#شب_چهارم
#زمینه
#حر_بن_ریاحی
#بند_اول
(جز شرمندگی
چیزی ندارم
از خجالت اشک
میشم میبارم)۲
ببخش مرا
به پایِ تو؛ می افتم ای آقا
به این دلِ پُر از؛ گناه بکن نگا
حالم رو با نگات؛ بکن تو رو به راه
مرا بخون
تا حر شوم؛ بشم یه مَحرَمِت
برای زخم تو بشم یه مرهمت
بزار تا جون بدم به پاس مقدمت
❤شرمندم آقا ...
#بند_دوم
(رخصتی آقا
میرم به میدون
جونمو میدم
جونم فداتون)۲
میرم آقا
که جون بدم برای زینبت
سرم آقا بشه...فدای زینبت
رضایت منه رضای زینبت
شرمندم من
با جون دادن تو راه میشه
میخوام تلافیه همه بدیم بشه
نباشی و نفس برای حر چیشه
❤شرمندم آقا ....
#به قلم:
#علیرضا_عباس_بیگی
#بهنام_واحدی_جهاد
@rajaz_heiat
❣﷽❣
⚪️#سبک_دهه_محرم
🔳#شب_اول
🔳#سینه_زنی_حضرت_مسلم_ع
⚪️#سبک : سلام ای بی کفن شه دور از وطن
سرِ دارم حسین گرفتارم حسین
میا کوفه که غم دارم حسین
غمت دلواپسم کرد بیا از کوفه برگرد
⚪️میا کوفه حسین جان
پُر از دردم حسین سر آوردم حسین
ببخش آواره ات کردم حسین
نیاور اصغرت را سه ساله دخترت را
⚪️میا کوفه حسین جان
رُخم رنگین شده سرم خونین شده
برایت جایزه تعیین شده
میگم با اشک سوزان دوست دارم حسین جان
⚪️میا کوفه حسین جان
🔳⚪️🔳⚪️🔳⚪️
🖤#شب_دوم
🖤#ورودیه
غم هجران رسید به لب ها جان رسید
زمین کربلا مهمان رسید
دل از غم شد لبالب خدا رحمی به زینب
🖤حسین سالار زینب
علمدار حرم ندارم با تو غم
بزن پشت سر زینب علم
یل أم البنینی الهی غم نبینی
🖤حسین سالار زینب
در آغوش رباب علی رفته به خواب
امان از التماس و قحط آب
تب گهواره ای وای گلوی پاره ای وای
🖤حسین سالار زینب
خمیده خواهرش دل آشوب پسرش
نشسته خاک غم بر معجرش
شده خیره به مقتل امان از روضه ی تل
🖤حسین سالار زینب
🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤
🌴#شب_سوم
🌴#سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
الا خدّ التریب وصالت شد نصیب
سلام اله علی الشیب الخضیب
زنم بوسه سرت را بغل کن دخترت را
🌴اباالمظلوم حسین جان
بلاها دیده ام همه اش لرزیده ام
لباس کهنه من پوشیده ام
دمادم طعنه خوردم هزاران دفعه مردم
🌴اباالمظلوم حسین جان
تبم بالا گرفت دل زهرا گرفت
تو را خواندم گلویم را گرفت
میگم با قلب سوزان دوست دارم پدر جان
🌴اباالمظلوم حسین جان
🌴⚜🌴⚜🌴⚜
🍁#شب_چهارم
🍂#سینه_زنی_طفلان_زینب
دل و دلداده اند عقیله زاده اند
برای نوکری آماده اند
دو طفل خواهر تو فدای اکبر تو
🍁حسین سالار زینب
ز نسل جعفرند یل و جنگ آورند
به رزم آیینه دار حیدرند
شده غوغا به میدان
امیری ای حسین جان
🍁حسین سالار زینب
دلم در خون تپید شدم أُمّ الشهید
شدم پیش حسینم رو سفید
اگر دیدم مصیبت سرت آقا سلامت
🍁حسین سالار زینب
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
♨️#شب_پنجم
💢#سینه_زنی_حضرت_عبدالله_ع
غریب کربلا مرمّل بالدماء
می آیم یاریت از خیمه ها
شدم سرباز راهت میان قتلگاهت
♨️عمو جانم عمو جان
کس و کارم عمو تویی یارم عمو
چنان سقا جگر دارم عمو
بلا گردانت هستم سپر کردم دو دستم
♨️عمو جانم عمو جان
مزن بر این بدن بر این بی پیرهن
به جای او به من خنجر بزن
بیا جای عمویم بزن بر این گلویم
♨️عمو جانم عمو جان
♨️💢♨️💢♨️💢
🥀#شب_ششم
🥀#سینه_زنی_حضرت_قاسم_ع
انا بن المصطفی وصی المرتضی
منم قاسم یتیم مجتبی
