eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•رفتی وبا رفتنت... و توسل به اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبرِ من رفت بس که بلند است هِلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگرِ من رفت چِشمِ قشنگ تو سه شعبه ی مَسموم وای چه ها بر تو ای برادرِ من رفت خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت وای اباالفضل رفت، معجرِ من رفت رفتی با رفتن تو دستِ حرامی تا بغلِ گوشواره ی دخترِ من رفت طفل رَضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیده ی آب آورِ من رفت جانِ حسین، روی نیزه باش مراقب دیدی اگر که سمتِ حرمِ خواهر من رفت :علی اکبر لطیفیان دور اباالفضل ولی تَرپَتمه داغقیلمیشِ بدنی سن داغیلسان دا آخِر بیر قبر یِقان‌ ماخ بدنی ای منم ال توتانیم، اللرین، اللرد قالوب پیکرین هر تیکه اسی گور نجه هر یرده قالیب @navaye_asheghaan
rasouli-roze_9.mp3
1.42M
|⇦•رفتی وبا رفتنت .. و توسل به حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ماه رمضان، ماه کشیده شدن خط گذشت و غفران الهی بر خطاهای گناهکاران در سایه «الغوث الغوث های عمق جانی» است @navaye_asheghaan
در دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم نمانده باطنی اصلاً به ظاهر دینم   نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم هنوز جاهلم و بنده‌ی شیاطینم   گناه کردم و از رو نرفتم و حالا مرا زمین زده این کوله‌بار سنگینم   قساوت دل آلوده‌ام سبب شده است امام عصر خودم را اگر نمی‌بینم   همیشه بر در این خانه محترم بودم منی که مستحق ناسزا و نفرینم   خودم اگر چه خودم را دگر نمی‌بخشم ولی به رحمت پروردگار خوش بینم   درست نیست بیایم به خانه، می‌دانم اجازه هست کمی پشتِ خانه بنشینم؟   اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را خوشم به لطف علی در صف مُحبینم   شنیده‌ام که علی همدم فقیران بود در آرزوی علی سال‌هاست مسکینم   خدا کند که بیاید کنار من باشد خدا کند که بیاید زمان تلقینم  ** مرا به مرهم و طب و طبیب حاجت نیست که اشک روضه‌ی عباس هست تسکینم   شکسته‌ای کمرم را بلند شو برویم سکینه را چه کنم من شهید خونینم؟   هزار شکر که ام البنین نمی‌بیند چقدر غنچه‌ی تیر از تن تو می‌چینم ✍ @navaye_asheghaan
علیه السلام 🚩بند اول: پاشو اباالفضل، پاشو که جز تو سپاهی ندارم پاشو اباالفضل، پاشو که دیگه پناهی ندارم پاشو اباالفضل، پاشو که من تکیه گاهی ندارم پاشو اباالفضل، پاشو دوباره نگهدار علم رو پاشو اباالفضل، پاشو ببین حال و روز حرم رو پاشو اباالفضل، پاشو نسوزون دل دخترم رو کنارت، نمیتونم پاشم از جا نباشی، منم بیزارم از دنیا بلند شو، نگا کن، که افتادم از پا پاشو عباس من پاشو سردار لشکرم پاشو عباس من پاشو امید آخرم پاشو عباس من پاشو باهم بریم حرم پاشو عباس من 🚩بند دوم: پاشو اباالفضل، که زور بازوی تو آبرومه پاشو اباالفضل، پاشو که دشمن دیگه پیش رومه پاشو اباالفضل، که خیمه ها بی تو کارش تمومه پاشو اباالفضل، از ماتمت قامت من خمیده پاشو اباالفضل، یک لحظه گریه امونم نمیده پاشو اباالفضل، پاشو که جونم به لبهام رسیده می بینی، فراق تو پیرم کرده می بینی، از این دنیا سیرم کرده می بینی، که داغت زمین گیرم کرده پاشو عباس من پاشو ای سایه ی سرم پاشو عباس من پاشو پاشو برادرم پاشو عباس من پاشو باهم بریم حرم پاشو عباس من 🚩بند سوم: پاشو اباالفضل، پاشو ببین خواهرم بی قراره پاشو اباالفضل، توو خیمه واسه تو چشم انتظاره پاشو اباالفضل، که طفل شیرخوارم آروم نداره پاشو اباالفضل، میدونی که توو حرم قحط آبه پاشو اباالفضل، میدونی که توو دلم اضطرابه پاشو اباالفضل، میدونی بی تو غمم بی حسابه می بینم، که چشمات دریای خونه می بینی، به اشکام دشمن خندونه نباشی، تو این دشت، کی واسم میمونه پاشو عباس من پاشو ای یاس پرپرم پاشو عباس من پاشو ای تنها یاورم پاشو عباس من پاشو باهم بریم حرم پاشو عباس من شعر: ، ملودی:
