#مناسب_ادعیه_خوانی
#توسل
#عرفه
#کمیل,,,,,,,
#صابخونه_سلام_بازم_گدااومد
صابخونه سلام بازم گدا اومد
اون که رفته بود به ناکجا اومد
اومدم بگم چقدر گرفتارم
جز در خونه ت که جایی ندارم
ا خدا روی سیاهم رو ببین
ا خدا باره گناهم رو ببین
دست خالی اومدم ردم نکن
تو نگاه به چهره ی بدم نکن
همه دست رد زدن روی سینه م
اومدم فقط خودت رو ببینم
تو ببین دنیا برا من قفسه
یه گوشه نگاه تو برام بسه
با همین بار گناه بی حدم
ولی مشهدالرضا رو بلدم
وقتی که همه جا کم میارم
باز دلم خوشه امام رضا دارم
اومدم بلکه به من توشه بدی
تو به من برات شش گوشه بدی
_______________________
#کربلایی_مجیدمرادزاده
@navaye_asheghaan
@Maddahionlin4_5945256995715024443.mp3
زمان:
حجم:
1.18M
#واحد
#عرفه
#سیدمهدی_میرداماد
ای امیر عرفه دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه ذکر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
ای امیر عرفه روح مناجات توئی
مشعر و سعی و صفا مروه و میقات توئی
ای امیر عرفه حالِ مناجات بده
بر گدای حرمت وقت ملاقات بده
ای امیر عرفه گرچه سراپا دردم
گر بیائی به خدا دور سرت می گردم
ای امیر عرفه دیده پر آب بده
دل بیتاب مرا با نگهی تاب بده
ای امیر عرفه فیض دمت را قربان
دل دریایی لبریز غمت را قربان
ای امیر عرفه تنگ غروب است بیا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بیا
ای امیر عرفه حاجی زهرا برگرد
جان زهرا دگر از خیمه صحرا برگرد
ای امیر عرفه خنده بزن بر رخ من
جان زینب بده روز عرفه پاسخ من
ای امیر عرفه! ذکر مدام است بیا
کار این عاشق دلخسته تمام است بیا
ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر کویت عشق است
ای امیر عرفه جان گل یاس بیا
آخر مجلس ما روضه عباس بیا
ای امیر عرفه در عرفاتی امروز
یا که در علقمه ی شاه فراتی امروز
ای امیر عرفه شرح بده خود بر من
سر عباس کجا ضرب عمود آهن
مجتبی روشن روان
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
#مناجات_دعای_عرفه
🌷🌷🌷
تنگه غروبه عرفه میشم هوایی
میادبه یادم حاجیای کربلایی
فدای اون اقایی که تو عرفاته
ولی دلش یادقتیل العبراته
هرجامیری برامنم دعاکن اقا
منم براخودخودت سواکن اقا
یابن الحسن یابن الحسن
اقاکجایی
یابن الحسن یابن الحسن
داد از جدایی
فدای طفلی که توی گهواره خوابه
حاجی کوچیک حسین طفل ربابه
اون حاجیه خانومی که طفل سه ساله ست
چندوقت دیگه برا باباش
لبریز ناله ست
ازسمت کوفه یه صدایی غریبونه
میگه حسین کوفه نیا دل پریشونه
یابن الحسن یابن الحسن اقاکجایی
یابن الحسن یابن الحسن داد از جدایی
💠💠💠2⃣8⃣9⃣💠💠💠
#مجیدمرادزاده
#عرفه
@navaye_asheghaan
#مناسب_ادعیه_خوانی
#توسل
#عرفه
#کمیل,,,,,,,
#صابخونه_سلام_بازم_گدااومد
صابخونه سلام بازم گدا اومد
اون که رفته بود به ناکجا اومد
اومدم بگم چقدر گرفتارم
جز در خونه ت که جایی ندارم
ا خدا روی سیاهم رو ببین
ا خدا باره گناهم رو ببین
دست خالی اومدم ردم نکن
تو نگاه به چهره ی بدم نکن
همه دست رد زدن روی سینه م
اومدم فقط خودت رو ببینم
تو ببین دنیا برا من قفسه
یه گوشه نگاه تو برام بسه
با همین بار گناه بی حدم
ولی مشهدالرضا رو بلدم
وقتی که همه جا کم میارم
باز دلم خوشه امام رضا دارم
اومدم بلکه به من توشه بدی
تو به من برات شش گوشه بدی
_______________________
#کربلایی_مجیدمرادزاده
@navaye_asheghaan
@Maddahionlin4_5945256995715024443.mp3
زمان:
حجم:
1.18M
#واحد
#عرفه
#سیدمهدی_میرداماد
ای امیر عرفه دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
ای امیر عرفه ذکر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان
ای امیر عرفه روح مناجات توئی
مشعر و سعی و صفا مروه و میقات توئی
ای امیر عرفه حالِ مناجات بده
بر گدای حرمت وقت ملاقات بده
ای امیر عرفه گرچه سراپا دردم
گر بیائی به خدا دور سرت می گردم
ای امیر عرفه دیده پر آب بده
دل بیتاب مرا با نگهی تاب بده
ای امیر عرفه فیض دمت را قربان
دل دریایی لبریز غمت را قربان
ای امیر عرفه تنگ غروب است بیا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بیا
ای امیر عرفه حاجی زهرا برگرد
جان زهرا دگر از خیمه صحرا برگرد
ای امیر عرفه خنده بزن بر رخ من
جان زینب بده روز عرفه پاسخ من
ای امیر عرفه! ذکر مدام است بیا
کار این عاشق دلخسته تمام است بیا
ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر کویت عشق است
ای امیر عرفه جان گل یاس بیا
آخر مجلس ما روضه عباس بیا
ای امیر عرفه در عرفاتی امروز
یا که در علقمه ی شاه فراتی امروز
ای امیر عرفه شرح بده خود بر من
سر عباس کجا ضرب عمود آهن
مجتبی روشن روان
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
@navaye_asheghaan
.
