eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام سامرا شد دوباره غرق آه و نوا مهدی فاطمه، گردیده صاحب عزا در غم عسکری کرده نوحه گری آه و واویلا(۴) مظهر مجتبی در سامرا کشته شد دست ظلم و ستم بر خونش آغشته شد شد غمش بی بدیل راوی اش جبرئيل آه و واویلا(۴) زهرِ کاری زده ، بر جان آقا شرر همدم او شده، در وقت مرگش پسر نزد او جان دهد جان به جانان دهد آه و واویلا(۴) از عطش سوخته است، پا تا سرت وای من تشنه لب کِی شدی، آن لحظه آقای من؟ تشنه لب یاحسین بر حسن نور عین آه و واویلا(۴) پیکرت لرزد از، بی حالیِ تو چرا؟ غرق خون شد دگر، دندان تو ای آقا غرق تاب و تبی زار و جان بر لبی آه و واویلا(۴) شد کفن عاقبت، با دست مهدی تنت کی دگر پاره شد، در معرکه پیرهنت؟ گفتی ای نور عین گریه کن بر حسین آه و واویلا(۴) تو حسن هستی اما قاتلت زن نشد پیکر تو هدفِ تیر دشمن نشد جان فدای حسن آن غریب وطن آه و واویلا(۴) سامرای تو چون کرببلا حاجتم در ظهورْ طوف قبرت ای شها حاجتم مهديا كن نظر سامرایم ببر آه و واویلا(۴) @navaye_asheghaan
سبک نوحه، زمینه امام حسن عسکری علیه السلام بیا صاحب عزا عزا بر پا شده که غوغای محشر تو سامرا شده پیرهن سیاه،(به تن داری)(۳) برا پدر ، (عزاداری)(۳) شال غم، روی دوشت افتاده مضطری، از چه تو آقا زاده پیش تو، بابای تو جون داده تسلیت، صاحب زمان تسلیت(۳) (تسلیت، یابن الحسن تسلیت(۳)) به زهر معتمد دلش پُرْ محن شد شهید راه حق امام حسن شد دور از وطن(پریشونه)(۳) تو بسترش(نیمه جونه)(۳) فاطمه، در غم او نوحه خوان سامرا، مقتل مرد جوان دست دل، برده سوی آسمان تسلیت،صاحب زمان تسلیت(۴) هم اسم امامِ حسنِ مجتباست عزیز فاطمه غریب سامراست مسموم زهر(شده آقا)(۳) مهدی شده(صاحب عزا)(۳) لحظه ی، آخر و مهدی غمین خون فشان، در غم آن نازنین چون حسین،غربت اوشدحزین تسلیت، صاحب زمان تسلیت(۳) @navaye_asheghaan
نوحه، زمینه،واحد،شور امام حسن عسکری علیه السلام (شعر کاربردی) بقیة الله... آجرک الله... عزا گرفتی.. برای بابا فدای قلبت.. مهدیِ زهرا تو سامرا باز.. عزا به پا شد ابن الرضایِ.. سوم فدا شد یه شال مشکی.. رو دوشِت آقا اشکِت می باره.. شبیه ابرا.. بقیة الله... آجرک الله... میونِ حجره.. چه بی قراره ابا محمد.. آروم نداره توی غریبی.. چون مجتبی شد با زهر دشمن.. آخر فدا شد اونکه شبیه.. حسن غریبه تو سامرا بی.. یار و حبیبه بقیة الله... آجرک الله... لحظه ی آخر.. داره نوایی هی میگه بابا.. مهدی کجایی بیا که تشنه.. شده لب من میسوزه قلبِ.. پر از تب من شبیه جَدّم.. شهیدِ عطشان لبهای خشکم.. گردیده سوزان بقیة الله... آجرک الله... الهي که با.. دعای آقا بیاد یروزی.. مهدیِ زهرا بریم مدینه.. بریم سامرّا کربلا باشیم.. یه روز ایشالا شبای جمعه.. بخونه روضه تو قتلگاهش..با اشک و گریه غریبِ مادر... غریبِ مادر... آقای بی سر.. بریده حنجر فدای زخمات.. غریبِ مادر قتیل العطشان.. ذبیح العریان از داغ تو شد.. زینب پریشان امامِ تنها.. میونِ اَعدا ای قطعه قطعه.. به روی خاکا غریبِ مادر... غریبِ مادر... @navaye_asheghaan
