eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴 امام عسکری موسی بن جعفر(ع) بسم الله الرحمن الرحيم یا رحمن یا رحیم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔻هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است. امروز هم ناله شیم با امام زمان.. قربون اشک چشمت برم آقا جان. آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی. امروز دم در ایستاده. شال عزا به گردن انداخته. آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی. هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه. امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ. دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه. میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.. ◼️آقا جان مهدی زهرا.. امروز بیا یه روزی به ما بده. آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.. آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن. آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی. الا یا اهل العالم انا بقیة الله. دلتو ببرم سامرا ◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ◼️سامرا بار دیگر در عزا شد ◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن. اینقدر آقا ضعیف شده. ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه. ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.. صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.    بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر.. ظرف آب رو برداشت.. ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد. اینقدر این بدن ضعیف شده.. اینقدر این بدن نحیف شده. همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندهرکسی حاجتی داره بریم دره خونه امام موسی بن جعفر انشاءالله جاجت روا بشید ⏪دیدند در زندان باز شد چهارنفر روی پاره تخته ای یک بدنی را دارندمی آرند ای شعیان بیایدبدن.. امام خودتان را تحویل بگیرید آخه بدنو گرفتند خدایا آقامان که چندین سال توی این سیاه چاله ها نه نور و مرطوب چرا این.. تخته سنگینه ،گذاشتند روی زمین پارچه را برداشتند آخ بمیرم دیدند این غل وزنجیر هنوز به دست وپای آقاست.. لا اله الا الله حضرت معصومه (ص) می فرماید هر روز امام رضا می آمد درون خانه برای اینکه دل تنگی ما نسبت به بابا کم بشه می آمد باما حرف می زد اما دیدیم لحظاتی نیست آقا بعد از ساعتی برگشت دیدم موی پریشانه ناخوش احواله گفتم آقاجان اتفاقی افتاده گفت یتیم شدیم خواهرا الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴 امام عسکری حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحيم یا رحمن یا رحیم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔻هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است. امروز هم ناله شیم با امام زمان.. قربون اشک چشمت برم آقا جان. آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی. امروز دم در ایستاده. شال عزا به گردن انداخته. آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی. هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه. امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ. دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه. میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.. ◼️آقا جان مهدی زهرا.. امروز بیا یه روزی به ما بده. آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.. آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن. آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی. الا یا اهل العالم انا بقیة الله. دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ◼️سامرا بار دیگر در عزا شد ◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن. اینقدر آقا ضعیف شده. ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه. ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.. صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.    بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر.. ظرف آب رو برداشت.. ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد. اینقدر این بدن ضعیف شده.. اینقدر این بدن نحیف شده. همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم به روضه آقا اباالفضل داشته باشیم همه اموات فیض ببرند     امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...      همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ براد🏴اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 فاطمه زهرا (س) عسکری(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه روضه حضرت زهرا (س) برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند 🔶مدینه داغ دل را تازه کردی 🔶مرا با غصه اواره کردی 🔶مدینه با دل زهرا چه کردی 🔶چرا با قلب و دلها ریشه کردی 🔶مدینه ای که هستی شهر غمها 🔶بگو با ما تو از احوال زهرا 🔶 گل یاس علی نیلوفری شد 🔶رخ خورشید او خاکستری شد 🔶مدینه تو بگو زهرا جوان است 🔶چرا پس قامت مادر کمان است ⬅️دلها بسوزه برفاطمه زهرا(س) وصیت کرد علی جان شبانه غسلم بده شبانه کفنم کن شبانه دفنم کن چه کرد مولا علی(ع) به وصیت زهرا(س) می نویسند نیمه های شب اسما ه آب می ریخت علی بدن فاطمه را غسل داد امام حسن یک طرفه امام حسین یک طرف دیگر زینب وام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند گریه می کنند آرام آرام گریه می کنند انشاالله در مجلس ما کسی نباشه که داغ مادر دیده باشه خیلی سخته نیمه های شب کنار بدن فا طمه( س) یک دفعه علی مرتضی صدا زد زینب ام کلثوم بیاید با مادرتان خدا حافظی کنید بچه ها ی امام علی خودشان انداختند روی بدن مادر یک دفعه دیدند بی بی دستهای را گشود یک دستی به گردن حسنه یک دستی به گردن حسینه یک دفعه منادی بین زمین آسما ن صدا زد یا علی جان حسن وحسین را از روی سینه مادرشان بلند به خدا سوگند که این حالت انها فرشتگان آسمان را به گریه انداخت امیر المومینین انها را از روی سینه مادرشان بلند کرد ⏪یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند ایام شهادت امام حسن عسکری است گریزی هم داشته باشیم همه اموات فیض ببرند امام حسن قربونت برم،آقاجان. غریب بودی می دونم، تنها بودی می دونم، در حصار بودی می دونم، جیگرت می سوخت می دونم، اول اثری كه زهر می ذاره، انسان رو تشنه میكنه، اینم می دونم. اما كنارت یه خانومی مثل مادر مهدی بوده، آقاجانم، امشب می خوام دل این دوستانت رو بسوزونم، با یادآوری غم یه حسن دیگه، اما من یه حسن سراغ دارم گوشه ی مدینه، محرمش،همسرش، زهرش داد، هی گفت: جعده جیگرم میسوزه، قطره ی آبی داد، نه والله، سوخت جیگر امام مجتبی علیه السلام چون آتیش خشم جُعده افروخته شد از زهر جفا جیگرش سوخته شد الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون @navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسن عسکری (ع)(2) شهادت بسم‌الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه” 🔸تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن 🔸کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز 🔸ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن 🔸زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست 🔸زود کردی جامه ی ماتم به بر یابن الحسن 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن 🔸قرنها فریاد زهرا مادرت آید بگوش 🔸از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن 🔸یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا؟ 