مهمانی #عرفه
عرفه آمده و بار دگر مهمانی است
ابر رحمت به سر خلق خدا بارانی است
پرتو مهر تو افتاده به روی دل خلق
آسمان عرفات تو زبس نورانی است
حاجیان در عرفات تو همه جمع شدند
حا آن خسته دلان در عرفه عرفانی است
ای خطا پوش بپوشان گنهم را و ببخش
حال این بنده ی شرمنده شده بحرانی است
شاهد و ناظر من بر تو پناهنده شدم
از گناهان بزرگی که همه پنهانی است
چه کنم گر ندهی توشه ی راهم ای دوست
راه سخت است و مسیر ره من طولانی است
نشد امسا ل که در کرب وبلا گریه کنم
باز هم قسمت من جای حرم حیرانی است
در #دعای_عرفه مژده ی عفوی بفرست
به حسینی که کلامش همگی قرآنی است
سرو سامان بده ما را به ظهور مهدی
ز فراقش همه را بی سر وبی سامانی است
همه ی کار«وفایی» است گدایی از تو
ای کارت ز ازل تا به ابد سلطانی است
#سیدهاشم_وفایی ✍
#روز_عرفه
.
@navaye_asheghaan
امیرعرفه
ای امیرعرفه خسته ترین بنده منم
پیش درگاه خدا بنده ی شرمنده منم
بنده ای که همه عمرش به تباهی رفته
روشنایی دلش روبه سیاهی رفته
رمضان مانده ز ره درعرفه آمده ام
با صدامید به درگاه شما سرزده ام
غیر آه دل خود آه ندارم چه کنم
گرکه برحال دلم اشک نبارم چه کنم
بخدا حال من خسته خراب است خراب
بر وجودم که شده تار توخورشید بتاب
ای امیرعرفه خوب کنی حال مرا
گرکه امضا بزنی نامه ی اعمال مرا
ای امیر #عرفه لطف تو را می جویم
با همه دربدری های دلم می گویم
خوش براحوال کسانی که پُر امیدشدند
زائر مرقد شش گوشه ی خورشید شدند
درچنین روز که بین الحرمینش غوغاست
زائرکرب و بلا بنده ی محبوب خداست
کاش می شد که دعا گوی تو آن جا بودم
زیر آن قبه ی توحید ومصفا بودم
کاش می شد که بدانم به کجایی آقا
خسته از هجر شده جان «وفایی» آقا
#روز_عرفه
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
@navaye_asheghaan
#مناجات_امام_زمان_عج
#عرفه
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟
حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟
سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد
ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟
عطر جانبخش تو در حِلّ و حرم پیچیدهست
وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟
ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک
مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟
خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما
آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟
«همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است
ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟»
تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن
پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟
حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف
برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟
رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست
آخر ای محرم اسرار، کجای حرمی؟
✍ #محمدجواد_غفورزاده
@navaye_asheghaan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#عرفه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
♦️ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم
♦️با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم
♦️جای خالیِ تو را هیچکس احساس نکرد
♦️به گمانم که به دوری تو عادت کردیم
♦️سال ها می گذرد، منتظری برگردیم !!
♦️پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم
♦️نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی
♦️با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم
♦️جمکران هم که رسیدیم ،به جای ندبه
♦️فقط از حاجت خود پیش تو صحبت کردیم
♦️دلمان از همه ی مردم عالم که گرفت
♦️گریه کردیم و سپس سجده به تربت کردیم
⬅️چقدر دلمون میخواست این عرفه ای کربلا باشیم، بخدا کربلا عرفه یه حالِ دیگه است، عرفه کربلا دیدنی است.اما
حسین جان! اگه کربلا نیستم امروز، اما اینجارو برات کربلا میکنم..اما
اونایی که عرفات روضه می خونن، هر جا اباالفضلی شد روضه شون، آقا امام زمان سر زده بهشون، آقاجان! امروز به ما سر نمی زنی؟ می خوام روضه عموتون عباس رو بخونیم.
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد.
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر..
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده.
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم..
اجازه میدان بده .
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم.
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی .
تو پرچمدار منی
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری.
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم.
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم.
صدا زد سمعا و طاعتا مولای.
عباس علمدار مشک و گرفت.
حرکت کرد.
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده
هی بچها میگن االعطش العطش
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس.
رفت به سمت شریعه ی فرات.
دیدن مشک رو پر از آب کرد
دست برد زیر آب.
میخواد آب بنوشه اما.
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین.
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله.
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند.
صداشون به ناله بلنده
هی میگن العطش.
برگشت به سمت خیمه ها.
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه.
دست راست حضرت رو قطع کرد.
صدا زد.
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم.
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد.
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه.
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد
آب روی زمین ریخت..
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا.
متحیر ایستاد.
دیگه دست دربدن نداره.
آب هم نداره.
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها..
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.
ای وای... ای وای..
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد.
سر رو خم کرد.
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد
صدای ناله اش بلند شد
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا.
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره.
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه
عباس که دست در بدن نداشت.
بمیرم باصورت به زمین افتاد
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید
خودش رو سریع رساند کنار برادر.
خدایا چکار کردن با برادرم.
اومد کنار بدن عباسش نشست.
صدا زد
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم.
بگید عموجانمون عباس برگرده.
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده.
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش.
دید دستهای برادر رو قطع کردن.
تیر به چشم عباسش زدند
عمود آهنین به فرقش زدند.
بدن رو قطعه قطعه کردند.
طاقت نیاورد.
دستهاش رو گذاشت روی کمر.
صدا زد.
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند.
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده.
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/3/25
.
#زمینه
#روز_عرفه
خودت بگو تا کِی
اسیر غم باشم
منم دلم می خواست
عرفه حرم باشم
تو عنایتی کن که ای، بی قرین بشه
حالا که #عرفه نشد، اربعین بشه
روزی من اون، سرزمین بشه
بشه بیام و، به پات بیفتم یه کنج صحن و سرات بیفتم
برات بمیرم/ به روی خاکِ کربلات بیفتم
حسین آقام/ حسین آقام آقام
خودت بگو از کِی
دل من و بردی
گرفتی دستم رو
توی روضه آوردی
تو نذاری شفاعتت، حسرتم بشه
چیزی غیر زیارتت، حاجتم بشه
چی میشه اگه، قسمتم بشه
بشه بیای و، باشی کنارم توو لحظه ی سختِ احتضارم
نباشی تنهام/ به غیر تو من، هیشکی و ندارم
حسین آقام/ حسین آقام آقام
#محمدحسین_مهدی_پناه✍
.👇
@navaye_asheghaan
#عرفه
امروز به کوی تو گرفتار زیاد است
مثل من شرمنده گنهکار زیاد است
اما کرم توست که بسیار زیاد است
بخشندگی ات حضرت غفار زیاد است
آمد وسط روز گنهکارِ فراری
با نامه جرم و گنهم کار نداری
جا مانده ماه رمضان آمده امروز
آلودهٔ بی نام و نشان آمده امروز
چون طفلِ فراری نگران آمده امروز
خسران زده ای گریه کنان آمده امروز
گفتی که گناه دل پر آه ببخشی
امروز به اندازه ی یک ماه ببخشی
بعد از رمضان رشته ی خود با تو بریدم
من هرچه کشیدم فقط از خویش کشیدم
روز عرفه آمد و شد تازه امیدم
آغوش گشودی که به سوی تو دویدم
برگشته ام و خسته از این فاصله هستم
من توبهٔ بسته به شب قدر شکستم
آفت زده بر حاصل من بار ندارد
این بار به غیر از تو خریدار ندارد
این بنده خودش آمده پس جار ندارد
گفتند زمین خورده که آزار ندارد
لعنت به کسی که به زمین خورده لگد زد
برآینه ای سنگ زد و وای چه بد زد
هر چند ندیدم ز دعایم اثراتی
نه حال بکا دارم و نه حال صلاتی
من را برسانید به یار عرفاتی
جز عشق حسین نیست مرا راه نجاتی
امروز نظرها همه بر دست حسین است
چشمان خدا جانب بین الحرمین است
امروز ز چشمان حسین اشک روان است
فریادِ حسین کوفه میا ورد زبان است
زهرا به دلِ سوخته اش مرثیه خوان است
عباس بیا زینب کبری نگران است
فکرش بخدا شعله در این سینه کشیده
این پرده نشین کوچه و بازار ندیده
جمع اند محارم همه دور و بر زینب
تعظیم نمایند همه محضر زینب
ارباب شده سایهٔ روی سر زینب
یک عمر ندیده است کسی معجر زینب
تاکه نکند دخت علی دلهره احساس
زانو زده پیش قدمش حضرت عباس
ای کاش که این قافله آزار نبیند
در کرببلا داغ علمدار نبیند
چشمان حرم کوچه و بازار نبیند
این قافله را چشم خریدار نبیند
این راه پس از کرببلا راهِ عذاب است
این راه مسیرش وسط بزم شراب است
#قاسم_نعمتی
@navaye_asheghaan