#زینب_ای_فخر_امیر_المومنین
#حضرت_زینب_وفات
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
زینب ای فخر امیرالمومنین
نایب الزهرا بتول دومین
دختر مظلومۀ بانوی آب
ای بدرگاه تو حاجت مستجاب
ای خطیبان محو بسم الله تو
قلب هستی سوخته از آه تو
گر چه زهرا و علی را دختری
تو به دریای ولایت گوهری
ای مقامت در دل مردم نهان
چون تو دیگر زن نیامد درجهان
ای به صورت فاطمه سیرت علی
پنج تن از هیبت تو منجلی
تو علی هستی و یاپیغمبری؟
کیستی که از همه دل می بری؟
ازهمان روزی که تو زینب شدی
زِین اُمّ و زِین جَدّ و اَب شدی
ای بیانت چون بیان فاطمه
دختر شیرین زبان فاطمه
من کجامدح تو زینب جان کجا؟
من کجاتفسیرت ای قرآن کجا؟
مدح تو باید حسین گوید، بَلی
یا که زهرا یا پیمبر یا علی
زینب ای دُردانۀ پروردگار
مردتر از تو ندیده روزگار
هر کجا تا نامت آمد بر زبان
قصه ات آتش زده بر جانمان
هرکه از تو درس عرفان می گرفت
ازحسین جان گفتنت جان می گرفت
قدر یک عالَم به قلبت غم نشست
استخوان صبراز صبرت شکست
طفل بودی داغ مادر دیده ای
پهلویش بشکسته با در دیده ای
بعد از آن داغ پدر داغت زده
شعلۀ غم بر گل و باغت زده
تاکه دل خوش کرده بودی برحسن
این برادر شد غریبانه کفن
گرچه بودی زینبا در شوروشین
تودلت خوش بوده که داری حسین
از ازل عشق حسین در سینه ات
روی ماهش بوده چون آیینه ات
دوش در دوش برادر بوده ای
تو برایش مثل مادر بوده ای
تو به هرشادی وغم گفتی حسین
در دم و هر باز دم گفتی حسین
گردش ایام زینب جان چه زود
این حسین را هم زدست تو ربود
آه از آندم که حسینت کشته شد
صورت ماهش بخون آغشته شد
آه از آندم که خبر پیچید آه
شمردون سر ازحسین بُبرید آه
تاکه دیدی بی سرش برسر زدی
تو بجایش روی تَل پرپر زدی
وای بر من در زمان احتضار
شاید آندم می کشیدی انتظار
تا از آن شش تا برادر،دو پسر
کاش بودند در کنارت یک نفر
کاش اکبر بود وقت قبض جان
بهر عمه جان خودمی گفت اذان
کاش تامی رفت جان از پیکرت
بود عباس و وحسینت دربرت
کاش یکسال دگر می ماندحسین
تا که تلقین تو رامی خواندحسین
آنقدر غم بود زینب در دلت
عاقبت داغ حسین شد قاتلت
یاریِ «مداح» کن ای نورعین
وقت جان دادن بگویدیاحسین.
