eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان: حجم: 183.4K
. صلی الله علیه و آله و سلم رحلت ختم رسولان حضرت پیغمبر است دیده گریان کوثر است۲ خون جگر از داغ پیغمبر شه دین حیدر است دیده گریان کوثر است۲ @navaye_asheghaan
. آقا کدام جمعه ظهورت مقدّر است بنگر که صبر شیعه دگر رو به آخر است حق می دهی که منتظرت بین فتنه ها از لحظه لحظه های حیاتش مکدّر است؟ تا کی همیشه شیعه ببیند به جای تو هر مظهر نفاق و ریا روی منبر است دنیا کجا به کام دل شیعیان شود؟! وقتی عزیز فاطمه بی یار و یاور است ایّام حزن آخر ماه صفر رسید در سینه ی حزین تو داغ پیمبر است ولله، جدّ تو به شهادت رسیده است او کشته از جنایت و بغض دو همسر است زهر جفای آن دو لعینه، ثمر نشست حالا رسول پاک خدا بین بستر است هرچند خون جگر شده از داغ روی داغ تنها شرار سینه ی او، داغ دختر است یک گوشه ی نگاه نبی سمت فاطمه گوشه نگاه دیگر او پشت آن در است بی اختیار از دل خود آه می کشد فکر هجوم خصم و غریبی حیدر است می بیند او که فاطمه اش می خورد کتک دردش طناب بازوی سردار خیبر است می بیند او که فاطمه اش پیش مرتضی در زیر دست و پای چهل پست کافر است حالا شده ست زمزمه اش وای  ِمن حسین گریان برای حنجر  ِ در زیر خنجر است دارد عطش ولی نخورَد آب گوئیا در وقت مرگ،فکر لب خشک اصغر است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. صلوات الله علیه ▫️▪️▪️▫️ بند اول: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم * میرسه از این حدیث این مفهوم یعنی پیغمبر ما شهیده * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم مگه میشه از شهادت محروم؟! اون که دنیا مثلشو ندیده کسی که صدر عقاید تموم شهداست صاحب باب شهادت و امیر انبیاست نمیشه جا بمونه اسمش از این فیض عظیم وقتی سالار شهیدان پسرش، خون خداست بدعت نمیشه پای اعتقاد دیگه، وحدت نمیشه شیعه ی علی که بی غیرت نمیشه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند دوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم اگه فرموده امام معصوم یعنی که پیمبرو آزردن ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم میشه از شرح روایت معلوم چه بلایی به سرش آوردن غریب اونه که تو خونش ببینه درد و مِحَن جای دارو و دوا بهش یه جام زهر بِدن غم و غصه های شیعه تازه میشه وقتی که گریز روضه ی غربتش میشه امام حسن صحبت نداره فوت عادی نبی صحت نداره قاتلش هم جایی توو جنت نداره اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا بند سوم: ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم فرموده خود نبی مظلوم قدر من کسی ندیده آزار * ما مِنّا اِلّا مَقْتولٌ اَوْ مَسموم کشته شد پیمبر آروم آروم با سلاح کینه روزی صد بار این حقیقت مثه روز برای ماها روشنه اگه رحلت و وفات روی زبون دشمنه میخواد حتی شده با تغییر یک واژه و لفظ مُهر پاکی رو‌ گناه اون دوتا زن، بزنه راحت نمیگه شیعه واژه هاشو بی دقت نمیگه از روی رسم و روی عادت نمیگه اَشْهَدُ اَنَّ الرّسول ماتَ شهیدا شعر و ملودی:                    🚩* الإمامُ الحسنُ عليه السلام: لقد حَدَّثَني حَبِيبي جَدّي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أنّ الأمرَ يَملِكُهُ اثنا عَشَرَ إماما مِن أهلِ بيتِهِ و صَفوَتِهِ، ما مِنّا إلاّ مَقتولٌ أو مَسمومٌ. امام حسن عليه السلام: جدّ محبوبم رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود كه امر امامت را دوازده امام از اهل بيت و برگزيدگان او به عهده خواهند گرفت. هيچ يك از ما نيست مگر آن كه يا كشته مى شود يا مسموم. بحار الأنوار 27/217/18 🚩* قال رسول الله مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ. پیغمبر فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه ی من اذیت نشد. بحارالانوار، ج۳۹، ص۵۶ 🚩* رسول الله محمد بن عبدالله و قبض بالمدینة مسموما یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر. رسول خدا در روز دوشنه ۲۸ صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود، از دنیا رفت. الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری البغدادی (متوفای۴۱۳ ه)، المقنعة، ص۴۵۶ .👇