🔸تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن 🔸قرنها چشم تو گریان است بر جدت حسین 🔸لحظه لحظه ریختی اشک از بصر یابن الحسن ⬅️آجرک الله یا صاحب الزمان! ….شب شهادتِ بابای مظلومش،هرجا نشستی صداش بزن:یابن الحسن…اللهم عجل لولیک الفرج حسن جان …. حسن جان … قربونِ غریبیت برم آقا … زائر کم داره ، امشب درسته شبِ تاج گذاری امامِ زمانِ ، ولی از ادب دورِ وقتی حجت ابن الحسن امشب چشمانش اشک باره ما شادی کنیم ، ما خوشحالیم ولی شادیمون رو فردا بروز میدیم ” امشب خدا یه فرصتی داده برا بابات گریه کنیم … بهت تسلیت بگیم آقا … مجلسِ ختم منعقد است به نامِ نامیِ امامِ عسکری … آقا ، بینِ ما اینطور رسمِ مجلسِ ختمِ پدر ، اگه پسر زنده باشه دمِ در می ایسته … همه بهش سر سلامتی میگن ، تسلیت میگن … خدا بهتون صبر بده ، غم نبینید … صاحب عزا هم تشکر میکنه میگه خوش اومدی زحمت کشیدید … آقا ما انتظارِ تشکر نداریم اما اومدیم امشب بهت تسلیت بگیم …اونایی که اربعین امسال روزیتون نشد برید حرمش … این آقا موسس و بنیانگذارِ سفرِ اربعینِ یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اقاجان ما امشب با مهدیت هم ناله شدیم برای شما عزاداری کردیم ما روهم امشب زائرِ خودت حساب کن … دلم برایِ سامرا تنگ شده … آقا حرمت داره آباد میشه الحمدالله … اون روزی که گنبدت رو خراب کردن با خودم گفتم ای کاش خونۀ ما خراب میشد … به به چه گنبدِ زیبایی رونمایی شده … اما حرمِ حسنِ فاطمه هنوز ساخته نشده حسن جان روضه بخونم برا امامِ عسکری بلند گریه کنیم … شیخِ طوسی در الغیبة نقل کرده ، چنان زهر به بدنِ امامِ عسکری اثر کرد ۲۸ بهار فقط از عمرش گذشته بود … براش ظرفِ آب آوردن ، آقایِ ما تشنه شد ، ظرف رو بلند کرد روایت میگه انقدر دستاش میلرزید … این ظرف مرتب به دندان هاش اصابت میکرد … ظرف رو رویِ زمین گذاشت ، خادم رو صدا زد درون حجره بیا ، مهدیِ من مشغولِ نمازِ سر به سجده گذاشته صداش بزن میگه وارد حجره شدم ، آقا پدرتون حالشون خوب نیست ، مهدیِ فاطمه آمد … امامِ عسکری فرمود ای آقای خاندانِ من به پدرت آب بده … ظرف رو بلند کرد به لب هایِ بابا آب گذاشت … من بمیرم امام عسکری موسسِ زیارتِ اربعین اما عزاداران من یک آقایِ رو می شناسم به لبهایِ مبارکش آب که نرسید … ظرفِ آب به دندان هایِ مبارکش نخورد … اما اون نامرد چوبِ خیزران رو بلند کرد … به لبُ دندانِ پسرِ زهرا میزد ..… ای حسین ….. حسین آرام جانم.. حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @navaye_asheghaan
|⇦•خرما نتوان خورد... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بسم الله الرحمن الرحیم خرما نتوان خورد از این خار که کِشتیم دیبا نتوان بافت از این پشم که رِشتیم پیری و جوانی چو شب و روز برآمد شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم ما را عجب ار پشت و پناهی بود آنروز کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشتیم  افسوس بر این عمر گرانمایه که بگذشت ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم گر خواجه شفاعت نکند روز قیامت باید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان یک خوشه ببخشند که ما هیچ نکشتیم  *تازه آفتاب زده بود ماموران اومدن تو خرابه ده نفر ده نفر دست‌هاشون را با طناب به هم بستند، گفتند آماده بشید می‌خواهیم شما را ببریم به دربار یزید. بچه‌ها پا به پای بزرگترا نمی‌تونستند راه برن بچه‌ها را با تازیانه می‌زدند. همه رو آوردند نمی‌گذاشتند بنشینند روی زمین، همه ایستاده بودند که یک مرتبه دیدند یک تشتی را وارد مجلس کردند سر بریده ابی عبدالله میان تشته.. جلوی یزید گذاشتند چوب خیزرانش را برداشت. دختر سیزده ساله طناب را از دستش کشید دوید اومد پای تخت یزید بابام را نزن یزید بابام را نزن، فدای بابات بشم عزیزم...