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_وفات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
تو در همه جا یارحسینی زینب
تـو دیـده ی بیدارحسینی زینب
تا دست اباالفضل ز پیکر افتاد
گفتاتـو علمدار حسینی زینـب
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#سلام_ای_زینت_مذهب_سلام
#حضرت_زینب_وفات
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
سلام ای زینت مذهب سلام
عمه ی اهل بیت،زینب سلام
آینـه ی تمـام نمـای زهـرا
پـای نهـاده جای پـای زهرا
بتـول دوم سـرای علـی
حضرت فاطمه برای علی
تو زینتی شدی برای پدر
دختر و مادری برای پدر
دختر پاک دامن فاطمه
بلبل باغ و چمن فاطمه
علیمه ی معلّمه ندیده
از دو لبت آیه ی حق چکیده
کمال و پارسائی ات را درود
سیدّة النّسـائی ات را درود
بعد رسولُ لْلَه و پـروردگـار
بر تو اَئمّه می کنند افتخار
خواهر عباس وحسین وحسن
شوم فداییِ تـو بـانوی مـن
تو داغ شش برادرت دیده ای
فراق شان را به برت دیده ای
ز صبرتو تا همه وا مانده اند
اُمّ مصائبت دگر خوانده اند
ای بـه فـدای رَبّنـای لبـت
برده دل از حسین نماز شبت
ای ز ازل همدم و یار حسین
بـا تـو گذشته روزگار حسین
حسین در خفا خدا خدا کرد
بـرای غربتت چـه گـریه ها کرد
کاش در این لحظه ی احتضارت
بـود برادرت حسین کنارت
به وقت جان سپردنت آه آه
از آن ستارگان وخورشید وماه
میان شش برادر و دو پسر
یکی نبود سرت بگیرد به بر
شنیده ام، حضرت بانوی پاک
تو جان سپرده ای بر روی خاک
برایت آن لحظه چه پُر بلا بود
نگاه تـو بـه سمت کـربلا بود
رو سینه ی تو بود ای نورعین
پیـرهن غـرق بخـون حسین
بعد حسین چه غصه هاکه خوردی
حسین حسین گفتی وجان سپردی
به لطف تو دست وقلم شد روان
«مداح»دلشکسته شد روضه خوان
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#چه_جانسوز_و_چه_جانفرساست_امشب
#حضرت_زینب_وفات
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
چه جانسوزوچه جانفرساست امشب
غــروب آفتــاب عمــر زینـب
ببار ای آسمان ای چشم گردون
تو هم دراین عزا از ساغرت خون
که زینب کوهی ازغم داشت در دل
ز هجر یار ماتم داشت در دل
غم مادر ، پدر ، جَد و برادر
ز پا او را در آورد است آخر
پس از عمری که شداز غم لبالب
رسید از راه عاشورای زینب
مدینه ، کربلا و کوفه و شام
دلش را کرده پر از درد و آلام
چنان مادر خوشی هرگز ندیده
ز طفلی داغ پشت داغ دیده
ز طفلان دیده زینب شوروشین را
به نیزه رفتن رأس حسین را
به چشمش دیده دشمن آتش افروخت
تن طفل سه ساله داشت می سوخت
نگاهش تا که افتاده به گودال
مگر چه دید زینب رفت از حال
بنال ای دل بنال ای دل از این غم
حسین هم در جنان بگرفته ماتم
یقین از اَبر دیده خون ببارد
که خواهر در غریبی جان سپارد
دریغا که زمان احتضارش
برادرها نبودند در کنارش
به یاد کربلا و جسم صد چاک
شنیدم جان سپرده برروی خاک
شنیدم تاکه زینب اَشهَدش خواند
نگاهش رو به سوی کربلا ماند
که یعنی ای برادر کاش این دم
به روی زانویت جان می سپردم
کشید ازسینه زینب آه می سوخت
زسوز سینه اش«مداح»می سوخت
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#خدا_حافظ_غم_و_رنج_و_مصیبت
#حضرت_زینب_وفات
#حضرت_زینب_وفات_دلگویه_مازنی
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
خداحافظ غم و رنج ومصیبت
دیگه از درد دوری بَیمه راحت
خداحافظ بغض و بی قراری
روز وشو دم وساعت بِرمه زاری
خدا حـافظ خدا حـافظ مدینه
تِه از اول دَکِردی غم مه سینه