مدح و مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام عاشق و مبتلای عسکری ام نوکر و جانفدای عسکری ام در هوایش نفس نفس زده ام از ازل در هوای عسکری ام من کی ام؟ خاکِ پای فرزندش همچنین خاکِ پای عسکری ام نام او همچو مجتبی، حسن است مستِ نامِ رسای عسکری ام با نگاهش خدا شناس شدم که مطیع خدای عسکری ام صوت قرآن او زِ بس زيباست بی قرارِ صدای عسکری ام عده ای یا حسن حسن گفتند من مریدِ نوای عسکری ام بین جمع چهارده معصوم حال تحت لوای عسکری ام خواب و رؤيای هر شبم باشد زائرِ سامرای عسکری ام پسر فاطمه است این آقا شکرلِله گدای عسکری ام شالِ مشکی به گردنم دارم آشنای عزای عسکری ام شامل هر دعای مهدی ام تا که گریان برای عسکری ام همچو مهدی دوباره گریانِ غربت و ناله های عسکری ام بینِ حجره صدا زده مهدی.. که سرآسیمه آمده مهدی.. بینِ حجره چِقَدر نالان است مهدی او حزین و گریان است می چکد از دو چشم او باران ای خدا، این چه وقت باران است روز وصلش فرا رسیده یا.. ..عسکری را چو عید قربان است حالِ آقا چه مُنقلب گشته.. زهرِ قاتل چو تیغ برّان است جگرش سوخت چون عموش حسن ارث او سوزش دل و جان است دل او سوخت از غم مادر چون حسن مادریِ دوران است جان او بر لب آمد از غم یاس یاس پرپر که بر لبش جان است با لب تشنه الوداع می گفت این چه رسم وداع یاران است طفل او ساقی اش شده حالا لیک دست و تنش چه لرزان است این دم آخری نفس نفس اش نذرِ ناله به ذبحِ عطشان است مهدی اش روضه خوان و او گریان، بر شَهی که قتیل العریان است گفت مهدی، حسین تنها بود.. قطعه قطعه میانِ صحرا بود.. سرِ شَه را به نیزه ها زده اند تنِ شَه را چِقَدر پا زده اند اول او را به گودی آوردند دوم او را به هر کجا زده اند مثل زهرا که بی هوا زدنَش پسرش را چه بی هوا زده اند پیش چشمان تار خواهرِ او.. عده ای زخمِ ناروا زده اند عده ای نیزه، عده ای شمشیر پیرِمردان که با عصا زده اند عده ای هم که سنگ بَر رویَش.. ..نيّتِ قُربِ بر خدا زده اند عده ای نعلِ تازه بر مرکب بعد هم بر تنِ رها زده اند قطعه قطعه شده تَنِ پاکش بدنَش را جدا جدا زده اند هیچ کس یار او نَشد گودال اهلِ کوفه دوباره جا زده اند بعدِ او نوبت حرم شده است شعله بر خیمه از جفا زده اند وحشیانه به خیمه ها رفتند تازیانه به اولیا زده اند چشم عباس را که دیدند دور سیلی بر زینبش چرا زده اند؟ زینب و طعنه و جسارت وای.. ناموسِ حیدر و اسارت وای.. @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ باز هـــــــم می شــــــــود حسینیه وسـعت قلب درد پـــــــــــــــرورتان ســامرایی شـــــدیم و می گوییم تسلیت، تســلیت امــــــــام زمان تسلیت ای به درد ها مأنـــــوس تسلیت ای بَقیَّــــــــتُ الزَّهــــــــــرا بیت الاحــــــــزان سینه ات اینبار پر شــــــــــده از مصــــــــــــیبت بابا این حســـــن ها چقدر مظلومند این غریبی ز قبرشان حاکیست این حسن ها عجیب مادری اند ازهمین رو قبورشان خاکی است دشــــــمنان خبیث این دو حسن قلب شـــــــــان را به زهر آغشتند آتــــــــــــش افکنده اند در دلشان هــر دو را آه، خــون جگر کشتند یابن زهرا ببین ز ســــــوزش زهر پـــدرت مثل بیــــــــــــــــــد می لرزد دم آخــــــر درون کاســـــــــه ی آب جــــان مولا! چـــــــه دیـد می لرزد دیـــــد دور از حضـــــــــور یک سقا در حرم حــــرف قحطی آب است دید در قـتـلگاه، بیــــــن دو نهــــــر لب جدش حسین بی تاب است پدرت، لحظـــــه های آخـــــــر عمر آب از دســـــــت پاکـــــــتان نوشید دم آخر پســـــــــر نداشـت حسین تشنگی از گلوش می جــــــوشـید قاتلش با لگـــــــــــــــد به پهلویش صــورتش را به خاک ها چسباند روی جسمـش نشست آن ناپاک خنجرش را به گردنش که نشاند با یکی نــــــــه، دوازده ضـــــــــــــربه ناله ی مــــــــادری به گوش رسید خواهـــــــــری از فـــــــــراز تل نالان سمــــــــت گـــــــــودی قتلـگاه دوید  شعر: امیر عظیمی ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌ @navaye_asheghaan