. ص هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است میان سقیفه سخن اینچنین است که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت ز خودکامگان منحرف شد خلافت رها شد ولایت، رها شد امامت ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد بجای عدالت، عیان سلطنت شد پس از تو ز عصمت نمانده نشانی ز قرآن و عترت نمانده نشانی ز احکامِ دینت نمانده نشانی به دلهای امت نمانده ترحم به لبهای زهرا نمانده تبسم نه در غم، خدا را توکل نمایند نه فرمانِ ما را تحمل نمایند به تخریب و آتش توسل نمایند ببین چادر خاکی اَم را پدرجان نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان فراق تو از سینه آتش فشانده غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده علی را به خانه نشینی کشانده چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده چه ارثِ غریبی به مولا رسیده نه تنها به کوچه بمن راه بستند که حرمت ز ناموس حیدر شکستند همه عهد و پیمان پس از تو گسستند در خانه‌ی تو به آتش کشیدید به رخسار زهرای تو خش کشیدند فدک را ز دستانِ زهرا ربودند رهِ دشمنی را به سیلی گشودند هجومِ بدی بر حریمت نمودند ز روی تنِ خسته ام رد شدند و تماشاچیان نیز مرتد شدند و نه مانده سلامت دگر روی زهرا نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا نه در عافیت مانده بازوی زهرا چگویم که بارم زمین ماند بابا که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا ترا خواندم آندم به قلب غمینی علی را بخواندم به صوت حزینی زدم ناله از درد، فضه خذینی بیا محسنم را ز مسمار کشتند ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند زدم دست و پا من اگر زیر این در حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر ز سمِ ستوران شود لِه مکرر سرِ او به نیزه، سوی شام عازم اسیری رود زینبم بی محارم ‌.
‌. و کنار بسترت پدر احیا می گیرم تا سحر می خونم قران کناره بسترت با چشمای تر این چشمای بی رمق و وا کن بر روی فاطمه مثل قدیم بوسه بزن بازم بر روی فاطمه کاشکی به جای تو زهرا. بمیره ای بابا بری تو زهرا می مونه بی یاور و تنها دخترم گریه های. تو پشت مرا می شکند بمیرم که پهلوی تو با ضربه پا می شکند بعد از من می شه فاطمه بی یارو بی پناه علی می گه حرفای دلش و با سینه ی یه چاه علی حرمته شیر خدارو نگه نمی دارن با دسته بسته علی و. تو کوچه میارن ✍ 👇👇 @navaye_asheghaan
. 🏴 (ص) و مجتبی(ع) و (ع) ختم الانبیایی    جلوه ی خدایی عشق فاطمه آرومه دل و جان مرتضایی تو چراغ راهی   بهترین پناهی میشود که از مرحمت به ما هم کنی نگاهی (یا رسول الله مولا مولا مولا مولا) کشتی نجاتی   صوم و هم صلاتی باعث و دلیل وجود هستی و کائناتی قطره ام تو دریا   غرق در تمنا در کنار ساحل نشستم و میکنم تماشا (یا رسول الله مولا مولا مولا مولا) ای امید دلها   ای عزیز زهرا ایها الغریب وطن کریمی به آل طاها من غلام کویت   مستم از سبویت دل گرفته بال و پر و روانه شده به سویت (یا حسن آقام آقام آقام آقام) گیر یه نگاتم   میدونی فداتم از قدیم الایامه که آقا سائل و گداتم شاهی و فقیرم   ای مه منیرم چی میشه بشم زائر بقیع از غمت بمیرم (یا حسن آقام آقام آقام آقام) ای شه خراسان   یا رضا رضا جان ایها الامام الرئوف و شمس الشموس و سلطان قبله ام حریمت   این منم مقیمت عمریه که رزقم میاد با اون دستای کریمت (یا رضا آقام آقام آقام آقام) رو دلم نوشتم   مشهدت بهشتم با شما گره خورده از ازل بخت و سرنوشتم با تو خو گرفتم   سمت و سو گرفتم از زمانی که خادمت شدم آبرو گرفتم (یا رضا آقام آقام آقام آقام) @navaye_asheghaan