تا که بَکوشتنه مه جان مار ره
دیگه بَیتنه مِـه دلِ قـرار ره
بَدیمه داغ پِـر، داغ بـرارون
غم برار زاعـون و غم وَچـون
من از ازل فقـط بـلا بَدیمه
از کچیکی لاله ی غم بَچیمه
دیگه بَیّه تِموم این درد و فراق
مـره بکـوشته مـه بـرارون داغ
از اون روزی که من بَهیمه عمه
مـه دل دَکـردنه دنیـای غمـه
خدا دونّه که مه دل مفتلاعه
مه سینه مَشت داغ کـربلاعه
کـربلا دریـای خـونّه بَـدیمه
من داغ شه عزیزونّه بَدیمه
مـه یـاد نَشـونه تَـلِ زینبـیّه
با خنجر چِتی مه گله بَچـیّه
کربلا و کـوفه و شـام خـراب
برار ره سنگ زونه دل بَیّه کباب
خداحافظ غریبی و اسیری
جـان رقیـه ی بهـونه گیری
چِتی من بی حسین نفس بَکِشم
نَتـومّه بـی بـرار دنیـا دِواشم
مِه سینه مَشت آه وشوروشینه
دیگـه وقـت مـلاقات حسـینه
از داغ مه برار دل تَش وِشِنه
دونِسّمه این غـم مـره کِشنه
دیگه مـه عمر بَـرسیه بـه آخـر
حسینِ واری جان دِمه خاک سر
بِـرارِ پیـرهنِ کَشـه بَهیـرم
حسین حسین بَهووم و بَمیرم
مه سرگذشت همه پُر رنج ودرده
مه دردِ وِسّه «مداح» ناله کِرده
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
#علی_اکبراسفندیارمداح
@navaye_asheghaan
#زینب_ای_فخر_امیر_المومنین
#حضرت_زینب_وفات
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
زینب ای فخر امیرالمومنین
نایب الزهرا بتول دومین
دختر مظلومۀ بانوی آب
ای بدرگاه تو حاجت مستجاب
ای خطیبان محو بسم الله تو
قلب هستی سوخته از آه تو
گر چه زهرا و علی را دختری
تو به دریای ولایت گوهری
ای مقامت در دل مردم نهان
چون تو دیگر زن نیامد درجهان
ای به صورت فاطمه سیرت علی
پنج تن از هیبت تو منجلی
تو علی هستی و یاپیغمبری؟
کیستی که از همه دل می بری؟
ازهمان روزی که تو زینب شدی
زِین اُمّ و زِین جَدّ و اَب شدی
ای بیانت چون بیان فاطمه
دختر شیرین زبان فاطمه
من کجامدح تو زینب جان کجا؟
من کجاتفسیرت ای قرآن کجا؟
مدح تو باید حسین گوید، بَلی
یا که زهرا یا پیمبر یا علی
زینب ای دُردانۀ پروردگار
مردتر از تو ندیده روزگار
هر کجا تا نامت آمد بر زبان
قصه ات آتش زده بر جانمان
هرکه از تو درس عرفان می گرفت
ازحسین جان گفتنت جان می گرفت
قدر یک عالَم به قلبت غم نشست
استخوان صبراز صبرت شکست
طفل بودی داغ مادر دیده ای
پهلویش بشکسته با در دیده ای
بعد از آن داغ پدر داغت زده
شعلۀ غم بر گل و باغت زده
تاکه دل خوش کرده بودی برحسن
این برادر شد غریبانه کفن
گرچه بودی زینبا در شوروشین
تودلت خوش بوده که داری حسین
از ازل عشق حسین در سینه ات
روی ماهش بوده چون آیینه ات
دوش در دوش برادر بوده ای
تو برایش مثل مادر بوده ای
تو به هرشادی وغم گفتی حسین
در دم و هر باز دم گفتی حسین
گردش ایام زینب جان چه زود
این حسین را هم زدست تو ربود
آه از آندم که حسینت کشته شد
صورت ماهش بخون آغشته شد
آه از آندم که خبر پیچید آه
شمردون سر ازحسین بُبرید آه
تاکه دیدی بی سرش برسر زدی
تو بجایش روی تَل پرپر زدی
بر تو چون بگذشت وقت احتضار
شاید آندم می کشیدی انتظار
تا از آن شش تا برادر، دو پسر
کاش بودند در کنارت یک نفر
کاش اکبر بود وقت قبض جان
لحظه ی جان دادنت گوید اذان
کاش تا می رفت جان از پیکرت
بـود عباس و حسینت در بـرت
کاش یکسال دگر می ماندحسین
تا که تلقین تو رامی خواندحسین
کوهی از غم بود گرچه در دلت
عاقبت داغ حسین شد قاتلت
کن مدد «مـداح» را ای نورعین
وقت جان دادن بگوید یاحسین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#علی_اکبراسفندیارمداح
@navaye_asheghaan