5cd82e792a4b751f3adfa089_-281295488420054337.mp3
1.93M
﷽ شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) شور🎙 🏴سبک می‌گذرد کاروان 🎤مجید طاهری شعله ور است از دلم آتش زهر جفا بر جگر پاره ام گریه کند سامرا گریه کند بر غم و حال پریشان من گریه کند روز و شب بر من و زندان من خانه ام زندان و من اسیر بودم در دست دشمن اسیر وا غربتا...... حاصل زهر جفاست این تن لرزان من کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من آمده در خاطرم ماتم بزم یزید داغ لب و خیزران راس حسین شهید چوب کین بر لبها میزدند قاری قرآن را میزدند وا حسینا... @navaye_asheghaan
_امام حسن عسکری سلام الله علیه طفل اشکی که در این دیده ی تر می لرزد خبر آورده ز داغی ، که جگر می لرزد رو به قبله شده خورشید و شفق می گرید پشت افلاک ، از این هول خبر می لرزد جسم بابای جوان در بغل کودک اوست شعله ی شمع در آغوش سحر می لرزد بر پسر درد یتیمی است ، مسلم وقتی کاسه ی آب به دستان پدر می لرزد حسن عسکری از زهر ستم می سوزد دل زهرا ز غم مرگ پسر می لرزد
_شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام حدیث گریه شده جام زهر خوردن تو به عمر گل نرسد قصه ی فسردن تو همیشه آب نخوردن دلیل مرثیه نیست تمام روضه ی ما گشته آب خوردن تو هزار بار ، دلت را به ظلم سوزاندند هزار بار ، بمیرم برای مردن تو نبرده است مدینه ز خاطر ، ای یوسف به سامرا ، نه به زندان غصه بردن تو چه سخت بود سپردی یتیم خود به "قدر" چه سخت بود به دست "قضا" سپردن تو
_ امام حسن عسکری علیه السلام گریه خاموش نکرد آتش جانم چه کنم رو به قبله شده بابای جوانم چه کنم سر بی تاب پدر بر سر زانوی من است اول درد یتیمی است ، ندانم چه کنم نگران شد پدر از غربت تنهایی من من هم از حالت بابا نگرانم چه کنم سخت بود اینکه ببینم پدرم جان میداد وای من ، وای که کاری نتوانم چه کنم لرزش کاسه ی آب این دل من را لرزاند کوهم و میدهد این داغ تکانم چه کنم پدرم گرچه زمین خورد ولی نیزه نخورد یاد جدم کنم و روضه نخوانم چه کنم بر روی زخم تنش بار دگر زخم زدند تیرباران شدنش کرده کمانم چه کنم
_ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام دوبیتی کتیبه بر در و دیوار بستند دل آیینه رویان را شکستند عزای سامرا داغ مدینه است حسن ها داغدار کوچه هستند 2 ز گلبرگ دو چشمش یاس افتاد دلش در آتش احساس افتاد میان کاسه ی آبش چه میدید که یاد حضرت عباس افتاد 3 عزایش رستخیز روضه ی ماست عطش هم اشک ریز روضه ی ماست امام از کودک خود آب میخواست همین جمله گریز روضه ی ماست 4 دلش لرزید پای دستهایت نمی داند عزای دستهایت گدا از سامرا با دست پر رفت دعا کرد از برای دستهایت 5 دل و جان در عزایت گریه کردند فراوان در عزایت گریه کردند کریم سامرایی ای حسن جان کریمان در عزایت گریه کردند
_امام حسن عسکری سلام الله علیه آسمان در محن است سامرا سینه زن است ای خدا صاحب عزا حجه بن الحسن است کشته از زهر جفا یوسف زهرا شده است کودکی شاهد جان دادن بابا شده است تسلیت یا مهدی..... ناله اش جانکاه است اجلش در راه است او گل فاطمه است عمر گل کوتاه است در جوانی شده آن پیکر اطهر مسموم سامرا گریه کند در محن آن مظلوم تسلیت یا مهدی..... اشک غم می بارید مرگش از راه رسید کاسه ی آب روی دست او می لرزید ای فلک ، بی گنهی را ز چه رو آزردند یوسف فاطمه را از چه به زندان بردند تسلیت یا مهدی......