بسم الله الرحمن الرحیم بر شانه گرفتیم از اول علم ات را بر سینه نشاندیم سپس داغ غم‌ات را در روضه و در سینه زنی های محرم خواندیم فقط شعر تر محتشم‌ات را ((ای اهل حرم میر و علمدار)) که گفتیم هی باد نشان داد به عالم علم‌ات را ما فاصله داریم که احساس نکردیم آغوش پر از لطف و لطیف حرم‌ات را هرگز نفروشیم به جنات پر از شور شیرینی این عشق پر از پیچ و خم‌ات را شاعر بِنِشین گریه کن از درد فراق‌اش بگذار زمین دفتر شعر و قلم‌ات را @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم تا که بر روی زمین صورت ماهش افتاد آسمان حرم انگار پناهش افتاد عرق شرم به پیشانی عباس نشست تا که سمت حرم تشنه نگاهش افتاد علم از دست علمدار که بر خاک نشست زیر لب زمزمه شد پشت و پناهش افتاد با کمان سمت تنش گرم هدف گیری بود ناگهان قرعه به چشمان سیاهش افتاد یک نفر آمد و با آنچه که در دستش بود آنقدر زد،به سرش تا که کلاهش افتاد آمد از علقمه مردی که قدش تا شده بود همه گفتند علمدار سپاهش افتاد مادرش خواست بیایید بغلش اما حیف دو قدم راه که آمد سر راهش افتاد @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل برای وصف ایثار و وفای او همین بس که شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل @navaye_asheghaan
چنان كه وقت عطش جرعه‌اي گوارا را طلب كنيد فقط ساقي العطاشا را هنوز جاي علامت به شانه‌ی پدر است سپرده زير علم دست صاحبش ما را دوباره خانه‌ی ما سفره‌ی ابالفضل است گمان كنم گره‌اي هست كار بابا را به يك نگاه ابالفضل هم نخواهم داد اگر دهند به دستم تمام دنيا را به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا ميان دسته ميانداري مسيحا را غروب مي‌كند از فرط خجلتش خورشيد نقاب اگر كه بگيرند ماه زيبا را فقط به علقمه آنهم درست ظهر عطش خدا به ماه رسانده‌ست دست دريا را خدا كند برساند به خيمه مشكش را خدا كند نبرند آبروي سقا را خبر رسيد كه از روي زين زمين افتاد خدا كند برسانند زود زهرا را ✍
202030_594084877.mp3
45.43M
_محرم۱۴۰۱ 🎤 اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا غیبه ولینا کثرة عدونا و قلة عددنا آقا بیا آقا بیا به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو أین الطالب بدم المقتول بکربلا ... نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم آه میبینم سر در خیمه ات پرچم سیاه میبینم آه میبینم ... دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم دستم رو بگیر بتونم که خودم رو برسونم. ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
194.1K
نوحه شب نهم سکینه جان بیابنگرکه بابایت چه روآمد خمیده قامت وافتان وخیزان بی عمو آمد بگوبابامگرچون شدکه دستت برکمر داری پدرجانم چه پیش آمدکه اشک ازدیده می باری بگو بابای من علمدارت چه شد عموجانِ من آن سپهدارت چه شد عموجانم عمو عموجانم عمو سکینه جان دگرپشتم شکست ازداغ سردارم بگو بااهل خیمه برنمی گردد علمدارم عموجانِ غریبت را کنار علقمه کشتند تنِ بی دستِ سردارِ مرا درخونش آغشتند به فرق او زدندعمود آهنین کنار علقمه فتاده بر زمین عموجانم عمو عموجانم عمو دودستش شدقَلَم اَمّاعَلَم دردست بُبریده سرش ازگرز آهن پاره بودو تیربردیده اگرچه جسم عباسم به موج خون شناور بود ولی شرمندۀ اهل خیام و روی اصغر بود رسیده ازفراقِ اوجان برلبم که دیگرمیرود اسیری زینبم عموجانم عمو عموجانم عمو شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