یزید! من دیشب یه خوابی دیدم، یزید! دیشب برای بابام خیلی گریه کردم سرم را روی خاک گذاشتم و خوابیدم خواب دیدم تو یک بیابانی گم شدم راه را پیدا نمی‌کنم ترسیدم یک مرتبه دیدم چند نفر نورانی زیر بغل یک آقایی را گرفتند هر یه قدمی که برمی‌دارد هی ناله می‌زنه.. عزیز دلم!" قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک حسین" من دویدم گفتم این آقا کیه؟گفتند سکینه این جدت پیغمبره..کجا داره میره؟گفتند داره میره دیدن سر بریده بابات...یزید اومدم برم پیش پیغمبر، دیدم یه خانمی از پشت سر داره صدام می‌زنه إلی إلی برگشتم.. سکینه جان من مادرت زهرا هستم آغوشش را باز کرد خودم رو انداختم تو بغل مادرم زهرا..گفتم: مادر! اکبر ما را کشتند، عموم رو کشتند، بچه شش ماههٔ ما رو با تیر سه شعبه کشتند.. صدا زد سکینه جان اینقدر جگر منو آتیش نزن من میرم این گیسوانم را با خون گلوی بابات رنگ بزنم..* @navaye_asheghaan
@babolharam_netروضه خانگی - روضه اسارت در شام - 1632.mp3
زمان: حجم: 10.32M
|⇦•خرما نتوان‌ خورد.. و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آنچه از کربلا با خود برد، یادگار بزرگی از صبر و شکیبایی بود. در سالروز وفات حضرت سکینه (س)، به روح بزرگش درود می‌فرستیم. @navaye_asheghaan
|⇦•دوستان عیب کنندم... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو بستم باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟ ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی؟ عشقو درویشی و انگشت نمایی و ملامت همه سهل است تحمل نکنم بار جدایی حلقه بر در نتوانم زدن از بیم رقیبان این توانم که درآیم به محلت به گدایی *از بچگی دستم به طرف تو دراز بوده، چون می‌دونستم تو خزانه‌دار پروردگاری"السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یا رحمت الله الواسعه"..* گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی گر بیایی دهمت جان ور نیایی کُشدم غم من که می‌میرم از این غم، چه بیایی چه نیایی *این اسب با تربیت، این اسب ادب شده، با یه نهیب رکاب خیز برمی‌داره، چرا هرچی می‌خوام برانمش عکس‌العمل نشون نمیده، گیره چیه مرکبم؟ خم شد دید دختر سیزده ساله‌اش اومده دست‌های اسبو بغل گرفته، اونایی که دختر ندارن راستی نمی‌دونن من امشب چی دارم میگم، از اسب پیاده شد رو خاک نشست، عزیزشو رو دامن قرار داد، اول به او میدان داد او حرف بزنه، بابا از صبح تا حالا که رفتی میدان برمی‌گشتی این بار هم برمی‌گردی؟ نه عزیز دلم دخترم دیگه برنمی‌گردم، بابا حالا که می‌خوای بری و برنگردی خودت بیا ما رو به مدینه برسان، ما همسفر شمر و خولی و عمر سعد نشیم، آخه ما ناموس خداییم بابا، بابا ما با این اشرار چگونه همسفر بشیم بابا، دخترم برگرداندن شما دیگه از من گذشته، خواستتو نتونستم جواب بدم، حالا من از تو یه درخواست دارم، دختر بلند شد، صورت ابی عبدالله را بغل گرفت، سر و صورت بابا رو می‌بوسه، بابا از من چی می‌خوای؟ عزیز دلم اونی که من از تو می‌خوام اینه برابر من اینقدر اشک نریزی، گریه تو قلب منو آتش زد.* @navaye_asheghaan
@babolharam_netروضه خانگی - حضرت سکینه(س) - 1225.mp3
زمان: حجم: 9.15M
|⇦•دوستان عیب کنندم.. و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت سکینه علیهاالسلام علاقه زیادی به شعر داشت و افزون بر این که خود شعر می سرود، منزلش نیز محفلی برای نقد و بررسی اشعار شاعران بزرگ و معروف عرب به شمار می آمد. هرگاه اختلاف نظری بین شاعران پدیدار می گشت، نزد آن حضرت می رفتند و داوری او را ملاک قبولی یا رد اشعار خود می دانستند.  @navaye_asheghaan