_ امام حسن عسکری سلام الله علیه نوحه گریه ها میکند کودکی با قلب مغموم در کنار تن اطهر بابای مسموم سامرا گریه کن با چشم خونبار حجه بن الحسن گشته عزادار یا امام زمان آجرک الله لب عطشان بود شاهد آن قلب صد چاک دست لرزان او ، لرزه افکنده در افلاک سر روی خاک حجره می گذارد پیش چشم پسر جان می سپارد یا امام زمان آجرک الله سامرا نوحه خوانی کند در ماتم او گل کند گریه بر غربت و عمر کم او حسن دوم آل پیمبر خانه شد قتلگاهش همچو مادر یا امام زمان آجرک الله
_ امام حسن عسکری سلام الله علیه واحد به سبک :سالار زینب چشم سامرا ریزد ستاره جگری مسموم شد پاره پاره آه و واویلا عمری در حصار روح قرآن بود یوسف زهرا کنج زندان بود آه و واویلا از چشم کعبه زمزم می جوشید وقتی ظرف آب در دستش لرزید آه و واویلا در اوج غربت با سوز و گداز طفلی می خواند بر پدر نماز آه و واویلا
_امام حسن عسکری علیه السلام واحد زمین گریه کرد و سما گریه کرد عزا گریه کرد ، سامرا گریه کرد بر آن دل که آتش گرفته چو شمع غریبانه زهر جفا گریه کرد امان ای امان یا امام زمان عزادار او حجه بن الحسن شده نوحه خوان و شده سینه زن بشوید گلی با گلاب دو عین به خورشید عالم بپوشد کفن امان ای امان یا امام زمان مه آسمان ، کنج زندان کجا حصار ستم ، نور قرآن کجا کسی که جهانی به فرمان اوست به بستر کجا ، دست لرزان کجا امان ای امان یا امام زمان چو شمعی که در نیمه شب گریه کرد ز سوز غمش تاب و تب گریه کرد لب تشنه اش آب خورده ولی به یاد شه تشنه لب گریه کرد امان ای امان یا امام زمان
_ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام واحد _ زمینه_نوحه از چه سوسو زنانی چون شمعی رو برویم گریه کنان بگویم پدر جان من بر توام پرستار ای افتاده به بستر گردیدی همچو مادر پدر جان چه رسیده ای جوان بر سرت لرزه افتاد از چه بر پیکرت یا ابتا ابتا یا مظلوم کنار بستر تو شد کودکت عزادار بابا خدا نگهدار پدر جان بعد از تو من غریبم در بین کوه و صحرا گردم تنهای تنها پدر جان خیمه ی من خانه ی غم گردد گریه هایم چشم زمزم گردد یا ابتا ابتا یا مظلوم یاد کرب و بلایم وقتی با کام عطشان در پیش من دهی جان پدر جان اما بر پیکر تو دیگر نشد جسارت بابا سرت سلامت پدر جان یاد جدم یاد جسم عریان راس او شد ماه نیزه داران واحسینا یا حسین یا مظلوم
_شهادت امام حسن عسکری علیه السلام شور به سبک : راس تو میرود بالای نیزه ها ای دیده خون ببار محشر به پا شده صاحب زمان دگر صاحب عزا شده در سامرا به پا شد ماتمی عظیم میگرید آسمان بر کودکی یتیم وا اماما....... خورشید کائنات در بین بستر است لرزه به پیکر آیات کوثر است بر لاله ی دلش آتش زده خزان گل گریه میکند بر داغ این جوان وا اماما..... جان جهان بود که گشته نیمه جان لبهای خشک او گردیده روضه خوان نوحه کند بر آن لب تشنه ی فرات سرهای بی بدن " اجسام عاریات " وا حسینا......