235K
نوحه شب تاسوعا این که به سینه می زند کنار نهر علقمه حسین بی برادر است دست گرفته بر کمر به پیش چشم فاطمه حسین بی برادر است این که به سینه میزند،کنارجسم پرپرش دست گرفته بر کمر، مقابل برادرش چه سان رودبه خیمه ها،خبردهدبه خواهرش این که خمیده قامتش به پیش دیده ی همه حسین بی برادر است فتاده مشک برزمین، بریده دست و پیکری به تیر زهرخورده ای، دریده چشم اطهری یاس بخون نشسته ای، برگ گل معطری نمود کام تشنه اش یزید را محاکمه حسین بی برادر است خبررسیدتاحرم،بگوچه شدبگوچه شد نه تشنه نیستیم ما،عموچه شدعمو چه شد همان که بودبهرما،همیشه آبرو چه شد به گوش اهل خیمه ها کسی که کرد زمزمه حسین بی برادر است کنار نهر علقمه، قیامتی به پا شده دودست ساقی حرم،زپیکرش جدا شده پر ازشمیم نَستَرن، هوای کربالا شده کسی که دید بعد او گرفته کار خاتمه حسین بی برادر است حسین راصدا زداز،سَریرِجانِ خسته اش به اونگاه کردبا،چشم بخون نشسته اش فدای شرحه شرحهٔ،دوبازوی شکسته اش دست گرفته بر کمر به پیش چشم فاطمه حسین بی برادر است حسین گر مدد کند، مدافع حرم شوم به عشق عمه زینبم،شبیه مادرم شوم نشان نماند ازتنم، عزیزومحترم شوم کسی که نیست دردلش زمرگ هیچ واهمه حسین بی برادر است شعر:زنده یادمحمد زمان گلدسته
237.2K
سینه زنی و زنجیرزنی حضرت اباالفضل(ع) ای یل دشت کربلا ابوفاضل مدد بودی تو کانون عطا ابوفاضل مدد با دل بشکسته ترا میکنم من صدا تا که دهی بهر مریض نسخه ایی یا دوا ای پسر ام بنین از تو خواهم شفا هر چه تو خواهی میدهد به یقین هم خدا فرمانده دشت بلا ابوفاضل مدد آمده ام بر در تو تا گداهی کنم به اشک دیده بلکه من دل ربایی کنم گدای درگهت شوم پادشاهی کنم حاشا در این سمت اگر بی حیایی کنم تو شاهی و منم گدا ابوفاضل مدد منصب سقایی حسین بر تو کرده عطا گفتا که فرمانده تویی داده دستت لوا گفتی که جان را بکنم بر برادر فدا در دم اخر تو حسین را نمودی صدا ای لقبت مشگل گشا ابوفاضل مدد آمده بالین تو با قامت خم حسین گفتا که خم شد کمرم با دو صد شوروشین سر بروی زانو گرفت ان شه عالمین گفتا نخواهد زندگی یا اخا این حسین قربانی دین خدا ابوفاضل مدد هر که گدایی تو کرد آبرو دار شده بر درت عنوانی گرفت تا به تو یار شده عشق تو شد تا به سرش جزء احرار شده صفاشده عاشق تو پس گرفتار شده ای که به هر دردی دوا ابوفاضل مدد
270.3K
سینه زنی حضرت اباالفضل(ع) فرمانده کل سپاه مسلمین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس باشی سپهدار سپاه شاه دین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس بر خیز و ای جان اخا بنما مرا یاری در این زمین پر بلا بنما علمداری افتاده ایی در خاک و خون با روی گلناری کی دیده اینگونه شهی را بی معین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس در کربلا آب آور طفلان من بودی پشت و پناه و حافظی بر جان من بودی فرمانده و سر لشکر عطشان من بودی گشتی چرا تو غرقه خون نقش زمین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس پشت و پناهم بوده ایی اندر بر کافر دشمن هراس از تو نمود عباس