمزم همه گویند مولا خیر مقدم محمّد! جان پاکت در بر آمد تو را شمشیر و شیر از داور آمد طلایه‌دار فتح خیبر آمد مبارک، حیدر آمد، حیدر آمد بگو از لعل لب، گوهر فشاند بگو در محضرت قرآن بخواند بگو تا از وجودم جان برآید بگو صد بار زخمم بر سر آید اگر روز اُحد یا خیبر آید اگر عالم به جنگ حیدر آید علی دست از محمّد بر ندارد محمّد چون علی یاور ندارد تو را جان مجرّد آفریدند مرا عبد مؤیّد آفریدند از آن روزی که احمد آفریدند علی را بر محمّد آفریدند جهان از پرتو ما منجلی بود خدا بود و تو بودیّ و علی بود تو روح حکمت و پندی علی جان تو پیر هر خردمندی علی جان تو بی مثلّی و مانندی علی جان تو لبریز از خداوندی علی جان که جز تو قاتلش را شیر داده به دست دشمنش شمشیر داده محمّد را به جز تو جانشین نیست تمام دین توئی، دین بی تو دین نیست همین است و همین است و جز این نیست کسی جز تو امیرالمؤنین نیست تو قرآنی، تو فرقانی، تو نوری تو انجیلی، تو توراتی، زبوری شجاعت نقش تیغ ذوالفقارت عبادت پای‌بوس و خاکسارت محبّت تا قیامت دوستدارت محمّد از ولادت بیقرارت تمام میوه‌های نخل «میثم» ثنای توست ای مولای عالم ✍ @navaye_asheghaan
در خطبه‌ها از بس معطر بود کامت پروانه‌ها پر می‌کشیدند از کلامت بخشیده خواهد شد جهانی با نگاهت سنجیده خواهد شد عدالت با مرامت هم شامل دشمن شده، هم شامل دوست فیض مدامت، جلوه‌های ناتمامت سائل، غنی برگشت از سمت رکوعت حتماً قیامت می‌کنی وقت قیامت آن شب، شب خوف و خطر، آرام بودی آرام بودی و شتابان بود گامت در بِستر دریا فقط دریا می‌آید آن‌شب به ما ثابت شد ای مولا مقامت از حُسن آغاز تو ‌می‌شد خوب فهمید مهدی یقیناً می‌شود حُسن ختامت @navaye_asheghaan