#شعرانتظار#
بی تو چه سخت میگذرد انتظارها
پایان رسیدعمر همه روزگارها
صد پاره گشت قلب زمان ازوفورزخم
خون می چکد زچشم زمین برمدارها
درامتدادظلمت این فصلهای سرد
جلوه نمیکنند چرا نوبهارها؟
پژمرده ایم درپس این انحطاط محض
جامانده ایم پشت همین انحصارها
درانتظار جلوه ات ای صبح بی بدیل
تابی نمانده بردل این بیقرارها
برگل نشسته زورق دلهای بی شکیب
طوفان زده به ساحل چشم انتظارها
دراین شب سیاه تلاقی خیروشر
گلگون شده ست حنجرحق روی دارها
ماییم و موج فتنه وطوفان حادثات
ازتوولی رسیده به مااقتدارها
آماده ایم تاکه دوصد جان فدا کنیم
کی میرسد سپاه تو با ذوالفقار ها
باعشق توبه هرچه که باید رسیده ایم
با نام توگرفته دلم اعتبارها
شاعر: لیلاچگینی
@navaye_asheghaan