نام آور از میمنه تا مِیْسَره شد تارو مار لشکر با تیغ حیدر میزدی بر قوم کین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس بانگ رسایت میرسید هر دم بگوش من میبرده صوت دل نشین از سر چو هوش من تکبیر تو از یک جهت این سو خروش من در کارزار مشرکین میکرد طنین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس رفتی ز داغ تو برادرجان شدم من پیر از این جهان و زندگانی گشته ام من سیر آخر زده تیغ عدو قلب حسین را تیر گشته صفاهم نوحه خوان بر تو معین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
نوحه حضرت اباالفضل(ع) میر و سپهدار حرم،دلاورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل از چه کنی گریه به پیش نظرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل سرو بلند چمن آن دلاور بی قرین حماسه ساز معرکه یگانه و برترین گفتا ملک به هیبت و شجاعتت آفرین امیر و سقا به حرم آب آورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل آمده ام دلاورا چه گشته پیشانی ات چه سان نموده غرق خون چهره ی نورانی ات چه گشته دستان علم گیر و توانایی ات چه شد که اینگونه تو را می نگرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل لحظه ای برخیز و نما تو یاری ام برادر همت مردانه و غمگساری ام برادر خنده دون بود ز بی قراری ام برادر قامت تو به خاک و در برابرم برادر برادرم ابوالفضل برادرم پشت و پناه لشکرم بوده ای صاحب پرچم و علم دلاورم بوده ای ضیاء چشم زینب و اهل حرم بوده ای چه سان برم به خیمه سوز جگرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل بود دو بازوی جدا شرار جان حسین فرق شکسته ات کنون سوز نهان حسین میرود اکنون ز بدن تاب و توان حسین از غم تو شکسته پشت و کمرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل چگونه رو بر حرم و به سوی طفلان کنم رو به خیام غنچه های زرد و عطشان کنم بهر سکینه دخترم قضیه عنوان کنم چه گویم از داغ غمت به خواهرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل الهی بر سرشک این دو گوهرنازنین کرم نما سینه زنان و ذاکر دل غمین عنایتی به کشور و به رهبر سرزمین کرامتی به شیعیان و جمله مسلمین برات جبار به نگاه مادرم ابوالفضل
198.5K
واحد شلاقی حضرت اباالفضل رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می‌خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم‌نم به خروش آیم و هِق‌هِق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب‌های تو لب‌های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل‌ها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» انگار که در علقمه غوغا شده آری خون‌بارترین واقعه برپا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله‌سالار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر ای قصۀ دست تو غم‌انگیز، برادر بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر برخیز! حسین آمده برخیز! برادر عباس‌ترین حیدر کرار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
216.3K
