ahraralhosein2249901.mp3
5.94M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩
درد و دل با #امام_زمان(عج)
📜 خوب است كه عاشق..
🎙#حاج_حیدر_خمسه
#هيئت_احرار_الحسين(ع)
ahraralhosein2249903.mp3
5.11M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩
#درد و دل با #امام_زمان (عج)
بخش دوم
📜 پرواز من اين است...
🎙#حاج_حیدر_خمسه
#هيئت_احرار_الحسين(ع)
ahraralhosein2249908.mp3
3.73M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩
#سينه_زني
#حضرت_زهرا_(س)
📜 من كه ميدانم برايت..
🎙#حاج_حيدر_خمسه
#هيئت_احرار_الحسين(ع)
5d07a8c087e0522ec1c0816e_8412249457256866630.mp3
1.34M
روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرتِ جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج حیدر خمسه
خوبیِ پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینۀ تو وا نمی شود
*آقاتون امام جواد روی زمین بود ، کف می زدند ، اما یا جوادالائمه! باباتون نبود .. حتی شیعیانتون هم ندیدن .. یه مشتِ کنیزک دیدنُ وَالسلام ...
آخ بمیرم برای اون آقایی که سراسیمه رسید بالا سر جوانش .. اومد بلندشه دید کمر راست نمیشه ... سر بالا کرد ، دید لشکر اراذلِ کوفه دارن هلهله می کنند ... زن هاشونُ آوردن کف میزنند ... بخونید مقاتل رو ، تاریخ آورده اگر عمۀ سادات نرسیده بود ، حسین رو بدنِ علی اکبر جون میداد .. صدا میزد : عزیزِ مادرم! .. می دوید و می اومد ، صدا رو که شنید برگشت دید زینبِ ، میزد رو کتفِ علی ، خون رو از چشاش پاک کرد ... پاشو ...*
خیز و از جا آبرویم را بخر
عمه را از بینِ نامحرم ببر
____
#حاج_حیدر_خمسه
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
↙️⏺روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
_حاج حیدر خمسه_عبدالرضا هلالی_
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
زجر ولکن نبود؛ حرمله میزد
دخترک را بدون فاصله میزد
گردنش را گرفت سلسله میزد
گفت جاماندهام ز قافله میزد
*
دیدن گریه او داد زدن هم دارد
سر که باشد بغلش حال سخن هم دارد
زحمت شانه نکش عمه برایش دیرست
گیسوی سوخته کوتاه شدن هم دارد
*تا حالا موی سوخته دیدی یا نه؟ دست بزنی میریزه*
ناخن پیر زنی بر روی او جا انداخت
کاش می گفت کسی بچه زدن هم دارد؟
ساربان ضربه ی دستش چقدر سنگین است
تازه انگشتر او سنگ یمن هم دارد
*
من و رو خاک کشوند همون که رو سینه ات نشست
یه دونه زد ولی بابا تموم دندونام شکست
زخم های سر و روی پدر را که شمرد
گفت: عمه چرا زخم دهن هم داد؟
*بابا!*
حرمله چشم چران است، بدم می آید
مثل زجر است،ببین دست بزن هم دارد
*
موم و نکش خودم میام
مویی که سوخته کشیدن نداره
خاکستر تنوری روی تو را گرفته
این سنگ بی مروت موی تو را گرفته
من دوست دارم این را، این زخم را که این جاست
ردی که بر رخم هست، نقش عقیق باباست
*
*انگشتر رو بردن،با همون دستی که انگشتر باباش بهش بود چنان سیلی به روی سه ساله زد،حسین....*
سنگی به سویم آمد،اما به زینبت خورد
افتاد پیش پایم، سنگی که بر لبت
#حاج_حیدر_خمسه
#حاج_عبدالرضا_هلالی
[musicdays.ir]_۲۰۲۳_۰۴_۲۶_۱۹_۲۰_۵۱_۴۳۴.mp3
17.9M
#روضه🥲
روضه خانم حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙#حاج_حیدر_خمسه
«لبیک یاحسین»
═══❖══════❖═══
@navaye_asheghaan
═══❖══════❖═══
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حیدر_خمسه
« يارالی » یعنی :
همه جایِ بدنت زخمی بود
ذره ذره ی تنت
زخمی بود
حتي كُنجِ دهنت
زخمي بود
( آی يارالی ... )
آخرش كار رو به شمر
مُحوَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم
تو رو با خنجرِ كُند
مُعطَّل كردن
يامظلوم ، يامظلوم ...