_شهادت امام حسن عسکری علیه السلام نوحه سنتی یا سید اهل بیتی یابن طاها آبی رسان بر کام عطشان بابا با دیده ی تر آبی بیاور که شد دل بابایت چون لاله پرپر آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا یا طَّلْعَةَ الرَّشيدَه قربان رویت فدای اشک چشم و بغض گلویت شد وقت هجران بخوان تو قرآن که درجوانی عمرم آمد به پایان آه و واویلا.... ای سامرا تو دیدی چها کشیدم چون مادرم از دنیا راحت ندیدم با قلب مغموم با حال مسموم مظلوم سامرایم ابن المظلوم آه و واویلا... ای مونس اشکم ای پروردگارم طفل یتیمم را به تو میسپارم این ماه تابان با چشم گریان آواره میگردد در کوه و بیابان آه و واویلا...
_ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام نوحه به سبک : همه جا کربلا آسمان نوحه خوان سامرا سینه زن ای خدا شد یتیم حجه ابن الحسن آه و واویلتا رو به قبله شده قبلگاه بشر پدری جان دهد پیش چشم پسر آه و واویلتا در جوانی شده عمر پاکش تمام لرزه افتاده بر پیکر آن امام آه و واویلتا جگرش پاره شد بغض عالم شکست او جگر گوشه ی حضرت فاطمه است آه و واویلتا
_شهادت امام حسن عسکری علیه السلام شور شعله ور است از دلم آتش زهر جفا بر جگر پاره ام گریه کند سامرا گریه کند بر غم و حال پریشان من گریه کند روز و شب بر من و زندان من خانه ام زندان و من اسیر بودم در دست دشمن اسیر وا غربتا...... حاصل زهر جفاست این تن لرزان من کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من آمده در خاطرم ماتم بزم یزید داغ لب و خیزران راس حسین شهید چوب کین بر لبها میزدند قاری قرآن را میزدند وا حسینا...
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام سبک:خمیده خمیده رسیدم به تو بریده بریده  نفس میزنم از این زندگی دل   بریده منم خدا میدونه زهر   چه کرده که من میلرزه دو دست و    میلرزه تنم کجایی تو ای ماه زیبای من ببین رو به قبله   شده پای من چقدر پا کشیدم   به روی زمین برسون تو آبی    به لبهای من چشم انتظارم تا بیایی می‌سوزه جگرم کجایی وقت جدایی شد امان از جدایی تو سنِ جَوونی    شدم قد کمون چشام غرق اشک و    دلم غرق خون شدم دست به دیوار   میخوام راه برم مثه مادرم من   شدم نیمه جون شده روضه خون این   لبِ خشک من بر اون تشنه آقای پاره بدن کفن رو بیارید    دم آخری کنم گریه ها بر   شه بی کفن تا ابد از یادم نمیرِ جسمی که به روی حصیرِ برتنش هزار جای شمشیر و تیرِ
مدح و مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام عاشق و مبتلای عسکری ام نوکر و جانفدای عسکری ام در هوایش نفس نفس زده ام از ازل در هوای عسکری ام من کی ام؟ خاکِ پای فرزندش همچنین خاکِ پای عسکری ام نام او همچو مجتبی، حسن است مستِ نامِ رسای عسکری ام با نگاهش خدا شناس شدم که مطیع خدای عسکری ام صوت قرآن او زِ بس زيباست بی قرارِ صدای عسکری ام عده ای یا حسن حسن گفتند من مریدِ نوای عسکری ام بین جمع چهارده معصوم حال تحت لوای عسکری ام خواب و رؤيای هر شبم باشد زائرِ سامرای عسکری ام پسر فاطمه است این آقا شکرلِله گدای عسکری ام شالِ مشکی به گردنم دارم آشنای عزای عسکری ام شامل هر دعای مهدی ام تا که گریان برای عسکری ام همچو مهدی دوباره گریانِ غربت و ناله های عسکری ام بینِ حجره صدا زده مهدی.. که سرآسیمه آمده مهدی.. بینِ حجره چِقَدر نالان است مهدی او حزین و گریان است می چکد از دو چشم او باران ای خدا، این چه وقت باران است روز وصلش فرا رسیده یا.. ..