#حضرت_علی_اکبر_زمینه
#زمینه۱۸
صحرای کربلا از اشکم دریا شد
پاره ی پیکر من اربا اربا شد
افتادم از پا بالا سر تو
چیزی نمونده از پیکر تو
ای وای از حــــــــال مادر تو
علی اکبر من
داغ تو خیلی سخته داغ تو کرده پیرم
نیازی نیست به قاتل که از غمت میمیرم
با زانو رسوندم خودمو تا اینجا
اومدم بشنوم از لبت یک بابا
پر از خاک و خون شد دهن تو
این دشت پر شد از بدن تو
شد پاره قلبم مثل تن تو
کشته منو علی جان زخم روی سر تو
دلم میخواد بمیرم کنار پیکر تو
علی اکبر من
#محمد_معارفوند
#حضرت_علی_اکبر_زمینه
خوبه که گاهی خورشیدم
توآسمون زیارت ماه بره
خوبه پسر بزرگ کنی
نگاش کنی اونم جلوت راه بره
پیر شدم خسته شدم
بابات داره میمیره آروم برو
خواهرات دلواپسن
پیغمبر عشیره آروم برو
برو که رفتنت چشامو تر کرد
برو ولی بابا زود برگرد/ببین چی میکشم من
گرفته از غصه صدای بابا
اذان بگو برای بابا/یکم آروم بشم من
تو هم زهرایی هم / بعلها بنوها
ان الله الصطفی آدم و نوحا
سوره والشمس حسین
چی شده بابا آیه هات رو زمینه
سرت کجاست تنت کجاست
کمک بده منو چشام نمیبینه
پاشو بریم پاشو بریم
تو رو با سر نیزه های کوفه چکار
بابا بگو بابا بگو
بابات رو از دل نگرونی دربیار
مگه مغیره اومده دنبالت
شبیه مادرم شدحالت / چرا شکسته پهلوت
سری که بوسه می زدم سنگ خورده
تمام صورتت چنگ خورده/شکسته تابه ابروت
وای از خون لخته ها / بغض تو گلو ها
ان الله الصطفی آدم و نوحا
می خوام باهات حرف بزنم
صدای طبل کوفیا نمی زاره
اصلا یکی نبود بگه
گریه ی پیرمرد مگه خنده داره
چه نامرتبه تنت
یه جا زیاده بدنت یه جا کمه
عمه رو بر دار و ببر
این اولین باره دورش نا محرمه
روی عبا جوونیمو میدیدم
تو رو دونه به دونه چیدم / برام خیلی عزیزی
پشت سرت یه حال مضطر دارم
همش باید تو رو بردارم / چی کار کنم نریزی
تشییعت اومدن / عمه ها ، عمو ها
ان الله الصطفی آدم و نوحا
#حسین_قربانچه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