منم مست شهادت قسیم نار و جنت
🥀عمو جانم حسین جان
لبم ظرف عسل کنم خیرالعمل
منم فرزند سردار جمل
عسل نوش بلایم حسن در کربلایم
🥀عمو جانم حسین جان
به تن دارم کفن به رزم تن به تن
شده تکبیر قاسم یا حسن
رجز گویم به أزرق علیٌّ حق مع الحق
🥀عمو جانم حسین جان
شکست آیینه ام غم دیرینه ام
لگد کوب عدو شد سینه ام
عمو جان رو سفیدم بیا که قد کشیدم
🥀عمو جانم حسین جان
🥀⚪️🥀⚪️🥀⚪️
💚#شب_هفتم
💚#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
شدم از غصه پیر گلم ناخورده شیر
مدد یا رازق الطفل الصغیر
لالایی اصغر من گل نیلوفر من
💚علی لای لای علی جان
شده خیمه سراب یک کم مادر بخواب
عمو رفته بیاره مشک آب
شاید بارون بگیره خدا بچه ام نمیره
💚علی لای لای علی جان
ببین زانو زدم قدم هر سو زدم
به هر کس که بگی من رو زدم
شده دردم چه بی حد عمو هم که نیامد
💚علی لای لای علی جان
💚🌴💚🌴💚🌴
🏁#شب_هشتم
🏁#سینه_زنی_حضرت_علی_اکبر_ع
گل لیلا علی مه دلها علی
سلام الله علیک یا علی
برو خوشقد و بالاولی آهسته بابا
🏁 علی جانم علی جان
برو میدان ولی به آوای جلی
بخوان تو «لا فتی الا علی»
پیمبر داده تعلیم نه سازش کن نه تسلیم
🏁على جانم على جان
اکبرم تویی تاب و توانم
ببین دل نگرانم برو راحت جانم
حرم زار و پریشان برو مست و خرامان علی جانب میدان
🏁اناالمظلوم حسینم
اکبرم چو قرص قمری تو
علی دگری تو رسول پدری تو
در عبا بچینم بدنت را
همه عضو تنت را حسین و حسنت را
🏁اناالمظلوم حسینم
کنارت
پریشان و خمیده
ببین عمه رسیده
بمان ای نور دیده
⚪️🔳⚪️🔳⚪️🔳
♻️#شب_نهم
♻️#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
أمان الخائفین یل أم البنین
علمدارم شده نقش زمین
امیرلشگر من پناه خواهر من
♻️ابوفاضل اباالفضل
پرم افتاده است سرم افتاده است
خدا آب آورم افتاده است
عمود آهنین خورد
کس و کارم زمین خورد
♻️ابوفاضل اباالفضل
علمدار حرم امید دخترم
نما رحمی به حال خواهرم
حرم در اضطراب پس از تو بی رکاب
رود زینب سوی بزم شراب
غرورم گشته پامال
روم من سوی گودال
♻️ابوفاضل اباالفضل
♻️⚜♻️⚜♻️⚜
ادامه👇👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@navaye_asheghaan
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
┏┛
#شب_چهارم محرم
چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم
چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم
*یا صاحب الزمان!نمی دونم بالاخره می بینمت،نمی بینمت؟نمی دونم بالاخره سرم رو روی دامنت میذارم،نمی ذارم؟*
به سمت آسمان رو می کنم هر روز می پرسم
کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم
*مولای من!*
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده ی مارا
*من فقط یه جمله دارم بگم،شرمنده اتم آقاجان*
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده ی مارا
نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم
*چقدر مُحرما اومدم توبه کردم،اما الان سرم رو از خجالت انداختم پایین،بهت قول دادم دیگه گناه نکنم.اما نا امید نباشی، محرم بهاره توبه است،مگه نگفت: خدا اگه بخواد کسی رو هدایت کنه، مسیر کربلا رو نشونش میده. از این گریه کجا بالاتر پیدا می کنی؟ خدا رحمت کنه بزرگان مارو،علمای مارو ، حضرت آیت الله بهجت(ره) رحمة الله علیه نقل می کنن از ایشون، که فرمود:، "نگاه کردم توی مستحبات دیدم هیچی ثوابش از گریه ی بر حسین بالاتر نیست، حتی از نماز شب" این گریه رو به همه نمیدن، این چشم پر اشک رو به همه نمیدن، حتماً دوستت داشته که صدات کرده،امشب اومدی بگی:حسین جان اومدم از نو شروع کنم*
در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو
به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم
*مگه نمیگن:دوره ی آخر الزمان نگه داشتن دین مثل نگه داشتن گلوله ی آتش کف دسته، راست و حسینی بگم. دستت رو از رو سرم برداری می خورم زمین،آقا هوام رو داشته باش، من گریه کن جدتم. خیالم راحت ِ جایی اومدم،که عاقبت به خیری تو همین راهه،آی رفیقای عزیز من! ابی عبدالله سر راه همه ی ما قرار می گیره، یکی از یاران حضرت نقل می کنه،میگه داشتیم می رفتیم سمت کربلا، تو راه یه مرتبه حضرت ایستاد، همه منتظرند دلیل این ایستادن حضرت چیه،حضرت نشون داد یه سیاهی داره از دور میاد،گفت:بایستید این داره به طرف ما میاد،بذارید مارو ببینه، میگه،اومد،اومد،نزدیک ِ حضرت که شد راهش رو کج کرد و رفت، دیدن امام یه دست حسرتی رو هم زد، امام گفت:ما ایستادیم ببینیمش،خودش نخواست،حواسمون باشه راهمون رو از حسین جدا نکنیم،حسین رحمة الله الواسعه است، همیشه دستش رو دراز میکنه، زهیر یه نمونه اش،حُر یه نمونه اش،چقدر زهیر راهش رو عوض کرد،یه جای دیگه خیمه زد، اما ابی عبدالله دستش رو دراز کرد،اینقدر رفت سراغش تا آخر زهیر خودش رو انداخت روی پای حسین، حُر و زهیر این طرف، عبیدالله حُر جفی و هرثمه اون طرف،اینها دست امام رو گرفتند،عبیدالله و هرثمه دست امام رو رها کردن، عمر سعد لعنت الله علیه،شما فکر می کنید امام به عمر سعد راه نشون نداد،دستش رو نگرفت، شروع کرد باهاش حرف زدن،خونه بخوای بهت میدم، امان بخوای بهت میدم،زن و بچه ات تو امان من،بیا برو دست از خون من بردار، بالاترش رو بگم، اما قول بده منو اونجا نکشونی،من می خوام برم و رد شم،بالاترش رو بگم، نگاه کرد دید شمر رو سینه اش نشسته، گفت: اگه پاشی بری قول میدم شفاعتت کنم.امشب ما با این حسین اومدیم در خونه ی خدا رو در بزنیم. مولا یا صاحب الزمان! *
فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است
مُحرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم
*من اگه هزار سالم گریه کنم مثل شما نمیشه،شنیدم شب و روز برا جدت گریه می کنی، شنیدم، "اَبکِي صَباحَاً وَ مَساءَ" نمی فهمم " بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً" یعنی چی؟ اما این رو می دونم*
چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم
خدا می کرد چون زینب (س) پریشانم، نمی دانم
*حسین... کسی آروم از کنار این اسم رد نشه، بی تفاوت رد نشی، اینقدر محرم ها بیاد و بره، زیر خاک بخوابیم و نتونیم بگیم، هر کی نفس داره،ناله بزنه:حسین....ببرمت سراغ روضه،آخر این غزل قشنگ من و تو رو وصل میکنه،آقاجان!امام زمان!*
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ی ارباب
نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم
شاعر: عباس احمدی
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