. 🏴 یا ۲۸ ماه صفر رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم زبانحال 🏴بند اول فاطمه با چشم گریون کنار بستر تو نشسته آقا نگو میری و علی رو میذاری تنها میون این نامردا با وصیتات نده،زهرا رو آزار علی بعد تو میشه،بی کس و بی یار میگیره بعد تو گُر آتیشه اغیار دخترت میمیره بینِ در و دیوار آه و واویلا واویلا رسول الله 🏴بند دوم تو میری و تیره میشه بی تو این آسمون شهر مدینت دم آخرت نشستن آقازاده های تو به روی سینت سخته که دل بکنی،از این دو آقا با نگات میگی داری،غصه ی فردا میخونی روضه واسه،پاره جگرها میبینی پیکر بی سری تو صحرا آه و واویلا واویلا رسول الله ۱۴۰۴/۰۵/۲۴ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇 @navaye_asheghaan
. و 1⃣بند اول لا اسئلکم علیه اجرا تو خونه حیدر نشه بلوا لا اسئلکم علیه اجرا سیلی نخوره صورت زهرا فاطمه واسه حیدرش سپاهه دل یه عده بی حیا سیاهه این درخونه مثه قتلگاهه دلشوره دارم اخه پا به ماهه ای وای ... 2⃣بند دوم لا اسئلکم علیه اجرا طفلی نشه گم تو دل صحرا لا اسئلکم علیه اجرا جون میده ببینه سر بابا‌ می بینم اون روزی که تو خرابه دل صبور زینبم کبابه یه قطره آب برا همه سرابه که بدتر از حال همه ؛ ربابه بند سوم لا اسئلکم علیه اجرا واسه بردن سر نشه دعوا لا اسئلکم علیه اجرا سرها روی نیزه نره بالا مصیبه فی الارض و السماوات حسین من با اون همه جراحات چجوری با من میکنه ملاقات احکام ذبح و کاش کنن مراعات ای وای ... 👇 @navaye_asheghaan
4_147122511291616131.ogg
زمان: حجم: 138.5K
آخر عمرمه فاطمه دخترم بيا بيا بشين باز بالاي سرم مي روم و دعاي لب من توئي از غم تو ميلرزه همه پيكرم گريه نكن براي بابا واي امون از ستم دنيا با ساقه هاي شكسته زود ميائي پيش من اي زهرا فاطمه ٢ يا زهرا ....... گريه نكن كه ميخوام وصيت كنم از نب رنج تو داره لرزه تنم اگه دلت برام تنگ ميشه دخترم تو آغوشت بگير فاطمه پيرهنم بعد من اي گل ريحونه علي كنار تو مي مونه اگه علي كنارت باشه كسي تو رو نمي سوزونه فاطمه ٢ يا زهرا ......... نكنه امت از مرتضي خسته شه نكنه امت از كينه يك دسته شه نكنه تو باشي و توي كوچه ها دستاي مرتضي از جفا بسته شه اگه ديدي علي رو بردن اگه ديدي حقشو خوردن تا پاي جون پا علي وايسا گرچه بلا سرت آوردن فاطمه ٢ يا زهرا @navaye_asheghaan
4_147122511291616131.ogg
زمان: حجم: 138.5K
آخر عمرمه فاطمه دخترم بيا بيا بشين باز بالاي سرم مي روم و دعاي لب من توئي از غم تو ميلرزه همه پيكرم گريه نكن براي بابا واي امون از ستم دنيا با ساقه هاي شكسته زود ميائي پيش من اي زهرا فاطمه ٢ يا زهرا ....... گريه نكن كه ميخوام وصيت كنم از نب رنج تو داره لرزه تنم اگه دلت برام تنگ ميشه دخترم تو آغوشت بگير فاطمه پيرهنم بعد من اي گل ريحونه علي كنار تو مي مونه اگه علي كنارت باشه كسي تو رو نمي سوزونه فاطمه ٢ يا زهرا ......... نكنه امت از مرتضي خسته شه نكنه امت از كينه يك دسته شه نكنه تو باشي و توي كوچه ها دستاي مرتضي از جفا بسته شه اگه ديدي علي رو بردن اگه ديدي حقشو خوردن تا پاي جون پا علي وايسا گرچه بلا سرت آوردن فاطمه ٢ يا زهرا @navaye_asheghaan
#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ سْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ... هر عاشقي ست در طلبت، أيها الرّسول اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت، أيها الرّسول عالم هنوز تشنه ي درکِ حضور توست أرض و سماست در طلبت أيها الرّسول روشن شده است تا به ابد، عالمِ وجود از سجده ي نماز شبت، أيها الرّسول تو مي روي و در دلِ هر کوچه جاري اَست عطر متانت و ادبت، أيها الرّسول گفت: سلمان!