عسکری را چو عید قربان است حالِ آقا چه مُنقلب گشته.. زهرِ قاتل چو تیغ برّان است جگرش سوخت چون عموش حسن ارث او سوزش دل و جان است دل او سوخت از غم مادر چون حسن مادریِ دوران است جان او بر لب آمد از غم یاس یاس پرپر که بر لبش جان است با لب تشنه الوداع می گفت این چه رسم وداع یاران است طفل او ساقی اش شده حالا لیک دست و تنش چه لرزان است این دم آخری نفس نفس اش نذرِ ناله به ذبحِ عطشان است مهدی اش روضه خوان و او گریان، بر شَهی که قتیل العریان است گفت مهدی، حسین تنها بود.. قطعه قطعه میانِ صحرا بود.. سرِ شَه را به نیزه ها زده اند تنِ شَه را چِقَدر پا زده اند اول او را به گودی آوردند دوم او را به هر کجا زده اند مثل زهرا که بی هوا زدنَش پسرش را چه بی هوا زده اند پیش چشمان تار خواهرِ او.. عده ای زخمِ ناروا زده اند عده ای نیزه، عده ای شمشیر پیرِمردان که با عصا زده اند عده ای هم که سنگ بَر رویَش.. ..نيّتِ قُربِ بر خدا زده اند عده ای نعلِ تازه بر مرکب بعد هم بر تنِ رها زده اند قطعه قطعه شده تَنِ پاکش بدنَش را جدا جدا زده اند هیچ کس یار او نَشد گودال اهلِ کوفه دوباره جا زده اند بعدِ او نوبت حرم شده است شعله بر خیمه از جفا زده اند وحشیانه به خیمه ها رفتند تازیانه به اولیا زده اند چشم عباس را که دیدند دور سیلی بر زینبش چرا زده اند؟ زینب و طعنه و جسارت وای.. ناموسِ حیدر و اسارت وای.. @navaye_asheghaan
نوحه، زمینه،واحد،شور امام حسن عسکری علیه السلام (شعر کاربردی) بقیة الله... آجرک الله... عزا گرفتی.. برای بابا فدای قلبت.. مهدیِ زهرا تو سامرا باز.. عزا به پا شد ابن الرضایِ.. سوم فدا شد یه شال مشکی.. رو دوشِت آقا اشکِت می باره.. شبیه ابرا.. بقیة الله... آجرک الله... میونِ حجره.. چه بی قراره ابا محمد.. آروم نداره توی غریبی.. چون مجتبی شد با زهر دشمن.. آخر فدا شد اونکه شبیه.. حسن غریبه تو سامرا بی.. یار و حبیبه بقیة الله... آجرک الله... لحظه ی آخر.. داره نوایی هی میگه بابا.. مهدی کجایی بیا که تشنه.. شده لب من میسوزه قلبِ.. پر از تب من شبیه جَدّم.. شهیدِ عطشان لبهای خشکم.. گردیده سوزان بقیة الله... آجرک الله... الهي که با.. دعای آقا بیاد یروزی.. مهدیِ زهرا بریم مدینه.. بریم سامرّا کربلا باشیم.. یه روز ایشالا شبای جمعه.. بخونه روضه تو قتلگاهش..با اشک و گریه غریبِ مادر... غریبِ مادر... آقای بی سر.. بریده حنجر فدای زخمات.. غریبِ مادر قتیل العطشان.. ذبیح العریان از داغ تو شد.. زینب پریشان امامِ تنها.. میونِ اَعدا ای قطعه قطعه.. به روی خاکا غریبِ مادر... غریبِ مادر... @navaye_asheghaan
نوحه امام حسن عسکری علیه السلام.mp3
843.9K