┏┛
#شب_چهارم محرم
چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم
چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم
*یا صاحب الزمان!نمی دونم بالاخره می بینمت،نمی بینمت؟نمی دونم بالاخره سرم رو روی دامنت میذارم،نمی ذارم؟*
به سمت آسمان رو می کنم هر روز می پرسم
کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم
*مولای من!*
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده ی مارا
*من فقط یه جمله دارم بگم،شرمنده اتم آقاجان*
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده ی مارا
نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم
*چقدر مُحرما اومدم توبه کردم،اما الان سرم رو از خجالت انداختم پایین،بهت قول دادم دیگه گناه نکنم.اما نا امید نباشی، محرم بهاره توبه است،مگه نگفت: خدا اگه بخواد کسی رو هدایت کنه، مسیر کربلا رو نشونش میده. از این گریه کجا بالاتر پیدا می کنی؟ خدا رحمت کنه بزرگان مارو،علمای مارو ، حضرت آیت الله بهجت(ره) رحمة الله علیه نقل می کنن از ایشون، که فرمود:، "نگاه کردم توی مستحبات دیدم هیچی ثوابش از گریه ی بر حسین بالاتر نیست، حتی از نماز شب" این گریه رو به همه نمیدن، این چشم پر اشک رو به همه نمیدن، حتماً دوستت داشته که صدات کرده،امشب اومدی بگی:حسین جان اومدم از نو شروع کنم*
در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو
به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم
*مگه نمیگن:دوره ی آخر الزمان نگه داشتن دین مثل نگه داشتن گلوله ی آتش کف دسته، راست و حسینی بگم. دستت رو از رو سرم برداری می خورم زمین،آقا هوام رو داشته باش، من گریه کن جدتم. خیالم راحت ِ جایی اومدم،که عاقبت به خیری تو همین راهه،آی رفیقای عزیز من! ابی عبدالله سر راه همه ی ما قرار می گیره، یکی از یاران حضرت نقل می کنه،میگه داشتیم می رفتیم سمت کربلا، تو راه یه مرتبه حضرت ایستاد، همه منتظرند دلیل این ایستادن حضرت چیه،حضرت نشون داد یه سیاهی داره از دور میاد،گفت:بایستید این داره به طرف ما میاد،بذارید مارو ببینه، میگه،اومد،اومد،نزدیک ِ حضرت که شد راهش رو کج کرد و رفت، دیدن امام یه دست حسرتی رو هم زد، امام گفت:ما ایستادیم ببینیمش،خودش نخواست،حواسمون باشه راهمون رو از حسین جدا نکنیم،حسین رحمة الله الواسعه است، همیشه دستش رو دراز میکنه، زهیر یه نمونه اش،حُر یه نمونه اش،چقدر زهیر راهش رو عوض کرد،یه جای دیگه خیمه زد، اما ابی عبدالله دستش رو دراز کرد،اینقدر رفت سراغش تا آخر زهیر خودش رو انداخت روی پای حسین، حُر و زهیر این طرف، عبیدالله حُر جفی و هرثمه اون طرف،اینها دست امام رو گرفتند،عبیدالله و هرثمه دست امام رو رها کردن، عمر سعد لعنت الله علیه،شما فکر می کنید امام به عمر سعد راه نشون نداد،دستش رو نگرفت، شروع کرد باهاش حرف زدن،خونه بخوای بهت میدم، امان بخوای بهت میدم،زن و بچه ات تو امان من،بیا برو دست از خون من بردار، بالاترش رو بگم، اما قول بده منو اونجا نکشونی،من می خوام برم و رد شم،بالاترش رو بگم، نگاه کرد دید شمر رو سینه اش نشسته، گفت: اگه پاشی بری قول میدم شفاعتت کنم.امشب ما با این حسین اومدیم در خونه ی خدا رو در بزنیم. مولا یا صاحب الزمان! *
فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است
مُحرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم
*من اگه هزار سالم گریه کنم مثل شما نمیشه،شنیدم شب و روز برا جدت گریه می کنی، شنیدم، "اَبکِي صَباحَاً وَ مَساءَ" نمی فهمم " بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً" یعنی چی؟ اما این رو می دونم*
چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم
خدا می کرد چون زینب (س) پریشانم، نمی دانم
*حسین... کسی آروم از کنار این اسم رد نشه، بی تفاوت رد نشی، اینقدر محرم ها بیاد و بره، زیر خاک بخوابیم و نتونیم بگیم، هر کی نفس داره،ناله بزنه:حسین....ببرمت سراغ روضه،آخر این غزل قشنگ من و تو رو وصل میکنه،آقاجان!امام زمان!*
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ی ارباب
نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم
شاعر: عباس احمدی
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
┏┛
#شب_چهارم محرم
چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم
چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم
*یا صاحب الزمان!نمی دونم بالاخره می بینمت،نمی بینمت؟نمی دونم بالاخره سرم رو روی دامنت میذارم،نمی ذارم؟*
به سمت آسمان رو می کنم هر روز می پرسم
کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم
*مولای من!*
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده ی مارا
*من فقط یه جمله دارم بگم،شرمنده اتم آقاجان*
تو که هر هفته امضا می کنی پرونده ی مارا
نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم
*چقدر مُحرما اومدم توبه کردم،اما الان سرم رو از خجالت انداختم پایین،بهت قول دادم دیگه گناه نکنم.اما نا امید نباشی، محرم بهاره توبه است،مگه نگفت: خدا اگه بخواد کسی رو هدایت کنه، مسیر کربلا رو نشونش میده. از این گریه کجا بالاتر پیدا می کنی؟ خدا رحمت کنه بزرگان مارو،علمای مارو ، حضرت آیت الله بهجت(ره) رحمة الله علیه نقل می کنن از ایشون، که فرمود:، "نگاه کردم توی مستحبات دیدم هیچی ثوابش از گریه ی بر حسین بالاتر نیست، حتی از نماز شب" این گریه رو به همه نمیدن، این چشم پر اشک رو به همه نمیدن، حتماً دوستت داشته که صدات کرده،امشب اومدی بگی:حسین جان اومدم از نو شروع کنم*
در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو
به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم
*مگه نمیگن:دوره ی آخر الزمان نگه داشتن دین مثل نگه داشتن گلوله ی آتش کف دسته، راست و حسینی بگم. دستت رو از رو سرم برداری می خورم زمین،آقا هوام رو داشته باش، من گریه کن جدتم. خیالم راحت ِ جایی اومدم،که عاقبت به خیری تو همین راهه،آی رفیقای عزیز من! ابی عبدالله سر راه همه ی ما قرار می گیره، یکی از یاران حضرت نقل می کنه،میگه داشتیم می رفتیم سمت کربلا، تو راه یه مرتبه حضرت ایستاد، همه منتظرند دلیل این ایستادن حضرت چیه،حضرت نشون داد یه سیاهی داره از دور میاد،گفت:بایستید این داره به طرف ما میاد،بذارید مارو ببینه، میگه،اومد،اومد،نزدیک ِ حضرت که شد راهش رو کج کرد و رفت، دیدن امام یه دست حسرتی رو هم زد، امام گفت:ما ایستادیم ببینیمش،خودش