‌ این کوچه ای که رد می شدم هر روز بر سرم یه جوانی از بالا زباله می ریخت، دو سه روزِ نیستش، پیداش کن، برو ببین چی شده، اومد گفت: یارسول الله! مریض شده، گفت:سلمان! بریم عیادتش، آی رحمةالله!... به جوان خبر دادن پیغمبرِ اسلام داره میاد تو خونه ات وارد میشه...روپوشی که داشت کشید رو صورتش، گفت: من خجالت می کشم، چند وقتِ آشغال میریزم رو سرش... پیغمبر اومد گفت: چطوری؟ چرا مریض شدی؟ گفت: یا رسول الله! باهات حرف نمیزنم، مگر اینکه شهادتینی که به همه گفتی به منم بگی، بعد روپوش از صورتم بر میدارم...* تو مي روي و در دلِ هر کوچه جاري اَست عطر متانت و ادبت، أيها الرّسول آماده ي سفر شدي و با وصيتت جانها اسير تاب و تبت، أيها الرّسول گفتي رضايِ فاطمه، شرط رضاي توست خشم خداست در غضبت، أيها الرّسول اما تو چشم بستي و يک شهر درد و داغ شد سهم ياسِ جان به لبت، أيها الرّسول اَجر رسالت تو ادا شد ولي چه زود بي تو نصيب فاطمه شد، چهره اي کبود .. یوسف رحیمی روزها و ساعاتِ پایانی ماهِ صفرِ، سفره داره جمع میشه... آماده ای روضه بخونم یا نه؟ یه جمله عرض توسل و از همه التماسِ دعا... هنوزِ آبِ غسلِ پغمبر خشك نشده بود، هيزم آوُردن، دَرِ خانه ي فاطمه رو آتيش زدن، بهش گفت: فاطمه پشتِ دَرِ خانه است، گفت: اگر فاطمه هم پشتِ در باشه آتش ميزنم... اي كاش به اين جنايت اكتفا مي كرد، ديگه لگد به دَرِ نيم سوخته نمي زد...بينِ در و ديوار، صداي ناله ي دخترت بلند شد:" یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله! ببين با دخترت چيكار كرد...* من میرمُ ای فاطمه جان پشت دَرِ خونه ات هیزم میارن پا رویِ حقِ مرتضی و پا رویِ چادرت میزارن بهشتو با بال و پرت میسوزونن به پیشِ چشم همسرت میسوزونن ای وای تو رو با پسرت میسوزونن، فاطمه جانم می مونه این فاجعۀ تلخ برا همیشه تویِ تاریخ دردِ تو رو باید بپرسم از پنچه هایِ سُرخ یک میخ قامت کمون دنبالِ مرتضی میری نفس نفس زنون تو کوچه ها میری زهرایِ من به زیرِ دست و پا میری روضه ها رو دارم میبینم دلم از این قصه ها خونه این دم آخری بزار تا، حسین رویِ سینه ام بمونه *آخه اومدن حَسَنین خودشون رو روی سینه پیغمبر انداختن میگن محتضر باید لحضه جون دادن رو سینش سبک باشه حتی دگمه اشو باز کنید..اومدن آقا زاده ها رو بردارن پیغمبر فرمود: نه کارشون نداشته باشید... اینا آرام جان من هستند، من با حسینم راحتر جان میدم.‌‌. دل همه تون رفت کربلا یا نه؟ " یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ وَ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ".. یا اباعبدالله! یه روز روی سینه پیغمبر بودی، یه روزی هم روی خاک داغ کربلا...* امان از گودال به پا شد جنجال ببخشن سادات تنت شد پامال میون اعدا، غریب و تنها رو خاک افتادی، زدی دست‌ و پا نانجیبا از راه رسیدنو پیکر زخمیتو کشیدنو هرکی با هرچی می‌شد تورو می زد اشکای زینب تو ندیدنو بی هوا میزدنت، از جفا میزدنت پیرمردا همگی، با عصا میزدنت *یا رسول الله! همه ی ما شنیدیم، وقتی رو سر و صورت شما خاکستر می ریختند، وقتی به شما سنگ می زدند، جسارت می کردند، حضرت خدیجه می اومد جلو، خودش رو سپر می کرد، مبادا سنگی به پیغمبر بخوره... زینب هم ارث بُرده بود... دید یه پیر زنی داره رو زمین دنبال سنگ می گرده، اول پرسید سر حسین کدومِ؟ نانجیب چنان سنگی به سرِ ابی عبدالله زد... زینب تا این صحنه رو دید، دوید خودش رو سپر کرد... میدونی یاد کجا افتادم؟ بالا بلندی ایستاد، دید شمر داره میره توی قتلگاه...* به سمت گودال از، خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من *بگم کِی رسید؟ یه وقتی رسید...* یکی عصا میزد یکی به روی صورت تو با دو کف پا می زد *" یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه،یَا بابَ نَجاةَ الاُمه...رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین... فرج امام زمان، سلامتی رهبر، نابودی اسرائیل و آمریکا بازم ناله بزن: یاحسین!* @navaye_asheghaan