‍ نوحه شب نهم محرم قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل قهرمان دشت بلا ، کیه پهلوان ابالفضل ۲ نام آنکه دارد بقا ، کیه مهربان ابالفضل۲ بر حسین توئی جسم و جان ، توئی جسم و جان ابالفضل۲ اسوهٔ جوانمردی و ، تو بر عاشقان ابالفضل۲ قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل من به درگهت عمریه ، غلام توأم ابالفضل۲ مستم از می و گردش ، سبوی توأم ابالفضل۲ دلبرم تو باشی اسیر ،به خوی توأم ابالفضل۲ از اذل منم عاشقی ،به کوی تؤأم ابالفضل۲ قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل کربلا ز ایثار تو _عجب آبرو گرفته ۲ علقمه ز پیگار تو ، عجب رنگ و بو گرفته۲ ماه شب خجالت کشید ، که از نو رو گرفته ۲ تا صفا غلامت شده ، از تو خو گرفته قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل شیر بیشهٔ کربلا ، تو باشی یا ابالفضل آنکه گشته دستش جدا ، تو‌ باشی یا ابالفضل زیر تیغ بگفت یا اخا ، تو باشی یا ابالفضل غرق و شد حسین در عزا ، توباشی یا ابالفضل قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
241.9K
نوحه شب نهم درعزای دست ساقی،قاصدکها پرگرفتند در کنار مَشک سقا،روضه ی اصغرگرفتند علقمه دریای غم شد،روضه ی دست و علم شد تازه داغ اکبرم شد۲ یاابوفاضل اباالفضل۳ ---- چشم اودریای تیره،ازسرش ریزد ستاره آبرویِ ساقیِ من،میچکدازمشک پاره دیده ی مستش گرفتن،ای خدا دستش گرفتن از حسین هَستش گرفتن۲ یاابوفاضل اباالفضل۲ ------ میرسد از،دشت و صحرا،ناله ی ادرک اخایت میرسد عِطرِ گل یاس ازکنارِ دست و پایت ای شکسته فرق و سینه،ای به چشمت تیرکینه میدهی بوی مدینه۲ یاابوفاضل اباالفضل۲
ما که عمری‌ست گدای شب تاسوعاییم زخمی مرثیه‌های شب تاسوعاییم عشق عباس شکیبایی و سرزندگی است روضه‌ی امشب ما روضه ی شرمندگی است تن بی بال و پرت قاتل ارباب شده‌ست از خجالت همه‌ی قامت تو آب شده‌ست همه‌ی علقمه پر نقش شد از بال و پرت همه‌ی خون تنت ریخته از فرق سرت اولین بار کنار تن تو لرزیدم سوختم تا که تن سوخته‌ات را دیدم داغ تو بر کمرم مانده و سنگین شده است این فرات است که از خونِ تو رنگین شده است می‌کشم تیر ز چشم تو به چشمی پُر اشک مرثیه خوانده برای منِ دلسوخته، مشک از گلو و سر و چشم و دهنت خون زده است صبر کن نیزه‌ای از پشت تو بیرون زده است خیمه با رفتن تو ضربه‌ی بد خواهد خورد دخترم بی تو از این قوم، لگد خواهد خورد لشکر حرمله آماده‌ی غارت شده است تو که بی دست شدی، حرف اسارت شده است فکر کن بی من و تو شمر چه‌ها خواهد کرد حرمله را به حرم زود رها خواهد کرد از همین لحظه النگوی رقیه پَر زد خواهرم باز گره بر گره‌ی معجر زد با شکاف سر زاری که تو داری چه کنم؟ با سرت در گذر نیزه سواری چه کنم؟ به سر سوخته‌ات زخم جبین می‌اُفتد بیشتر از سر من روی زمین می‌اُفتد ✍
|⇦•دور وبر کریمان... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ..." *قبل از آنکه الهی العفو بگید دلم رفت بالای نیزه ها، بخدا اربابمون قرآن میخوند قران میخوند و سنگش زدند.. الهی العفو..* دور و بر کریمان گر چه پر از گهر بود اما نگاه آنها بر سنگ بیشتر بود تحویلمان گرفتند بالایمان نشاندند پیشِ بزرگواران، انگار خاک، زر بود بدنام شهر بودم اما به رو نیاورد ساقی به قول ماها دنبال دردسر بود من هرچه رزق خوردم از این دل شکسته ست این کوزه ی شکسته بشقاب کوزه گر بود صدها هزار غیبت صدها هزار تهمت صدها هزار غفلت پایان من شرر بود گفتم گناهکارم فرمود علی علی کن این بهترین خیر بود این بهترین نظر بود کوهِ گناه من را یک یا علی بهم ریخت گفتم علی و مولا بخشید هر قدَر بود صد درد داشتم من، مولا نگفته حل کرد از مشکل بزرگم‌ مولا بزرگتر بود این علیه ..لذا از وجود نازنینش باید یکی بیاد به دنیا که جلوه ی علی داشته باشه، مواساتش، عاشقیش، فدایی بودنش، این ماه روزه ی ما با روضه شد مبارک از خیرِ روزه بهتر خیرات چشمِ تر بود مغرب زمان افطار،گفتم حسین و فوراً در را زدند و دیدم ارباب پشت در بود زندان ماست دنیا، کرب و بلا بهشت است آرامشِ دو گیتی تنها همین سفر بود امشب حرم قُرق شد تا فاطمه بیاید از ناله ی بُنَیَّ در صحن چه خبر بود @navaye_asheghaan