سبک نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام شد سامرا غرق غمِ اولادِ طاها رَختِ سیه شد برتنِ مهدی زهرا خون دل آقا شد سامرا غوغا شد تسلیت یامهدی(۴) ای شیعیان خون دل از دیده ببارید چون مهدی صاحب زمان از غم بنالید بی بها شد دنیا بی پسر شد زهرا تسلیت یامهدی(۴) با زهر کینِ معتمد مسموم شد آقا در سامرا هم کُشته ی مظلوم شد آقا آهِ دل فريادش شد يتيم اولادش تسلیت یامهدی(۴) در غربتش بايد که مهدی خون بِگریَد از عمق دل با ناله ی محزون بِگریَد شد دگر او تنها نغمه اش واویلا تسلیت یامهدی(۴) او که هم اسم مجتبی بود و حسن بود مثل امام مجتبی غرقِ محن بود سَم ز پایش انداخت کنج غربت جان باخت تسلیت یامهدی(۴) یا مهدی آخر تو کفن کردی پدر را دیگر ندیدی غرق خون آن خون جگر را کِی سرش جُدا شد چون حسین تنها شد تسلیت یامهدی(۴) کاش این دل از لطف حسن حاجت روا شه همراه مهدی عازمه کرببلا شه بعد کرببلا وعدمون سامرا تسلیت یامهدی(۴) من که مریدِ بارگاه عسکری ام من عاشق کرببلا و حیدری ام یا حسن لطفی کن کربلام راهی کن تسلیت یامهدی(۴) یا عسکری کن یک دعا مهدی بیاید فصل ظهور و فصل هم عهدی بیاید با ظهور مولا جان بگیرد دنیا العجل یامهدی(۴) باید بیاید منتقم تا دل نگیرد تا انتقام سیلی زهرا بگیرد بیا ای زهرایی بپا کن غوغایی العجل یامهدی(۴)
نوحه امام حسن عسکری علیه السلام..mp3
1.42M
سبک نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام سامرا شد دوباره غرق آه و نوا مهدی فاطمه، گردیده صاحب عزا در غم عسکری کرده نوحه گری آه و واویلا(۴) مظهر مجتبی در سامرا کشته شد دست ظلم و ستم بر خونش آغشته شد شد غمش بی بدیل راوی اش جبرئيل آه و واویلا(۴) زهرِ کاری زده ، بر جان آقا شرر همدم او شده، در وقت مرگش پسر نزد او جان دهد جان به جانان دهد آه و واویلا(۴) از عطش سوخته است، پا تا سرت وای من تشنه لب کِی شدی، آن لحظه آقای من؟ تشنه لب یاحسین بر حسن نور عین آه و واویلا(۴) پیکرت لرزد از، بی حالیِ تو چرا؟ غرق خون شد دگر، دندان تو ای آقا غرق تاب و تبی زار و جان بر لبی آه و واویلا(۴) شد کفن عاقبت، با دست مهدی تنت کی دگر پاره شد، در معرکه پیرهنت؟ گفتی ای نور عین گریه کن بر حسین آه و واویلا(۴) تو حسن هستی اما قاتلت زن نشد پیکر تو هدفِ تیر دشمن نشد جان فدای حسن آن غریب وطن آه و واویلا(۴) سامرای تو چون کرببلا حاجتم در ظهورْ طوف قبرت ای شها حاجتم مهديا كن نظر سامرایم ببر آه و واویلا(۴)
نوحه، زمینه امام حسن عسکری علیه السلام.mp3
1.46M
سبک نوحه، زمینه امام حسن عسکری علیه السلام بیا صاحب عزا عزا بر پا شده که غوغای محشر تو سامرا شده پیرهن سیاه،(به تن داری)(۳) برا پدر ، (عزاداری)(۳) شال غم، روی دوشت افتاده مضطری، از چه تو آقا زاده پیش تو، بابای تو جون داده تسلیت، صاحب زمان تسلیت(۳) (تسلیت، یابن الحسن تسلیت(۳)) به زهر معتمد دلش پُرْ محن شد شهید راه حق امام حسن شد دور از وطن(پریشونه)(۳) تو بسترش(نیمه جونه)(۳) فاطمه، در غم او نوحه خوان سامرا، مقتل مرد جوان دست دل، برده سوی آسمان تسلیت،صاحب زمان تسلیت(۴) هم اسم امامِ حسنِ مجتباست عزیز فاطمه غریب سامراست مسموم زهر(شده آقا)(۳) مهدی شده(صاحب عزا)(۳) لحظه ی، آخر و مهدی غمین خون فشان، در غم آن نازنین چون حسین،غربت اوشدحزین تسلیت، صاحب زمان تسلیت(۳)