. #متن_سینه_زنی_شور #محمود_گرجی مسافری به زیر بارونم    غریبه و زار و پریشونم بی کربلا دیگه نمیتونم   آقا جونم نمیتونم نمیتونم دنیا جهنمی برام ساخته دلم تو بازیه فلک باخته زمونه با دلم سر جنگه  میون ما فاصله انداخته حسین جان  خدای منم مهربون و کریمه حسین جان  روزای خوبم روزای نوکریمه حسین جان  دعوتم کن که حالم وخیمه حسین جان   شه کربلایی حسین جان حسین جان  بسه این جدایی حسین جان منم همون که از همه سیر شد همون جوونی که به پات پیر شد یه کاری کن که کربلا دیر شد  آقا دیر شد گدات پیر شد آرامشم تویی من آشوبم تو خوب باشی منم آقا خوبم حرف یه روز دو روز که نیست آقا از بچگی به سینه میکوبم حسین جان  شبیه درختی که بسته به ریشه حسین جان  این واسه نوکر همه زندگیشه حسین جان  ارباب از نوکرش خسته میشه حسین جان  شه کربلایی حسین جان حسین جان  بسه این جدایی حسین جان حرم اذان صبح و بیتابی  حرم سحر شبای مهتابی حرم شبای جمعه بی خوابی چه اربابی چه اربابی حرم همون جا که براش مردم اونجا که پاش جووونیمو دادم شبای جمعه غصه شو خوردم  حسین جان حسین جان حسین جان  به شاه خراسان علی بن موسی حسین جان  میشه بیام کربلا جان مولا حسین جان  نزار دست خالی برم جان زهرا حسین جان  شاه کربلایی حسین جان حسین جان   بسه این جدایی حسین جان ‌‌‌‌ ‌‌‌👇👇