نخواست،حواسمون باشه راهمون رو از حسین جدا نکنیم،حسین رحمة الله الواسعه است، همیشه دستش رو دراز میکنه، زهیر یه نمونه اش،حُر یه نمونه اش،چقدر زهیر راهش رو عوض کرد،یه جای دیگه خیمه زد، اما ابی عبدالله دستش رو دراز کرد،اینقدر رفت سراغش تا آخر زهیر خودش رو انداخت روی پای حسین، حُر و زهیر این طرف، عبیدالله حُر جفی و هرثمه اون طرف،اینها دست امام رو گرفتند،عبیدالله و هرثمه دست امام رو رها کردن، عمر سعد لعنت الله علیه،شما فکر می کنید امام به عمر سعد راه نشون نداد،دستش رو نگرفت، شروع کرد باهاش حرف زدن،خونه بخوای بهت میدم، امان بخوای بهت میدم،زن و بچه ات تو امان من،بیا برو دست از خون من بردار، بالاترش رو بگم، اما قول بده منو اونجا نکشونی،من می خوام برم و رد شم،بالاترش رو بگم، نگاه کرد دید شمر رو سینه اش نشسته، گفت: اگه پاشی بری قول میدم شفاعتت کنم.امشب ما با این حسین اومدیم در خونه ی خدا رو در بزنیم. مولا یا صاحب الزمان! *
فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است
مُحرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم
*من اگه هزار سالم گریه کنم مثل شما نمیشه،شنیدم شب و روز برا جدت گریه می کنی، شنیدم، "اَبکِي صَباحَاً وَ مَساءَ" نمی فهمم " بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً" یعنی چی؟ اما این رو می دونم*
چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم
خدا می کرد چون زینب (س) پریشانم، نمی دانم
*حسین... کسی آروم از کنار این اسم رد نشه، بی تفاوت رد نشی، اینقدر محرم ها بیاد و بره، زیر خاک بخوابیم و نتونیم بگیم، هر کی نفس داره،ناله بزنه:حسین....ببرمت سراغ روضه،آخر این غزل قشنگ من و تو رو وصل میکنه،آقاجان!امام زمان!*
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ی ارباب
نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم
شاعر: عباس احمدی
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
🔆#سینه_زنی_حضرت_حر_سلام_الله_علیه
🔆#آقای_میرداماد
🔆#شب_چهارم
سلام ای دلت مثل دریا حسین
پذیرای دلهای تنها حسین
به درگاه تو آمدم یا حسین
حسین یا حسین
سلام ای ماه شب تاریکم
به لطف تو من به خدا نزدیکم
دنیای من حسین
عقبای من حسین
آقای من حسین
🔆لبیک یا حسین
قبولم کن آقا اگرچه بدم
ولی عاقبت نزد تو آمدم
ببین پیش پای تو زانو زدم
حسین یا حسین، حسین یا حسین
مرا می بخشی
خودم می دانم
ولی اشک شرم است
در این چشمانم
رگ و خون من فدایت آقا
سرم را آوردم برایت آقا
تا زنده ام حسین
شرمنده ام حسین
من بنده ام حسین
🔆لبیک یا حسین
مرا می کشد دیدن آه تو
پشیمانم از بستن راه تو
سر من فدای سر ماه تو
حسین یا حسین، حسین یا حسین
اگرچه از من دلت رنجیده
دل طفلانت هم ز من ترسیده
ولی می خواهم هوایی باشم
برای راه تو فدایی باشم
بهرت فدا شدن، یعنی رها شدن
نور خدا شدن
🔆لبیک یا حسین
🔆هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔆
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@hassanataie1 - کربلایی حسن عطایی .mp3
7.57M
حسین اشک زلال...
محرم الحرام ۹۹
#شب_چهارم
شور
هیئت جنت العباس(ع)قم
#حسن_عطایی
@hassanataie1 - کربلایی حسن عطایی .mp3
7.18M
افضل الاذکاره...
