#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و#_صفر_نامه
#قسمت_سوم
به یاد اربعین ۱۴۰۰
رسبده ام به همان وقت بی نهایت خاص
به روز خوب رسیدن به لحظه حساس
به فکر جمع وسایل به ساک بستن ها
وداع با همه ی دوستان عام و خاص
چقدر حس قشنگی است مثل بوی سیب
چقدر نرم و لطیف است کوچ سوی یاس
به فکر اینکه رسیدم به شهر و می بینی
که شارع ابو مهدی کنون شده احداث
به خواب می روم آنجا میان بولوارش
میان همهمه با راحتی و بی وسواس
مرددم که بمانم به پای خستگی ام
و یا ادامه دهم تا به شارع العباس
مرددم و چقدر این دو راهی ام عشق است
همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است
زینت کریمی نیا
@navaye_asheghaan
#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و #صفر_نامه
#قسمت_پنجم
نگاه می کنم آنسو که تل زینبیه ست
نگاه من نگران است حس خواهریَ است
به سمت تل بروم مشکلم فقط حلّ است
مرور روضه باز این نگاه بر تلّ است
نگاه من به نگاهش گره خورد امشب
مرا دوباره به دنبال خود برد زینب
نشسته پیش برادر هنوز هم زینب
و دارد این در و دیوار ذکر او بر لب
مرددم که زیارت بخوانم از این دور
و یا که پیش روم تا ضریح ، تا لب نور
مرددم و چقدر این دو راهی ام عشق است
همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است
زینت کریمی نیا (شیدای زینب )
@navaye_asheghaan