enc_16805434270210507403388.mp3
10.92M
|⇦• دور .بر کریمان... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در نگاه امام خمینی، ماه رمضان ماه تهذیب نفس است. 📚صحیفه امام،ج۱۸، ص۴۷۶ @navaye_asheghaan
|⇦•بی چاره ام.... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بی چاره ام دلخسته ام زارم ، نزارم باز آمدم چون ابر بارانی ببارم قلب سیاه و چشم خشک آورده ام من اشکم نمی آید گره خورده به کارم غیر از گناه و معصیت انگار اصلا، کاری نمی آید از این چشمان تارم حرف جدایی را نزن دق میکنم من من که به جز این خانه جایی را ندارم چیزی به جز بار گنه بر شانه ام نیست بار مرا بردار که افتاده بارم هی قول توبه میدهم اما چه سودی دیگر به قول خویش اطمینان ندارم من را بسوزان اعتراضی که ندارم نااهلم و می دانم اصلا اهل نارم بد جور دلتنگ غروب کربلایم ای کاش میشد سر بر آن تربت گذارم این روزها روضه به پا کردن به هر وقت این روزها یاد لب خشک نگارم قربان آن خواهر که پای نیزه می گفت حالا ببین بر ناقه ی عریان سوارم یک روز عباسِ علی دور و برم بود حالا به شمر و حرمله افتاده کارم بلند صدا بزن الهی العفو @navaye_asheghaan
202030_929521633.mp3
14.14M
|⇦•بی چاره ام ... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ماه رمضان،ماه مفروش کردن قدوم شب قدر با اشک‌های شوق برای درک «زیباترین لحظه حیات انسانی» است @navaye_asheghaan
|⇦•رفتی وبا رفتنت... وتوسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبر من رفت بس که بلند است هلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگر من رفت عباس! چشم قشنگ تو سه شعبه ی مسموم وای چه ها بر تو ای برادر من رفت خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت وای اباالفضل رفت معجر من رفت رفتی و با رفتن تو دستِ حرامی تا بغل گوشواره دختر من رفت طفل رضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیدهٔ آب آور من رفت جان حسین روی نیزه باش مراقب دیدی اگر که سمت کوفه خواهر من رفت دور اباالفضل ولی ترپَتمه داغِلمیش بدنی سن داغلاسن دا آخر بیر قَبره یقاماز سنی ای منم ال توتانیم اللرین اللرده قالیب پیکرین هر تیکه سی گور نجه هر یرده قالیب @navaye_asheghaan
202030_2112907414.mp3
19.02M
|⇦•رفتی وبا رفتنت... و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگر بنده «خدا» می‏دانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتی وجود دارد] دوست می‏داشت که تمام سال، رمضان باشد.  📚بحار الانوار، ج 93، ص 346 @navaye_asheghaan
چنان كه وقت عطش جرعه‌اي گوارا را طلب كنيد فقط ساقي العطاشا را هنوز جاي علامت به شانه‌ی پدر است سپرده زير علم دست صاحبش ما را دوباره خانه‌ی ما سفره‌ی ابالفضل است گمان كنم گره‌اي هست كار بابا را به يك نگاه ابالفضل هم نخواهم داد اگر دهند به دستم تمام دنيا را به چشم دل بنگر ظهر روز تاسوعا ميان دسته ميانداري مسيحا را غروب مي‌كند از فرط خجلتش خورشيد نقاب اگر كه بگيرند ماه زيبا را فقط به علقمه آنهم درست ظهر عطش خدا به ماه رسانده‌ست دست دريا را خدا كند برساند به خيمه مشكش را خدا كند نبرند آبروي سقا را خبر رسيد كه از روي زين زمين افتاد خدا كند برسانند زود زهرا را ✍