محرم الحرام ۹۹
#شب_چهارم
شور
هیئت جنت العباس(ع)قم
#حسن_عطایی
13990617zamineآهنگهایزنگ.mp3
9.96M
📥 زمینه | ما اومدیم روضه تا که
🎙 #کربلایی_امین_قدیم
(مراسم عزاداری دهه دوم محرم الحرام ۱۴۴۲)
#شب_چهارم
13990617shor2.mp3
4.61M
📥 شور | به محبت شما دارم امید
🎙 #کربلایی_امین_قدیم
(مراسم عزاداری دهه دوم محرم الحرام ۱۴۴۲)
#شب_چهارم #دهه_دوم
13990617shor5.mp3
4.06M
📥 شور | مالک اشتر شده مجنون عباس
🎙 #کربلایی_امین_قدیم
(مراسم عزاداری دهه دوم محرم الحرام ۱۴۴۲)
#شب_چهارم #دهه_دوم
13990617zamineآهنگهایزنگ.mp3
5.29M
📥 نغمه | نفس نفس زدن تو خودش نفس گیر است
🎙 #کربلایی_امین_قدیم
(مراسم عزاداری دهه دوم محرم الحرام ۱۴۴۲)
#شب_چهارم #دهه_دوم
📍هيئت بيت الاحْزان حَضرت زَهرا سَلام الله عَليهٰا📍
13990614 shor1.mp3
9.34M
📥 شور پایانی | من اصن اومدم برات مریض بشم
🎙 #کربلایی_امین_قدیم
(مراسم عزاداری دهه دوم محرم الحرام ۱۴۴۲)
#شب_چهارم
دوبیتی های عرض ارادت به حضرت زینب(س) و فرزندان بزرگوارش
زینب که شهیده رشیدهست
زین مرتبه نیز رو سفید است
هم خواهر و دختر شهید است
هم عمه و مادر شهید است...
عونش به مثل چو شیر بوده
آری که یل و دلیر بوده...
در معرکه شد فداییِ حق
الحق که چه حق پذیر بوده
آری که محمدش وفا داشت
در وقت شهادتش نوا داشت
شد عاقبتش ختمِ شهادت..
از بس به خدا شوق لقا داشت
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_حضرت_زینب_س
#فرزندان_حضرت_زینب_س
#شب_چهارم
|⇦•آمده برگِ دعوتی...
#توسل ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_چهارم رمضان ۱۴۰۲به نفسِ استادحاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل
فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ..."
آمده برگِ دعوتی از عرش
ایها النّاس دعوتید همه
وقت در هم خریدن آمده است
غرق دریای رحمتید همه
سر شب تا سحر منادی حق
هر گنهکار را صدا کرده
منِ آلوده هم طمع کردم
دائم الفضل سفره وا کرده
باز کرده به دستِ رحمتِ خویش
تا که شاید من و تو برگردیم
طمع آغوش مهربانش را
سحر جمعه تجربه کردیم
مهربان تر زِ مادر است، خدا
ما که هستیم عبد فرّاریم
با تمام گنهکاریمان
در جگر حبِّ مرتضی داریم
سینهام مثل حضرت زهرا
میدهد چون بهشت بوی نجف
وقت جان دادنم بچرخانید
جای قبله مرا به سوی نجف
قلبِ من با غمِ امام حسین
مثل تربت طهارتی دارد
بهتر از گریه بر امام حسین
چشم من چه عبادتی دارد؟
میزند ناله، ای حسینِ عزیز
گیسوانت کجاست شانه زنم؟
یاد هر ضربه ای که خوردی تو
درد میگیرد ای حسین تنم
نیزهها در قیام و سجده شان
اشهد حنجر تو را خواندند
عدهای آمدند در گودال
صورتت را رو به خیمه چرخاندند
آتش افتاده بود بر جگرت
آسمان را چو دود میدیدی
خواهرت را محاصره کردند
خواهرت را کبود میدیدی
سر اینکه سر تو را نَبُرَند
رو زده خواهر تو بر دشمن
هر چه فریاد زن نزن نامرد
عمر سعد گفت که شمر بزن بزن بزن
دست و پا گیرِ سر بریدن شد
گفت بیرون کنید این زن را
با ته نیزه و غلاف زدند
بر سر و صورتش چِنان زهرا
@navaye_asheghaan
enc_16799382619585401129936.mp3
10.92M
|⇦•آمده برگِ دعوتی...