يارالی یعنی :
نيزه رو نيزه زدن ، نامردا
همه با هم اومدن ، نامردا
همه با لگد زدن ، نامردا
به تو پيشِ مادرت
جسارت كردن
يامظلوم ، يامظلوم
به تو با ضربه ي پا
جسارت كردن
يامظلوم ، يامظلوم
( نمي دونم از كجا روضه بخونم ؟ شبِ عاشوراست ... )
داغ یعنی ، جوانِ رعنایت
تشنه لب ، رویِ خاک
جان بدهد
نانجيبي ميانِ سينه ي او
نيزه اش را
تكان تكان بدهد
( حسيیین ... اگه راه داشت ، امشب و فردا ، یه صدقه برا امام زمان کنار بزارید ... ، به خدا قلبِ آقا در فشار است ، تو هم امشب نبايد ساكت باشي ، بايد بهم بريزي ... )
بدونِ آب
بُريدن حنجرِ او را
كِشانده اند به گودال
مادرِ او را
عصا زدن به او پيرمردها
بلكه در آورن
نَفَس هاي آخرِ او را
بزار روضه بخونم : هلال ميگه اومدم دَمِ گودال ، ديدم صدای خس خسِ نفس هاش مياد ، سپرم رو آب كردم ، اومدم گودال ، ديدم شمر داره بيرون مياد ، سر تا پاش خونيه ، كجا ميري هلال ؟ آب مي برم براش ، يه لبخندِ بدي زد ، گفت : دير اومدي ... ، الان سيرابش كردم ، گفتم : تو كه كارِ خودت رو كردي ، چرا دست و پات ميلرزه، گفت : هلال ! داشتم مي بريدم ، صدايِ ناله ي زني رو شنيدم ، داد ميزد : " بُنَیَّ ! قَتَلُوکَ ، ذَبَحُوكَ وَ مِنْ الْمَاءِ مَنَعُوک" .... عرضم تمام ، شبِ آخرِ ، مُزدم رو بگيرم ...
هر كي هرچي شد
داره مي بَره
يكي داره پيرُهَنِ
پاره مي بَره
زينب ميگه واي
از دلِ رباب ، زيرِ عباش
حرمله گهواره مي بَره
مادرت بميره ،
نبينه انگشتر نداري
خودم رو رسوندم ،
كسي نگه مادر نداري
آه ! غريبِ مادرحسين
دير اومد زينب ،
تا به پيشِ تو
افتاده بود
توو پنجه هاي شمر،
ريشِ تو ...
كارِ دنيارو ،
مي بيني داداش
بايد ببوسم
رگ هايِ ريش ريشِ تو
گفتم كه بلند شو
از رو سينه اش
جواب نداد
خدا خدا كردم
رقيه از خيمه در نياد
اگه يه دونه از شما نگران باشيد كه زن و بچه هاتون حال و اوضاعشون خوب نيست ، درنگ نمي كني ، بدو ميري ميگي به زن و بچه ام برسم ... شمرِ نانجيب داشت كارش رو مي كرد ، اباعبدالله حواسش به خيمه ها بود ، زير چشمي خيمه ها رو نگاه مي كرد ، يهو داد زد : نيا...مگه نگفتم : نيا...با سپر ميزدن زينب را...
نگران کُشتنت ،
عزیزِ دلم ...
نگرانی که
حال ِ خوبی نیست
پیش چشمانِ
داغ دیده ی تان
موقعِ رقص و
پايِ كوبي نيست
همه ي مجلس ، دستات ، رو به آسمان ، صدات حرم برسه : حسين ...
28655-attachment-roze - fatemie 1399.khamse.mp3
2.59M
#روضه_حضرت_زهرا_س
كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته
سياه كرده جهان را سفيديِ مويش
فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا
درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش😭😭😭
*روضه بخوانم: هيزم رو ريختن پايِ در، در شعله ور شد، با همه ي زورش فاطمه، در رو گرفت، شعله بالا رفت، يه صدايي مدينه رو پُر كرد: سوختم…*
😭😭🖤🖤🖤
چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني
سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش
شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند
شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش
“رويِ گُل كه با پا نميزنن
چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن
اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف
اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن
مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا
چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا
با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش
يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند”
و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد
همين غلاف گرفته توانِ بازويش
فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم
ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش
*با اسب رفتن تو خيمه ي زنها، زنها مي دويدن، با اسب دنبالِ دختر سه ساله كرد، گوشواره ي بچه رو كشيد، حسين…*
↫
#حاج_حیدر_خمسه
#روضه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
@navaye_asheghaan