|⇦•دلا تا به کی... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بسم الله الرحمن الرحیم دلا تا به کی، از در دوست دوری گرفتار دام سرای غروری نبر چهره از خاک آن کوی گردی نبر دل تو را از غم دوست دردی چرا این چنین عاجز و بینوایی بزن بکن های و هویی بزن دست و پایی سوال علاج از طبیبان دین کن توسل به ارواح آن طیبین کن دو دست دعا را برآور به زاری سپس گو به سر عجز و صبر خواستاری *سه تا دختر از ابی عبدالله تو کاروان بودند فاطمه که شوهرش فرزند امام مجتبی است. رقیه که سه سالش بود. سکینه که سیزده سالش بود. اول صبح مامورین ریختن تو خرابه ده تا ده تا رو به طناب بستن.. پنج تا زن پنج تا دختر بچه..زینب کبری می‌فرماید: اگر ما معمولی می‌خواستیم راه بریم بچه‌ها نمی‌تونستن با ما همراهی کنند می‌ریختن بچه‌ها رو می‌زدند، اگر ما قدم آهسته برمی‌داشتیم می‌ریختن با تازیانه ما رو می‌زدند. آفتاب طلوع نکرده بود ما هشتاد وچهار تا رو با یک مرد زین العابدین وارد بارگاه یزید کردند تشنه و گرسنه نذاشتن ما بشینیم ما رو سر پا نگه داشتند، یه مرتبه دیدیم یزید چوب خیزرانش رو برداشت سکینه علیهم السلام مچ دستش رو از طناب کشید پوست دست کنده شد خون اومد سریع اومد کنار تخت یزید گفت یزید بابامو نزن یزید نزن تا من خوابی رو که دیشب تو خرابه دیدم بگم.. دیشب تو خرابه برای بابام خیلی گریه کردم خوابم گرفت صورتم رو روی خاک خرابه گذاشتم و خوابیدم خواب دیدم در یک بیابانی گم شدم راه پیدا نمی‌کنم ترسیدم یه مرتبه دیدم چند نفر شخص نورانی زیر بغل یه آقایی رو گرفتن هر چند قدم می‌شینه میگه حسین من "قتلوا و ما عرفوا و من شرب ماء منعوا همون پنج نفر هم با خوندن این زارزار گریه می‌کنند رفتم جلو یزید به یکی از اون نورانی‌ها گفتم این آقا کیه بی طاقته؟گفتن سکینه این جدت پیغمبر اسلامه داره میره دیدن سر بریده بابات، یزید اومدم برم پیش جدم دیدم از پشت سر صدای یه خانومی میاد داره میگه سکینه جان إلی إلی، بیا پیش خودم برگشتم دیدم یه خانمی بغل باز کرده خودم رو انداختم تو بغلش قبل از اینکه بگم تو کی هستی فرمود: سکینه جان مادرت زهرا هستم دارم میرم گیسوان سرم را به خون گلوی بابات رنگین کنم،گفتم مادر می‌دونی با ما چه کردند؟ مادر! بچه شش ماهمون رو تیر سه شعبه زدن مادر برادرم اکبر رو قطعه قطعه کردند، مادر! فرق عمومو شکافتن، مادر! برای بدن بابام یه جای سالمی نذاشتند. @navaye_asheghaan
@babolharam_netروضه خانگی - حضرت سکینه(س) - 1829.mp3
زمان: حجم: 9.33M
|⇦•دلا تا به کی.. و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به یاد بانوی کربلا، حضرت سکینه (س) که در صبر و استقامت سرآمد بود، با قلبی اندوهگین سالروز وفات ایشان را تسلیت می‌گوییم @navaye_asheghaan
حاج منصور ارضی1_17374788399.mp3
زمان: حجم: 3.06M
#⃣# مناجات امام زمان عج #⃣ #⃣ منصور ارضی ■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■ گذری نیست در این باغ که دیوار نشد کلبه ای نیست در این دشت که آوار نشد سینه تنگ من از دوده اندوه پر است غصه ای در دلم اینگونه تلنبار نشد آخر و عاقبت دوری یوسف کوری است بی جهت دیده یعقوب نبی تار نشد سعی کردم که دلم را بخری سود نداشت بخت با ظرف ترک خورده من بار نداشت گیر افتاده ام از دست گناهان خودم هیچ کس مثل من اینقدر گرفتار نشد شغل اجدادی من گریه بر اجداد شماست چشمم از داغ تو یک ثانیه بی کار نشد در سرم عطر شبستان نجف پیچیده هیچ صحنی حرم حیدر کرار نشد لب به انگور ضریحش نزنم میمیرم خواستم ترک شود عادتم انگار نشد قبل مردن برسانید مرا پیش حسین تا نگویند که او لایق دیدار نشد
@babolharam_netروضه خانگی - امام حسن عسکری(ع) - 1671.mp3
زمان: حجم: 12.69M
|⇦•روضه ی غربت تو.. و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امام‌ حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید علی تقوی