سلام ای جود تو اسلام پرور
هماره گرم تکریمت پیمبر
ز آغاز ازل یکتا پرستی
نخستین بانوی اسلام هستی
ز انفاق و عطایت یا خدیجه
نهال دین ثمر داد و نتیجه
فلک بر آستانت بوسه چین شد
تمام ثروت تو خرج دین شد
تویی تفسیر الرحمن و انعام
بهین مصداق انفاقی و اکرام
همیشه حامیِ پیغمبری تو
و بر ام ابیها مادری تو
رُخَت شد بارها در راه دین رنگ
به همراه پیمبر خورده ای سنگ
فقط همسر نه، جان مصطفایی
تو مادر خانم شیر خدایی
نبوت بی قرار شوهر توست
شفاعت خاکسار دختر توست
چراغ راه حق جویان حسینت
مَلَک مات مقام زینبینت
شرف مبهوت نامت در بزرگی
که بر خون خدا مادر بزرگی
به پاس آن همه بذل و عطایت
کفن ها از بهشت آمد برایت
وفای تو به همسر مثل زهراست
چهل مرد عرب یکسو و تنهاست
حسینت همسری دارد رباب است
به یاد شوهرش در آفتاب است
حسن اما میان خانواده
به جانش زهر از همسر فتاده
درون خانه بی یار و حبیب است
غریب است و غریب است و غریب است
«رئوفی» ذره، تو خورشیدِ آهی
بر این ذره نگاهی گاه گاهی
#حسین_رئوف
#حضرت_خدیجه_س
@navaye_asheghaan
دوبیتی
بر حُسن حسن، سبط پیمبر صلوات
بر حِصن حَصین حق مکرر صلوات
بر لؤلؤ و مرجان و دو دریای عظیم
بر حیدر و بر حضرت مادر صلوات
#حسین_رئوف
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
@navaye_asheghaan
همه افلاک تو را بحر حقایق گویند
اهل تفسیر، تو را مصحف ناطق گویند
چارده صادق و معصوم همه نسل به نسل
که خلایق همه را جلوه ی خالق گویند
کذب و کذاب فزون بوده به دوران شما
زین جهت بین امامان به تو صادق گویند
پدر علم به هر رشته تویی در عالم
نه من این را همه جا مؤمن و فاسق گویند
شیخ عشاق شمایی به حقیقت نه مَجاز
وَ طبیب دل هر بنده ی عاشق گویند
قالَ صادق همه جا راه گشای علماست
که به هر علم تو را منبع واثق گویند
شیعه ی جعفری ات را متخلق بنما
که جهانی به تو ما را متعلق گویند
شکر حق گر نشدم رهرو شایسته ی تو
به «رئوفی» نه که شیعه، به تو عاشق گویند
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع
@navaye_asheghaan
دوبیتی
يا رب تو به حقِّ جعفر آن صدق تمام
آن كاو به حياتِ علم، بخشيده دوام
همت بده ما را به بلندای نماز
تا شيعه ی جعفری بمانيم مدام
◾️
سخت است به محتضر، دمی راز و نياز
حتی چه رسد به خلق گردد دمساز
هنگام وداع، حضرت صادق بود
جان بر لب و می كرد سفارش به نماز
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع
@navaye_asheghaan
همای قدسم و در آشیانه می سوزم
غریب و غمزده با درب خانه می سوزم
هر آنچه خیر که باشد پُر از نشانه ی ماست
دریغ و درد که خود بی نشانه می سوزم
برای آن که تسلی دهم به طفلانم
کنار یک یکشان کودکانه می سوزم
نفس نفس زدنم هم نکرد تأثیری
دوان دوان پی مرکب روانه می سوزم
میان شعله گرفتم دم حسین حسین
به یاد کعب نی و تازیانه می سوزم
به یاد جد غریبم حسین هر شب و روز
بنالم از دل و با هر بهانه می سوزم
چو دیدم این همه شاگرد، گرد پیکر خود
به یاد مادر و دفن شبانه می سوزم
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع
@navaye_asheghaan
یکی می گفت مثل مادرش پشت در افتاده
یکی می گفت بین کوچه ها چون حیدر افتاده
شبیه عمه اش زینب سرِ بازارهای شام
به روی خاک با صورت وَ گاهی با سر افتاده
یکی می گفت همچون مجتبی مسموم شد از زهر
به خود می پیچد و در ذکر مادر مادر افتاده
یکی می گفت تا آتش کشید از خانه اش بالا
به یاد خیمه ها و ماجرای معجر افتاده
یکی می گفت در بزم شراب اشکش برای چیست؟
یکی می گفت شاید یاد یک تَشت زر افتاده
یکی می گفت تا شمشیر بالا رفت بر قتلش
به یاد کربلا و نحر از پشت سر افتاده
گریزِ گریه اش تا گوشه ی ویرانه رفت آن دم
که او می دید لرزه بر تن یک دختر افتاده
«رئوفی» بس کن این مرثیه را، تنها بگو کلِّ
مصیبت های آل الله در یک پیکر افتاده
#حسین_رئوف
#امام_جعفر_صادق_ع
@navaye_asheghaan