#توسل و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رمضان، ماهی است که آسمان ، زمین را در آغوش ملکوتی اش کشید و از این هم آغوشی مبارک، مولود قدسی و نورانی «قرآن»، آرمیده در گلبرگ های خوش رایحهی «وحی»، قدم به عرصهی وجود نهاد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•قلب مرا نرم کرد...
#قسمت_اول #توسل ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_چهارم رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
قلب مرا نرم کرد دیده ی بارانیم
تر شده سجاده از؛ اشکِ پشیمانیم
از همه دل رحمتر، از همه نزدیکتر
هرچه برنجانمت باز نمیرانیم
عمرِ تباه مرا، بارِ گناه مرا
باز بدان ای رئوف، از سر نادانیم
از تو چه پنهان پُر از حسرت دنیاشدم
از تو چه پنهان پُر از بی سر و سامانیم
بنده ی شرمنده ات، عاشق تو بود و هست
خواه ببخشاییم خواه بسوزانیم
«الهی العفو....»
@navaye_asheghaan
6347218850.mp3
13.29M
|⇦•قلب مرا نرم کرد...
#توسل و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدایا قرار ده روزهام را در این ماه روزه روزه داران واقعى و شب زندهداریام را نیز مانند شب زنده داران و بیدارم کن در آن از خواب بیخبران و گناهم را بر من ببخش اى معبود جهانیان و درگذر از من اى درگذرنده از گناهکاران..
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•دلِ همیشه غریبم...
#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده #شب_چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دلِ همیشه غریبم هوایتان کرده است
هوای گریه ی پایین پایتان کرده است
خداش خیر دهد آن کسی که بالِ مرا
کبوتر حرم باصفایتان کرده است
آقا! چگونه از تو نگیرم نجات فردا را
خدا برای همینها سوایتان کرده است
*گفت: آقاجانم چرا اسمش رضاست ؟فرمود: مظهر رضای الهیه،یعنی این که تو این عالم ،همه ی رضاها به امام رضا وصله...فرمود: پدری و مادری از پسرش راضی نمیشه الا به رضای امام رضا..مادری از بچه راضی نمیشه الا به رضای امام رضا.. مومنی از مومنی راضی نمیشه الا به رضای امام رضا....،بقیت الله از ما راضی نمیشه الا به رضای امام رضا... خدا از ما راضی نمیشه الا برضای امام رضا..*
*اومدم دلتو بدست بیارم بلدی دل امام رضا رو به دست بیاری؟ بله بلدم..*
دوست دارم تو حرمش روضه ی زهرا بخونم
شنیدم تو مدینه به زخم دل نمک زدن
شنیدم تو کوچه ها مادرت و کتک زدن
*نمیدونم امامحسن توکوچه چی دیده شب بعداز اینکه همه خوابیدن میره یه گوشه هی میگه: مادر قهرمانم لای لای...راهشوتو کوچه گم کرده بود..توچشمش خون پرشده مادرم لای لای..*
@navaye_asheghaan
6347219430.mp3
20.5M
|⇦•دل همیشه غریبم...
#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده #شب_چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
روزه دار دو لذت دارد: یکی لذتی که روزه را افطار می کند. دیگر شادی او از ملاقات پروردگارش است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
4-8.mp3
6.78M
﷽
🎶 شور| کربلایی مجتبی دسترنج
#شب_چهارم
السلام علی یا مصباح الهدی
#هيئت_سبط_النبي_عليه_السلام
@navaye_asheghaan
4-8.mp3
6.78M
﷽
🎶 شور| کربلایی مجتبی دسترنج
#شب_چهارم
السلام علی یا مصباح الهدی
@navaye_asheghaan