⚫️روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _حاج محمود کریمی⚫️
◾️▪️🔲▪️◾️
*از در خیمه بیرون امدم دیدم بدن داداشمو تو عبا دارن میارن*
قاسم و اذن رفتن و بوسه ی نعل بر تن
طعم عسل چشیدن طفل عموی اطهرم
ناله ی آب آب را شرم رخ رباب را
برروی دست باب خودذبح علی اصغرم ...
*اینا رو یادمه*
ساقی بی قرار را ...
ساقی بی قرار را خیمه و انتظار را
عمه که با برادرش،گفت چه شد برادرم؟
حمله ی تیغ و دشنه را،خاک و گلوی تشنه را
عمه کنار قتلگه گرفت چشم خواهرم
بر روی نیزه ماه را آتش و خیمه گاه را
ناله ی خواهرم که گفت،عمه کجاست معجرم
گرچه دلم ازین همه قصه جدا نمی شود
هیچ کجا به سختی شام بلا نمی شود ....
*این همه مصیبت،تا میگن کجا سخت گذشت؟میفرمایید الشام،الشام،الشام ... مگه شام چه خبر شد؟فرمود7 تا مصیبت تو شام به ما وارد شد؛چندتاشو بگم:*
پشت در دروازه ساعات ....
*هر جا میخوای بری،ناموست میخواد بره،میگی حتما یه مرد باهات باشه ... شده بچه باهاش میفرستی" آل الله آخر غیرتن"لذا وقتی مادر به مسجد رفت حسن رو با خودش برد"حسنم دنبال مادر راه افتاد ..."
پشت در دروازه ی ساعات،پیش نگاه خیل نامحرم
*یه گوشه اهل بیت رو جمع کرده بودن مردم برا تماشا میومدن..."شهر رو اذین بستن"یه عده داشتن سنگ جمع میکردن" مردم برا سربازاشون غذا میاوردن ..." الشام ..."
پشت در دروازه ی ساعات پیش نگاه خیل نامحرم
با دیدن ناموس آل الله من آرزوی مرگ میکردم
تو ازدحام کوچه های شام دیدم یکی از بچه ها گم شد2
دیدم سر بابا زمین افتاد،بین جماعت زیر پا گم شد2
ای وای از اون وقتی که اون نامرد
آتیش به مغز استخوان میزد
ما،بغضمون توی گلو موندو
اونم با چوب خیزرون میزد ...
الشام ... الشام ... الشام ...
*40سال با همین روضه گریه کرد*
الشام ... الشام ... الشام ...
دیدم که مردم روی پشت بوم
واسه تماشای ما میشینن
ما اهل بیت و اصل دین هستیم
میگفتن اینا خارج از دینن .....
ای وای از اون شب که تو ویرونه
تا صبح هر شب بچه هق هق کرد
بابام اومد ویرونه روشن شد
از فرط گریه خواهرم دق کرد ...
روضه بگم"تو بازار دید یه گوسفندی رو ذبح کردن،ایستاد،سوال کرد به این حیوان آب دادی یا نه؟ آری آقا جان دستور دینمونه" اول دادم بهش خیالتون راحت ..." های های شوع کرد ناله زدن ..." یادم نمیره باباصدا میزد وای جگرم از تشنگی ....." ای حسین ....
از قول مادرش فاطمه یه جمله روضه" گفت:"بنی قتلوک"عزیزم کشتنت "ومن شرب ماء منعوک" آب بهت ندادن ... ای حسین ...."
شب شهدات امام سجاد هرکی حاجتی داره،هر کی گره به کار داره،صدر حاجاتمون فرج امام زمان(عج) ای خدا فرج آقامون برسان ...."
الهی آمین
#حاج_محمود_كريمی
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_روضه
#مناجات_با_امام_زمان_عج_الله #روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
تو این شبابرای حال خستمون دعا کن
تو رو خــدا برا دل شکستمون دعا کن
ببین گناه،بال وپر پروازمون رو بسته
آقا بیا،بـرای بال بستـــمون دعــــا کن
تو رو به اضـطرار زینـب،بیا بیا
به قلب بـی قــرار زینـب،بیا بیا
به غربــــت مــزار زینـب،بیا بیا
تو رو بـه لـکنــــت رقـیه
به زخــــــم صـــــورت رقیه
تو روبه غــربت رقیه،بیا بیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره باز،گــــدا در انتظار لطف شاهِ
حاجت من ،از تو فقط یه گوشه نگاهِ
امشب فقط،امید من به دستای کریمِ
دستی بگیرازمنی که پرونده ام سیاهِ
به مشـــــــک پاره علمـــــــدار،بیا بیا
توروبه اون دو چشم خون بار،بیا بیا
به طفل تشنه تشنه بیـن گهوار،بیا بیا
تو رو به شـــــــاه بیـن گــــودال
تو رو بـــه اون پیکـــر پامــــــال
به مادری که رفته ازحـال،بیا بیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من اومدم،صدات زدم تو هم منوصدام کن
یه کاری کـــن،بیا منو دوباره رو به رام کن
تو رو قســـم به خـجلت سکینه از ابالفضل
آقا منو،ایـــن اربعیـــــن زائــــر کـــربلا کن
تو رو بـــه قــــلب زار حـــــــیدر
به چهـــــره کبــــــــــــود مــــادر
تو رو به خون میخ رو در،بیا بیا
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
4_5848240960172983501.mp3
1.34M
⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️
⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴
روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...."
یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...."
خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '"
این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر
#حاج_محمود_كريمی
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#تنور_خولی