#حضرت_زهرا_مدح
دنیاست چو قطره ای و دریا زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا
قدرش بود امروز نهان چون دیروز
هنگامه کند و لیک فردا زهرا
خالق چو کتاب خلقت انشا فرمود
عالم چو الفبا شد و معنا زهرا
احمد که خدا گفت به مدحش لولاک
کی می شدی آفریده لولا زهرا
طاها و علی دو بیکران دریایند
وآن برزخ ما بین دو دریا زهرا
او سرّ خدا و لیلة القدر نبی است
خیر دو سرا درخت طوبی زهرا
بر تخت جلال از همه والاتر
بر مسند افتخار یکتا زهرا
در آل کسا محور شخصیّتهاست
مابین اَب و بَعل و بنیها زهرا
سر سلسله ی نسل پیمبر کوثر
سرچشمه ی نور چشم طاها زهرا
تنها نه همین مادر سبطین است او
فرمود نبی اُمّ ابیها زهرا
آن پایه که دیروز پیمبر بنهاد
امروز نگهداشته بر پا زهرا
از احمد و مرتضی چه باقی ماند
از مجمعشان شود چو منها زهرا
حرمت بنگر که در صفوف محشر
یک زن نبود سواره الا زهرا
هنگام شفاعت چو رسد روز جزا
کافی است برای شیعه تنها زهرا
حیف است حسانا که در آتش سوزد
آن شیعه که ورد اوست زهرا زهرا
.
#حضرت_زهرا_مدح
ﻋﺎﺷﻘﺎن ﺑﯿﻘﺮار ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ
ﻫﻤﻪ اﺳﻔﻨﺪ ﻧﺎر ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ
ﻓﺮق ﺑﯿﻦ ﻋﻠﯽ و زﻫﺮا ﻧﯿﺴﺖ
اﯾﻦ دو آﯾﯿﻨﻪ دار ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ
اﯾﻦ ﺑﻪ آن ﺟﻠﻮه داده آن ﺑﺮ اﯾﻦ
ﻫﺮ دو ﺳﺮﮔﺮم ﮐﺎر ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ
در ﻧﺠﻒ ﺑﺎش زاﺋﺮ زﻫﺮا
عارفان در ﻣﺰار ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ
اﯾﻦ ﺑﻪ آن ﭘﺸﺖ ﮔﺮم و آن ﺑﺮ اﯾﻦ
ﻻﺟﺮم ذواﻟﻔﻘﺎر ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ
در ﺟﺰا ﺧﻠﻖ ﮐﺰ ﺳﺮ ﺗﺸﻮﯾﺶ
ﺷﺎﻫﺪان ﻓﺮار ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ…
ﺑﻪ ﻫﻤﺎن زﻟﻒ دل ﭘﺮﯾﺶ ﻗﺴﻢ
ﻓﺎﻃﻤﯿﻮن ﮐﻨﺎر ﯾﮑﺪﮔﺮﻧﺪ
#معنی_زنجانی✍
با حذف یک بیت
#مدح_حضرت_زهرا
...________________
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
دیدههایم چادرِ خاکی که رُویَت می کند
ناگهان در چشمهایم اشک حرکت می کند
اذن این گریهنمودن ها به دست فاطمه است
چشم را در محفل غم اوست دعوت می کند
هرکه از داغش بگوید..،روضهلازم می شوم
این دلِ وامانده ی من میل هیئت می کند
بانیِ پیدایِشِ دنیا وجودِ فاطمه است
نور او نوری است که آغازِ خِلقَت می کند
عرشیان محو تماشای نمازش می شوند
تا که زهرا با خدای خویش خلوت می کند
گرچه پیغمبر کمالِ زُهد او را درک کرد
وقت سجده کردن او باز حیرت می کند
همکلام او شدن در فهم اهل خاک نیست...
بیشتر با ساکنین عرش صحبت می کند
صبح و ظهر و شب..،به فرمان خدا،روح الامین
پشت در می ایستد،از او عیادت می کند
فاطمه در هر گناهی آبرویم را خرید
که همیشه طفل را..،مادر وساطت می کند
تا سلامی وقتِ تلقینخواندنم بر او دهید
روح این گریهکُنَش را غرق رحمت می کند
روز محشر کار ما لنگِ نگاهِ فاطمه است...
او در آن هولُ وَلا ما را شفاعت می کند
از تنورِ خانه ی او رزق عالم پخش شد
با همین نان پُختَنَش بر ما عنایت می کند
فاطمیّه بارها بابای پیرم گفته است:
کسب و کار ما به لطف اوست..،برکت می کند
شرح اوصافِ خداوندیِ او را می دهد
قاری قرآن که کوثر را تلاوت می کند
خون پهلو..،خونِ بازو..،محسنش..،حتّی خودش...
هرچه دارد فاطمه خرجِ امامت می کند
با زبان نه..،دستمالی را که بر سر بسته است
دارد از این روزهای او شکایت می کند
.
.
آن گُلی که تاب باران را ندارد..،بین راه
دست سنگینی به گلبرگش اصابت می کند
#بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطميه
می آید استجابت اگر پیشواز تو
فخر خداست محفل راز و نیاز تو
محراب خانه نور علی نور میشود
از جانماز و وصله ی چادر نماز تو
فهم بشر به ساحت درکت نمیرسد
پنهان شده به دست خداوند راز تو
این آن حقیقتیست که کتمان نمیشود
غیر از علی نبوده کسی هم تراز تو
ای ساده زیستی تو تدریس بندگی
ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو
نامت سلام داشت قیامت قیام داشت
زنده است آن شهادت تاریخ ساز تو
محشر که اختیار شفاعت بهدست توست
داریم ما امید به برگ جواز تو
#محمدحسن_بیات_لو
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زهرا_مدح
بدون لطف تو "شادی" به فکر "غم شدن" است
"وجود" یکسره در معرض "عدم شدن" است
به جلوه آمده در تو تمام "کُنْ فَیَکون"
جواب خواستههای تو لاجرم "شدن" است
به "بودن" تو گره خورده است "بودن ما"
به شوق توست که "دم" فکر "بازدم شدن" است
به مجلسی که در آن صحبت از فضائل توست
کدام آینه را قدرت عَلَم شدن است؟
برای از تو نوشتن درختهای جهان
تمام حسرتشان کاغذ و قلم شدن است
تویی که آینهی کعبهای و آن عملی
که در برابر تو واجب است، خم شدن است
کمال مرتبهی شاعرانِ دورهی ما
در آستان تو عُمّان و محتشم شدن است
چگونه درک کنم بخشش تو را؟ وقتی
که منسب پسرت اُسوهی کَرَم شدن است
به گرد و خاک بقیعت قسم! که در آنجا
تمام حسرت ما زائر حرم شدن است
#مجتبی_خرسندی ✍
.
@navaye_asheghaan